کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

و بالاخره، کارگاه تجربی تدوین / انتقال تجربه / اعلام پروژه شخصی / نیروسازی

هر سال من تقریبا به 15 نفر تدوین یاد میدم تا برای کانون کار بکنن

علتش هم فقط نیروسازی برای آینده ی کانونه

ولی متاسفانه از این 15 نفر شاید معمولا یک الی دو نفر برای کانون بمونن

برای همین برای کارگاه جدید راهکار جدیدی پیدا کردم تا شاید افراد بیشتری یاد بگیرن و برای کانون مفید باشن: 

 

 

الف- افرادی که بر گردن من حق های سنگینی دارن (مثل امثال زرگر و بشیری و رسولی و شفیعی و چراغ و ایزدی و جهانی و...) چه بخوان برای کانون، تدوین یاد بگیرن و چه نه، میتونن تو کارگاه باشن


ب- افرادی که بر گردن کانون حق های سنگینی دارن (مثل امثال چراغ و فرامرزی و قدکساز و مرادپور و...) چه بخوان برای کانون تدوین یاد بگیرن و چه نه، میتونن تو کارگاه باشن


ج- سایر اعضای کانون باید تعهد بدن که با یادگیری این کارگاه حداقل یه فیلم رو برای کانون ویرایش می کنن و برای این تعهد که تو این سال ها خیلی کم شده که عملی بشه من به این فکر افتاده ام که از این دسته از اعضا نفری 30 هزار تومن یا 40 هزار تومن یا نمیدونم یه رقمی تومن! گرفته بشه ولی با اولین ویرایش درست و حسابی که در عرض دو ماه بعد از کارگاه، برای یک اکران باید انجام بدن بهشون برگردونده بشه.


 

نکته اول: احراز و انطباق تمامی مصادیق بر مفاهیم با خود منه

نکته دوم: اگه کسی هم بپذیره که مدیر اجرایی این کارگاه بشه خیلی دمش گرمه

نکته سوم: کارگاه با محوریت ویرایش فیلم انجام خواهد شد و به این صورته که توی کانون من پشت کیس کار میکنم و بچه ها تصویر کاری که میکنم رو روی دیوار می بینن و در صورت امکان اگه لب تاب داشته باشن، کار رو تکرار میکنن

نکته چهارم: دوستانی که تمایل دارن تو این کارگاه باشن لطفا به فکر پیدا کردن یک روز باشن. پیشنهاد اصلی من اینه که حداقل یکی از این کارگاه ها رو بذاریم برای 5شنبه ساعت 9تا12 که سر سیستم خلوته. یکیش رو هم میخواید بذاریم شنبه ساعت 2تا5.

نکته پنجم: سعی بر این هست که افراد این کارگاه بعد از تمام شدن کارگاه کاملا آماده ی ویرایش یک فیلم باشن و بدونید که کسی که ویرایش یک فیلم رو بلد بشه، قطعا تدوین ابتدایی رو هم بلد شده

نکته ششم: تعداد جلسات کارگاه مشخص نیست و شاید اگه حوصله و وقتش باشه تا وقتی که همه درست درمون یاد بگیرن ادامه پیدا کنه

نکته هفتم: در حال حاضر این رویه به نظر من رسیده. اگه کس دیگه رویه ی بهتری به نظرش می رسه بگه روش فکر کنم

 

شکور

نظرات 25 + ارسال نظر
حق طلب شنبه 4 آبان 1392 ساعت 23:26

رویه خوبیه افرین

سعید چ.ع شنبه 4 آبان 1392 ساعت 23:26

چوبکاریمون کردی که

حق طلب شنبه 4 آبان 1392 ساعت 23:31

راستی این کلاس چند جلسه ای هست؟

نکته ی ششم
شکور

سعید ایزدی شنبه 4 آبان 1392 ساعت 23:45 http://kafankhafan.blogfa.com

حاجی چه حق سنگینی؟
ما فقط کلی چیز یاد گرفتیم از شما.

محسن قدکساز شنبه 4 آبان 1392 ساعت 23:46

برای من، دوشنبه بعد از نهار خوبه. یک شنبه و سه شنبه اصلا نمیتونم. شنبه قبل از 12 هم اگه تموم بشه خیلی خوبه. چهارشنبه و پنج شنبه هم فکر نمیکنم بتونم بیام مگه اینکه صبح باشه.
من اینارو فقط واسه خودم گفتم، یعنی بقیه هم بیان برنامه‌شونو بنویسن تا یه دموکراسی درست درمون داشته باشیم!

