کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

بشتابیـــــــد- بشتابید

سلام به همه دوستان 

 

در راستای برپایی نمایشگاه عکس یه عالمه کمکِ مشتی میخام: 

  

1- یه نفر که تا فردا طراحی 2 پوستر و یک بنر رو انجام بده (تا ساعت 12 ظهر)

2- واسه طراحی و چیدمان فضای نمایشگاه به 3-4 نفر طراح دکوراسیون احتیاجمند میباشیَم (باید فضای داخلیش رو بتیرکونیم)

3- یه نفر میخام تو کارای پیگیری های امور فرهنگی کمکم کنه (یه دونده ی ماراتن ترجیحا)

4- باید شنبه پوسترارو بچِسبونیم( n نفر کافیه واسه پوستر زنی)

5- یه دوربین عکاسی واسه روزهای نمایشگاه (البت دوربین خودِ خویشتنم نیز هست، اما DSLR نیست) 

6- اگه چیزی غیر از اینها به نظر مبارکتون میاد لطفا بپیشنهادید. 

 

توضیحات راجع به جزییات کار در ادامه خواهد آمدندزج 

To Be Continued... 

 

فرامرزیهم

کانون فیلم دانشگاه امیرکبیر

با توضیحات خانم وفایی متوجه شدم که خانم نعیمی درمورد کاری که کانون امیرکبیر انجام داده دارای اطلاعات کمی بوده... 

من پیشنهادم رو درمورد برخورد با اونا پس میگیرم چون حرکتشون اونقد که تو جلسه مطرح شد بد نبود 

بد بودا 

ولی اینقد نه 

شکور

اولین کار مستقل اعضای جدید

امین از اعضای جدید میخواد اولین اکران خصوصی رو انجام بده و این نظر رو داده که دخل و تصرف اینجا به صورت پست میارم: 

 

مرسی بابت ریز گزارش امروز..
بچه ها در مورد اکران خصوصی تو کانکس خاستم بدونم بین روزای شنبه یک شنبه یا دوشنبه نظرتون چی هست؟ و اینکه بین 2 تا فیلم stalker تارکوفسکی و فیلمی از مخملباف که اسم غلط اندازی داره که خودتون میشناسیدش ولی پاستوریزه ی پاستوریزه س...کدوم رو بیشتر پایه اید بشینیم ببینیم؟ 

 

 

(قسمت مخملبافش توسط عباس شکوری به خاطر کمبود وقت بدون اطلاع امین اصلاح شد که امیدوارم توضیحاتم رو بپذیره) 

 

مطلب از امین 

تایپ شکور

یه حبه قند4: جلسه 1، جلسه 2 !!!

جلسه ی 1: امروز تو جلسه درباره ی چند مورد راجع به یه حبه قند صحبت شد: 

1. پیگیری های طولانی من تو امورفرهنگی و نبودن های دکتر و  ارجاعِ نامه به خانم برزگری و نهایتاً اینکه دوباره خانم برزگری باید با دکتر صحبت میکردن!!! 

2. اکرانِ زود هنگامِ کانونِ امیر کبیر 

3. رفتن به حوزه هنری جهت ملاقات عَلَم الهدی 

4. رای گیری در مورد روزِ اکران (که شد سه شنبه)!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! 

5. برگزاریِ نمایشگاه عکس از عکسای فیلم (علی نیک رفتار) روزِ اکران که زیاد ازش استقبال نشد 

جلسه ی 2: من، آقای شکوری و یکی از کفی ها به اسمِ مجید(فامیلیش یادم رفته!!!): حوزه هنری: عَلَم الهدی!!! 

1. معلوم شد که نه تنها امیرکبیر، بلکه دانشگاهِ یزد و  دانشکده علوم اجتماعیِ دانشگاهِ تهران هم وقتِ اکرانشون رو قطعی کردن!!! و ما... (البته اگه قصوری بوده قطعاً از طرفِ من بوده) 

2. و باز هم معلوم شد که اگه بخایم فیلمو با حضورِ عوامل اکران کنیم زودترین تاریخ 9اُمه (در حالی که ما رفته بودیم 3وم رو اوکی کنیم!) ولی بدونِ عوامل هر وقت بخایم میشه!!! 

3. قرار شد یه نامه براشون ببریم که چی میخایم... 

4. و یه سری پیشنهادات که فردا تو جلسه میگم... 

پیشنهاد میکنم فردا همه (به خصوص نهادِ تصمیم گیری) تو جلسه باشن 

نسیم نعیمی

سوالی از خانم دلناز

شکورم 

سوال زیر به وبلاگ کانون ارسال شده 

ازونجایی که پاسخ به این سوال میتونه پاسخ به سوالای شبیه به این هم باشه بهتر دیدم که در قالب به پست بیارمش...پاسخ خودم رو تو قسمت نظر مربوط به این پست میذارم : 

 

تاریخ ارسالدوشنبه 18 مهر ماه سال 1390 ساعت 21:16
ارسال کنندهدلناز
عنوان نامهیک سوال
متن نامهسلام باعرض شرمندگی یه سوال داشتم البته باید ببخشید که میپرسم .اخه من امروز (دوشنبه) از وسطای جلسه رسیدم برای اولین بار بود که خوشبختانه فرصتی دست داد تا خودم را برسونم ولی سوالی که برایم پیش اومد درباره ی روند کلی جلسات کانون بود یعنی من به عنوان یک عضو عملا چه نقشی دارم؟ چه وظایفی دارم؟ خلاصه چه کارایی میتونم برای کانون بکنم و چه کارهایی باید بکنم؟

ممنون از وقتی که برای سوالم گذاشتین.

آرشیو کانون

نکاتی در مورد آرشیو:

1. اگر همه موافق باشن فیلم ها رو با فرمت کم حجم (Divx) ذخیره کنیم که بچه ها مجبور نباشن برای هر فیلمی dvd رایت کنن.

