امروز دکتر با اینکه با دکتر مهدوی جلسه داشت، کلاً نیومد یونی!!!
فقط همین!!!
و اینجانب با کلی شوق و ذوق ضایع شدییَم!!!
اماااااااااااااااااااااااااا:
نامه ی دکتر مهدوی مثنکه رسیده بود پایین!!!:دی :دی :دی
نسیم...
از شروع سال امروز شلوغ ترین روز کانکس کانون فیلم بود
عده ی بسیار زیادی از اعضای قدیم و مشتاقین جدید تو کانکس جمع شده بودن
بعد از بستن در کانکس هم کلی از دانشجوها برای عضویت و این مسائل تو راه به ما سر زدن
خلاصه که روز معارفه بسیار دقیق اجرا شده و حالا باید به فکر فردا باشیم
از اعضای قدیم کانون دعوت میکنم که راس ساعت یازده و نیم کانکس(یا شاید یکی از کلاس های برق) جمع بشن
یه صحبت های دورهمی درمورد مطالبی که باید فردا بکنیم انجام شد ولی صحبت دور همی بود
یکم دیر شده ولی بیاید فردا به یه توافقی برسیم برای اینکه چی بگیم...
شکور
من دیروز رفتم دفترِ دکتر مهدوی، نبود گفتن دانشکدس، رفتم معارف بالاخره تو راهروا پیداش کردم، کلی حرف زدم که اومده بودین غرفه و این جور شد و اون شد و... حالا این نامه رو امضا کنین ببرم پیش دکتر کاظمی؛ گفت بذارین نامه پیش من باشه من خودم با دکتر کاظمی صحبت میکنم... گفتم دکتر شما موافقت کرده بودین و اینا... ما باید از فردا بیفتیم دنبال کاراش... گفت حالا یه روز این ور اون ور فرقی نمیکنه گفتم حداقل من تا آخر امروز نتیجشو بگیرم... گفت انشاالله...!!! (البته فک کنم 98% اوکی باشه قضیه) بعدش عصری رفتم دفتر دکتر کاظمی که ببینم چی شد، منشیش گفت نیست، سر کلاسه و خبر هم نداشت که دکتر مهدوی با دکتر کاظمی صحبت کره یا نه... غروب هم رفتم تو اون جلسه ای گفته بودم، حالا جزئیاتشو دوشنبه تو جلسه میگم.
راستی از شنبه تا سه شنبه (23وم تا 26ام) یه روز رو واسه اکران پیشنهاد بدین که اگه امروز رفتم پیش دکتر و اونی داد، سریعاً برم واسه رزرو ابوریحان.
نسیم
اتفاق جالبی افتاده
سه نفر دارن به کانون باز میگردن
۱- مصطفی عطار پور (عموی پیر کانون)
که قرار بود به صورت کلی از تهرون بکنه بره یزد ولی قاطی کرده و به صورت کلی از یزد کنده و اومده تهرون
و گفته که به شدت امسال پایه ی کانون فیلم خواهد بود!!!
برو بچه های فیلمساز میتونن رو بازی این سوپراستار حساب کنن
۲- یاسین کریم زاده (منشی صحنه ی تازه وارد)
که از آخرین باری که دیدم لاغر تر شده و بلند تر و قرار گذاشته که میخواد بیاد روی ممد زوم بک رو تو این موارد بسیار مهم کم کنه
۳- سعید سبزی!!!
که وقتی تو کانون بود هنوز زین ال بزرگ خلق نشده بود ... چه برسه به بقیه
سبزی تو آزمون دکترا قبول شده و بهم گفت که به کانون سر میزنه
خلاصه که احساس میکنم به عهد خودم بازگشتم...عهد دایناسورها
شکور دوصدساله
با بحثی که تو پست قبلی مطرح شد من لازم دیدم که اینجا نکته ای که تو دکترین «دبیر ایده آل» مطرح کردم رو شفاف تر بگم:
نماینده ی کانون در مجامع خارج از کانون نیاز به انتخاب توسط نهاد تصمیم گیری دارد...
به طور مثال اگه مجامع کانون ها میخواد تشکیل جلسه بده باید نهاد تصمیم گیری این فرد رو انتخاب کنه
به نظر خود من دبیر حق این کار رو نداره
دبیر برای مسائل دیگه ای انتخاب میشه برای همین فقط و فقط تو همون مسائل حق نمایندگی و تصمیم گیری داره...(یعنی مجامع داخل دانشگاه)
با توجه به عدم دقت مجامع مختلف به ساختار دانشجویی کانون های دانشجویی به نظر من حتی اگه اون مجمع هم از دبیر دعوت بکنه... بازم این نهاد تصمیم گیریه که باید نماینده انتخاب کنه که میتونه خود دبیر رو انتخاب کنه
درضمن نماینده ی کانون تو مجامع داخل کانون نیاز به تصمیم گیری نهاد تصمیم گیری نداره به طور مثال نماینده ی مجمع عمومی برای شرکت در نهاد تصمیم گیری؛ نیازی به تایید نهاد تصمیم گیری نداره بلکه توسط مجمع عمومی انتخاب میشه
همچنین نماینده ی شورای مرکزی برای شرکت در نهاد تصمیم گیری بازم نیازی به تصمیم گیری نهاد تصمیم گیری نداره...
این یعنی:
نماینده ی کانون در مجامع خارج از کانون نیاز به انتخاب توسط نهاد تصمیم گیری دارد ولی نماینده ی کانون در مجامع داخلی کانون نیازی به انتخاب توسط نهاد تصمیم گیری ندارد چون منجر به استبداد محض توسط یه گروه خواهد شد
...
شکور
agha bad az sohbataye aghaye shakoori ba doktor mahdavi raje b y habbe ghand o nazare mosbate eeshoon darbareye ekraane film too aboureihan o enekaas daadane in harfaa b 2ktor kazemi, qarar shod k y name benevisim bdim doktor mahdavi emza kone k bedim b doktor kazemi. agha in name ba koli bad bakhti o tashih shodan o chanbare tayp shodano jaryaanaate JAALEBE print shodanesh tanzim shod, vali baa in k koli montazere 2ktor mahdavi too aboureihan(rooze moarefeye dokhtaraa) shodim k naUmad va baa in k koobidam raftam taa daftaresh k naamaro emzaa kone, goftan k jala3 daran o b hich vajh kesio nemibine!!! albate maa k az roo nemirim o shanbe naamaro behesh midam. darvaaghe taghriban y habbe ghand too aboureihan OKe.