شکور شنبه 4 آبان 1392 ساعت 23:53

در ساعت 23:55 عنوان کارگاه تدوین به کارگاه تجربی تدوین تغییر کرد
شکر

مسعود زرگر یکشنبه 5 آبان 1392 ساعت 00:43

1-اولا شما بر گردن ما حق دارید ...
2-در مورد روزش هم دوشنبه سه به بعد و سه شنبه یک به بعد و چهارشنبه کلا خوبه.

قربون دایی حاجی
یعنی با 5 شنبه مخالفی؟
5 شنبه زمان خوبی هست ها
برای خودتون میگم
همچنین با این زمان هایی که تو و قدکساز دادید پیش بینی می کنم که زمان مشترک سخت گیر بیاد و با کلی دردسر و هزینه
شکور

بشیری یکشنبه 5 آبان 1392 ساعت 10:34

اول اینکه بسیار خوشحالم ازینکه تونستم با شما و دوستای خوبم تو پروژه های اساسی کانون باشم، واقعأ وقتی این متن رو خوندم ناخوخودآگاه لبخند رضایت آمیزی رو لبم اومد... دوم اینکه این کلاسا از پایه شروع میشن؟ سوم هم اینکه ازکی قراره شروع بشه؟ چهارم هم اینکه اگه از2هفته دیگه شروع بشه من مدیر اجراییش میشم باکمال میل‏!‏

شهسواریان یکشنبه 5 آبان 1392 ساعت 20:50

وای چه خوب. شنبه ها باشه خیلی خوبه . من هم میتونم شرکت کنم؟!!!!

برخورداری دوشنبه 6 آبان 1392 ساعت 18:23

من خیلی دوس دارم بیام این کارگاهو
میشه 5شنبه ها نباشه؟!

به بشیری، برخورداری و شهسواریان سه‌شنبه 7 آبان 1392 ساعت 21:01

به بشیری: از پایه یاد انجام میشه ولی نمیدونم پایه از نگاه من با نگاه شما یکی باشه ها
وقتی بچه ها سر روزهای کلاس به توافق رسیدن شروع میشه
اگه مدیراجراییش بشید که دمتان گرمه خوب. از الان شما اگه شروع کنید برای جمع کردن زمان های مشترک، همون ابتدای هفته ی بعد میتونید شروع کنید.

به برخورداری: شدنش به علاقه ی دوستان و صلاحدید آخر خودم بستگی داره
فعلا که مخاطب کمه

به شهسواریان: عضو کانونید پس با شرایطی که در پست عرض کردم میتونید شرکت کنید

شکور

ترابی چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 13:10

من هم هستم

با همون زمان های پیشنهادی موافقم یعنی همون5شنبه و شنبه
ترابی

رضا ی.د چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 13:15

با برنامه ی بالا موافقم با شنبه وپنجشنبه

محمد مهدی اهل خیر (قربانی) چهارشنبه 8 آبان 1392 ساعت 22:38

من چهار پایم ولی شنبه 1تا5کلاسم
از سه شنبه ظهر تا 5شنبه ساعتای خالی دارم
تو رو خدا به من رحم کنید منم باشم

شهسواریان پنج‌شنبه 9 آبان 1392 ساعت 09:21

شنبه ها خیلی خوبه من هیچی کلاس ندارم
واااااااااای دستتون درد نکنه خیلی عالیه

امیر حیدری پنج‌شنبه 9 آبان 1392 ساعت 17:24

من میام

توفیقی سه‌شنبه 14 آبان 1392 ساعت 00:51

بعد خوندن پست کارگاه تجربی تدوین برق از سه فازم پرید
مدتهاست میخوام این حرفو مطرح کنم،اما انقد وقتم برای نوشتن محدود بود که کار به تعویق افتاد
نه قصد مچ گیری دارم نه انقلاب،مسئله ایه که به شدت ناراحت و درگیرم کرده.
اگه اشتباه میکنم،متوجه ام کنید. اگه خدای نکرده ! به ذهنتون خطور کرد که شاید درست بگم،توجه کنید
اما عصبانی نشید.
اول مسئله مالی. با آقای ایزدی که صحبت کردم متوجه شدم زیرمجموعه دکترین مالی قرار نمیگیره ؛به دلیل اینکه پول،به حساب کانون وارد میشه
اما متوجه نمیشم چرا عملی که به نفع کانونه، باید با گروه الف تطابق پیدا کنه ؟!
این مسئله کاملا شخصیه.در صورتی که پول ، به حساب کانون وارد میشه

