بازی انتخابها و ارزشگذاری فیلمهای تاریخ سینما - و حتی انواع فهرستهایی که شامل فیلمهای کالت میشوند - همیشه برای علاقهمندان سینما لذتهای ویژهی خودشان را داشتهاند و با وجود انتشار همه جور فهرست در این زمینه، هر روز بر تعدادشان افزوده میشود و حتی برخی سایتها و نشریههای معتبر سینمایی، ساختار اصلیشان را بر پایهی تنظیم چنین فهرستهایی بنا کردهاند. از این رو، یک نمونهی متفاوتتر و خواندنی از این بازی پرطرفدار «انتخاب آثار محبوب» را برای شما در نظر گرفتهایم که ادی دیزن از «منتال فلاس» زحمت جمعآوریاش از منابع مختلف را کشیده است.
جانی دپ: جادوگر شهر آز (۱۹۳۹)
دپ درباره دلیل علاقهاش به این فیلم گفته است: «دلم میخواست توفانی بهپا میشد و من را از زندگیام در سالهای نوجوانی جدا میکرد و با خود میبرد.»
جان تراولتا: یک مرد و یک زن (۱۹۶۶)
سایت آیامدیبی یک مرد و یک زن را فیلم محبوب جان تراولتا معرفی کرده است و به این نکته اشاره کرده که او در کودکی به فیلم یانکی دودل دندی (۱۹۴۶) هم علاقهمند بوده است.
ادامه مطلب ...
فیلمساز برجستۀ ژاپنی، آکیرا کوروساوا، در کتاب «در یک رویا یک نبوغ هست»، که پس از مرگش چاپ شد، لیستی از صد فیلم محبوباش را گنجانده بود. تنها محدودیتی که کوروساوا برای جمعآوری این لیست برای خود گذاشت، این بود که از هر کارگردان فقط یک فیلم انتخاب کرد. از نکات جالب این لیست یکی علاقۀ کوروساوا به فیلمهای آمریکایی است، که بیش از یک سوم این لیست را تشکیل میدهند. نکتۀ جالب دیگر، انتخاب یک فیلم او از برخی کارگردانهای مطرح است. برای مثال ازمارتین اسکورسیزی، لویی مال، آلفرد هیچکاک، میکل آنجلو آنتونیونی و لوئیس بونوئل، به ترتیب فیلمهای سلطان کمدی، زازی در مترو، پرندگان، صحرای سرخ و سگ آندلسی را برگزیده که اکثر منتقدان این فیلمها را جزو آثار برجستۀ این فیلمسازان نمیدانند. لیست به ترتیب سال نمایش فیلمها تنظیم شده است.
ادامه مطلب ...
کارگردان جوان اردنی، ناجی ابو نوار، با اولین فیلم بلندش ذیب (گرگ)، یک شبه راه صدساله را پیموده؛ اتفاقی که ممکن است در طول عمر بسیاری از کارگردانهای خوب جوان روی ندهد. ذیب، داستان دو برادر عرب بدوی و ماجراهایشان با یک انگلیسی مرموز در دوران ساختن راهآهن در حکومت عثمانی اردن است. ساختار ذیب همانند پیوند زدن فیلمهای کلاسیک وسترن جان فورد با فیلمهای حماسهای دیوید لین و آکیرا کوروساوا است. ذیب در بخش افقهای تازۀ ونیز جایزۀ بهترین کارگردان را دریافت کرد، و پس از آن در جشنوارۀ فیلم ابوظبی جوایز فیپرچی بهترین فیلم داستانی و بهترین فیلم جهان عرب را از آن خود کرد. ولی مهمترین دستآورد ذیب رسیدن به لیست نهایی نامزدهای اسکار و بفتا برای بهترین فیلم خارجیزبان امسال است. در جشنوارۀ ابوظبی فرصتی شد تا با این کارگردان جوان اردنی، که انگلیسی را بهتر از زبان مادریاش صحبت میکند، گپی بزنیم. ناجی ابو نوار جوان بسیار مؤدب و خوشمشربی است که به نظر میآید این توفیق زودهنگام به سرش نرفته است.
ادامه مطلب ...
یک اینفوگرافی در باب رویداد های مهم سینمای فرانسه در قرن گذشته پیدا کردم که قسمت نوار زمانی فیلم های تاثیر گذارش جالبه
اگر از داستان های فرار از زندان لذت می برید. A Man Escaped فیلم بی نظیری است.
When one is in prison, the most important thing is the door
Robert Bresson
My movie is born first in my head, dies on paper; is resuscitated by the living persons and real objects I use, which are killed on film but, placed in a certain order and projected on to a screen, come to life again like flowers in water.
ساتیاجیت رای، مهم ترین فیلم ساز هندی و یکی از موثرترین کارگردانان تاریخ معاصر سینما است. چه کسی در دهه ۳۰ و ۴۰ فکرش را می کرد که هنرمند جوانی که کار گرافیکی انجام می داد و در کلکته زندگی می کرد و گاهی به زبان بنگالی فیلم نامه می نوشت، تبدیل به یکی از تحسین برانگیزترین فیلم سازان جهان شود؟وقتی فیلم های رای در دهه ۵۰، در غرب به نمایش درآمدند، طرفداران وفاداری در میان فیلم بین های آمریکایی پیدا کردند.