2. از دوستان خواهشمندم که هر فیلمی با فرمت کم حجم دارن برای کانون بیارن.

3. آرشیو موسیقی خودتون رو هم اگه میشه برای کانون بیارید که برای فیلم سازی به کار میاد.

4. فایل های تدوین اگر موافقت بشه به علت گرفتن حجم زیاد مشمول آرشیو نشه بهتره.

5. من سعیم اینه که در هفته 4 یا 5 تا فیلم دانلود کنم. فیلم خوب زیاده در نوبت ولی اگر کسی پیشنهادی داره حتما بگه. (جدی میگم)


نیلوفر مردیها

خداحافظی با آقا مهکام....

سلام

با تماسای اخیری که با آقای مهکام داشتم و پیگیریهای خودشون 2 جلسه ی آخر رو..روز چهارشنبه این هفته و هفته ی آینده ساعت 10 تا 1  داریم؛ محل دقیق کلاسم بزودی اعلام میکنم.

بچه هایی که کلاس رو اومدن قطعا میدوننن که چه کلاس فوق العاده ای بود؛ پس این 2جلسه رو ام کم لطفی نکنن و بیان که دیگه کم پیدا میشه از این استادا و کلاسا...

آقای شکوری توی صورت جلسه ذکر کرده بودن این مطلب رو اما لازم دونستم که توی پستی جداگانه یادآوری کنم.


با تشکر

 

الهام محمدنژاد

مدیر اجرایی فیلم نامه

صورتجلسه ی جلسه ی دوشنبه ی این هفته

۱- خانم نعیمی از یه حبه قند گفتن 

از نامردی بچه های امیرکبیر که یه حرکت غیراخلاقی انجام دادن و توافقی که تو گروه۸جانبه ای که رخ داده بود رو شکستن  

پیشنهاد من تماس با دبیر کانون این دانشگاه و اظهار لطف شدید به ایشونه 

همچنین از جزئیات کاراشون گفتن که قراره تو یه پست مجزا تو وبلاگ اعلامش کنن 

 

۲- محمد فرامرزی از قصدش برای کلاس عکاسی گفت البت بحثی مطرح شد که ادامه ی کلاس قبلی با استاد نوشیر باشه یا یه کلاس جدید با یه استاد دیگه که فکر کنم اینطور شد که  فرامرزی کلاس قبلی رو ادامه خواهد داد با استاد نوشیر ولی اگه بچه ها تونستن که دل خانم سلیمیان رو قرص کنن یه کلاس دیگه شروع بشه با یه استاد توپ دیگه 

محمد فرامرزی برای عملی کردن قصدش قراره که از عکس های منتخب کلاس قبل یه نمایشگاه بذاره 

 

۳- بحث خانم سلیمیان برای شروع یه کلاس عکاسی جدید با یه استاد خاص که اگه بچه ها بتونن دل ایشون رو قرص کنن ایشالا خودشون مدیراجراییش خواهند شد  

در یه پست مجزا خواهند نوشت ایشالا 

 

۴- بحث تقوی برای عدم تداخل کلاس ها مخصوصا درمورد کلاس کارگردانی الستی و کلاس تدوین مهاجر و ایشالا کلاس فیلمبرداری اشکانی 

 

۵- توضیح صفایی مدیر اجرایی تدوین که کلاس از هفته ی دیگه شروع میشه 

 

۶- توضیح خانم محمدنزاد مدیر اجرایی مهکام که این چهارشنبه باقیمانده ی کلاس فیلمنامه رو انجام خواهند داد 

 

۷- توضیح صفایی بازم البت در مقام مدیر اجرایی کلاس رضویان که این چهارشنبه کلاس تئوری رو تموم میکنه و ۵شنبه هفته ی دیگه ایشالا کلاس دکوپاژ عملی رو انجام میده(البت باید تو یه پست مجزا دقیقش رو بنویسه) 

 

۸- پیشنهاد زین و مشهدی برای برگزازی کلاس مجددا با سعید عقیقی که مورد موافقت قرار گرفت 

 

 

۹- پیشنهاد دوستمون جدیدن و اسمشون رو یادم رفته برای کلاس با شهرام مکری که چالش بر انگیز شد 

 

۱۰- صحبت من برای جلسات که با موافقت جمع تموم شد 

 

۱۱- صحبت خانم مردیها درمورد مسئولیت آرشیو که موافقت جمع رو داشت و ایشالا تو یه پست مجزا اعلام میکنن 

 

چیزی از قلم افتاده؟ 

مدیرهای اجرایی گرانقدر خواهشا پست های خاص خودشون رو کامل کنن که همگی تو ریز جریانات هم قرار بگیرن 

 

شکور

جلسات این هفته

والا دوستان پیشنهاد من رو پذیرفتن که این هفته دو روز دوشنبه و سه شنبه رو جلسه داشته باشیم و هفته ی بعد دوشنبه و هفته ی بعدش سه شنبه باشه و به همین منوال یک هفته درمیون دوشنبه و سه شنبه رو بریم تا ببینیم همین رویه جواب میده یا نه... 

شکورم

یک هدیه از طرف خانم قاهری

این پیام رو خانم قاهری خواستن که تو وبلاگ وارد کنم: 

 

با هماهنگی تونستم یه اجرای ویژه مختص بچه های بهشتی برای تئاتر ولپن کار آقای کوشکی تو کارگاه نمایش برای روز ۴شنبه ساعت ۴ بگیرم 

قیمت بلیط۵۰۰۰ 

کیا میخوان بیان؟ 

 

 

شکورم 

کسایی که اهل تئاترن این هدیه ی خانم قاهری رو از دست ندن چون ایشون یه هنرمند معرکه ان که قطعا پیشنهادشون هم معرکه اس 

 

دوستان علاقه مند با خانم قاهری تماس بگیرن 

۰۹۱۲۳۱۸۳۴۴۲

 

ایمیلی از خانم فتحی

شکورم 

این ایمیل از طرف خانم هانی فتحی به وبلاگ کانون فیلم ارسال شده است: 

 

سلام دوستان
اگه درست یادم باشه آقای شالیکار دوربین عکاسی لازم داشتن.
من چند تا دوربین دارم که می تونم بهتون قرض بدم
خلاصه که خوشحال میشم کاری از دستم بر میاد انجام بدم

 

نظر من درمورد نتیجه رای گیری پیشین

سلام 

شکورم 

من یه نگاهی به رای گیری پست مربوط به درخواست خانم وفایی مبنی بر تغییر روز جلسات از دوشنبه ها به سه شنبه ها و دوشنبه یک هفته درمیان، انداختم 

فکر کنم رای اکثریت با پیشنهاد ایشون موافقت کردن... 

