دکترین: شرح و بسط پروژه ی شخصی با منافع مالی

به همه ی اعضای کانون به ویژه خانم محبوبی

بعضی از دوستان به من انتقاد هایی میکنن که باید باعث غمگین شدن من بشه...

خوب به نظر من هرچه خاک هموارتر، پامال تر...

من نه تنها اولین عضو و پرشور ترین عضو در عملیاتی شدن شعار «دموکراسی و آزادی» در کانون فیلم بودم بلکه برای محدود کردن و اینکه خودم رو از این معیار مستثنی نکنم هم بیش ازهمه در حال شفاف سازی عملکردم در کانون فیلم هستم

تنها من هستم که ریز به ریز فعالیت هایی که برای کانون انجام میدم رو تو وبلاگ اعلام میکنم(البت الان شک کردم و فک کنم یکی دو نفر دیگه هم هستن)

تنها من هستم که حتی درخواست هایی که میخوام به امور فرهنگی بدم رو اول با تمام مسئولین مربوطه هماهنگ میکنم

تنها من هستم که حتی سعی میکنم، مکتوبات مربوط به اقداماتم رو تو وبلاگ اطلاع رسانی بکنم

و البته تنها من هستم که همیشه متهم هستم به اتهامات جالب و معرکه ای که در تعارض با تمام تلاش هام برای ایجاد آزادی و دموکراسی کانونه

و حالا یه شفاف سازی دیگه:

پیشنهادی به کانون داده شده:

پیشنهاد ساخت یک کلیپ یا مستند یا همچین چیزی که به کانون داده شد

من به دوستی که این پیشنهاد رو داد گفتم که این برای اولین باره (بعد از کلیپ روز معلم که البته به سرانجام نرسید) که داره یه پروژه که بحث مالی هم در پی داره، به کانون پیشنهاد داده میشه نه به یکی از اعضای کانون...

پیش از این پروژه ها مثلا مستقیما به من یا مثلا صفایی یا ... پیشنهاد داده میشد

و رویه این بود که این پروژه ربطی به کانون نداره...و در قالب یه کار شخصی از امکانات کانون استفاده میشد...و البته برای استفاده از امکانات کانون، از نهاد تصمیم گیری، اجازه گرفته میشد

رویه ی خود من این بوده که تو این کارها، قسمتی از پولی که به من داده میشده رو به کانون بابت استفاده از امکاناتش میدادم...البته این قسمت قاعده ای نداشت و الزامی هم به دادنش نبود

به هر حال این رویه ی من بود

ولی هر کس که میخواست ازین کارها بکنه، اگه استفاده از امکانات کانون، از یه استفاده ی شخصی بیشتر میشد، ملزم به گرفتن نظر مثبت کانون بود...علت هم روشنه: امکانات کانون برای اشخاص نیست که هر کاری که دوست دارن، بکنن (قبلا این رو در قالب یه انتقاد به عملکرد دلیاری در استفاده از امکانات کانون برای تدوین فیلمش که کار شخصی بود هم گفته بودم ولی کسی توجهی نکرد)

امکانات کانون، اموال بیت المالن که اختیارشون به کانون سپرده شده و اختیار کانون هم در دست نهاد تصمیم گیری کانونه که یا در مصادیق مختلف دست به رای گیری میزنه یا قبل از وقوع یک مصداق، براش قانونی میذاره که طبق اون قانون عمل بشه

به هر حال همچنان هیچ کس حق نداره برای استفاده ی بیش از حد عرفی، بدون اجازه ی نهاد تصمیم گیری، کار شخصی بکنه

ولی مصداق اخیر، اگر هم کار شخصی تلقی بشه، با مصادیق گذشته متفاوته

...

نکته ای که همین جا باید ذکر کنم اینه که من الان دقیقا دارم طبق قرار اوایل سالمون عمل میکنم

یعنی وقتی که قرار شد کانون قانونمند بشه، تصمیم گرفتیم که به شیوه ی انگلیسی عمل کنیم به این معنا که خلاء های قانونی با وقوع اتفاقات جدید، پر بشن

الان هم من با وقوع مصداق جدید، نتونستم با هیچکدوم از قوانین سابق، مصداق رو تطبیق بدم و مجبور به بحث و بررسی و گرفتن نظر نهاد تصمیم گیری هستم

به هر حال مصداق اخیر به این صورته:

یک دوستی اومده به کانون سفارش بده

سفارشی که در مقابل، منافع مادی هم در بر خواهد داشت

سوال:

1- این پروژه به چه فردی سپرده می شود؟

2- اگر به شخص یا گروهی سپرده شود، چه منفعتی به کانون خواهد رسید؟

3- اگر پیشنهادی به کانون شود و فردی بدون اطلاع کانون، آن پیشنهاد رو برای خود بردارد و به عنوان یک کار شخصی از امکانات کانون استفاده بکند، چه باید کرد؟ و چگونه باید از این اتفاق جلوگیری کرد؟

پاسخ ها:

طبق روال به نظر میرسه که نهاد هایی که مث ما تو این موقعیت قرار میگیرن، توسط یک مدیر، تصمیم میگیرن که کار توسط چه کسی با چه شرایطی انجام بشه

ولی اینکه چه منفعتی به اون نهاد برسه، با قانونو اساسنامه ی اون نهاده...