نکته بسیار خطرناک: "احراز و انطباق تمامی مصادیق بر مفاهیم با خود منه"
تو قضیه دکترین مالی یه گروه 5 نفره تشکیل میشه،اما اینجا چون پول استفاده شخصی نداره،تمامی احراز و انطباق مصادیق توسط مدیر اجرایی انجام میشه؟
فرض رو بر این میذاریم که آقای شکوری به عنوان پدر کانون به تمام زیر و بم کانون اشراف دارن واز حد علاقه مندی و ارزشگزاری تمامی بچه ها نسبت به کانون آگاه اند(البته من این نظرو ندارم)
و اگه بعد این کارگاه،شخص دیگه ای خواست کارگاه دیگه ای برگزار کنه،از این قضیه به عنوان عرف استفاده میکنه و انطباق مصادیق رو با نظر خودش انجام میده.کسی که شاید اشرافی به کانون و اعضاش نداشته باشه....
این شخص به راحتی میتونه با نظر شخصی خودش این کار رو انجام بده و اعضای کانون رو ناعادلانه تقسیم کنه.
این مسئله به خودی خود اهمیتی نداره،اما وقتی قضیه مالی پیش میاد،شرایط فرق میکنه
مورد بعدی،ایجاد این تقسیم بندی ها توی کانونه.
اگه بازخورد موارد بالا بد نبود و متوجه شدم منظورمو رسوندم،مورد بعدی رو هم باز میکنم،اگه نه که مثل باقی مسائل نیمه حل شده، میذارم برای وقتی که یادگرفتم چطور صحبت کنم.

به توفیقی سه‌شنبه 14 آبان 1392 ساعت 08:45

ولی در کار نیست خانم...
این یه کار کاملا تبرعی از جانب بنده من هست برای اعضای کانون به شرط کار کردن برای کانون
من دو گروه رو درمورد این افراد تقسیم کردم
1- افرادی که همیشه تو کانون کار میکنن که احتمال قوی با یادگیری در این کلاس هم برای کانون از معلوماتشون استفاده خواهند کرد
2- افرادی که تا الان معلوم نشده که برای کانون کار میکنن یا نه که با گرفتن پول در ابتدا و پس دادن انتهای پروژه (به شرط یه ویرایش فیلم) مطمئن میشم که یاد دادن بهشون با احتمال منفعت برای کانون همراه خواهد بود....

در انتها بنده به عنوان استاد این کلاس به عده ای دیگر از بچه های کانون که در حقم لطف داشتن هم به صورت تبرئی و بدون چشم داشت به اینکه حتما بعدا برای کانون کار کنن یاد میدم... این تیکه اش نه امکاناتی از کانون میخواد نه به کانون امکاناتی می رسونه
شکور