پس ما ازین به بعد یه هفته دوشنبه و یه هفته سه شنبه جلسه خواهیم داشت ولی سوال باقی مونده اینه که این هفته چه روزی؟ 

من نظری ندارم ولی ممکنه که گفته بشه که حالا که این مورد تصویب قرار گرفته، چون هفته ی پیش دوشنبه بود، این هفته سه شنبه باشه... 

این رو دیگه الان نمیشه به رای گذاشت... 

 

 

شکور

نامه ای از خانه ی سینمای دانشگاهی ایران

از طرف خانه ی سینمای دانشگاهی ایرانی نامه و فرمی به خانم برزگر فرستاده شده مبنی بر اینکه کانون فیلم و عکس منبع فیلم خودش رو به این نهاد معرفی کنه تا این نهاد مث اینکه برای تجهیز بیشتر آرشیو کانون اقدام بکنه... 

نامه و فرم رو میذارم تو کانون 

فقط این موضوع مستلزم اعلام یه نفر به عنوان مسئول آرشیو کانونه 

امیدوارم خانم محمد نزاد بپذیره 

 

درضمن 

به نظر من این مسئولیت ها هم باید به وجود بیاد 

مسئول امور مالی 

مسئول هماهنگی دربازکن ها 

 

شکور

ایراد اساسنامه ای از یه عضو جدید...

شکورم 

تو پست قبلی نظری از محمد رضا قبادی درج شده

به شدت جالب بود
ایرادی که این مرد بزرگ وارد کرد اصلا مربوط به روز جلسه نیست
ایراد خیلی جالب بود
و موضوع اینه که اگه روز جلسه روزی باشه که یه عده اصلا نمیتونن بیان پس بر اساس قاعده ی قدیمیه شرایط حق رای هیچ وقت نمیتونن دارای حق رای بشن...
این ایراد به شدت ایراد منطقی و معرکه ایه و باید روش فکر کرد...
به شخصه به عنوان یکی از نویسندگان اساسنامه ی پیشین دچار چالش شدم...
به نظرم با افزایش اعضا باید درمورد معیار حق رای مخصوصا شرط حضور در جلسات یه تجدید نظر کرد...
به فکر فرو میرویم

شکور حقوقدان

تمنای وصال جلسه

سلام دوستان
روم سیاه...
شرمنده...
اصن نمی دونین با چه وضعی دارم این پستو می نویسم...
بعد از پدر(آقای شکوری) و عموی کانون (آقای عطار) به عنوان قدیمی ترین عضو کانون که داره نفس های آخر رو می کشه در خواستی داشتم که با صدایی لرزران و رخی رنگ پریده و خسته از کار و تلاش و دویدن برای یه لقمه نون تقریبا حلال و مزدوری و خم و راست شدن جلوی کس و ناکس و عرق جبین و این توصیفات در جلسه مطرح نمودم....
اینجانب الهه وفایی عضو کانون از ۱۷ مهر ۸۶ تا به امروز با توجه به این که تنها روزی که می تونم در  جلسه جذاب کانون شرکت نمایم روز سه شنبه می باشد....خواهشمندم درخواست اینحانب مبنی بر برگزاری یک هفته در میان جلسات را در دستور بررسی و رای گیری قرار دهید. توجه به اینکه دوستان و هم کانونی های زیادی بودند که روز سه شنبه دانشگاه نیستند طبیعیه که درخواست بنده با حساسیت بیشتری بررسی بشه...
لازم به ذکره که روز اولی که من مطلع شدم تمامی ساعت های ۱۲ تا ۲ در برنامه مدرسه تدریس دارم جز سه شنبه ها و هم چنین اینکه آقای تقوی نمی تونن سه شنبه ها دانشگاه باشن...در ابتدا تلاش کردم تایم مدرسه رو جا به جاا کنم وقتی به در بسته خوردم؛احوال پیش آقای تقوی بردم که یا سرپرست چاره چه جویی؟ که ایشون پس از جهد بسیار و تلاش فکری مداوم پیشنهاد اولیه این طرح یک هفته در میون رو ارائه دادن که موجبات فرح و نشاط ما گشت اما در جلسه مطلع شدم که دوستان دیگری نیز در آمد و شد سه شنبه تعب دارند و گشایش حاصل نشد.
البته پیشنهادات دیگری هم برا ی برگزاری جلسه مطرح شد که بنده با توجه به اینکه از بین ددوستانی که توی جلسه اطلاع دادند که نمی تونن روز سه شنبه حضور به هم!!!‌برسونن یعنی آقای زین ال بززگ-شبنم خانوم باباگلی عزیز و جناب تقوی سرپرست معمار-آقای فرامرزی ملقب به زوم بک و آقای صفایی با ۳ نفر صحبت کردم و لابه و نعره سر دادم و از عشق قلبی به کانون سخن ها گفتم و دوستانم رفاقت کردند و عذر بنده رو پذیرفتن....
سخن را اگر بخواهم کوتاه نمایم اینکه دوستان من در صورتجلسه ای که آقای شکوری بزرگ لطف کردند و نوشتن ریز پیشنهاداتی که برای این درخواست من صورت گرفته بود نوشته شده...بنده البته با توجه به مذاکراتم با دوستان سه شنبه نیای جلسه گذشته از جانب خودم مجدد طرح یک هفته در میون رو مطرح می کنم؛البته بدیهیست که هر کس پیشنهاد دیگه ای داره می تونه مطرح کنه و نظر بگیره و چه و چه و چه.....
ذکر ۲ نکته رو در پایان ضروری می دونم:
یکی اینکه تلاش بنده صرفا برای حضور درجلساته نه حق رای و در این خصوص  بنده خودم رو ملزم به رعایت همه اصول عرفی و اساسنامه ای کانون می دونم....
نکته دوم هم اینکه بررسی در خواست بنده در واقع یک لطف ازسوی بچه های کانون هست به یه عضو معمولی و البته علاقه مند به کانون که در صورت عدم تصویب هم چونان سالمندی محتضر به نظاره تلاش ما جوانان برنا خواهد پرداخت....
دوستان سال اولی توصیه من فرتوت اینه که از همین الان شرکت در بحث ها رو شروع کنید و دوستان دارای حق رای خواهش دارم که هر چه سریعتر اعلام رای نمایید.
مخلص
الهه وفایی