DAR ZEMN
y pishnahadi az tarafe farngsaraaye resaane b kaanoon haaye daneshgah ha shode mabni bar eraaeye y 3ri tashilaat vase ekran haaye daneshjooE. va az dabirane kanoonaa davat kardan k too y jala3 E k shanbe sa@e 6 bargozar mishe sherkat konan. amirho3in taqavi ham dar jaryaane, va ehtemaalan man b onvaane modir ejraaE e kar va amirho3in b onvaane dabire kaanoon too oon jala3 sherkat mikonim.
naCmoooooooooooooooooooooooo!!!
سلام
نمی دونم چند نفرشون اعضای پایه کانون میشن.
اصلا فکر نمی کردم این جوری باشه. تو ذهنم یه چیز دیگه بود. به خودم گفتم: تو که نمی تونی یه اکران
بزرگ رو مدیریت کنی، اقلا یه کار کوچیکی رو مدیریت کن. پیشنهاد دادم و بازم فکر می کردم روز ثبت نام
یه میز میذارم و چند تا بروشور پخش می کنم، که تبدیل شد به یه غرفه عالی و درخشش کانون.
این قدر مدیریتم بد بود که روم نمیشه از کسی تشکر کنم! فقط چند تا چیز میگم:
سعید پشت مشهدی برای این برنامه، یه بار تا ۸/۳۰ شب توکانون بود
خانوم محمد نژاد و امید صفایی یه روز از صبح تا غروب تو کانون بودن
محمد زین العابدینی، خانوم باباگلی، خانوم سلیمیان و خانوم نعیمی، روز آخر از ابوریحان تا کانون، پشت
وانت نشستن.
امیرحسین تقوی تا 3 نیمه شب پوستر طراحی کرد
اشکان چند ساعت تو ترافیک موند
علی محیط با این که کار داشت، بروشور رو رسوند
خانوم بشیری که باید بگم بیشتر از من مدیریت کرد و خیلی زحمت کشید
و در آخر عباس شکوری که روم نمیشه تو صورتش نیگا کنم. عباس برای رسوندن کلیپ، تو کانون و در
سرما خوابید و من اون شب کابوس می دیدم و هنوز عذاب وجدان دارم که چرا پیشش نموندم.
من برای هر نفر٬ فقط یه مثال زدم و بقیه کاراشونو همه شاهد بودن
امیدوارم اگه تو این هفته اذیت شدین، ما رو ببخشید و بذارین به حساب بی تجربگیم. ولی تلاش بچه های
کانون بی نتیجه نموند و بهترین بخش معارفه شدیم.
ولی تقدیر از بچه های کانون، مخصوصا امید صفایی با یه فلش، به نظر من منصفانه نبود. که شاید این فلش
به این کار بیاد که فعالیت ها و تلاش بچه های کانون، مثل شکوری، صفایی و محیط و تقوی و... رو به
عنوان گنجینه توش بریزیم، که به نظر من 8 گیگ کافی نیس.
در هر صورت از همه تشکر می کنم. و اگه مدیر اجرایی بدی بودم٬ دلم می خواد مثل اون صحنه ی آخر
کلیپ٬ از لنز یادتون پاک شه.
در آخر من مدیر اجرایی قلابی بودم، بیشتر شکوری مدیریت کرد.
مخصوص بچه های سال اولی به ویژه دوستانی که تو غرفه کانون تو روز معارفه، ثبت نام کردن
1- بچه ها... کارای کانون تو سال جدید شروع شد...سریعتر به کانون حمله ور بشید...احتمالا میخوایم سعی کنیم که تا سه هفته ی دیگه جزو اولین دانشگاههای کشور باشیم که «یه حبه قند» رو اکران کردن
پیشنهاد اولمون هم همون تالار ابوریحانه که برای روز معارفه، توش بودید
کار، خیلی داریم
کلی پوستر
کلی تماس
کلی هماهنگی
... تازه آوردن میرکریمی و کیانیان و پور صمیمی و... هم مکافات های خاص خودش رو داره...
بشتابید که لذت دوندگی دور هم رو از دست ندیم
2- از طرفی یه صحبت کلی هم باید بکنم
یه عده از پیرمردا و پیرزن های کانون که آرداشون رو بیخته ان و الک هاشون رو آویختن، میخوان یا از کانون برن یا کمتر طرف کانکس پیداشون بشه... (یکیشون خود منم، عباس شکوری)
پس جوونا همت کنن و آستین بالا بزنن و روی ما قدیمی ها رو تو فعالیت کم کنن...
هرکس میخواد این دوشنبه ساعت 12تا13 بیاد تو جلسه ی کانون، اینجا یه اعلامی بکنه و یه نظری بده و اسمش رو بنویسه که ببینیم اگه استقبال زیاده به فکر هماهنگ کردن یه جای بزرگ برای دور هم بودن باشیم..
شکور امیدوار
یکی از وظایف مدیر اجرایی، اطلاع رسانیه که مدیر اجرایی پروژه ی «یه حبه قند» تو این زمینه به شدت کم کاری کرده اند...
من به عنوان یکی از اعضای کانون از خانم نعیمی خواهش میکنم که به این وظیفه عمل کنن...
شکور
امروز روز اول غرفه بود
وای خدا
یاد جووونیام افتادم
چقد دوندگی
چقد...
تقوی لیبل دی وی دی رو آماده کرد...تا نصفه شب پوستر های غرفه رو زد و در آخرین دقایق کارت سینه ها رو رسوند
محیط اتوران دی وی دی رو بهم رسوند
خانم محمد نزاد عکس های کلیپ رو دانلود کرد و متن دی وی دی رو اصلاح کرد
فینی بروشور ها رو چاپ کرد... وسایل رو آورد ... پرینت های تقوی رو انجام داد... دقیقا بازم مث یه مدیر تولید دوید
صفایی موسیقی کلیپ رو آورد و تو تصویر برداری کلیپ بود...
خانم بشیری همش برنامه ریزی میکرد... همش بود
خانم سلیمیان فقط برای غرفه اومد
خانم باباگلی یه عضو جدید به شدت خوب شد
اشکان کلی دنبال مزرعه پدری دوید
سه تا عضو جدید خانم هم از مدیریت اومدن
خودم کلیپ رو ساختم و محتویات دی وی دی رو آماده کردم
پشت مشهدی کلی موند برای رسوندن دی وی دی برای کپی
زین ال ساعت ۶و نیم صبح پاشد اومد دانشگاه!!!!