ادامه مطلب ...«مارگارت سیکسل» پیش از این هم به عنوان تدوینگر در فیلمهایی مثل بیب: خوکی در شهر (Babe: Pig in the City - 1998) و پاهای شاد (Happy Feet - 2006) با همسرش «جورج میلر» همکاری کرده بود. اما مکس دیوانه: جادهی خشم اولین فیلم اکشن او بود. هفتهای شش روز و روزی ده ساعت کار برای خلق یک فیلم دو ساعته مهیج با ضرباهنگی سریع از حدوداً 470 ساعت تصویر ضبط شده قطعاً کار آسانی نیست. «سیکسل» در مصاحبهای با مجلهی «لس آنجلس تایمز» درباره تجربهی کار روی این فیلم صحبت کرده است. متن این مصاحبه را در زیر بخوانید.
تصویر سازی های federico babina از معماری خانه کارگردانان نامی سینما. از قابل توجه ترین معماری ها خانه کیارستمی، لینچ و تاتی است :)
ادامه مطلب ...
سامورایی اولین فیلم او بود که دیدم. در اوایل سالهای هفتاد به شکل گستردهای در هنگ کنگ نمایش داده شده بود و خیلی زود آلن دلون به یک ستاره محبوب در آسیا تبدیل شد. ما دلون را در «روکو و برادرانش»، «زیر آفتاب سوزان» دیده بودیم. سامورایی او را میان مخاطب عام به محبوبیت رساند.
در حقیقت، نسل کامل خورههای سینما را تغییر داد. تا پیش از سامورایی، تماشاگران در هنگ کنگ از کلیف ریچارد، الویس پریسلی و فیلمهای هنرهای رزمی لذت میبردند. زندگی سهل و ممتنع به نظر میآمد. زمانی که سامورایی نمایش داده شد به هر حال با چنان استقبالی میان جوانان روبه رو شد که سبک زندگی آنها را کاملا دگرگون کرد. سامورایی روی مد هم اثر گذاشت. برای مثال خودِ من، تقریبا هیپی بودم، موهایام را بلند کرده بودم... پس از تماشای سامورایی، تصمیم گرفتم موهایم را مانند آلن دلون کوتاه کنم شروع به پوشیدن پیراهنهای مردانه سفید و کراوات سیاه کردم.
ادامه مطلب ...
دوستان عزیز سلام. من وقفه ها و مشکلات مختلفی برام پیش اومد که نتونستم به وعده م در مورد فیلم دلشدگان وفا کنم، مگر این که یکی از دوستان زحمت مدیریت کار رو بکشه و منم کنارش باشم و کمک کنم. خلاصه عذر می خوام و امیدوارم منو ببخشید.
اما با محمدرضا اصلانی (فیلمساز و شاعر) حرف زدم و ازشون موافقت برگزاری کارگاهی با عنوان «خلاقیت در هنر» در دانشگاه رو گرفتم؛ البته می شه کارگاه رو روی موضوع سینما متمرکز کرد ولی من پیشنهاد دادم طوری باشه که برای همه ی علاقه مندان به هنر سودمند باشه، به هر حال تأکید ایشون قطعاً بر سینما خواهد بود. باز هم نظراتتون رو بگید. از نظر زمان بندی در نظر دارم که هماهنگی ها رو تا هفته ی بعد انجام بدیم که هفته ی اول اسفند کارگاه رو شروع کنیم و بعد از تعطیلات عید هم ادامه ش بدیم.
کسی مخالف این طرح نیست؟ و اگه موافقید لطفاً بگید که باید از کجا شروع کنیم؟ ممنون.
بعد از اکران فیلم تلقین، در یک جلسه ی نقد چنین سوال و جوابی بین نولان و منتقد رخ داد:
- خب جناب نولان! اجازه بدهید با خودتان شروع کنیم. شما تاکنون دو فیلم کوتاه و هفت فیلم بلند ساختهاید که هریک به شکل خاص خود دیده شدهاند و مورد تشویق و تحسین قرار گرفتهاند. فیلمهایی که نام شما را بر زبان مخاطبان جدی سینما انداخت و معروف کرد. ساخت آثاری با این میزان بدعت، تفکری را میان منتقدان و سینما دوستان برانگیخته و آن این است که خیلیها سینمای شما را به شدت به استنلی کوبریک کبیر شبیه می دانند و نبوغتان را با او مقایسه میکنند. خودتان این شباهت را در داستانپردازی می دانید یا ساختار بصری؟
- خب به نظر می رسد که باید خیلی قدردان این حرفت باشم. ممنونم! (خنده) این نکته را خیلی جاها خواندهام، اما با نهایت احترام به معتقدان این تئوری، باید بگویم که این بیش از هر چیز همانند یک شوخی بی مزه اسکاتلندی است! چنین قیاسی درست شبیه این است که بخواهید ارزش یکی از صدها کبوتر رها شده در اولد تاون لندن را با یکی از کوالاهای کمیاب استرالیایی بسنجید! من درست یکی از همان کبوترها هستم و دستاوردهای سینمایی استن(کوبریک) برای من، قلهای دست نیافتنی است. من هنوز حتی برای اینکه دست خط خودم را داشته باشم هم، خام و بی تجربهام. ساخت همه این آثار به من کمک می کنند که راه اصلی خودم را بیابم و منحرف نشوم. تنها شباهتی که بین خودم و کوبریک می بینم، جاه طلبی سیری ناپذیری است که در وجود هر دوی ما وجود دارد. من معتقدم که روز مرگ هر سینماگری روزی است که یکی از نقادان اصلی مجموعه آثارش، با تماشای ساخته جدید وی، مشعوف شود و او را فردی همه چیز تمام بخواند! آنجاست که این حقیقت به سراغت می آید که: اوه! ببین، فریبت روی سختگیرترین مخالفت هم جواب داده و حالا برو و استراحت کن. به نظرم سراشیبی سقوط یعنی همین!
