در مورد اوضاع کانون
یک سال در کانون بودم , آن طور که فکر میکردم نبود . فکر کردم که اگر
انتقاد کنم اوضاع شاید بهتر شود . پس دست به کار شدم و انتقاد های خودم را
مدون کردم با تمام دلایلی که پشتیبان آنهاست .
ترجیح دادم که ابتدا با اعضای کانون صحبت کنم دیروز آمدم ولی کسی نبود ,
با چراغعلی هماهنگ کردم که به کانون بیاید در این باره صحبت کردم و دلایل
خودم را شرح دادم . باز ترجیح میدهم که هفته آینده با خود عباس هم صحبت کنم
.
به علت طولانی بودن مقاله و صلاح خودم آن را در وبلاگ بعد از صحبتم با عباس میگذارم .
ولی در این حد بدانید که باز نویسی اساسنامه , کنسل کردن 2 پست و ایجاد
2 پست بسیار ضروری دیگر , برنامه ای برای برقراری ارتباط با سایر تشکل های
داخل و خارج از دانشگاه , برنامه برای چگونگی تشکیل کلاس های متنوع در
آینده , کاهش نفوذ رای بعضی از اعضای کانون , ... بخشی از این پیشنهاد های
من هستند که البته چراغعلی هم با 80 درصد دلایل من کاملا موافق بود .
من روز یکشنبه یا دوشنبه هفته آینده آماده پاسخ گویی به صورت حضوری در کانون هستم .
تاکید میکنم که من دکترین ها و اساسنامه را خوانده ام و به این نتیجه
رسیده ام که دلایل من کاملا منطقی , عقلانی و ضروری برای بهبود حال کانون
است .
ابعاد اعتراضات من در مورد کانون اصلاحات نیست , بلکه در حد انقلاب در کانون است .