اصلا یه وضعیت عجیبیه...
خیلی کار شد...خیلی خیلی و وحشتناک سخت بود...ولی ما واقعا منحصر به فرد بودیم
یه غرفه ی بسیار شیک
یه دی وی دی بسیار معرکه
یه بروشور خیلی خوب
تولیدکانون برای سینمای اجتماعی
و کلیپ
روز اول روز کانون فیلم بود...
هیچ کانونی کانون فیلم نمیشه...
شکورم
سلام
دارم از خستگی میمیرم
ولی لازم دیدم که الان اینجا این مطالب رو بنویسم
شروع کار کانون به شدت با تلاش و خستگیه
امروز این افراد داشتن کار میکردن
شکوری
فینی
صفایی
محمدنژاد
سلیمیان
بشیری
پشت مشهدی
اشکان توپ شکن
باباگلی
زین العابدینی
تقوی
ما به شدت داریم تلاش میکنیم که به روز معارفه برسیم
بقیه دوستان هم بپیوندید دیگه
یه کلیپ هم داره آماده میشه که خانم امینی قول دادن که تو هر دو روز چهارشنبه و 5شنبه تو
ابوریحان نمایش داده میشه
کلی از کارا مونده بچه ها
کم نیارید
پس فردا تمومه
به این میگن کانون...
شکور
شکورم
این ایمیل به صندوق پستی وبلاگ کانون فرستاده شده:
تاریخ ارسال | یکشنبه 3 مهر ماه سال 1390 ساعت 13:52 |
ارسال کننده | محمد مهدی رسولی <mehdirasooli1990@gmail.com> |
عنوان نامه | ایده فیلم زیر ۲ دقیقه |
متن نامه | درود بر دوستان جدید اما خیلی محترم در کانون فیلم اول اینکه امیدوارم من رو بعنوان یه همکار تو جمع خودتون پذیرفته باشید بعد اینکه من یه نمونه کار زیر ۲ دقیقه باید برای جایی آماده کنم خواستم از شما خواهش کنم اگر ایده ای ک فکر می کنید می تونه به حد کافی جالب باشه بهم معرفی کنید در مورد سوژه هم قید و بندی نیست قبلا از همکاری و محبت شما سپاسگذارم... |
سلام دوستان من قراره ظرف یکی دو هفته و یا سه هفته ی دیگه فیلم کوتاه دومم رو بسازم تهیه کنندش امور فرهنگی علوم پزشکی شهید بهشتیه و به کمک همه ی اعضای کانون فیلم به شدت محتاجم امیدوارم کمکم کنید.
سعید پشت مشهدی
فعالیت های کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی در تابستان 1390
1- برگزاری کلاس فیلمنامه نویسی (استاد مهکام) با مدیریت اجرایی خانم محمد نژاد
2- برگزاری کلاس فیلمسازی (استاد شیروانی) با مدیریت اجرایی تقوی
3- اتمام پروژه ی ساخت فیلم «ضامن دار» با مدیریت اجرایی شکوری
4- برگزاری جلسه ی اکران خصوصی ضامن دار و تصمیم گیری درمورد جلسه ی معارفه با مدیریت اجرایی شکوری (به صورت کار شخصی)
5- تلاش برای برگزاری کارگاه «دیالوگ در سینما» (امیر پوریا) با مدیریت اجرایی پشت مشهدی و خانم وفایی
6- تلاش برای هماهنگی برای جلسه ی معارفه یا ثبت نام، با مدیریت اجرایی محمد فینی زاده
7- تلاش برای نمایش «یک حبه قند» با مدیریت اجرایی خانم نعیمی
8- همکاری کانون فیلم و عکس با ساخت فیلم «تاریکی درخشان» به کارگردانی پشت مشهدی
9- تلاش برای برگزاری کلاس فیلمبرداری (استاد اشکان اشکانی) با پیگیری های امید صفایی و امیرحسین تقوی
کارهای باقیمانده:
1- جلسات باقیمانده از کلاس فیلمنامه نویسی ... خانم محمد نزاد
2- جلسات باقیمانده از کلاس فیلمسازی استاد رضویان... صفایی
3- پیگیری مالی کارگاه امیر پوریا ... خانم وفایی
4- پیگیری مالی کلاس فیلمنامه نویسی ... خانم محمد نزاد
5- پیگیری مالی اکران جدایی نادر از سیمین... فربد خندان، محمد زین العابدینی، محمد فینی زاده و امید صفایی
برنامه های در شرف وقوع
1- برگزاری کلاس تدوین با استادی مستانه مهاجر ... با پیگیری های امید صفایی (که اگه امید بپذیره و کانون هم مشکلی نداشته باشه به نظر خود من، امید مدیر اجراییش بشه)
2- ادامه ی پیگیری کلاس فیلمبرداری با استاد اشکان اشکانی ... با پیگیری های امید صفایی و امیرحسین تقوی
3- انجام غرفه در روز معارفه با مدیریت اجرایی محمد فینی زاده
4- همکاری کانون فیلم و عکس برای تدوین فیلم مستند محمد مهدی رسولی
5- ایشالا ایشالا ایشالا نمایش فیلم های تولیدی اعضای کانون فیلم، بعد از بیستم آبان ماه، که پیشنهاد خودمه و ایشالا مدیریت اجراییش رو هم میخوام خودم بر عهده بگیرم...
البت به نظر من...
اگه چیزی یادم رفته یا هرچی...اضافه کنید
شکور
الان برای بار بیست و پنجم آژانس شیشه ای رو دیدم
و برای بار بیست و پنجم اونقد تحت تاثیرش قرار گرفتم که احساس میکنم باید یه چیزی بگم
فقط میگم درود بر:
پرویز پرستویی
رضا کیانیان
مجید انتظامی
و
ابراهیم حاتمی کیا
...
شکور
سلام علیکم
عرض شود خدمت دوستان عزیز کانون که آقایون و خانمها پاشید 1شنبه تشریف بیارید کانون که یه مقدار صحبت کنیم و دیداری تازه کنیم و اینا
در مورد غرفه و روز معارفه بحث کنیم چون گویا چهارشنبه معارفست که البته دوشنبه هم میتونیم طبق روال گذشته جلسه رو داشته باشیم اما فکر کنم یه کم دیر میشه چون فقط یک روز فرصت برامون باقی میمونه تا روزه غرفه
من حیث المجموع دوستان پایه و غیر پایه نظر بدین که ببینیم چه کنیم
امید صفایی
یعنی میتونم بگم که بوی بد بحران رو میشنوم یا اینکه حتما باید لغت ساختمونیه «استشمام کردن» رو به کار ببرم...