سعید چ.ع سه‌شنبه 14 آبان 1392 ساعت 09:18

به خانم توفیقی:
سلام
برگزارکننده یک کارگاه در کانون اگر دانشجو باشد از وقت و کار و اعصابش می زند تا به شخص یا اشخاصی چیزی یا چیزهایی یاد بدهد. برگزار کننده اگر دانشجو باشد نفعی مالی نمی برد؛ شاید حتی ضرر هم کند. کارگاه آن برگزارکننده جدی گرفته نمی شود چون بچه ها پولی ندادند که دلشان به خاطر آن بسوزد و سر کارگاه حاضر شود. کارگاه ها معمولا به درد دوستان می خورد؛ بحث منفعت کانونی به کنار؛ بگذارید بگویم که می توانند از آن حتی برای خودشان کسب درآمد هم کنند.
نمی فهمم چرا برگزارکننده کارگاه حق ندارد "شاگردانش" را انتخاب کند. می فهمم ممکن است تیم کشی به وجود آید یا گروکشی شود؛ ولی وقتی دایره انتخاب آنقدر باز می شود که دیگر جایی برای حرف و حدیث و تیم کشی پیش نیاید نمی دانم چه مشکلی ممکن است ایجاد شود.
من برگزارکننده کارگاه فوتوشاپ هستمٰ؛ توان زمانی و روانی من اجازه نمی دهد بتوانم جمعیتی زیاد یا جمعیتی ناهمگون با خودم را هماهنگ کنم. بحث مالی هم صرفاً اهرم فشاری است که تضمین کند خروجی دوره به درد کانون هم می خورد.
خانم توفیقی عزیزٰ‌من نمی توانم به شما ایراد بگیرم که چرا با جمعی از دوستانتان مثلاً عکس نقد می کنید یا راجع به فیلم صحبت می کنید. این فعالیت شخصی و روتین کانونی است. نمی فهمم فرق این دوره ها با این گونه فعالیت ها چیست. چرا یکی می تواند انتخاب کند که با چه کسانی راجع به فیلمهایی که دیده صحبت کند و نتواند انتخاب کند با چه کسانی یک نرم افزار را کار کند.
می فهمم نگرانی شما را. ولی فکر نمی کنم این اتفاق باعث ایجاد رویه ای اشتباه در کانون شود.
زیاده عرضی نیست. سعید نگران.

توفیقی چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 00:08

به آقای شکوری:
فقط به یه قسمت از صحبتای من توجه کردین.
من درباره این رویه و تبعاتش هم صحبت کردم.

به آقای چراغعلی:
احساس کردم نظر شما بیشتر به پاسخ سوالات من نزدیکه.
حرفاتون قبول.
اما با پاراگراف آخر مخالفم.
مثالتون کاملا اشتباهه.

در کل ترجیح میدم حضوری صحبت کنیم

اساسنامه، دموکراسی و قانون با حفظ شآن و اخلاق در تعارض نیست!


- در مورد اینکه این پروژه مصداقی از دکترین مورد اشاره نیست یا اشاراتی که به اون دکترین کردید:
ای کاش دوستانی (از جمله شما) که حقوق نخوندن در وبلاگ با من حقوقی صحبت نکنن و بیان ابتدا شفاهی با من صحبت کنن!!
خانم!! اشارات شما به دکترین مالی هیچ اعتباری نداره...
نه تنها این مصداق ربطی به اون دکترین نداره، بلکه اگر هم ربط داشت، باز هم دکترین، دکترینه و قابلیت استناد نداره. این قانونه که قابلیت استناد داره. اینکه شما وقتی چیز خاصی از حقوق نمیدونید و این نظرات همراه با ناراحتی!!! رو از بالا!! برای پست بنده میگذارید باعث ایجاد این حس در من می شود که شما خیلی خودتون رو دست بالا می گیرید خانم توفیقی.
در نظر داشته باشید که دکترین مورد اشاره مربوط به مصادیقی میشه که استادش میخواد از طریق اون کلاس، پولی به دست بیاره. وقتی استاد برای کانون، حتی پولی نمیخواد، شامل اون دکترین نمیشه.
از همه بدتر اینکه اگر هم من میخواستم پولی از این کلاس به دست بیارم و به این شیوه، کلاس من زیر مجموعه ی اون دکترین قرار می گرفت و اون دکترن قانون شده بود، باز هم من گذاره ای از دکترین مورد بحث قانون شده رو نقض نمی کردم:
ای کاش دوستانی که در جلسه ی بحث اون دکترین حضور نداشتن (مثل شما) وقتی میخوان نسبت به کار یکی از خالقین همون دکترین نقدی از جنس همون دکترین وارد کنن، قبل از اینکه نظرشون رو از بالا!!! تو وبلاگ بذارن، شفاهی با همون فرد بحث کنن تا شاید توجیه بشن که چقد از دکترین، حقوق و حتی کانون کم می دونن!
خانم توفیقی از ایزدی بپرسید که در جلسه ی دکترین در مورد اختیارات استاد چه گفته شده است.
حواستون باشه که صرفا دسته ی سوم مورد اشاره ی پست تمام دکترین رو میتونه در بر بگیره و دسته ی اول با ارفاق و سخت گیری میتونه بشه همون اختیارات استاد. بهتر بود وقتی دکترین رو متوجه نشده اید اینطور روش مانور ندید.