بودن یا نبودن ... دیگه مسأله ای نیست...

عباس شکوری!!!

تمام لحظات با تو بودن برام خاطره است...

چه در درون کانون و چه در برون اون...

هدف بودن با تو بود...


حالا که قراره بری...اصلا ناراحت نیستم...

یعنی دیگه ناراحت نیستم...

چون میدونم بازم میبینمت...

و هم میدونم میری پی یه عالمه کارای خفن تر و مهم تر و سرنوشت سازترتر...

 

از خدا میخام توی ساختن بقیه ی زندگیت مثه ساختن کانون پشتت باشه...

و ایشالا خیلی بیشتر از پیش موفقیت نصیبت کنه...

 

بابت کانون هم خیالت راحت...

اول به خدا بسپارش بعد هم به این همه عشقِ فیلم و عشقِ کانون و عشقِ شکور...

 

باور کن اگه تا حالا جایی کم کاری ای در قبال کانون کردم یا اگه به شکل فیزیکی کمرنگ بودم...

 علت بی اهمیتی به کانون نبوده...

فقط به این دلیل بوده که

میدونستم یه عباس شکوری هست که

همه چیزو راست و ریس میکنه

و کلی

صفا و

وفا و

محیط و

بشیر و

فینی و

زِینی و

نعیم و

سلیم و

تقوی و

مشَدی و

محمد نژاد و

کلی کانونی نژادِ دیگه (اگه کسی از قلم افتاده شرمنده)

کنارت هستن که کاری لنگ نمومه


***درست مثه اعضای یه پیکر***


حالا که قراره بری

جای اون عضو از پیکر خالی میمونه

اما کارِ اون عضو رو

بقیه ی اعضا با هم به دوش میکشن

و نمیذارن پیکره ی کانون از کار بیفته

 

واسه همین

بهت اطمینان میدم و

قول میدم وبلاگ رو چک کنم

قول میدم اطلاع رسانِ خوبی باشم

قول میدم به دکترین هات پای بند باشم

قول میدم هدفم رشد کانون و منافع اون باشه

و قول میدم تا جایی که میتونم جلوی دو دستگی ها رو بگیرم.


و تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم دااااااااد، ای شکور!


فرامرزیِِِِِِِِِ ادامه دهنده

ملقب به زوم بک

شکور...

سلام... 

من کلا معذرت میخوام 

حجم نظراتی که داره به پست قبلی میاد خیلی زیاد شده 

و من فقط عرق شرمه که داره از سر و کولم میچکه 

من دوشنبه (یا اگه رای گیری بشه و سه شنبه تعیین بشه؛سه شنبه)  میام تو جلسه مفصل صحبت میکنیم 

دوستان خواهش میکنم دیگه من رو شرمنده تر از این نکنید به خدا 

من اصلا فکر نمیکردم که همچین وضعیتی پیش بیاد... 

درضمن جلسات همچنان دوشنبه خواهد بود مگه سه شنبه رو بچه های نهاد تصمیم گیری تو پست مربوط به صورتجلسه به رای برسونن... 

اگه سه شنبه تایید شد؛ من حداکثر تا یکشنبه شب تو یه پست مجزا اعلام میکنم... 

 

شکور سراپا تقصیر

رستگاری از شائوشنگ

سلام

من عباس شکوری هستم

اولین عضو، به قولی احیاگر و به قولی موسس کانون فیلم و عکس

درجمع باید بگم عضوی از عهد دایناسورها...

از روز اول حضور در دانشگاه شهید بهشتی (یعنی اول مهرماه سال 84) برای کانون فکر کردم و تا امشب (یعنی 13مهرماه سال 90) برای کانون جنگیدم

تاحالا صدبار خداحافظی کردم و صدبار برگشتم

ولی خوب دیگه توانی برای برگشتن نمونده

به علت های زیادی باید بازم خداحافظی کنم...ولی امیدوارم دیگه خودمو ضایع نکنم و اینبار دیگه واقعا برنگردم(البت نه اینکه بهتون سر نزنم)

حضور من در کانکس کانون محدود خواهد شد به ضبط دیالوگ های باقی مانده برای ضامن دار، تدوین فیلم محمد مهدی رسولی، تدوین تاتر خانم عقیلی (اگه کانون بپذیره)، هماهنگی برای نمایش فیلم هام و کلاس تدوین مستانه مهاجر... 

 

از انتهای سال گذشته تصمیم به خداحافظی گرفتم و تو کلیپ روز اکران آفریقا هم این رو اعلام کردم ولی امسال همونطور که در پست های مربوط به «بوی بد بحران» و آمادگی برای جلسه ی معارفه عرض کردم، نسبت به ادامه ی کار کانون احساس خطر کردم به همین علت نهایت تلاشم رو کردم تا جایگزین هایی برای امسال خودم پیدا کنم

امیدوارم که زحمت من و بچه های دیگه ی روز معارفه به بار بنشینه و جوونهایی که فکرشون کانونیه(نه چیز دیگه) جایگزین بشن...