فکرش رو بکنید تو یه متن خودمونی مجبور باشی بگی... «هی امید!... چه خبر پسر؟ عطر زدی به خودت ؟ بوی خوبی استشمام میکنم!!!!!»
بیخیال...حرفم چیز دیگه ایه:
یه نگاهی بندازیم به اعضای کانون فیلم:
- محیط به شدت سرش شلوغه...از جواب پیامایی که بهم نمیده میفهمم
- خانم مردیها کنکورش شروع شده...همین چند روز پیش دیدم داره درس میخونه!!!
- خانم وفایی به صراحت تو پست مربوط به روز جلسه نوشته که فقط سه شنبه میتونه بیاد
- فربد حتی برای حضور کمرنگ ترش!!! تو تابستون یه پست نوشت
- از خانوم نعیمی هیچ خبری نیست...از آخرین نظرشون تو وبلاگ قرن ها میگذره
- خانوم قاهری که کلا داره میره
- پشت مشهدی هم با فارغ التحصیل شدن معلوم نیست چقد باشه
- خودمم که تو ترم پیش گفتم ایشالا دارم سعی میکنم که نباشم...تازه آفتاب لب بوم هم هستم...یهو دیدی همین فردا تو همین کانون ریق رحمت رو سر کشیدم و فاتحه...
- دلمون به خانم محمد نژاد خوش بود که تو پست مربوط به تعیین روز جلسه گفتن که از یک به بعد کلا کلاسن...
حالا از قدیمی ها می مونه:
امید صفایی – مژده بشیری – محمد فرامرزی – امیر حسین تقوی - تهمینه سلیمیان – محمد زین العابدینی
آیا حضور بچه های جدید یعنی شبنم باباگلی، محمد فینی زاده و اشکان توپ شکن برای خطرناک نشدن این تغییر و تحولات کافیه؟
باید به صراحت بگم یه بوهایی میاد
بوی بد بحران...
با این توصیفات؛ دوستان قدیمی...به نظرم کار ما تو جلسه ی معارفه به شدت مهم میشه...
ما مجبوریم برای روز معارفه کارهای زیادی بکنیم تا بتونیم از نظر نیروی انسانی کمی کانون رو ترمیم کنیم...
ما دچار بحران شدیم
به شخصه از همه ی دوستان خواهش میکنم به این مسئله جدی تر نگاه کنن
شکور نگران، در حال احتضار، رو به موت و قس علی هذا
سلام
یه سری پیشنهاد برا فیلم دیدن دارم برا بر و بچه های کانون فیلم،اول پیشنهادامو مینویسم بعد توضیحات در مورد این کار میدم
خوب:
در آغاز شروع میکنم با اول و آخر و ظاهر و باطن و کلآ خداوندگاره سینمای مدرن پدرمون و آقامون برگمان(کارگردانی که الگویه بزرگانی چون تارکوفسکی،کیشلوفسکی و کلآ هیروی وودی آلن بوده)....به طور کلی مجموعه آثارش توصیه میشه هر شب یک فیلم قبل از شام...(پرسونا،همچون در یک آینه،سکوت،فریادها و نجواها،نور زمستانی، توت فرنگی های وحشی،مهر هفتم و خیلی فیلمای دیگش ...)
سپس خدای اعظم سینمای معاصر اروپا،یگانه خورشید تابناک سینمای پست مدرن فون تریه ...احتمالآ فیلم رقصنده در تاریکی رو خیلی از بچه ها دیدن که شکستن امواج و داگویل و احمقها هم توصیه میشه اکیدآ...
و اما بزرگه سینمای سورِئال لوئیس بونوئل....فیلم "شبح آزادی " که میگن طبق روایتی روح بونوئل پس از اینکه فوت میکنه به خوابه دبیر جشنواره کن در همون سال میره و توصیه میکنه که به آیندگان خود بگویید که این فیلم همانا معنای واقعی سینمای سورئال است و دوستداران سینمای سورئال با دیدنش رستگار میشوند که دبیر جشنواره کن هم توی اون سال در افتتاحیه خواب خودش رو تعریف میکنه و همه با چشمانی گریان فیلم رو میبینن و رستگار میشن....اما فیلمهای بسیار زیبای دیگه هم داره مثل virdiana که فکر میکنم نخل طلا برده و tristana و the exterminating angel و ....
و همچنین یادی هم بکنیم از کیشلوفسکی کبیر که با آثاری چون آبی،قرمز،سفید،ده فرمان و زندگی دو گانه ورونیکا که هممون متحیر شدیم چه نامیم شه ملک فرانسه را....
و در پایان سلطان سینمایی که دیگه کمتر کسی تونست در اون خودی نشون بده تارکوفسکی هم از یاد نبریم
فعلآ بیشتر از این نمینویسم و ایشالا اگه استقبال بشه بازم مینویسیم و کلآ بقیه بچه ها هم از این پیشنهادها بدن،هر کس بنا بر علاقه ی خودش ...و اگه بچه های کانون همه جور فیلمهایی که هر کدوممون پیشنهاد میدیم ببینن وا قعآ عالیه(درباره این قضیه نظر بدین)
من که نتونستم همچین فیلمهایی رو اکران کنم اما ایشالا در آینده کور سویه امیدی باقی بمونه برای اکران همچین فیلمهایی که برا کانون نیازه
امید صفایی
من شکوری هستم
به نظرم باس بدونید که من از شروع کانون، دنبال محکم کردن مسائل اساسی و بنیادی بودم...
تو این مسیر، افکارم در حال تکمیل شدن بوده ولی یه سری از اعتقادام رو از اول درمورد یه سری از مسائل، درست میدونم و چالش ها و گفتگو ها و تجربیات و ... نه تنها باعث تغییر اونها نشد بلکه باعث محکم تر شدنشون و معتقد تر شدن من شده
یکی از این اعتقاداتم که همچنان با هر اتفاقی بیشتر به درست بودنش پی میبرم، اعتقادم به شرایط خاص دبیریه...
وارد سال تحصیلی جدید شدیم و یکی از کارایی که – مطابق با آیین نامه - باید انجام بشه، انتخاب دبیره.
وقتی تقوی پیشنهاد داد که سرپرست داشته باشیم نه دبیر، بهش گفتم که اینطور نمیشه؛ و سرپرستی ای که تقوی تعریف کرد، نمیتونه خلاء دبیر رو پر کنه ولی تا انتهای سال، سمتی به عنوان سرپرست خلق شد تا انتخاب دبیر، امسال رخ بده...