- در مورد اینکه میاید اینطور از بالا!! اظهار نگرانی میکنید نسبت به آینده ی کانون.
ای کاش دوستانی مانند شما که تازه عضوی از کانون فیلم شده اند در مورد این طور صحبت کردن نسبت به قدیمی هایی مثل موسس!! که داره میگه کلاس رو برای پرورش نیرو برگزار میکنه و پولی نمیخواد، تجدید نظر کنند و قبل از اظهار نظر از بالا!! در وبلاگ، شفاهی با خود همین قدیمی ها صحبت کنن تا شاید توجیه بشن که چقد فکرشون نسبت به فکر اون یکی، در مقدمات راهه!
در مورد ایجاد رویه و این مسائل، خانم توفیقی... اتفاقا ای کاش رویه ای که من در این کارگاه چیدم تکرار بشه. خیلی هم رویه ی خوبیه.
موافق دکترین هم هست چون تمامی افرادی که در جلسه ی خلق اون دکترین بودن باید به یاد داشته باشن که ما گفتیم استاد میتونه یه سری شاگرد هم جدا برای خودش بدون قاعده و الزام به عضو کانون بودن داشته باشه. در صورتی که من برای این شاگردهای جدا هم قاعده گذاری کردم تا از بچه های کانون باشن!!
ای کاش دوستان تازه عضو شده ای مانند شما ابراز نگرانی دوستان قدیمی ای مثل من رو بپذیرن که اخیرا می بینم با سوتفاهم نسبت به دموکراسی کانون، اعضا هرچقد بی تجربه تر و جدید تر میشن، خودشون رو نسبت به کانون، عالم تر از سایرین می بینن و جو احترامی که تا به حال وجود داشته را ضعیف و ضعیف تر کنن و با حرفایی که ناشی از کم بودن اطلاعات و گاهی حتی به نظر میاد ناشی از غرور منتج از دموکراسی کانون هست، باعث میشن کسایی هم که میخوان برای کانون کاری بکنن، از کرده ی خودشون پشیمون بشن.

- اینکه در مورد عدالت صحبت کردید!!
ای کاش دوستانی که تا به امروز تجربه ی برقرار کردن عدالت در هیچ تشکل دانشجویی رو نداشتن به منی که با اصرار دموکراسی رو در این کانون شروع کردم نقد عدالت رو شفاهی بکنن نه اینکه در وبلاگ بیان از بالا!! اینطور صحبت کنن.
خانم توفیقی... در خلق همون دکترین هم ما گفته بودیم که استاد هر کلاس میتونه یه سری شاگرد خودش بیاره.
تازه اون دکترین، یه دکترین مالیه.
در مورد این کارگاه که کاملا تبرئی هست که هیچ پولی به جیب من نمیره، و تمام کارش برای کانونه، حرف از عدالت مثل این می مونه که یه نفر میخواد اموالش رو بخشش کنه و یکی اومده میگه شما موظفی که به همه به یه میزان مال ببخشی!!
جالب اینجاست که اگه اون دکترین، قانون شده بود برای من بهتر بود چون میتونستم پولی هم به دست بیارم! ولی ازونجایی که احساس کردم زمان خلوت الانم نقده و بعدا معلوم نیست زمان داشته باشم یا نه، خواستم منتظر تصویب دکترین نمونم!
ای کاش دوستانی که مانند شما تازه وارد این محافل شدن اینطور از بالا!! نیان ابتدا به ساکن در وبلاگ نسبت به این کارگاه که فکر 7 ساله پشتش هست نقد کنن! ای کاش اول شفاهی صحبت کنن.

در ضمن من انتهای پست هم نوشته ام که «این رویه به نظرم میاد و سایرین اگه رویه ی بهتری به نظرشون میاد پیشنهاد کنن روش فکر کنم»
ای کاش دوستانی مانند شما که در مورد این مصداق ایده ی جدیدی نمیدن حداقل توی نقد هاشون به قدیمی تر ها، وقتی خودشون از جدیدترین اعضای کانون هستن، آرامش داشته باشن، خودشون رو کنترل کنن و یه درصد این فکر رو بکنن که در اشتباهن و نیان از بالا!! مکتوب در وبلاگ نظر بذارن بلکه اول بیان شفاهی با آدم صحبت کنن تا بلکه توجیه بشن.