با تشکیل جلسه ی توجیه بچه های اخیر حس میکنم که تلاشم برای جایگزین کردن بچه ها ، کامل شد

و با دردسرهایی که اخیرا تو زندگیم داشتم احساس میکنم دیگه توانی برای برگشتن از خداحافظیم نیست... 

برای دور شدن از جو کانون ملزمم که حداقل سه کار رو انجام بدم:

1- تحویل کلید کانون: اگه کانون اجازه بده کلید رو بعد از تدوین ها میزارم تو کانون

2- تحویل مسئولیت تایید نظرات وبلاگ: دوستان یکی رو تا آخر هفته ی بعد انتخاب کنن. بعد از پنج شنبه دیگه من امکان اجرای این مسئولیت رو ندارم (اعتراف کنید که این مسئولیت رو به بهترین نحو ممکن و با نگاه به شدت دموکراتیک انجام دادم)

3- عدم دخالت در تصمیم گیری های کانون:احتمالا دیگه تو جلسات حاضر نشم  

 

امیدوارم به کانون سر بزنم و امیدوارم فکرم مشغولش نشه

امیدوارم جلوی خودمو برای برگشتن بگیرم چون کارایی مث پایان نامه برام مونده که با علاقه ی شدیدم به کانون فیلم در تعارضه...

حداقل انتهای سال میام برای جمع و جور کردن چیزایی که از من تو کانون جا مونده

مواظب قاب عکسام باشید

و کانون رو حفظ کنید

دوس دارم اگه دو سال دیگه به کانون سر زدم ببینم که هنوز عده ای منو یادشون هست

امیدوارم کانونی که ساختیم، خوب و پویا ادامه بده

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی، برای شکوری زندگی بود...

...

عباس شکوری

22:10 چهارشنبه13 مهرماه سال1390

واپسین پند

شکورم

میخوام این آخر عمری یه سری پیشنهاد پند آمیز بهتون بدم... 

الف- به قدیمی ها:

- با بچه های جدید مث بچه های جدید برخورد نکنید...اونا اعضای قدیمی کانون فیلم خواهند شد...فقط تا دو سه جلسه دیگه یکم با شما فرق دارن...همین

- با بچه های جدید طوری برخورد کنید مث اینکه همگی محمد نژاد و زین ال هستن

- خودتون رو جدای جدیدی ها ندونید

- اگه تو مدیریت اعضای جدید تنبلی یا اشتباه یا قصوری داشتید، شرمنده باشید...معذرت بخواید و گناهتون رو بپذیرید

- توی وبلاگ نشون بدید که ما مث بقیه ی کانونا نیستیم، هممون مث همیم

- کانونیت کانون رو به ورودی های جدید نشون بدید

- به ورودی های جدید نشون بدید که از طرف قدیمی ها هیچ مانعی برای اینکه بیشتر تو کانون فعال بشن وجود نداره

- یه وقت جلوی ورودی های جدید، اکیپی نشید

- تا میتونید کانکس رو باز نگه دارید، زمان بندی کنید، برنامه های باز بودن کانکس رو تو وبلاگ اعلام کنید ...رو اشکان برای این کار میتونید حساب کنید

- از اینکه جای گرم و نرم و فضای کوچیک سابق رو از دست ندید، نترسید...خودخواه نباشید...اشتباه نکنید، کانون برای شما نیست که نخواید با کسی تقسیمش کنید...کانون برای هر کسیه که میخواد براش تلاش کنه

 

 

ب- به جدیدی ها:

اول باید بگم که بچه ها، علاقه و احساس خوبی که به شما پیدا کردم، اصلا کمتر از علاقه ای که به بچه های قدیمی دارم نیست

من یه طورایی پدر کانون فیلمم و یه طورایی شماها رو مث بچه هام دوس دارم!!!!

چیزایی که اینجا مینویسم یه سری پیشنهاده...همین...اگه دوس نداشتید نپذیرید ولی خواهش میکنم بهشون فکر کنید:

- اغلب صحبت های سینمایی ای که میکنید رو بچه های قدیم می دونن پس شما هم کمی فروتنی کنید

- هر وقت از دست بچه های قدیم ناراحت شدید، خونسرد و با اطمینان یه گوشه باهاشون مطرح کنید

- نقدهای سازنده رو حتما با قدیمی ها مطرح کنید

- اگه واقعا دیدید که داره حقی ازتون ضایع میشه و با تذکر و نقد  و آرامش و منطق، اون فرد خاص گوش نمیده، ...میتونید تو جلسات علنی(نه تو وبلاگ) گروهی درموردش حرف بزنید و یه توضیح قاطعانه و قانع کننده بخواید

- به بچه های قدیمی تر احترام بذارید...شما نمیدونید این کانون برای اینکه به شما برسه چقد باعث زحت و خون دل خوردن بچه های قدیم شده

- هوای بچه های قدیم رو داشته باشید...بهشون نشون بدیدکه قدر زحمتهاشون رو میدونید

- لجوج نباشید

- از همین اول شروع کنید به منطقی بودن

- از همین اول شروع کنید به دوست بودن

- از همین اول شروع کنید به تابع قانون بودن

- مغرور نشید...از همین اول بدونید که هرچقد قرار باشه بزرگ شید، خیلی از ما بزرگتر وجود دارن...

 

 

ج- به همه

- خوش اخلاق باشید

- شفاف باشید، چیزی رو پنهان نکنید، از اینکه مورد مخالفت قرار بگیرید نترسید، تا میتونید اطلاع رسانی کنید که حداقل جلوی سوتفاهمات گرفته بشه...بچه ها اهمیت این رو نمیتونید به اندازه ی من درک کنید...