همیشه قبل از انتخاب دبیر همه فکر میکنن که این صحبت ها همش بحث های اضافیه و هر کس که دبیر باشه، چرخ کانون خواهد چرخید...اینها صحبتهاییه که درمورد قانونمند بودن و اساسنامه داشتن کانون هم گفته میشه... ولی من همیشه، هم با کم رنگ کردن قانون و مصداق اصلیش، اساسنامه ی کانون، مخالف بودم و هم با کم اهمیت جلوه دادن سمت دبیر...
به هر حال امیدوارم که اگر این انتخاب رخ بده، دبیری انتخاب بشه که محوری باشه برای رشد و توسعه ی «کانونیتِ» کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی...
القصه
وقتی یه نگاهی بندازید به قانون اساسی، یه سری توصیفات میبینید که برای یه سری از سمت ها شرط شده...
قطعا ازین توصیفات تو جوامعی که نظام سیاسیون بر مبنای دموکراسیه و کسی حقی بیشتر از دیگری نداره، بیشتر و دقیق تره
ولی شاید در اون جوامع این توصیفات به صورت موضوعه در نیامده باشه بلکه به صورت عرف باشه...
به هر حال بحثِ قرار دادن یه سری توصیفات خاص و شرایط ویژه برای یه سری سمت، یه بحث سیاسی نیست بلکه یه بحث مدیریتیه...
این شرط و شروط گذاری، هم باعث میشه که اون مصداق خاص مدیر که با انتخابات، انتخاب میشه، تحت شرایطی قرار بگیره که اگه یه وقت میخواست اشتباهی انجام بده، جلوش گرفته بشه و هم اینکه خودِ این شروط میتونه باعث بشه که اون فردِ بخصوص، متوجه بشه که دقیقا وظایف و حقوقش تو اون جایگاه چیه.
به طور مثال اگه تو یه جامعه ی به شدت دموکراتیک، برای رئیس جمهور، شرط دوری از استبداد و این صحبت ها گذاشته نشه، و اون فرد از خواسته ی مردم در جزئیات مطلع نباشه، همین عدم قید شاید اون رو به این فکر بندازه که در مسائلی میتونه بر اساس مصلحت اندیشی خودش کار کنه...
فردی که میخواد رئیس جمهور بشه و نظام سیاسی رو به فرض، دموکراتیک میبینه، نمیدونه که میزان دموکراتیک بودن اون جامعه مث کشور دموکراتیک A هست یا مث کشور دموکراتیک B، باید میزان اختیارات و میزان محدودیتِ اختیارات برای این فرد بخصوص به نحوی روشن بشه تا دچار سوتفاهم نشه و دقیقا همون اختیاراتی رو داشته باشه که اعضای اون جامعه قصد داشتن بهش بدن...
و میرسیم به کانون فیلم
ما اعضای کانون فیلم هستیم و به عللی میخوایم که دبیر داشته باشیم (البت مگر اینکه نظرشون رو عوض کنن)
علاوه بر ما، آیین نامه ی وزارت علوم هم صلاح دیده که ما علاوه بر اعضای معمولیمون، سمتی به عنوان دبیری هم داشته باشیم.
اول باید بدونیم که دبیر رو ما برای چی میخوایم...
چرا یه «سرپرست» که صرفا یه اسمه روی برگه ها یا صرفا یه امضا زیر صورتجلسه، برای فعالیت های کانون کافی نیست؟
چرا باید به فکر تعیین مصداقی برای مفهوم «دبیر» باشیم؟
وقتی که به این سوالات پاسخ داده بشه، قسمتی از تکالیف و اختیارات دبیر هم روشن میشه...
دبیر چه کاری میتونه انجام بده که با افعال سایرین متفاوته؟
شاید بهتره بگم دبیر چه کارایی باید انجام بده که سایرین برای انجامش تکلیف ندارن؟
بذارید قبل از اینکه نظرم رو درمورد وظایف و اخلاقیات الزامی دبیر بگم، یه سری موقعیت رو فرض کنیم... فرض کنید که یهو همه میخوان برن برای امتحانا، ولی ما میدونیم که یکی باید دو روز دیگه با مستانه مهاجر تماس بگیره... همگی این موضوع رو فراموش میکنن و مدیر اجرایی ای هم انتخاب نشده، کی باید یه کاری بکنه؟
فرض کنید خانم برزگر گفته باشه که یه سری پول به حساب فربد و فینی زاده و زین ال ریخته شده و این پول باید به حساب کانون برسه، حالا وقتی که مدیر اجرایی خاصی برای این نقل و انتقال انتخاب نشده، کی باید پیگیر باشه که دوستان برن سراغ حساباشون؟
فرض کنید که ما یه سری برنامه ی قطعی به امور فرهنگی داده باشیم ولی یهو همه بیخیال اون برنامه شدن و دارن یه سری برنامه های دیگه رو پیشنهاد میکنن... کی موظفه یادآوری کنه؟
... دوستان، موقعیت هایی وجود داره که کسی وظیفه ی عینی برای انجام حرکتی خاص توش نداره، این موقعیت ها رو کی باید پوشش بده؟ کی باید تقسیم مسئولیت بکنه؟ ما که همیشه در حال پخش فیلم نیستیم که مدیر اجرایی مشخصی داشته باشه...
...
همیشه درمورد دبیر گفتم که، قلب تپنده ی کانونه... ما اعضای کانونیم و هرکدوم مث یه جزء بدن کانون کار میکنیم ولی مسئولیت رسوندن خون به این اجزاء برای اینکه کارا پیش بره، با قلبه
اگه قلب نباشه، ماهیچه های دست از بین نمیره ولی عملا کار نمیکنه
اگه قلب نباشه، و اگه قلب خون رو به صورت هماهنگ و مناسب به اجزاء مختلف نرسونه، عملکرد سیستم به هم میریزه...
البت این یه مثاله، نه قیاس... و البت که در مثال جای مناقشه نیست...