پس پیشنهاد اول این میتونه باشه که مثلا پروژه در وبلاگ مطرح بشه؛ بعد گروه ها یا اشخاص خواستار انجام پروژه پیشنهاد بدن که اونها انجام بدن، نهاد تصمیم گیری، رای گیری کنه و انتخاب کنه...

یه قانون هم همین اول بذاریم که چند درصد از منفعت به کانون خواهد رسید

به نظر من 10% کل پولی که قراره علاوه بر کرایه ی وسایل به نیروهای پروژه داده میشه، برای شروع رقم خوبیه

و کلا به نظرم این قانون رو بذاریم:

1- این جور پروژه ها با رای گیری نهاد تصمیم گیری، به فرد داده میشه

2- پروژه باید در وبلاگ اعلام بشه و گروه ها و اشخاص خواستار پروژه اعلام آمادگی کنن

3- مدیر پروژه ملزم به مدیریت پروژه و در انتها، تقسیم منافع بین اعضای گروه انجام دهنده ی پروژه است

4- باید سعی شود اختلافات مالی گروه، اول با دخالت دبیر حل شود و در صورت حل نشدن، اختلاف قابل بررسی در نهاد تصمیم گیری خواهد بود

5- ده درصد از منافع مالی پروژه (منظور با کسر هزینه ی امکانات است) به علل زیر به بودجه ی کانون داده خواهدشد:

استفاده از امکانات کانون – استفاده از اعتبار کانون – استفاده از مجوز های صادره از کانون - استفاده از موقعیتی که کانون ایجاد کرده تا یک گروه متخصص دور هم گرد آیند – به علت اینکه کار، کار کانون بوده و به کانون پیشنهاد داده شده است نه به شخص یا گروه مشخص

نکته: به نظر شخص من، اخلاقی این است که حتی در کارهای شخصی که متضمن منافع مالی می باشد و برای آن از امکانات کانون استفاده شده است، شخص منتفع، درصدی از منفعت را به کانون به عنوان تشکر برای استفاده از امکانات کانون اهدا کند

6- این گونه پروژه ها از دسته ی «پروژه های شخصی با منفعت مالی» تلقی شده و اولویت این گونه پروژه ها به این صورت می باشد:

الزامات بروکراتیک از طرف نهاد های بالاتر

پروژه ی کانون بدون منفعت مالی برای اشخاص

پروژه ی کانونی با منفعت مالی برای اشخاص

پروژه ی شخصی بدون منفعت مالی برای اشخاص

«پروژه ی شخصی با منفعت مالی برای اشخاص»

کار شخصی بدون منفعت مالی برای اشخاص

کار شخصی با منفعت مالی برای اشخاص

7- در وضعیتی که انجام کارها، در تعارض قرار گیرند، طبق اولویت بندی بالا باید عمل شود

به طور مثال چنانچه در استفاده از کامپیوتر کانون برای تدوین، تداخل زمانی بین یک پروژه ی کانونی رایگان با یک پروژه ی شخصی رایگان یا کار شخصی رخ داد، اولویت انجام با پروژه ی کانون می باشد

البته بهتر این است که مدیران اجرایی با هماهنگی، سعی بر عدم تداخل کار ها داشته باشند

نکته:

یه نفر میتونه وقتی متوجه همچین پروژه ای بشه، بدون اطلاع کانون، این کارو در قالب یه پروژه ی شخصی با استفاده از امکانات کانون انجام بده

ولی این حرکت اخلاقی نیست (یعنی بهتره بگیم که خیلی خیلی بی اخلاقیه)

از طرفی من مسئول اساسنامه ی کانونم

این یه دکترینه و اولین مصداق این دکترین در پیشه...

دوستان درمورد این مسئله فکر کنید

به نظر شخص من، ورود بحث های مالی یکی از مهمترین علل منهدم شدن کانون موسیقی بود

خیلی با احتیاط وارد این ورطه بشیم

...

شکور – مسئول اساسنامه