عشق و مرگ دو موضوع مهم و نا مکشوف و پیچیده زندگی هستند . هنرمند سعی می کند تا تعریف متفاوتی از این دو ارایه دهد . نه تعریفی مطلقا حقیقی بلکه صرفا متفاوت که نه تنها سعی در باز کردن گره های پیچیده آنها ندارد بلکه گاهی به پیچیده تر شدن مفهوم کمک می کند . درست همان کاری که به نظرم پیتر گرین اوی استادانه انجام می دهد . در تک تک فیلم هایش مفهومب متفاوت در مورد عشق و مرگ طوری که قبلا ندیده اید .
"عشق و مرگ دو موضوع مهم هنر هستند" این جمله ی پیتر گرین اوی کارگردان انگلیسی است . با گرین اوی بیشتر آشنا شوید و همچنین با مایکل نیمان موزیسین نابغه فیلم هایش . پیشنهاد می کنم حتما کارهای مایکل نیمان موزیسین کلاسیک اکسپریمنتال را از سایت هایی مانند یوتوب دانلود کنید .
مراد فرهاد پور از جوانی تا حالا که 64 سال دارد 15 باری ارباب حلقه ها را خوانده . شاید پانزده بار زیاد باشد ولی جالب است بدانید کریستوفر لی (بازیگر نقش سارومان) از زمان جوانی تا آخرین سال زندگی اش سالی حد اقل یک بار سه گانه ارباب حلقه ها را می خواند به طوری که یک بار به حضور تالکین رفت و در آن گفتگو تالکین به او گفته بود اگر زمانی فیلمی بخواهد از روی داستان ساخته شود دوست دارم نقش گاندولف را بازی کنی !
برای کسانی که داستان را خوانده اند و فیلم را دیده اند می دانند بدون شک بهترین انتخاب نقشِ فیلم کریستوفر لی برای سارومان بود و فقط به خاطر صدایی که دارد (صدای سارومان در داستان بسیار فریب انگیز و مستحکم است و صدای او حتی سلاح اوست و این دقیقا چیزی است که صدای کریستوفر لی داشت -شاید به این دلیل که سال ها خواننده یک بندِ هوی متال بود-)
او امسال در سن 93 سالگی در گذشت .
فکر میکنم که ولادیمیر ناباکوف راهورسم درستی برای مصاحبه داشت: او فقط موافقت میکرد که مقداری جواب بنویسد و برای مصاحبهکننده بفرستد که خودش برای آن جوابها، سؤال مطرح کند!
لئوناردو دی کاپریو بازیگر بزرگی است و علاوه بر بازیگری تمرکزش به شدت روی راه حل های کاربردی و عملی برای رفع مشکلات زیست محیطی است . و از شهرتش در این راه خیلی صالحانه استفاده می کند . از تاسیس سایت اینترنی کمک برای افزایش جمعیت ببرها گرفته تا اعتراض به سیاست های بعضی کشورها در انتشار بیش از حد گاز های گلخانه ای , کمک های مالی خودش برای ترویج فرهنگ حفاظت از محیط زیست و حتی تهیه و تولید فیلم های مربوط به زندگی حیواناتی مثل خرس های قطبی که در خطر انقراض هستند . لئو دی کاپریو سالی یک بار هم به عنوان سفیر افتخاری محیط زیست در صحن علنی سازمان ملل سخنرانی می کند و امسال بیان کرد : فیلم ها دروغ می گویند , واقعیت محیط زیست ماست نگذاریم تخریب اش کنند .
لئو برای فیلمبرداری از بعضی رویدادهای زیست محیطی و حیاط وحش ها در سخت ترین شرایط در قطب شمال و افریقا زندگی کرده است .
من فکر می کنم نسل خود انسان هایی مثل لئو در هالیوود در حال انقراض است .
از طریق اینستاگرامش @leonardodicaprio می توانید با او در ارتباط باشید و در جریان برنامه های زیست محیطی اش باشید .