به نظر من وظایف خاص دبیری (که برای سایرین میتونه یه حق باشه ولی برای دبیر یه تکلیف) از این جمله ان:
- این دبیره که باید بچه ها رو هماهنگ کنه که بتونن تصمیم بگیرن که چه باید کرد... نیازی نیست که مثلا مدیریت جلسه با دبیر باشه ولی اینکه بچه ها تصمیم بگیرن که این مدیریت جلسه چجوری رخ بده یا برعهده ی کی باشه، تکلیفی بر دوش دبیره
از طرفی من اخیرا به این اعتقاد رسیدم که دبیر حتی شاید گاهی بهتره که اصلا وقتی میبینه که بچه ها دارن کار خودشون رو میکنن، دخالت نکنه و بذاره مدیریت به صورت منطقی و خود به خودی رخ بده و اگه دید که یه جایی داره نظم و نظام به هم میریزه، اعمال مدیریت کنه...
- دوم اینکه دبیر خواهی نخواهی رابط کانون با امور فرهنگی و روسای دانشگاهه... در اینکه دبیر میتونه این مسئولیت رو به کس دیگه تفویذ کنه هم باید بحث کرد... کلا باید دید مسئولیت های دبیر قائم به شخصه یا نه... چنانچه قائم به شخص باشه و یکی از علل دادن اون مسئولیت، شخصیت خاص دبیره، پس حتی دبیر (مانند وکیلی که حق توکیل نگرفته) حق تفویذ هم نداره و تو بعضی مواقع که نمیتونه کاری روانجام بده این کانونه که باید با اعلام دبیر، یا کلا دبیر رو جایگزین کنه یا درمورد اون وظیفه ی خاص، به کس دیگه ای اختیارات بده یا به دبیر اجازه بده که تو اون مورد خاص، کس دیگه ای رو نماینده ی خودش بکنه...
- دبیر باید همیشه حواسش باشه که کانون دچار رکود نشه...
این شخص فقط مسئول مدیریت اعضا نیست... این شخص فقط مسئول این نیست که بچه های فعال رو مدیریت کنه ... حقیقت اینه که این شخص وقتی احساس کرد که کانون داره از فعالیت می ایسته، باید آستین بالا بزنه و بچه ها رو جمع کنه و بگه که بیاید یه کاری بکنیم...
دبیر حق نداره وقتی کسی نمی اومد تو کانون بگه پس منم نمیتونم کاری کنم چون کسی نیست که مدیریتش کنم... تو این موقع باید خودش به فکر چاره بیفته... باید یه فکری کنه... باید جلوی رکود رو بگیره... مثلا یه عده رو که دوس دارن تو کانکس باشن، هماهنگ کنه با تصمیم کانون که بیان و یه ساعاتی رو تو کانون باشن یا یه کاری بکنه که ملت رو بکشونه تو کانکس یا ترتیب جلسه بده یا شروع کنه به مشورت با تک تک بچه ها یا هر فکری که بشه بدون نیاز به گرفتن رای نهاد تصمیم گیری، برای جلوگیری از رکورد کانون انجام داد...
- دبیر گهگاه تو برخی مسائل مث رئیس جمهور میشه... یعنی اج را کننده ی تصمیمات کلان... یکی از تصمیمات و قواعد، قوت بخشیدن به کانونه پس همیشه و همه جا دبیر باید با صلاح دیدهای کلان به مصادیق کوچیک نگاه کنه... صلاح دید های کوچیک برای پروژه ها با مدیر اجراییه نه دبیر... دبیر باید صلاحدید کلان داشته باشه... وقتی یکی میخواد یه فیلم پخش کنه، دبیر باید صحبت از این کنه که نمایش این فیلم تو این موقعیت به صلاح کانونه یا نه...
به نظر من بیشتر تکالیف دبیر یه طورایی به صورت زنگ خطرن نه تکلیف عملی به طور مثال:
- دبیر باید بدونه که دبیری سمت خاصی نیست... سمت دبیری باعث نمیشه که رایی بیش از رای سایرین داشته باشه
- دبیری باعث نمیشه که بتونه اطلاعات رو از سایر اعضای نهاد تصمیم گیری مخفی کنه (دو سال پیش فکر دیگه ای داشتم ولی الان فکرم عوض شده)
- دبیری باعث نمیشه که بتونه نماینده ی کانون تو همه ی مجامع باشه... و این به شدت به نظر من مهمه حتی اگه اون مجامع با دبیر تماس گرفته باشن
- دبیری باعث نمیشه که بتونه از طرف کانون به کسی قول بده
- دبیر همیشه باید بدونه که به راحتی میتونه مورد سوال قرار بگیره
- دبیر به شدت باید در دسترس باشه... دبیر نمیتونه مدت زیادی به دلایلی مث کسالت و این مسائل از حرف زدن با اعضا، یا جواب دادن به سوالات شانه خالی کنه و تو این مسائل باید- به نظر خود من- بدون اینکه کسی اعلام کنه، تو کانون اعلام کنه که متاسفانه شرایطش برای دبیری خوب نیست و اگه کانون صلاح میدونه حداقل برای مدتی یه دبیر دیگه انتخاب بشه.
- دبیر همیشه باید بدونه که در حد اعلا، فقط مجری تصمیمات نهاد تصمیم گیریه و اختیاراتش به شدت محدوده...
- دبیر (و البته همه ی اعضا) نباید به هیچ عنوان رفاقت و کار رو با هم مخلوط کنه... بعضی دوستان میگن که دوستی براشون در اولویته ولی من میگم که اصلا درمورد چیزی که من دارم درموردش حرف میزنم، «اولویت» ممکن نیست و تنها چیزی که ممکنه، دخالت و ظلمه... در کاراهای کانون، بحث اولویت اصلا مفهومی نداره و هرکس کاری رو بر اساس عنوان اشتباهی به نام «اولویت دوستی بر کار» انجام بده داره در حقیقت دوستی رو در کار «دخالت» میده و به این صورت نسبت به تمامی اعضای کانون فیلم، ظلم میکنه، که اگه دبیر این کارو بکنه، ظلمی است افزون... همه ی بچه های کانون و از همه مهمتر دبیر باید بدونن که رفتار ما تو کانون رفاقتانه اس ولی تصمیماتمون و اجرای وظایفمون بر اساس رفاقت نمیتونه تغییر شکل بده... نمیشه دبیر به خاطر رفاقت با کسی، اطلاعات کانون رو مخفی کنه یا از انجام مسئولیتی طفره بره یا...