در آخر با خوندن این نظر از بالای شما!! به خودم - که الان دیگه باید مجبورم به صراحت تاکید کنم که قدیمی ترین عضو کانون هستم - عرض کنم ای کاش کسایی مانند شما که نسبت به کانون فیلم، تجربه و اندیشه ی کمی دارن، اینطور از بالا!! نیان سریع نظر بدن یا پست هایی مانند پست «صبر تلخ است ولیکن...» که به شدت پست هایی از بالاست!! و از طرف اعضایی که یکی دو سال بیشتر نیست عضو کانون شدن و قطعا به تجربه ای که این نوشتارها مدعی اون هست نرسیدن منتشر کنن.

همین چند ساعت پیش یکی از دوستان به من گفت که: این سبک رفتار های اعضای جدید محصول دموکراسی ای هست که خودت راه انداختی پس بکش و حرف نزن
و من گفتم: این اشتباهه!! دموکراسی و قانون با اخلاق و حفظ شان در تعارض نیست

ای کاش وقتی میخواید شبیه کسایی که ده سال تجربه دارن حرف بزنید، اول وایسید دو سه سالی تجربه کسب بکنید بعد.
ای کاش وقتی میخواید با کسایی که تخصصشون دکترین مالی هست بحث دکترین مالی کنید! کمی به خودتون شک داشته باشید و باهاشون شفاهی صحبت کنید.
ای کاش وقتی تجربه ی خاصی ندارید به منی که هیچ کس نمیتونه ادعا کنه بیشتر ازم تو کانون بوده، به تجربه استناد نکنید.
ای کاش وقتی در مقابل متخصص اون قضیه قرار گرفته اید، اول با خودش صحبت کنید تا (به قول خودتون خدای نکرده!) قانع بشید.
ای کاش این سبک حرف زدن رو بذارید برای همون وقتی که تجربه اندوختید خانم توفیقی.
بلکه رستگار شوید

شکور

توفیقی چهارشنبه 15 آبان 1392 ساعت 20:41

با برداشت اولیه ای که از پست شما داشتم،با مسئول اساسنامه صحبت کردم.متوجه شدم اشتباه فهمیدم. وحتی نوشتم که "متوجه شدم زیرمجموعه دکترین مالی قرار نمیگیره"این یعنی فهمیده بودم اشارات من به دکترین مالی ربطی نداره...
علت اینکه اول این مسئله رو با خودتون مطرح نکردم و پیش مسئول اساسنامه نرفتم این بود که احتمال میدادم نظرم اشتباه باشه ،با گفتن این نظرات خام دربرابر مدیر اجرایی که داره لطفی که در حق کانون میکنه،بی لطفی محسوب نشه.
علت تو وبلاگ اعلام کردن این نظر هم این بود که معمولا نوشتن کتبی دقیق تر انجام میشه.رو تمام جملات فکر میشه.همیشه آغاز بیشتر بحثها از وبلاگ بوده و بعدا شفاهی ادامه پیدا کرده و حداقل من این رویه رو تجربه کردم و بیشتر پسندیدم. و نه دلیل دیگه ای.
اگه تا بحال انتقادی میکردم،معمولا با حالت سوالی بوده.این یعنی هیچ وقت به حرفام مطمئن نبودم و به بی تجربگیم واقف.
در مورد پست صبر تلخ است هم باید عرض کنم این پست رو زمانی نوشتم که پروژه نمایشگاه عکسو قبول کردم و داشتم با آقای فرامرزی مشورت میکردم ؛ اتفاقاتی افتاد که متوجه شدم در اختیار قرار دادن این همه تجربیات برای منی که هیچی نمیدونم و دارم از صفر شروع میکنم برای آقای فرامرزی چقدر میتونه سخت باشه اما با حوصله کمکم کردن
من 20 سال تو جامعه حضور داشتم.کانون اولین تجربه ارتباط برقرار کردنم با مردم نبوده. حتی این تجربه رو تو خانواده هم میشه بدست آورد. این پست صرفا یک تشکر بوده از طرف یه فرد تازه کار و بیتجربه از افراد گذشته کانون.این پستو با نهایت اخلاص نوشته بودم...
هیچ وقت قصد بی احترامی نداشته و ندارم. بارها و بارها شده که بهتون انتقاد داشتم اما به دلیل اینکه نمیدونستم چطور ابراز کنم،بیان نکردم.
همیشه مواظب بودم حرمت شکنی نکنم ، حداقل برای کسایی که خیلی چیزا رو بهشون مدیونم. نمیدونم دقیقا کدوم حرف انقدر عصبانی تون کرده اما باور کنین چیزی برای شکستن حرمت کانون و قدیمی تر ها نگفتم و اگه ناخواسته این معنی برداشت شده،معذرت میخوام
اگه منظورتون این قسمت به بعده : فرض رو بر این میذاریم ....
منظورم اینه یه فرد،هیچ وقت اشراف "کامل" به همه اعضا نداره. یه بار درباره این موضوع صحبت کردیم. گفتم معمولا تصوری که از بچه ها دارید،خیلی دیر به دیر تغییر میکنه و شما گفتین که حافظه قوی ندارین تا همه رفتار اعضا رو همیشه زیرنظر داشته باشین. خب این یه مسئله طبیعیه.
منظورم از تقسیم ناعادلانه به شما برنمیگشت.به اعضای متاخری میرسید که حتی شاید هنوز وارد نشدن. زمانی که شاید شما هم نباشین. صحبت من اینه که این رویه تضمین کننده اون زمان هم هست؟

