ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
استنلی کوبریک
استنلی کوبریک، از کارگردانهایی است که هم منتقدان سینما
دوستش دارند و هم کسانی که تفریحی فیلم میبینند. فیلمهایش عمیق هستند و
پیچیده، اما این باعث نمیشود بینندگان با فیلمهایش ارتباط برقرار نکنند.
برخلاف بسیاری از کارگردانها که فیلمهایشان را در یکی، دو ژانر میسازند،
کوبریک در ژانرهای مختلفی فیلم ساخته و موفق هم بوده است. فیلمهای او به
سنگ محک بدل شدند و فیلمسازهای بعد از کوبریک از روی دست او تقلید کردند
یا سعی کردند راه او را ادامه دهند. او فیلم جنگی ساخته است: «راههای
افتخار» و «غلاف تمام فلزی». یک فیلم علمی خیالی بسیار مهم ساخته؛ «٢٠٠١:
یک ادیسه فضایی». فیلم کمدی سیاه آیندهنگر ساخته؛ «پرتقال کوکی». «درخشش»؛
به نظر بسیاری یکی از بهترین فیلمهای ژانر وحشت است و «دکتر استرنجلاو»
از مهمترین کمدیهای تاریخ سینما است. او دو فیلم تاریخی ماندگار
کارگردانی کرده یعنی «اسپارتاکوس» و «بری لیندن» که دومی را مارتین
اسکورسیزی، بزرگترین فیلم تاریخ سینما توصیف کرد. فیلم آخرش «چشمان باز
بسته» هم یکی از بهترین تصویرهای بحران زناشویی است. کوبریک چطور به این
موفقیت و این قله رفیع در سینما رسید؟ با کمالگرایی. گفته میشود کار با
هیچ کارگردانی به دشواری کار با کوبریک نبوده و از طرفی هم کمالگراترین و
وسواسیترین کارگردان تاریخ سینما بوده. معروف است که کوبریک مرد خانواده
بوده و بسیار مهربان، اما کسانی که با او همکاری کردهاند، میگویند او سر
صحنه، بسیار بداخلاق بوده و اصلا ملاحظه کسی را نمیکرده است. او هرگز از
بازیگران تعریف نمیکرده (یا حداقل اغلب بازیگرانی که با او کار کردند،
اینطور میگویند) و مثلا کرک داگلاس که دو فیلم با کوبریک کار کرده، گفته
کوبریک اصلا اهل سازشکاری نبوده و غروری غیرقابلکنترل داشته و همیشه نگاه
خودش را مهمترین نگاه در قبال فیلم میدانسته و کمتر بهنظر کسی اهمیت
میداده است. کوبریک جدا از اینکه در تمامی مراحل ساخت فیلمش از نوشتن
گرفته تا تدوین، موسیقی و جلوههای ویژه دخالت میکرده، بیش از هر چیزی
بهدلیل برداشتهای متعددش برای یک نما، معروف یا بهعبارتی بدنام بوده.
مثلا او در «درخشش»، شلی دووال را مجبور کرده یک نما را ١٢٧ بار بازی کند
یا از اسکاتمن کروترز، بازیگر پیر همین فیلم خواسته یک صحنه را ١٤٨ بار
تکرار کند. استرس سر صحنه فیلمبرداری «درخشش» آنقدر زیاد بوده که شلی
دووال بعدا گفت در جریان ساخت فیلم موهایش شروع به ریختن کردند. درباره
دخالت کوبریک در مراحل تولید فیلمش هم قصه زیاد است، او عادت داشته وارد
اتاق تدوین و طراحی صدا شود یا حتی وارد سالنهای سینما میشده تا مطمئن
شود فیلمش را با نورپردازی درست پخش میکنند. حتی وقتی قرار بوده فیلمهایش
را در کشورهای غیرانگلیسیزبان نشان دهند او شرط میگذاشته که بر انتخاب
دوبلور و ترجمه فیلمنامه هم کنترل کامل داشته باشد. جالب است که از زمان
مرگ او دیگر هیچکدام از فیلمهایش دوبله نشدند.
فیلمساز برجستۀ ژاپنی، آکیرا کوروساوا، در کتاب «در یک رویا یک نبوغ هست»، که پس از مرگش چاپ شد، لیستی از صد فیلم محبوباش را گنجانده بود. تنها محدودیتی که کوروساوا برای جمعآوری این لیست برای خود گذاشت، این بود که از هر کارگردان فقط یک فیلم انتخاب کرد. از نکات جالب این لیست یکی علاقۀ کوروساوا به فیلمهای آمریکایی است، که بیش از یک سوم این لیست را تشکیل میدهند. نکتۀ جالب دیگر، انتخاب یک فیلم او از برخی کارگردانهای مطرح است. برای مثال ازمارتین اسکورسیزی، لویی مال، آلفرد هیچکاک، میکل آنجلو آنتونیونی و لوئیس بونوئل، به ترتیب فیلمهای سلطان کمدی، زازی در مترو، پرندگان، صحرای سرخ و سگ آندلسی را برگزیده که اکثر منتقدان این فیلمها را جزو آثار برجستۀ این فیلمسازان نمیدانند. لیست به ترتیب سال نمایش فیلمها تنظیم شده است.
ادامه مطلب ...
آکیرا کوروساوا در مارس ۱۹۱۰ در خانواده ای سامورایی و پر اولاد، در توکیو به دنیا آمد
پدر او مدیر یک مدرسه نظامی و سخت پایبند به نظم و مقررات بود با این حال به هنر جدید سینما علاقه خاصی داشت.
ادامه مطلب ...با سلام و تبریک سال نو خدمت بچه ها
خیلی وقت بود که دلم میخواست یک طرح منظم و هفتگی رو برای وبلاگ شروع کنم،چیزی شبیه طرح فیلمساز های مهم تاریخ سینما برای دیوار کانون. ادامه مطلب ...