- دبیر خودش باید حواسش باشه و اگه دید که وقت کافی تو زندگیش برای انجام وظایفش رو نداره، خودش استعفا بده یا به تصویب کانون برسونه
- دبیر باید دلسوز کانون باشه... کلا اگه همه ی بچه ها وقتی داریم کارای کانون رو انجام میدیم، صرفا و صرفا و صرفا، صلاح کانون تو ذهنشون بود، اصلا نیاز چندانی به قانون گذاری نبود و صرف یه سری پیشنهاد کافی بود ولی قطعا قطعا اغلب اعضا علایق دیگه ای هم دارن مث «فیلم» یا «کار جمعی» یا چیزای دیگه... ولی حداقل دبیر در ایده آل ترین حالت، باید فقط و فقط به صلاح کانون فکرکنه... علایقش رو برای کانون فدا کنه... اگه این فرد به خاطر علاقه اش در سمت مدیرت اجرایی میخواد یه فیلم نمایش بده، دیگه در سمت دبیری نباس به این علاقه توجه کنه بلکه باید ببینه به صلاح کانون هست یا نه... البت چنانچه علاقه اش با صلاح کانون در تعارض نباشه، مشکلی نیست ولی خوب میدونم که در نظر و روی کاغذ این جمله درسته ولی در عمل بسی خطرناک و قابل سواستفاده...
- دبیر باید مدام بین کلاسهای درسیش و کارای کانون در حال مدیریت باشه
- دبیر به شدت باید در کانکس کانون حضور فیزیکی داشته باشه... باید برای اعضا به عنوان دبیر مطرح باشه... باید تو چشم اعضا باشه...
- دبیر باید انتقادات رو در جلسات خاص بشنوه... همش باید دنبال انتقاد شنیدن باشه، نه برای جواب دادن،... برای شنیدن و
فکر کردن... برای فکر کردن و استدلال کردن یا پذیرفتن و تغییر دادن رفتارها...
- دبیر باید از همه بیشتر خودش رو تو گیر و گرفت قانون بندازه و خودش رو محدود تر و محدود تر کنه
- دبیر باید با اهمیتی که به صورت عملی به نهاد تصمیم گیری و مدیران اجرایی و در انتها به اعضا میده، به اونا شخصیت بده... باید همش در حال رای گیری باشه تا همه دموکراتیک بودن کانون رو درک کنن...
- کلا باید دبیر به صورت عملیاتی در حال تعیین کلیات کانون مث دموکراتیک بودن، دانشجویی بودن، دوستانه بودن (نه دخالت بلکه محیط دوستی و رفاقتانه) و این جور مسائل باشه...
- دبیر همیشه باید مواظب باشه تا حتما مخالفاش حضور داشته باشن
- ازونجایی که سمت ها هرچند کوچک، لذت های بزرگی دارن، دبیر همیشه باید با خودش در حال مبارزه باشه و نذاره که لذت داشتن سمت باعث احساس قدرت و این جور مسائل براش بشه...
- دبیر نباید تو استدلالات برای گرفتن نظر و رای، برای خودش حق بیشتری برای حرف زدن قائل باشه مگه در مورد حرفایی که مربوط میشه به سمت دبیری نه رای گیری و استدلال...
- دبیر (و البته سایرین) باید حواسش باشه که در رای گیری از خلاء های دموکراسی برای رای آوردن نظر خودش استفاده نکنه
- دبیر همیشه باید نگران باشه که نکنه نهایت دموکراسی رو برای کانون اعمال نکرده...
- دبیر همیشه باید آماده ی شنیدن سوالی با مضمون «به چه حقی» باشه و حق خودش رو برای انجام عمل پیشین بتونه اثبات کنه (تکرار میکنم... بتونه اثبات کنه نه اینکه در صورت محق نبودن، بر حق داشتن خودش اصرار بیجا بکنه) وگرنه محکومه... کلا باید به اصلی قائل باشیم با این عنوان: «دبیر هیچ حقی ندارد مگر بتواند آن را اثبات کند» پس بار اثبات حق با دبیره نه اینکه بار اثبات عدم حق با مخالف دبیر باشه...
- دبیر هیچ وقت نباس به مفاهیمی مث «همینیه که هست، میخوای بخواه نمیخوای نخواه» برسه مگه تو بدیهیات و قوانین کانون...
- دبیر تو خیلی از مسائل باید خط دهنده به اعضای جدید باشه مخصوصا تو دو مورد:
1- ماهیت های کانونی مث دموکراسی و قانون 2- اصول اخلاقی مث ادب و انتقاد پذیری...
کلا به نظر من دبیر کسیه که قراره :
1- به کانون شخصیت بده
2- از رکود جلوگیری کنه
3- همیشه در حال صحبت و فکر درمورد صلاحدید های کلی و اهداف کلان باشه
ازونجایی که وضعیت کانون های دانشجویی خیلی قاراشمیشه و واقعا خودمونیم که باید به خودمون شخصیت بدیم، متاسفانه دبیری که بخواد به ایده آل نزدیک بشه، از کلاساش میمونه، درسهاش رو میفته، برخلاف سایرین، تو زندگیش در نهایت، یکی دو کار عمده ی مستمر بیشتر نداره که یکیش قطعا باید کانون باشه... کلا بیچاره میشه و این همون ایده ایه که من برای سمت دبیری همیشه نام می برم یعنی ایده ی «گوشت قربانی کانون بودن»
یکی از وظایف خاص دبیر رو چیزی میدونم که همین دیروز رخ داد یعنی انتخاب فعالترین های کانون
اگه بخوایم سر این مسئله رای گیری کنیم، بدجور دچار مشکل میشیم...مخصوصا که گهگاه این اتفاق تو یه برهه ی زمانی بسیار کوتاه باید رخ بده...
به نظر من این یکی از وظایف دبیره که این افراد رو با مشورت با یه سری از اعضای با تجربه ی کانون انتخاب کنه فقط باید طوری این کار رو بکنه که بعدا برای تصمیم گیریش در صورت سوال یکی از اعضا، استدلال و پاسخ قانع کننده داشته باشه...
القصه
میدونم که داشتن یه دبیر با تمام این ویژگی های ایده آل بسیار بسیار دور از واقعیته ولی فقط به نظر من باید بدونیم که دبیر ایده آل اینه و هرچقد مصداق خاص این سمت، به این ویژگی ها نزدیک تر باشه، دبیر بهتریه...
البت بعضی از این ویژگی ها، شروط و قیود، به قدری الزامی هستند که نداشتنشون حتی یه موردشون مانعی برای احراز سمت دبیریه...
والسلام
شکور عمیق وراج...
