ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
بعد از اکران فیلم تلقین، در یک جلسه ی نقد چنین سوال و جوابی بین نولان و منتقد رخ داد:
- خب جناب نولان! اجازه بدهید با خودتان شروع کنیم. شما تاکنون دو فیلم کوتاه و هفت فیلم بلند ساختهاید که هریک به شکل خاص خود دیده شدهاند و مورد تشویق و تحسین قرار گرفتهاند. فیلمهایی که نام شما را بر زبان مخاطبان جدی سینما انداخت و معروف کرد. ساخت آثاری با این میزان بدعت، تفکری را میان منتقدان و سینما دوستان برانگیخته و آن این است که خیلیها سینمای شما را به شدت به استنلی کوبریک کبیر شبیه می دانند و نبوغتان را با او مقایسه میکنند. خودتان این شباهت را در داستانپردازی می دانید یا ساختار بصری؟
- خب به نظر می رسد که باید خیلی قدردان این حرفت باشم. ممنونم! (خنده) این نکته را خیلی جاها خواندهام، اما با نهایت احترام به معتقدان این تئوری، باید بگویم که این بیش از هر چیز همانند یک شوخی بی مزه اسکاتلندی است! چنین قیاسی درست شبیه این است که بخواهید ارزش یکی از صدها کبوتر رها شده در اولد تاون لندن را با یکی از کوالاهای کمیاب استرالیایی بسنجید! من درست یکی از همان کبوترها هستم و دستاوردهای سینمایی استن(کوبریک) برای من، قلهای دست نیافتنی است. من هنوز حتی برای اینکه دست خط خودم را داشته باشم هم، خام و بی تجربهام. ساخت همه این آثار به من کمک می کنند که راه اصلی خودم را بیابم و منحرف نشوم. تنها شباهتی که بین خودم و کوبریک می بینم، جاه طلبی سیری ناپذیری است که در وجود هر دوی ما وجود دارد. من معتقدم که روز مرگ هر سینماگری روزی است که یکی از نقادان اصلی مجموعه آثارش، با تماشای ساخته جدید وی، مشعوف شود و او را فردی همه چیز تمام بخواند! آنجاست که این حقیقت به سراغت می آید که: اوه! ببین، فریبت روی سختگیرترین مخالفت هم جواب داده و حالا برو و استراحت کن. به نظرم سراشیبی سقوط یعنی همین!
این پیشرفت و سیر ذات هنریشو میشه تو کارااش و مخصوصا کار آخریش دید...موندم بعضیا چجوری میان فقط به استناد ظواهر فیلمش مخصوصا ایتنراستلار ماهیت کار کارگردانو زیر سوال میبرن...اصلا منظورم کس خاصی نیستا اصلا...اینکه مثلا کسی بیاد به فیلم گیر علمی بده..اصلن منظورم شخص خاصی نیست...درسته امیر حیدری؟؟؟
سالار فقط دونفر
آقا نولان ...آقا جارموش