- همیشه وقتی دچار این سوال شدید که «آیا واقعا اون شخص همچین آدم بدیه که بخواد فلان کار رو بکنه» یا اینکه درمورد یک کار زشت از طرف یکی از اعضا حتی مطمئن شدید، حتما به نحوی از وقوع این اتفاق از سمت اون شخص مطمئن شید و حتی الامکان از خودش جویا بشید بعدش اگه بازم مطمئن شدید که اون شخص بد بوده،  هرچقد خواستید شاکی شید

- جلسات رفع کدورت رو احیا کنید تا اتحاد بین بچه ها هر روز بیشتر بشه

- به شدت از اکیپی کردن کانون بپرهیزید...اکیپی شدن فضای کانون وحشتناکه...مفهوم اکیپ رو از بین ببرید، با هم باشید، یک گروه باشید نه چند گروه

- رفاقت و کار رو قاطی نکنید، مطمئن باشید با قاطی کردن این دوتا، خیلی ها از دستتون دلخور خواهند شد و بهتون هم نخواهند گفت

- باهم چایی بخورید...حتما با هم چایی بخورید... همه با هم چایی بخورید و درمورد کانون حرف بزنید...اصلا یه قسمت از بودجه ی کانون رو بذارید برای اینکه با هم چایی بخورید...سنت حسنه ی خوردن چایی در صحن کانکس کانون رو احیا کنید.

- وقتی کسی برای رفع کدورت قدم برداشت، حتی اگه خیلی از دستش ناراحت و عصبانی هستید، بپذیرید که اون بنده خدا تلاشش رو بکنه

- آدمای خوبی باشید

- درمورد اعضای دیگه حتی تو مشکلات و دعواها و حتی نسبت به کسایی که در شناختنشون تردیدی ندارید، فرض بد نداشته باشید و حداقل حسن ظن داشته باشید...

- در صحبت کردن مخصوصا تو جمع، ادب و احترام و در عین رفاقت و دوستی حفظ کنید

- تو بحث و جدل هیچ مشکلی نیست که مث یه دادگاه با هم حرف بزنید ولی منظور جدیته نه خصومت... 

- اهمیت وبلاگ رو با حضور بیشتر، بیشتر کنید

- به فکر کسب منفعت از طریق برنامه ریزی و ...نباشید

- صادق باشید، هرچقد اصول اخلاقی رو بین خودتون رعایت کنید، کانون منسجم تری خواهید داشت...

- رازدار باشید ولی بدونید برای مسائل کانونی رازی وجود نداره حتی اگه تحت عنوان راز گفته بشه...

- اگه از کسی دلخورید حتما اول به خودش بگید...

- جلوی ورود رفتار های زشتی که تو مجامع هنری باب شده رو بگیرید

- جو زده نشید...ما تو جوبرانگیزترین کانون کار میکنیم..مواظب باشید جو زده نشید

- خودتون رو گم نکنید...آَشنایی با تارانتینو یا دست دادن با حامد بهداد یا ساختن یه فیلم کوتاه یا رفتن روی سن تالار، شمارو به دی کاپریو تبدیل نمیکنه...پس خودتون باشید

- تا میتونید ریز جریانات رو تووبلاگ بنویسید و فقط مسائل خلاف اخلاق یا صلاحدید های خاص کانون رو تووبلاگ ننویسید...پست «یه حبه قند2» از خانم نعیمی یکی از بهترین نمونه هاست(امیدوارم ادامه پیدا کنه)

- برای فرد خاصی کار نکنید...برای کار خاصی کار نکنید...برای کانون کار کنید و سختی بکشید...

- یه وقت از کلید دار بودن سواستفاده نکنید...این وحشتناکه...کانکس کانون رو صرفا محلی برای جمع شدن یه گروه خاص نکنید یه وقت... زمان هایی که کانکس رو باز میکنید رو تو وبلاگ اعلام کنید که همه بیان...

- مواظب اموال بیت المال باشید و برای لذت های فیلمی و این دنیایی برای خودتون مسئولیت اخروی ایجاد نکنید

 

 

امیدوارم معرکه باشید تا کانون معرکه باشه

سیزدهم مهرماه ۱۳۹۰

پایان اکران تاریکی درخشان

سلام امروز جلسه اکران فیلم بود که خیلی بهتر از اونی که فکر می کردم تموم شد واقعا حضور بعضی بچه ها مثل آقای شکوری که کلاس هم داشتند خیلی دلگرم کننده بود و جای بعضی بچه ها مثل شادی قاهری که تو فیلم هم بازی کرده بود و خانم وفایی و سلیمیان و نعیمی و امیر حسین تقوی واقعا خالی بود. 

فیلم بالاخره تموم شد و باید از استاد تدوین علی محیط که تا آخرین لحظه روی فیلم کار می کرد تشکر کنم  واقعا فیلم بدون علی محیط  ناقص بود  و همچنین خانم مردیها  که خیلی از نظرات شون  تو فیلم استفاده کردم و از آقای شکوری که فیلمبردار فیلم بود و واقعا به فیلم اهمیت می داد و همچنین شادی قاهری که خیلی خوب تو فیلم بازی کرد هم تشکر کنم. 

 

کلا متشکریم. 

 

سعید پشت مشهدی

صورتجلسه دوشنبه

سلام

خوب من میخوام هرچی از دیروز یادم میاد رو بنویسم:

1- هزار نفر از بچه های سال اولی اومده بودن برای جلسه که اگه میرفتیم تو کانکس احتمال کشته شدن یه عده بود...پس رفتیم تو آلاچیق اختصاصی کانون!!

به محمد فینی زاده تبریک میگم و به همه ی بچه هایی که تو برنامه ی معارفه تونستن همچین تبلیغات خوبی رو انجام بدن

2- خانم وفایی و خانم نعیمی درمورد جلسه ای که تو فرهنگسرایی که اسمش رو یادم رفته برای «یه حبه قند»، توضیح دادن...رای گیری شد که آیا منتظر بمونیم تا اوایل آبان تا فیلم رو با گروه نمایش بدیم یا اینکه 23 مهر بدون عوامل داغ داغ انجام بدیم که با رای اکثریت اعضای دارای حق رای این شد که بذاریم گروهشون بیان

3- بعدش نوبت ورودی های جدید شد و توضیحات بنده

یه سری توضیح به این شکل دادم که

الف- دوستان باید حق رایشون رو به دست بیارن: دراین مورد من پیشنهادم این بود که با 4 جلسه شرکت و حضور در فعالیت های مابین جلسات (حداقل دو مورد) ولی زین ال حرف دیگه ای میزد که با توجه به تجربه ی تلخ گردان فربد باید دارای حق رای شدن رو سخت تر کرد تا کانون لطه نبینه

ولی من پیشنهادم این بود که از دست دادن حق رای رو سهل تر کنیم نه اینکه به دست آوردنش رو سخت تر

حالا دوستان باید تو اساسنامه این رو بحث کنن

ب- من درمورد اینکه کسی مالک کانون نیست و دوستان همه میتونن با فعال شدن برای کانونشون تصمیم بگیرن هم کلی وراجی کردم

ج- درمورد کارایی که ما تابحال به کانون مربوط میدونستیم هم گفتم و اینکه دوستان موظف نیستن که تو همین موارد فعال باشن

بقیه اش رو یادم نیست

4- تقوی از کلاس تدوین گفت و اینکه از فردا شروع میشه پوستر و تبلیغات

5- یه بحث شخصی رو خانم وفایی مطرح کردن برای اینکه بتونن تو جلسات باشن

مث اینکه خانم وفایی به خاطر اینکه شاغل شدن فقط سه شنبه ها تو دانشگاه هستن (و مث اینکه دوشنبه ها عصر) و از بچه ها خواهش کردن که اگه برای کانون مقدوره یه فکری برای جلسات بشه...البته بعدش هم معلوم شد که خانم بشیری هم دوشنبه رو نمیتونه باشه

ولی از طرفی 5 عضو کانون هم نمیتونستن سه شنبه رو باشن

پیشنهادات این بود:

- جلسات کلا باشه سه شنبه

- پیشنهاد خانم وفایی: جلسات یه هفته در میون باشه دوشنبه و سه شنبه

- پیشنهاد من: جلسات دوشنبه و سه شنبه ی هر هفته باشه و هر جفتش ملاک حق رای باشه

- پیشنهاد یکی از بچه های جدید:

جلسات دوشنبه و سه شنبه ی هر هفته باشه ولی فقط یه روزش ملاک حق رای باشه

تقوی به این انتقاد داشت که باعث میشه همه تصمیم گیری ها به هم بریزه

- جلسات یه روز دیگه باشه مث شنبه یا یکشنبه یا چهارشنبه که میدونم یکشنبه اشکان نمیتونه باشه

دوستان همه نظر بدن درمورد این موضوع هرچند فعلا یه عده ی ده دوازده نفره حق رای دارن

یه مسئله ای هم تو جلسه مطرح شد به خاطر یه احتمال که من باید اینجا توضیح بدم

به هر حال اگر هم بشه کاری کرد که یه عضو بتونه همه ی جلسات رو باشه، بازم این موضوع ربطی به حق رای نداره

علت اینکه خانم وفایی این موضوع رو به رای گذاشتن این بود که نبودن تو هیچ جلسه ای، باعث میشه که یه عضو هر روز کمرنگ تر بشه...از بحث ها خارج بشه... چون بحث حضوری و رودرو همیشه بهتر از بحث وبلاگیه

به هر حال همونطور که گفتم بحث حق رای علاوه بر فاکتور شرکت در جلسات، فاکتور شرکت در فعالیت ها و البته به نظر من شرکت مستمر در وبلاگ رو هم نیاز داره

درضمن باید بگم که درسته که ما هستیم که تعیین میکنیم اساسنامه چی باشه ولی اساسنامه هر چی هم که بخواد باشه نمیتونه غیرمنطقی باشه پس حتی اساسنامه هم نمیتونه طوری تنظیم بشه که صرف شرکت در جلسه بتونه حق رای به وجود بیاره چون ملاک تعیین حق رای طبق صحبت های تاریخی ای که تو کانون رد و بدل میشد این بود:

«کسایی برای کانون تصمیم بگیرن که بیشتر برای کانون تلاش میکنن»

این باعث میشه نظم حاکم بر کانون باعث اطمینان قلبی بچه ها از این بشه که دارن برای تصمیمات خودشون زحمت میکشن ...

6- بحث دیگه ای درمورد این شد که دو فاکتور اساسی هست که منطقا باید به رای مجمع عمومی برسه نه نهاد تصمیم گیری... یکی انتخاب دبیره و یکی هم تصویب اساسنامه

البت باید بدونیم که تصویب اساسنامه با نوشتن اساسنامه فرق داره

به مجلس یه نگاهی بندازید...از اول بند بند قوانین شروع به نوشته شدن نمیشه بلکه اول ماده خام قانون تو کمیسیون قضایی مجلس ساخته و پرداخته میشه و بعد میاد تو صحن علنی مجلس که نماینده ها درمورد بند بندش نظر میدن...این کاریه که ما تو سال اول هم انجام دادیم و یه گروه متشکل از دوتا حقوق دان و یه علوم سیاسی ماده خام رو نوشتن و بعد به رای گذاشته شد....

یکی از نکات جالب این جلسه این بود که هر دقیقه که میگذشت از اطراف به تعداد ورودی های جدید اضافه میشد و همگی یاد سکانس های اولیه ی فیلم 28هفته بعد افتادیم با این تفاوت که اونجا از حمله ی زامبی ها وحشت میکردن و اینجا از بیشتر شدن مشتاقان حضور تو کانون خوشحال میشدیم...

بعد از جلسه هم عده ی زیادی از دوستان به ویژه شخص آقای موسوی که خیلی خوره ی حضور تو کانون بوده تا امروز، اومدن کانکس و کلی گفتیم و گریه کردیم ...!!!

 

شکور کاتب

سال اولی ها پرچم بالا

سلام بچه ها

امروز پوسترهای کلاس تدوین تایید شد و چاپ شد و در دانشگاه زده شد 

چندتا از بچه های سال اولی پایه بودن و پوستر ها رو زدن و اولین قدم رو در عضویت برداشتن و نشون دادن که پایه هستن،تا جایی که یادم میاد حسین فلاح و مجید ارشادی بودن البته خودمون هم پوستر زدیم که محمد فینی زاده ی همیشه فعال هم بود

خلاصه بقیه بچه های سال اولی اگه میخوان قدم اول رو بر دارن جا نمونن و مثل این بچه ها که خودشون پیگیر بودن بیان

راستی وقتی هم ساعت 12اینا برگشتیم کانون کلی از بچه های سال اولی اومدن و دنبال کار بودن البته یه کم دیر رسیدن و حتمآ در آینده مثل امروز پیگیر باشن و سر بزنن

اون دوستی هم که اسمش رو نمیدونم فقط میدونم شبیه امیرحسین کوهستانیه (اگه خودش متوجه شده اعلام کنه) امروز دنبال آرشیو بود و قرار شد آرشیو خودش رو بیاره  و دنبال فیلمهای اروپایی بود که من چن تا معرفی کردم و امیدوارم ببینه و دوست داشته باشه

و اینکه چون چن نفر دیگه هم از من فیلمهای اروپایی خواستن که بهشون معرفی کننم میتونن به پستی که دو هفته پیش نوشتم سر بزنن(اسم پست:دیدن از شما ،ضمانت لذت بردن از ما)

 واینکه دیگه واقعآ با دیدن این دوستان سال اولی احساس پیر بودن به آدم دست میده

 

امید صفایی

اکران فیلم تاریکی درخشان

سلام بالاخره فیلم من هم تموم شد و فردا در کلاس ۳۰۳ ساختمان شهدا از ساعت ۱ تا ۳ برای بچه های کانون فیلم اکران میشه امیدوارم همه بیایید و در مورد فیلم نظر بدید مخصوصا اومدن بچه های سال اولی به نظر من خیلی خوبه و میتونن بیشتر با پروسه فیلم سازی و کلا کانون فیلم آشنا بشن. 

 

سعید پشت مشهدی

شاهد

الان ساعت یه رب به دوازدهه 

شاهد سه مطلب بودم 

۱-  پشت در موندن بچه های جدید که اومده بودن پوستر بچسبونن 

۲- عدم هماهنگی و اطلاع رسانی به بچه ها برای اینکه با کی برای پوستر چسبوندن هماهنگ باشن 

۳- شش هفت عضو جدید که داشتن برای چسبوندن پوسترها تلاش میکردن 

۴- کلی تماس و هماهنگی و رجوع به من از طرف ورودی های جدید برای شروع کارشون با چسبوندن  پوستر 

 

خوب اول اینکه باید بگم نقش  چسبوندن پوستر تو ایدئولوژی کانون فیلمیزم!!! داره شخصیت منحصر به فردی میگیره و باید این رو به فال نیک گرفت 

کلا این ممکنه بشه یه پروسه ابتدایی برای عضو کانون فیلم شدن  

این خیلی خوبه 

 

در ادامه خواهش میکنم که حالا که یه سری از بچه های جدید اینقد همت کردن و اومدن؛ بچه های قدیمی هم (مخصوصا مدیر اجرایی پروژه ی مربوطه) با عدم هماهنگی و مدیریت بد خرابش نکنه یه وقت 

فقط یه پیشنهاد تذکر آمیز از طرف یه عضو قدیمی 

دست همگی درد نکنه 

امیدوارم که کانون همینطوری ادامه بده  

 

شکور

غرفه

سلام 

شکورم 

از امور فرهنگی تماس گرفتن و گفتن که در ادامه ی غرفه؛ دوستان امور فرهنگی زحمت کشیدن و یه سری یادگاری تهیه کردن... 

دوستانی که تو غرفه بودن تشریف ببرن  پیش خانم برزگر(کارشناس کانونها) برای گرفتن یادگاریشون: 

شکور فرتوت

خانم محمدنزاد 

فینی زاده ی جوان 

پشت مشهدی وحشت انگیز 

خانم باباگلی تازه نفس

زین ال بزرگ 

صفایی مرد 

تقوی باسمنج و دیگر هیچ  

خانوم بشیری خوب 

خانم سلیمیان کوچک 

سولماز ندایی 

سوگل آقاخانی 

ریحانه حیدری 

(این سه دوست چون تازه واردن لقب ندادم بهشون) 

و خانم نعیمی یه حبه قند 

 

اگه کسی از بچه ها تو غرفه بوده که از قلم افتاده من کاملا ازش عذرخواهی میکنم و خواهش میکنم که بهم اطلاع بده که با خانم برزگر هماهنگ کنم 

 

درضمن ۵۰هزار تومن هم به عنوان یه هدیه یا بابت خرج غرفه یا هرچیز دیگه ی مربوط به غرفه به من داده شد که خوب اگه بخوام بین بچه های غرفه تقسیمش کنم میشه نفری حدود سه هزار تومن!!!! 

اختیارش رو به من دادن ولی در حقیقت این مسئولیت فینی زاده (مدیر اجرایی  معارفه)هست ولی خوب این که بخواد نفری سه هزار تومن به ما بده یکم ضایعس 

هر طور که خودتون صلاح میدونید 

من  پیشنهادم اینه که اگه کسی خرجی کرده؛ از این  پول برداریم بقیه اش رو بدیم به کانون 

نظرتون چیه؟ 

 پول رو به فینی زاده تحویل میدم 

شکور فرتوت