1- صحبت تفصیلی شفاهی قطعا از همه ی روش ها کم اشتباه تره
2- اشتباه اصلی شما همین دید از بالاتونه اونم دیدی که ابتدا به ساکن در وبلاگ در منظر عمومی مطرح میشه...و حتی به درخواست من برای صحبت شفاهی هم جواب رد داده میشه
3- هرچقد هم تجربه داشته باشید، تچربه ی کانون فیلمی تون بسیار ضعیفه. به نظر من که تجربه ی اجتماعیتون هم ضعیفه
4- حرمت شکنی می کنید
5- عاشق بحثم حتی در وبلاگ ولی با این سبک رفتاری خاص شما، حوصله ی پاسخ های وبلاگیم به شما سر رفت دیگه
6- پست مورد اشاره ی من، پست کلی ای بود و باز هم از دید بالا و مدعی کوهی تجربه که وجود نداره. حالا با هر بک گروندی که در نگارشش داشته باشید
7- عرض کردم که اگه این رویه توسط سایرین هم تقلید بشه بسیار عالیه
8- در حال بحث با اعضا هستم در این مورد که چجوری باید اعضای جدیدی مثل شما رو متوجه این مطلب کرد که باید به کم بودن تجربه و سبک صحبتشون دقت بسیار بیشتری داشته باشن.
شکور