خانم برزگر با من تماس گرفتن و گفتن که تا آخر ساعت اداری روز سه شنبه بهشون ۴ تا اسم بدیم برای تقدیر روز معارفه
با توجه به اینکه معارفه در روزهای چهارشنبه و ۵شنبه برای آقایون و خانم ها برگزار میشه بهتره که دوتا خانم و دوتا آقا باشه
درضمن ترجیحا از دوستانی باشن که تاحالا تقدیر نشدن
البته چنانچه بحث فعالی اعضای تقدیر شده ی سابق خیلی خیلی چشمگیرتر بود میشه این قید رو هم اعمال نکرد...
من به همه ی اعضای نهاد تصمیم گیری پیام زدم الا خانم ها سلیمیان و مردیها که شمارشون رو ندارم
یه طوری بهشون اطلاع بدید
شکورم
یه ایمیل از کانون قرآن فرستاده شده به صندوق پستی وبلاگ:
تاریخ ارسال | سه شنبه 29 شهریور ماه سال 1390 ساعت 09:47 |
ارسال کننده | مجیدطالبی <majidtalebi2010@yahoo.com> |
عنوان نامه | همکاری کانون قرآن و فیلم |
متن نامه | با سلام کانون قرآن و عترت در نظر دارد در سال تحصیلی جدید فیلم هایی با محتوای قرآن و عترت پخش نماید.در صورتیکه کانون فیلم می تواند فیلمی کوتاه با بلند با این مضامین بسازد اعلام آمادگی نمایید . ترجیحا فیلمنامه از طرف شما باشد با تایید مدیریت فرهنگی.اما اگر نشدُاعلام کنید که فیلمنامه ای در صورت امکان در اختیارتان قرار دهیم |
1- عرض کنم که بعد از بحثی که با خانم محمدنژاد شد و پیرو جلسه قبلی، بهتره که این هفته یک جلسه با دکتر داشته باشیم و برنامه هایی که قرار بود دقیق کنیم را براشون ببرم و صحبتهای اولیه رو داشته باشیم. ولی اینجا یک موضوع می مونه اینکه سر یک سری از چیز ها باید بحث کنیم و فکر می کنم که وقت نشه که بخوایم براشون این هفته یک جلسه بگذاریم پس بهتره که یا در وبلاگ بحث کنیم و بچه ها نظراتشون رو همین جا در رابطه با برنامه ی اولیه ای که برای ایشون بردیم بدن و یا اینکه اگر به بحث در وبلاگ نرسیدیم فعلن برنامه هایی که قطعی هستند و بقیه توافقشون رو اعلام کردند قبل رو دقیق شده اش را برای دکتر ببریم و برای باقی کارها یک جلسه بگذاریم. فکر می کنم برنامه هایی که فعلن می تونیم دقیق شده اش رو ببریم : کلاس تدوین، فراخوان ها و ورودی جدید ها هستند.
لطفن اگر نظری پیشنهادی چیزی در رابطه با برنامه ها دارید تا فردا یک طوری اعلام کنید که جمع بندی کنیم و اگه بشه چهار شنبه یک جلسه برگزار کنیم. البته اگه با روز جلسه موافقید چهارشنبه بزاریم جلسه رو واگر هم موافق نیستید که خوب می ره برای هفته ی بعد که یکم دیره ولی چاره ای نیست خوب.
2- آقای صفایی با خانم مهاجر صحبت کرد، ایشون موافقت خودشون رو اعلام کردن و قرار شد یا ایشون بیان یا ما بریم که صحبتهای نهایی رو راجع به کلاس تدوین انجام بدیم.
با آقای اشکانی هم صحبت کردم وقتشون پره. ولی برای ترم بعد موافق بودن.
مخلص
امیرحسین
سلام.
همون طور که در جریان بحث غرفه و روز معارفه هستین، خدمت شما عرض کنم که ما برای داشتن غرفه به وسایلی از قبیل ذیل نیازمندیم که فعلا به پیشنهاد خودم و آقای شکوری بوده. که بعضی از وسایل لزومی و بعضی پیشنهادیه:
به غیر از میز و صندلی که امور فرهنگی زحمتشو می کشه، ما یه پرژکتور و یه پرده ی نمایش نیاز داریم که کلیپ های کانون در حال نمایش باشه که اینم با امور فرهنگیه و باید کلیپ های کانون و هر چی که به نظرتون برای نمایش در غرفه خوبه به لپ تاب من منتقل بشه برای نمایش.
حالا شما هر پیشنهادی در مورد وسایل دارین و فکر می کنید در تهیه اش می تونید کمک کنید، بگین.
دور تا دور غرفه باید از عکس و پوستر پر بشه که به پیشنهاد آقای شکوری٬ قسمتی از آن مختص بازیگرا و کارگردانا و قسمتی از غرفه٬ پوستر بچه های کانون باشه.
این پوسترا به طراحی نیاز داره. همون طور که طراحی پوسترای قبلی کانون با هنرمندی آقای تقوی انجام می شده، ازشون در این زمینه هم درخواست می شه که این وظیفه رو بر عهده بگیرن.
که باز هم در این زمینه و طراحی، پیشنهد بدین.(البته با همکاری)
ما باید به بچه ها بروشوری از فعالیت های کانون بدیم که اگه اشتباه نکنم آقای محیط که بروشور کانون رو خودشون طراحی کردن، می تونن بروشور رو به روز کنن و در این زمینه به ما کمک کنن. در این زمینه آقای شکوری یه پیشنهادی دادن مبنی بر این که ما می تونیم دو فیلم سینمایی و کلیپ های قشنگ کانون رو در یه دی وی دی به بچه ها بدیم، که به نظر من کار قشنگیه. که باز هم پیشنهاد بدین.
و اما برای طراحی فضای غرفه ما می تونیم کف غرفه رو پر از نگاتیو کنیم و وسایل فیلمی و سینمایی رو بیاریم که باز هم به پیشنهاد شما بستگی داره.
ممنون میشم از پیشنهادای شما. شماره من 09132601748 هم می تونین با خودم تماس بگیرین و هم می تونین وبلاگیش کنین.
فینی زاده
برای تعیین زمان جلسات هفتگی پیشنهاد بدید
من میگم یکشنبه ۱۲تا۲
درضمن امروز شنبه س و اولین روز کاری دانشگاه در ترم جدید
من رفتم تو کانکس نشستم همینطوری و یهو ما یه عضو جدید از دانشکده ی لیزر داریم به نام فرزاد...
لیسانس در علم و صنعت بوده و توی کانون تاتر اونجا فعالیت داشته...
از همین الان به فکر باز نگه داشتن در کانون باشیم
دوستان «دربازکن» خودشون رو معرفی کنن
شکور