حق طلب پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 13:36

برداشت من از این نظر ها:
این دموکراسی کانون باعث می شه ادم راحت حرفشو بزنه و شخصیت خودشو داشته باشه و وقتی راحت حرفشو بزنه بحثم به وجود می یاد و گاهی دلخوری گاهی هم بدون هیچ دلخوری .این روند طبیعی شبیه روندی هست که تو خانواده های خودمو ن و بحثای خانوادگی پیش می یاد فرقش اینه که تو خانواده چون صمیمیت هست کینه به دل گرفته نمیشه و جدایی پیش نمیاد اما این روند دموکراسی خ خوب و به نظر من مقداری ترسناک اخلاق گذشت می طلبه تا این سیستم با قدرت تر ادامه بده .البته من این گذشت رو خیلی ندارم .دارم فکرامو بلند بلند می گم چه عمل کنم چه نکنم چون شما هارو شبیه خانواده فرض کردم. توی کانون چیزی برای من جذابتر از این نیست که بحث کنم و مطمئن باشم که جایگاهم جلوی فرد مقابل پایین نیومده و احساس کنم منو همون جوری که هستم پذیرفتن با انتقاد های نرم و دوستانه و با گذشت بزرگتر.این کانون می تونه نماینده اخلاق اسلامی باشه که تا الان تا حدودی بوده .همین حضور ادم های مختلف با اعتقادات مختلف نشونشه. .همیشه کانون را از زاویه سیستمش و پیشرفتش بررسی کردیم و بالیدیم به روند پیشرفت هنریش .من دوست دارم کانون رو برای ایجاد زمینه ای برای یادگیری گفت و گو -چیزی که ما ایرانی ها بلد نیستیم-ستایش کنم.هرچند که خودم این گفت و گو رو هنوز تو کانون خوب یاد نگرفتم .در زمینه اخلاق کانونی هابه نظرم توجه کانونی ها به مظلو م تر ها خیلی کمه. شاید به این دلیل حضور من در کانون کم شده.
من همیشه توقیقی رو برای اعتماد به نفسش در حرف زدن تحسین کردم.نگاه از بالا رو به اندازه ای که اقای شکوری می گن اصلا احساس نکردم. همیشه توگفت وگوش احترام به پیشکسوت های کانون پره چه با اقای فرامرزی چه حیدری چه ...تو نظرشم اول و اخر گفته که احتمال اشتباه داره پس اونقدر هم از بالا نبوده. اما درسته که جاهایی از بالا می شه و بهتره کمترشه و با فکر بیشتر. اما اقای شکوری به نظرم این عادلانه ترین شکل برگزاری کلاس بود و می تونستید دستمزدی هم طلب کنید و نظری که نسبت به سبک گفت وگوی شما دارم اینه که شما با لحن کوبنده وتحقیر کننده انتقاد می کنید و دلخوری به وجود میاد .مسلسل وار و پر از احساس و قشنگ له می کنید .درسته در انتقاد به شما در مورد دکترین ها و کانون باید با احتیاط صحبت کرد و حواسمون باشه ناجوانمردانه در این موارد به شما خرده نگیریم.پس حق میدم که عصبانی بشید .اما اگر توفیقی با هرکسی غیر شما این نظرات را می داد و طرف مثل شما کلافه می شد به او حق نمی دادم چون به اندازه شما در روند کانون و حضورتون نبوده. اما اینکه چه طور میشه از بی احترامی گروه های جدید تر جلوگیری کرد با صحبت سعه صدر و گاهی لحن تند اگه زیادی پررو بودند.راه دیگه ای نمیشه مگه اینکه قانونی ایجاد بشه که دارم بهش فکر می کنم قانونی که قانون نباشه وفقط یاداوری کنه بزرگتر نسبت به کوچیکتر باید گذشت داشته باشه و کوچکتر احترام و یاداوری رفتار تازه ورود با پیشکسوت .چون نسل های جدید تر این مفاهیم رو شعار می دونند و اعتماد به نفس کاذب دارند.والسلام

به حق طلب پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 14:03

در جریان سبک بیان خانم توفیقی نیستید.
این بار اول ایشون نیست.
مصادیقی که مانند خانم توفیقی دارن در کانون صحبت میکنن یکی دوتا بیشتر نیستن... و من نگران افزایش این سوتفاهم نسبت به دموکراسی هستم.
به هر حال صحبت های شما رو هم با تمرکز خوندم و علت اصلی اینکه موضعتون کاملا بر موضع من منطبق نیست رو عدم برخورد با خانم توفیقی می دونم.
و توجه داشته باشید که من در انتخاب سبک عکس العملم هم تا اندازه ای با فکر انتخاب می کنم. من با سه نفر ، مفصل و دو نفر، خلاصه، صحبت کردم و به این نتیجه رسیدم.
به نظر من خانم توفیقی باید سبک برخوردشون رو که همش از موضعی «به شدت عالمانه» است، حداقل در مقابل «خیلی قدیمی تر» های کانون، تغییر بدن.
شکور

جهان پنج‌شنبه 16 آبان 1392 ساعت 15:14

تا به حال فرصت پیدا نکرده بودم این پست رو بخونم تا اینکه دیدم خیلی کامنتای طولانی براش میاد اون وقت تصمیم گرفتم بخونمش بفهمم چه خبره .
در حال حاضر فقط متن اصلی رو خوندم نه کامنتا و باید بگم که:
آقای شکوری!
اگه حقی بر گردن کسی باشه اون منم از جانب شما و نگید اینجوری. (یعنی شما به گردن بنده حق دارید نه برعکس )
شما اگه از من 100 هزار تومن هم بگیرید از نظر من کمه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد