کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

شکستن دو رکورد در وبلاگ

تو این ماه ما دو رکورد رو در وبلاگ کانون شکستیم

اولیش تعداد نظرات برای یه پست بود

یعنی پست «رستگاری از شائوشنگ» با 43 نظر!!!

و دومین رکوردی که شکستیم، تعداد پست های یه ماه بود که تونستیم رکورد اردیبهشت رو بشکنیم

اینا یعنی فعال تر شدن وبلاگ

این خیلی خیلی خوبه



شکورم

جلسه ی هفته ی دیگه

فراموش نکنن بچه ها که طبق تناوبی که قراره رعایت بشه جلسه ی هفته ی دیگه روز سه شنبه خواهد بود

اشتباه نکنید ها

سه شنبه


شکورم

این چهارشنبه کلاس تدوین نیست

امید صفایی گفت که این چهارشنبه کلاس تدوین نیست

برای جزئیات بیشتر با خودش تماس بگیرید

09391126535


شکورم

دوستانی که دنبال سرویس آپارات بودن

دوستانی که دنبال یه نفر برای سرویس آپارات بودن یا دست نگه دارن یا با این پیش فرض این کارو بکنن که خداروشکر یکی رو قطعی کردیم امروز برای یکشنبه ی هفته ی آینده

شکورم

صورت جلسه ی جلسه ی دوشنبه 25 مهرماه


این جلسه زیباترین جلسه ای بود که تو خاطره ی من پیرمرده از سال 84 (البته من جلسات سال تحصیلی 88-89 رو نبودم)

این جلسه به پیشنهاد من تو نمایشگاه عکاسی (با مدیریت اجرایی محمد فرامرزی) اجرا شد تا هم نیروهای ممد رو نگیریم و هم برای نمایشگاه مفید باشیم

عده ی بسیار زیادی از بچه های کانون حاضر شدن و جالب اینجاست که جمع گرد و دایره ایه کانون در میون بچه هایی که از دانشگاه اومده بودن تا ببینن چه خبره و همچنین تماشاچی های نمایشگاه محصور شده بودن ولی جالب تر این نکته س که هیچ کدوم ازین موارد باعث پرت شدن توجه و تمرکز بچه های حاضر تو جلسه نشد

جلسه ی بسیار شیک و معرکه ای بود

به شدت شیک

به کانون فیلم می بالم...می بالم...کانون از نظر اعضا در مرحله ی بلوغه

با اینکه بچه های قدیمی ای مث امید صفایی، الهام محمد نژاد، الهه وفایی و مژده بشیری نبودن، و ممد فرامرزی و محد فینی زاده مشغول کارای نمایشگاه بودن ولی جلسه با حضور جدیدی ها و بحث اونا و سکوت و تمرکز همه واقعا یه نقطه ی پر رنگ تو ماهیت «دموکراتیک بودن» کانون فیلم بود

لذت بخش بود

حضور من تو این جلسه لذت بخش ترین روز هفته ام بود...

 

ولی الان که دارم تو نمایشگاه این متن رو تایپ میکنم، ممد فرامرزی میگه که تشکیل جلسه امروز تو نمایشگاه برای نمایشگاه مخل بود!!!

من که خودم احساس میکنم که تشکیل جلسه تو محیط نمایشگاه برای خود نمایشگاه هم خوب بود ولی نمیدونم شاید هم حرف فرامرزی درسته...به هر حال که به نفع ما فیلمی ها شد!!!!!

 

نکته ای که باید بگم این بود که به علت ابهام در مقوله ی مبرم و پیچیده ی «حق رای» من پیشنهاد کردم که امروز تا جای ممکن از رای گیری بپرهیزیم تا یه هفته امکان صحبت درمورد این مسئله به صورت وبلاگی به وجود بیاد...و کسی مخالفت نکرد والبته خداروشکر پروژه های مطرح شده به صورتی نبود که نیاز به رای گیری تو همین جلسه وجود داشته باشه (به نظر من البته)

به هر حال کسی به این سیستم اعتراضی نکرد و جلسه با آرامش و احترام و معرکه آغاز شد و به همین شکل ادامه پیدا کرد و بعد از کلی بحث فشرده، سه دقیقه مونده به ساعت یک، برای رسیدن بچه ها به کلاساشون تمام شد

 

و مطالب خود جلسه:

1- اول من با توجه به چالشی که سر جلسه ی گذشته به وجود اومده بود و انتقاداتی که به من (به عنوان مدیر جلسه) شده بود این رو عنوان کردم که از مدت ها قبل در حال نوشتن اساسنامه ی پیشنهادیمم ولی الان به خاطر این مشکل مجبورم یکی از مواد اساسنامه رو به نظر جمع برسونم تا یه «مقبولیت و یا عدم مقبولیت جمعی» نسبت به این مضوع مشاهده بشه

طرح پیشنهادی من برای مدیر جلسه (یا به قول خانم مردیها، ناظم جلسه) این بود که:

ابتدای هر جلسه دبیر موظف باشه به اینکه ظرف یک دقیقه مدیر جلسه رو از بین بچه های داوطلب با رای دوستان حاضر در جلسه به رای برسونه

این به رای رسوندن نیازی به حق رای داشتن در قالب نهاد تصمیم گیری نداره زیرا موضوع، مدیریت جمع حاضره نه مدیریت نهاد تصمیم گیری

من این پیشنهاد رو برای این دادم که علاوه بر حفظ نظم هر جلسه توسط مدیر جلسه و همچنین اطلاع مدیر اجرایی از اینکه مدیر جلسه، خودشه (سوتفاهمی که تو جلسه ی پیش برای من پیش اومد)، این امکان پیش بیاد که بچه ها دیگه مدیریت و ایجاد نظم فکری و بیانی رو تو جلسات یاد بگیرن...اگه الهه وفایی و ممد فرامرزی و عباس شکوری یا امید صفایی نبودن ، نظم جلسه کاملا حفظ بشه و این نظم جلسه دیگه چیزی نباشه که برای حفظش نیازمنده یه سری افراد بخصوص در کانون باشیم

یعنی کانون بشه جایی برای ایجاد ویژگی های مدیریتی از جمله به نظر شخص من مهمترین ویژگی برای همچین سمتی یعنی کاریزما...

ولی خانم مردیها با این موضوع مخالف بود و میگفتن که مدیر جلسه باید یه فرد به صورت دائمی باشه و انتخاب مدیر جلسه به سبک من، وقت جلسه رو خواهد گرفت

تقوی از پیشنهاد من دفاع کرد و گفت که این کار، کار خاصی نیست و وقت زیادی نمیگیره

من دلیل مخالفتم با خانم مردیها اینه که اگه بخوایم یکی رو به صورت دائمی بذاریم، خوب همون دبیر خوبه، ولی من کاملا با جمع دو سمت دبیری و مدیر جلسه در یک نفر مخالفم

خانم نعیمی پیشنهاد دادن که نه اون دائمی بودنی که خانم مردیها میگن و نه این انتخابات های جلسه ای بلکه یکی که برای یه جلسه انتخاب شد برای حدود سه جلسه بعدش هم مدیر جلسه بشه

من با این قضیه مخالفم و معتقدم که مدیر جلسه ی هر جلسه باید توسط اعضای اون جلسه و به سرعت در یه دقیقه انجام بشه...و این که یکی که در یک جلسه مدیر شد رو مکلف کنیم به حضور در سه جلسه ی بعدی فقط باعث تورم قواعدی میشه که اصلا نیازی به وجودشون نیست

همچنان محیط با خانم مردیها هم نظر بود و میگفت که پیشنهاد من وقت گیر خواهد بود

ولی باز هم من معتقدم که این جور قواعد که قراره تو جلسات انجام بشه، بعد از سه جلسه به صورت روتین در خواهد آمد البته اگر دبیر کارش رو درست انجام بده...

این روتین شدن رو من دارم به عینه در تشکیل جلسات سال جدید میبینم

واقعا به نظرتون اینکه جلسات نزدیک ساعت دوازده شروع میشه و نزدیک یک تموم میشه رو نمیشه روتین شدن یه قاعده ی مستمر در جلسات دونست؟

 

همینجا پیشنهاد میکنم که مدیر جلسه موظف به نوشتن صورتجلسه ی جلسه ی مربوط به خودش تا پس فردای جلسه باشه...

 

به هر حال ازونجاییکه این بحث داشت طول میکشید ونظرات موافق و مخالف بین من و تقوی و مردیها و محیط و نعیمی رد و بدل میشد، به ناچار مجبور شدیم که این قضیه رو هم به وبلاگ و البته در ادامه به اساسنامه بسپریم...

 

با این اتفاق بازم نشد که یه قاعده برای مدیر جلسه حتی برای همین جلسه ی خاص ایجاد بشه به همین علت جلسه، مدیر نداشت، که البته به پیشنهاد خانم مردیها و موافقت دوستان، من بازم مدیر جلسه شدم و شروع کردم به بحث

 

2- بحث خانم نعیمی:

متاسفانه پیگری های شکوری برای آپارات از دو راه به بن بست خورده و الان هم صفایی پیگیره

روز اکران به ناچار (هرچند افراد بیشتری سه شنبه رو انتخاب کردن) دوشنبه شد چون تالار برای سه شنبه برای گروه دیگه ای رزروه

همین روز دوشنبه (9آبان) هم امروز مث اینکه توسط عوامل تالار فسخ شده با این استدلال که قرار بوده دیگه تو دانشگاه دیگه فیلم نمایش داده نشه توسط تالار ابوریحان که خانم نعیمی رفتن سریعا دانشکده معارف و با دکتر سمنون صحبت کردن و دکتر سمنون قول دادن که ایشالا تا فردا این مشکل حل بشه

در این حالت فعلا یه مشکل بزرگ داریم یعنی کسی که این آپارات فلان فلان نشده رو برامون سرویس کنه

 

3- بحث مشترک آقای اسد اکبری (عضو جدید) امیرحسین تقوی و زین ال بزرگ

این سه نفر درمورد این موارد صحبت کردن:

- تشکیل کلاس تحلیل فیلم یا تاریخ سینما با عقیقی

- تشکیل مجدد کلاس فیلمنامه با مهکام

-  کلاس کارگردانی با الستی

- کلاس تحلیل روانشناسی فیلم با صنعتی

بحث به اینجا کشید که ایشالا دوستان برن تا هفته ی دیگه ریز اطلاعت و شرایط حضور استاد در کلاس و همچنین روز و ساعت و قیمت و این جور چیزا رو بدون قول قطعی به استاد در بیارن و تا جلسه ی بعدی تو وبلاگ بنویسن تا ایشالا ببینیم کدوم ها رو انتخاب میکنیم تا یه وقت دچار تعارض زمانی بین کلاس ها نشیم

از طرفی بحثی مطرح شد از جانب من و خانم مردیها برای اینکه کلاس آقای عقیقی به صورت کلاس نباشه

زین ال و تقوی نظرشون اینه که عقیقی حرف برای زدن زیاد داره و تجربه ی کلاس سینمای کلاسیک بسیار بسیار خوب بوده

ولی به نظر من و خانم مردیها کارگاه عقیقی کاملا بی نقصه ولی در کلاس، حرفای تکراری هم مطرح میشه

زین ال معتقده که اگه کلاس، کلاس تاریخ سینما باشه، قطعا باید به صورت کلاس باشه نه کارگاه چون وقت به شدت کم میاد

به هر حال این  بحث هم به وبلاگ کشیده شد

امیدوارم که زین ال، اکبری و تقوی تو یه پست مجزا درمورد این بحث مفصل بنویسن

 

4- علی محیط:

مهندس پیشنهادی داد که یهو یه جریان قدیمی کانون دوباره به راه افتاد

اکران های خارجی دانشگاهی

علی محیط پیشنهاد اکران انیمیشن (بخصوص کنگ فو پاندا2) رو تو مولوی داشت

یکی از دوستان جدید (که ایشالا الان اسمش رو اعلام کنه) پیشنهاد نمایش «درخت زندگی» رو داد که بدجور مورد موافقت خوفناک تقوی قرار گرفت

تقوی با اینکه سختش بود ابراز علاقه کنه با تمام توانش دستش رو به عنوان «بدجور موافقم» بالا آورد که همین حرکت از تقوی، اوج علاقه اش رو به این پیشنهاد نشون میده

درمورد امکان نمایش فیلم هم بحث شد که تقوی گفت که قابل نمایشه هم به صورت تصویری و هم به صورت ماهوی...

محیط در دفاع از پیشنهادش عنوان کرد که ویژه نامه ی انیمشن که سال پیش تو کانون تولید شده همچنان رونمایی نشده و میشه با این پروژه بالاخره انجام بشه و باعث بهتر شدن اجرای این پروژه بشه

باز هم اینکه تلاش برای نمایش های خارجی با کدوم فیلم آغاز بشه به وبلاگ محول شد

تو این شرایط مشهدی که ازش انتظار یه پیشنهاد خونبار داشتیم پیشنهاد نمایش دوازده مرد خشمگین رو داشت که به شدت من موافقم و سعیم رو میکنم که تو حقوق با نقد حقوقی انجام بدیم...

دوستان به نظر من بدون توجه به اینکه حق رای دارن یا ندارن تو پست خاص این موضوع، نظرشون رو بدن تا بتونیم تا جلسه ی دیگه به یه نتایجی برسیم

 

5- نیلوفر مردیها(مسئول آرشیو)

خانم مردیها برای سر و سامون گرفتن آرشیو پیشنهاد خرید هارد اکسترنال رو دادن

دو موضوع مطرح شد

یکی اینکه چرا هارد باشه و دی وی دی نباشه؟... از جانب زین ال

و یکی دیگه هم اینکه چرا اینرنال نباشه؟... از جانب تقوی

و یه موضوع که من گفتم اینه که اگه این مسئله بار مالی نداشت نیاز به رای گیری نبود و خود مدیر اجرایی میتونست انجام بده ولی حالا که بار مالی داره نیاز هست به رای گیری

به هر حال مسئله ی خرید هم به وبلاگ محول شد و امیدوارم که خانم مردیها این موضوع رو تو یه پست خاص بیاره و ملت رای بدن به همون شکلی که تو موارد قبل گفتم...

 

6- عباس شکوری

من بالاخره تونستم فرصت بحثی که دو جلسه ی پیش نتونستم انجام بدم رو پیدا کردم

موضوع خداحافظیم

من دچار مشکلاتی هستم ازجمله پایان نامه که اگه دوستان موافق باشن که به صورت یه پروژه ی کانونی انجام بشه، میتونم و مجبور میشم که تو کانون بمونم

البته همونطور که تو جلسه هم مطرح کردم این یه شرط یا منت گذاشتن نیست

این یه جمله ی ساده اس... اگه کانون بپذیره من هم میتونم تو کانون باشم ولی در غیر این صورت احتمالش کمه

این یه اتفاقیه مث همون که برای خانم وفایی افتاد ولی تو یه شکل دیگه...

 

دوستانی که تو جلسه حاضر بودن تو قسمت نظرات بنویسن که تو جلسه بودن...

شکورم...

 

 

از دست دادن جلسه بخاطر مال دنیا...

امروز متاسفانه نتونستم تو جلسه حاضر بشم؛ اینطور که آقای شکوری تعریف کردن جلسه ی فعال و سراسر تمرکزی بوده...

چند نکته رو که در صورت حضور می خواستم بگم اینجا بهشون اشاره می کنم:

- از آقای زین العابدینی معذرت می خوام که بدقولی کردم و نتونستم بیام چون طبق صحبتایی که با ایشون داشتیم قرار شد مجددا کلاس فیلمنامه با تدریس حسین مهکام رو پیشنهاد بدیم. گویا خودشون مطرح کردن؛ نتیجه رو دقیق نمیدونم...!

- استاد مهکام متاسفانه درگیره مریضیه همسرشون هستن و عذرخواهی کردن چون این هفته ام نمیتونن بیان

درضمن آقای فرامرزی ببخشید اگه کمکتون نیستم ؛ این هفته تمام سعیم رو میکنم حداقل 1روز بیام کمک....خسته نباشید و همینطور بچه های دیگه که برای نمایشگاه زحمت کشیدن و تا 9 شب برای برپایی تو دانشگاه موندن...


الهام محمدنژاد

درود بر زینب ادیب زاده

امروز تا ۹ شب درگیر نمایشگاه بودیم

دوستان کمک کردن ولی یه مشکلی بود

مشکلی که فرامرزی اینطوری عنوانش کرد:

«نمیشه ایرادی گرفت چون علایق بچه ها فرق میکنه...الان اگه اکران یه حبه قند بود همه از کاراشون میزدن و می اومدن برا کمک ولی خوب برای نمایشگاه عکس دوستانی که علاقشون کمتره خوب کمتر میان...»

من گفتم که والا علاقه به کانون باید اونقد بالا باشه که پروژه های کانون مث هم باشه برای اعضا و معیار تفاوت فقط میزان اثر مثبتی باشه که برای اهدافه کانون داره

اینجا محمد فرامرزی جمله ای رو از خانم زینت ادیب زاده نقل به مذمون کرد که باعث شد این پست رو بنویسم:

«این کار به نام کانونه...کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی...پس باید براش زحمت بکشیم...»

درود بر یه ورودی جدید

درود بر یه عضو جدید

درود بر زینب ادیب زاده


شکورم...


جلسه ی فردا

دوستان فراموش نکنن که فردا جلسه داریم

هفته ی دیگه هم ایشالا سه شنبه داریم

یه پیشنهادی از طرف من شده که فردا جلسه تو نمایشگاه عکس برگزار بشه ازونجایی که نیاز به نیرو هست تو نمایشگاه و اینکه نیروهای نمایشگاه هم تو جلسه باشن ایشالا فردا تو نمایشگاه برگزار بکنیم

آدرس نمایشگاه عکس رو هم که میدونید...جلوی سلف خانم ها

هر کس میخواست مطمئن مطمئن بیاد یه تماسی بگیره با من

قربون دایی

شکورم

پیشنهادی از اسد اکبری

اسد اکبری از اعضای جدید هستن که تاحالا فیلم هم ساختن و کلی علم و تخصص دارن تو این زمینه

و ازونجایی که هنوز یوزر و پسورد وبلاگ رو نداشتن به من گفتن که پیشنهادشون رو اینجا مطرح کنم:


تحلیل فیلم با استاد سعید عقیقی

تحلیل روانشناختی فیلم با تمرکز بر روانکاوی با استادی محمد صنعتی


...

این حرکت آقای اسدی به شدت خوبه

خیلی خوبه که اگه کسی میخواد تو جلسه پینهادی بده قبلش تو وبلاگ بگه که ملت روش فکر کنن که تو جلسه زیاد وقت گرفته نشه

شکورم

یه حبه قند (دیگه داره خیلی زیاد میشه!) ۷

  1. دیروز بالاخره به هر جوری که بود قرارداد و از خانم برزگری گرفتم بردم حوزه هنری(با الهه وفایی). تو حوزه هم با کلی تعریف از کانون (بیشتر توسط الهه جان) تونستیم آخرسر یه سِری بروشور بگیریم و قول یه سری مساعدت های دیگه... 
  2. آقای شکوری یه سلسله تماس هایی با آقای ملک نیا(واسه تعمیرِ آپارات) گرفتن که آخرش  منتفی شد اومدنش... حالا قراره با اکبر آسیا تماس بگیریم هماهنگ کنیم 
  3. لطفاً دوستانِ مسئولِ پوستر کاراشونو به من خبر بدن 
  4. بلیط هم باید طراحی کنیم... (البته فک کنم الان زوده!!!) 

دیگه چیزی به ذهنم نمیاد... امروز یه سر میام کانکس...

دستا بالا 2

دیگه کسی نمیتونه 1شنبه و 2شنبه بیاد؟


الان دارم یه لیست از دوستانی که اعلام آمادگی کردن، برای هماهنگی بین افراد تهیه میکنم

تا اون سه مسئولیتی که تو دستا بالای اول گفتم بدون نفر نمونه.


الان 1شنبه واسه چیدمان نمایشگاه و 2شنبه واسه اون 3 تا مسئولیت نفرات کم داریم


فرامرزی نفربر

یه حبه قند (فک کنم ۶)

تماسای ابتدایی با بازیگران فیلم گرفته شده است که پاسخ ها به شرح زیر می باشد:

رضا کیانیان: سر سریالم و برنامه دقیقم مشخص نیست.۲ روز قبلش تماس بگیرید اگه بتونم حتما می آم.کار شخصی ام  رو حاضرم برای حضور توی جلسه تون کنسل کنم.

ریما رامین فر: با گروه دارم می رم مشهد بعدش زنگ بزنین اگه برنامم اوکی بشه میام. 

 

پریوش نظریه؛سر کارم خارج از تهران.نمی رسم.

اصغر  همت: دارم می رم ارمنستان؛شیشم یا هفتم بر می گردم...بهم زنگ بزنین.

نگار جواهریان گوشیش رو بر نمی داره....
هدایت هاشمی رو می دونیم که تهران نیست. 

شماره فرهاد اصلانی و سعید پور صمیمی رو هم امروز به دست می آریم. 

 

یه سری پیگیری هم امروز شده که امشب خواهم نوشت.

نسیم نعیمی

دِد لاین!!!

دوستان من یه کامنتی تو پستِ یه حبه قند۵ نوشتم مبنی براینکه یه رای گیری واسه روزِ اکران انجام بدید(دوشنبه۹ام باشه یا سه شنبه۱۰ام)؛ ولی فک کنم چون از پست یه کم گذشته بود زیاد بهش توجهی نشد!!! حالا لطف کنید تو قسمتِ نظراتِ همین پست، حداکثر تا ساعتِ ۹ فردا شب رای بدید چون پوسترا باید هر چه سریعتر آماده بشه . توجه کنید که فردا شب ساعت۹ رای هارو میشماریم و رایی که بعد از اون ساعت باشه شمرده نخاهد شد. 

البته با توجه به اینکه دو جلسه پیش وقتی قرار بود تو هفته ی اول اکران باشه اکثریتِ آرا با سه شنبه بود، منطقاً نباید دوباره رای گیری میکردیم ولی بازم برای پیشگیری از اتفاقاتِ احتمالی این کارو انجام میدیم.

یه پیشنهاد از طرف مسئول تایید نظرات

دوستان 

به نظرم فکر خلق سمت «مسئول تایید نظرات» جلوگیری از ورود صحبتهای حساسیت برانگیز به قسمت نظرات پست ها بوده... 

ازین رو من خواهش میکنم با توجه به اینکه امکان «پاسخ به نظر» هم قبل و هم بعد از ورود نظر به وبلاگ وجود دارد و همچنین این «پاسخ به نظر» برای نظرات تایید شده؛ به صورت اتوماتیک وارد وبلاگ میشود...دوستانی که قصد دارند که به نظرات پاسخ دهند یا در محیط «مدیریت وبلاگ» و قبل از تایید نظر پاسخ را وارد کنند یا اینکه چنانچه نظر تایید شده بود و در وبلاگ قرار گرفته بود؛ پاسخ به نظر مربوطه را به صورت یک نظر مستقل و با عناوینی مثل «پاسخی به نظر فلان...» یا «به فلانی...» در قسمت «مدیریت وبلاگ» قرار دهند تا امکان بررسی آن و سپس تایید آن وجود داشته باشد... 

 

البته چنانچه دوستان با این نظر مخالفند به نظر من نیاز به یک رای گیری وجود دارد زیرا «پاسخ به نظر» هم نوعی نظر است و مطابق با قوانین سابق نیازمند تایید میباشد مگر اینکه با قوانین جدید قانون سابق را مورد استثنا قرار دهیم...  

 

درضمن هرگونه انتقاد به رویه ی تایید نظرات رو بهم بگید بچه ها... 

شکور دقت (مسئول تایید نظرات)

پیشنهاد

خوب والا تو هماهنگی بین بچه ها و گرفتن نیرو و این مسائل نیاز به امکان ارتباط هست 

بچه های قدیم همگی میتونن این تعامل رو برقرار کنن چون حداقل شماره همو دارن 

ولی هنوز بچه های جدید کمتر قابل دسترسن 

دوستانی که امکانشو دارن که شمارشونو با یه سری مشخصاتشون (که برای همه یادآوری بشه کی هستن) بذارن تو وبلاگ؛ پیشنهاد میکنم که تو نظرات این پست این کارو بکنن...  

چه قدیم چه جدید 

بازم میگم...اگه امکانش رو دارن این کارو بکنن...هیچ الزامی نیست و این پیشنهاد برای امکان یافتن سریع بچه ها موقع بروز کارای غیرقابل پیش بینی و غیرقابل برنامه ریزیه

شکورم

دستا بالا

دوستانی که شنبه صبح می تونن تو پوستر چسبوننزج کمک کنن...دستا بالا...


برای روز های دوشنبه و سه شنبه این افراد به عنوان نهاد اجرایی لازمن:


مسئول نمایشگاه (نمایشگاه رو از 9 صبح تا 5 باید باز نگه داریم)

مسئول ثبت نام کلاس های عکاسی

مسئول ثبت نام و اجرای مسابقه


عزیزانی که میان دستا بالا، ساعتایی که میتونین رو اعلام کنین تا هماهنگ کنم. (حتی اگر 1 ساعت هم بتونید بیایید باز هم خوبه)


فرامرزی


پیر پسر

نمیدونم کلاس این هفته ی استاد رضویان چطور بود 

ولی یه فیلم مستند توش نمایش داده شد 

پیر پسر 

شاهکار بود.... 

همین 

شکور کم حرف

بسی مهم - جدایی عکس از فیلم (۲)

امسال امید به خدا میخایم بخش عکس رو تو کانون پررنگ تر از گذشته کنیم. 

 

البته این کار رو من یک سال پیش میخاستم انجام بدم 

اما چون تقریبا دست تنها بودم خیلی به هدفم نرسیدم 

و سینه خیز جلو رفتیم و اولین کاری که فکر میکردم باید انجام داد 

این بود که 

با برگزاری کلاس های عکاسی دوره مقدماتی بتونیم 

یه عده از بچه های علاقه مند در دانشگاه رو به این بخش جذب کنیم 

و تا حدودی استارت سال بعد رو زده باشیم. 

 

برای شروع فهمیدیم که حرکتی کاملا استثنائی داریم انجام میدیم 

تا جایی که ظرفیت کلاس رو 

از ۲۰ نفر 

طی چند مرحله 

به ۲۵ تا ۳۰ نفر 

افزایش دادیم اما بازم جوابگوی استقبال هنرجویان نبودیم 

این شد که نهایتا با موافقت و لطف امور فرهنگی،  

 ۲ کلاس 30 نفره ثبت نام کردیم. 

 

البته به دلیل برخی مسائل 

(مثل بی تجربگیه بنده در برگزاری کلاس ها  

- دیر شروع شدن کلاسا و بطبع کشیده شدن به ایام امتحانات 

و برخی بدشانسی ها و ...) 

روند شاهکاری نداشتیم 

و به هر سختی و مشقت که بود کلاس رو تا اواخر تیر بستیم. 

 

و اما بذارید بیشتر با این کلاس بیشتر آشناتون کنم 

تا متوجه شید که 

چرا من اینقدر سنگ این کلاس و استاد رو به سینه میزنم ...

 

موضوع تدریس بیشتر مباحث زیبایی شناختی و فلسفه ی عکاسی بود.  

مباحثی چون: 

 

-چیستیِ هنر و خصوصا عکس - اینکه ما برای چه عکس میگیریم ... برای که عکس میگیریم (خودمون یا دیگران یا  اشیا). 

 

-بررسی معیار های عکس خوب در حوزه های بصری و چگونگی انگیختن حسِ مطلوبِ عکاس در بیننده. 

 

- تغییر نوع نگاه به پیرامون و آموزش چگونه دیدن و یافتن قاب ها و اجسامی که تا کنون به سادگی آن ها را در روزمرگی خود قرار دادیم و تا کنون نگاهی معناگرا به وجود آنها نداشته ایم.

 

- درگیر کردن و به چالش کشیدن ذهن هنرجو و تبدیل آن از یک تفکر بسته به تفکر باز و نامحدود (و در مواقعی هنجارشکن) در دیدن و به تصویر کشیدن.

 

-و در اواسط کار با انتخاب سوژه ای به تمرین آموخته ها پرداخته شد که در این کلاس، سوژه ی خاص، دیواره ها و اجسامِ پیرامون آنها و سعی بر خلق فضاهای انتزاعی بود.

 

 

به هر تقدیر در پایان کلاس مجموعه ای از کارهای هنرجویان بدست آمد 

که با پیشنهاد استاد «حسین نوشیر» بنا شد 

در این ترم تعدادی از عکسها به نمایش گذاشته شود با این اهداف که: 

 -          در ابتدا هنرجوی ترم گذشته اهمیت کار و اثر خودش رو بسنجه و حس خوبی  نسبت به کاراش پیدا کنه.

-          عامه ی افرادی که با این نوعِ نگاه به پیرامون غریبه اند با نقدهای سنجیده ی منتقدین به این مباحث آشنا و از ویژگی های اینگونه آثار مطلع شن (اگرچه در برخورد اولیه مانند مسئول محترم امور مالی (جناب نبیئی) به این نوع عکس ها پوزخند زده اند).

-          علاقه مند کردن افرادِ تعزیف شده در مورد قبل

-          جذب و ثبت نام حداکثری افراد علاقه مند، در دوره های جدید.

با این اوصاف بود که در ابتدای این ترم کانون تصمیم گرفت تا نمایشگاهی متشکل از آثار هنرجویان ترم پیشین برگزار کنه. 

بنابراین ذکر چند نکته و در نظر داشتن اونا در حین بازدید خیلی اهمیت داره ...

 

1-      نمایشگاه از آثار بچه هاییه که تازه شروع کردن به عکاسی و تا حالا عکاسیه حرفه ای انجام ندادن.

2-      به غیر از 3-4 نفر بقیه با دوربین های کامپکت معمولی و حتی گوشیشون این عکسارو انداختن.

3-      با توجه به مورد 2، هدف این کلاس کیفیتِ مگاپیکسل یا رنگ یا dpi نبوده بلکه هدف خلق یک فضای انتزاعی و چالش برانگیز با توجه به قواعد بصری بوده و در مواردی جانبخشی اشیا و رسوندن پیامی از یک شیئ به بیننده.

4-      محیطی که عکس ها در اونجا گرفته شده بسیار بسیار محدود (اصن یه وضعی) و خلاصه شده در 2-3 لوکیشن در همین دانشگاه بود و بیشتر سعی شد با خلاقیت و ابتکار ذهن هنرجو این محدودیت ها به چشم نیاد.

5-      تازه بخام گرمای هوا رو هم تو اون هفته ای که عکاسی میکردیم بگم که هیچی دیگه ( 40- 50 درجه و یکی دوتا تلفات هم داشتیم)

6-      سوژه دیوار و سنگ و کلوخ بوده...

پس انتظار یک گالری سطح بالا رو نباس داشت

و حرفم اینه که باید با نگاهی مخصوصِ همین نمایشگاه وارد اون شد.

همین جا از همه ی همه ی بچه های گل سنبلِ کانون دعوت ویژه ی ویژه ی سه آتیشه به عمل میاد بیان کارارو ببینن

 

امیدوارم دیگه همه چیزو توضیح داده باشم 

بازم سوالی دارید بپرسید 

فرامرزی خدمت گزار صدیق

خوشحال و شاد و خندانم....

از همین جا می خوام به تمامی عزیزان و دوستانی که چنین لطف بزرگی رو به قدیمی ترین عضو دختر کانون کردن و اجازه دادن که کانون ریسک یک هفته در میون بودن جلسات رو بپذیره خیلی خیلی تشکر کنم. دم همتون گرم... 

 جای همه اونایی که توی جلسه سه شنبه نبودن بسسیار سبز! و خالی.. امیدوارم بتونم تو همین حضور کم رنگم توی کانون مفید باشم... بتونم تجربیات بسیار بسیار بسیار عجیب کانونیم رو در اختیار تازه نفسا بذارم و خلاصه اینکه به شدت امیدوارم که بتونم نفس های آخر کانونیم رو در کنار دوستای خوبی مث شما بکشم... 

 راستش خیلی خیلی دوس دارم ورودی های جدید رو بیشتر بشناسم در حال حاضر یه سری چهره تو ذهنمه و یه سری کامنت باحال که نمی دونم کی به کیه... امیدوارم که بتونم تو مدت زمان کوتاهی با اکثر دوستای جدید هم بیشتر آشنا بشم... راستی اگه کسی بعد از گذشت زمان احساس کرد که این سبک و سیاق جلسات داره به کانون لطمه می زنه مطرح کنه تا ببینیم چه باید کرد...  

اصالت با صلاح کانونه  

 

الهه وفایی مادر بزرگ فرتوت کانون

جدایی عکس از فیلم

ازونجا که دیشب هول هولکی جواب هارو نوشتم و آخر کار سیستم ترکید و همه نوشته ها پرید...

الان سعی میکنم مفصل توضیح بدم

نمایشگاه روزهای 2شنبه و 3شنبه تو چادر امور فرهنگی (روبروی سلف خواهران) برگزار میشه.

روز آخر یه مراسم اختتامیه داریم که دوتا منتقد که استاد نوشیر هماهنگیشو خودش به عهده گرفته، میشینن و روی تک تک عکس ها (که با ویدئو پرژکتور پخش میشه) صحبت می کنن.

آها راستی- سیف الله صمدیان هم عذرخواهی کرد و گفت که درگیر کارای عباس کیارستمیه اما پیشنهاد داده عکسارو بفرستیم براش و یه تحلیلی برامون بنویسه و نظر مثبتشو نسبت به روندمون بگه و حتی بگه در آینده رو چه قسمتهایی تمرکز بیشتری کنیم. 3 عکس رو هم برمیگزیند که هدیه دهیمشان خجسته.

یه مسابقه هم در نظر دارم پیاده کنیم به این صورت که یه دوربین روی پایه 3-4 متر بیرون و جلوی نمایشگاه میذاریم و بازدید کنندگان یه عکس میگیرن از محیط اطراف و روز اختتامیه به 3تا از عکسای برتر جایزه میدیم حالشو ببرن.( جایزه هارو امور خان فرهنگی قبول کرده)

یه قسمت از نمایشگاه رو هم میخام اختصاص بدیم به عکس های استادِ معظم (تا خانم سلیمیان لذت ببرن).  

همین الان جواد شالیکار عزیز زنگ زد و رفته پیگیریه چاپ عکس هارو انجام بده. پوریا خان شاکری هم پوستر و آماده کرده و ایشالا پوستر رو هم تا عصر از چاپ تحویل بگیریم.

شنبه پوستر چسبوننگ داریم. و چادر رو هم آماده می کنیم.

من عکاسی بلد نیستم اما عکاسارو دوست دارم.

فرامرزی نابلد

نقد بر عباس شکوری

سلام

الان نقدی به من وارد شد

نقد اینه:

«تو مدیر جلسه بودی امروز ولی قبل از ساعت یک بدون اینکه بگی بچه ها ادامه بدن، پا شدی برای کلاست خداحافظی کردی و رفتی»

.

.

.

خوب دوستان

درمورد جلسه ی دوشنبه همونطور که تو نظرات یکی از بچه ها (همون سوال که وظیفه ی ما تو جلسات چیه) نوشته بودم، حس کردم که دوستان لطف کردن و مدیرت جلسه رو به من محول کردن

ولی امروز(سه شنبه) من این حس رو نداشتم

و حس نمیکردم که من مدیر جلسه باشم

برای همین وقتی که گفتم «من کلاسی دارم که استادش من رو اخراج خواهد کرد» بدون اینکه بگم : «ببخشید دوستان، شما میتونید تا یک ادامه بدید» رفتم ...

تو فکر من این بود که اصلا نیازی نیست این جمله رو بگم و الان هم فکر میکنم اگه این جمله رو میگفتم در حالتی که مدیر جلسه نبودم میخواستم این ادعا رو بکنم...

ولی یکی از دوستان میفرمایند که امروز همگی اتفاق نظر دارن که مدیر جلسه شکوری بوده...به طوری که وقتی شکوری رفت، بقیه هم بلند شدن که برن

من اینجا باید معذرت بخوام...

من اگه مدیر جلسه ای باشم حتما این ها رو رعایت میکنم

و علت اینکه امروز این کارو نکردم این بود که حس نکردم مدیر جلسه ام و وقتی میرفتم گفتم که «من باید برم متاسفانه» و منظورم این بود که «متاسفانه دیگه تو ادامه ی جلسه نیستم» نه اینکه جلسه تموم شده..

توجه داشته باشید که حتی مدیر جلسه هم نمیتونه قبل از ساعت یک اعلام کنه که جلسه تموم شده مگه با توافق اعضا...

ولی اگه مدیر جلسه بخواد وسط جلسه بره، اخلاقی اینه که اعلام کنه که دوستان به جلسه ادامه بدن و او رو برای رفتن زودهنگامش ببخشن... تا امر مشتبه نشه...

من شدیدا از دوستانی که امروز من رو مدیر جلسه میدونستن عذرخواهی میکنم...

شکور از سر تا نوک پا تقصیر...

یه حبه قند5: دکتر پیشدستی میکند!!!

امروز به اتفاقِ الهه وفایی، الهام محمد نژاد، زهرا منتظری و سعید پشت مشهدی رفتیم پیشِ دکتر! خیلی طول نکشید، فقط دکتر گفت که فردا-پس فردا خانم برزگری میرن فیلمو میبینن و قضیه حَلِّه و (قبل از این که ما اصن بگیم که میخایم آپاراتو تعمیر کنیم!!!) خودِ دکتر گفت که بعدش میریم سراغِ تعمیرِ آپارات! 

فقط چند تا نکته: 

1. یه آپارات چی(یا همون تعمیر کننده) پیشنهاد بدید که نهایتاً تا دوشنبه بیاد یونی (این تاریخی که گفتم صرفاً نظرِ منه!) 

2. یه نفر میخام که روزی که میان واسه تعمیر تو ابوریحان حضور داشته باشه  

فعلاً همینا به ذهنم میاد...!!! 

نسیم نعیمی

صورتجلسه ی سه شنبه:

1- خانم نعیمی درمورد یه حبه قند گفتن

رای گیری به اینجا رسید که برای 9 یا 10 با حضور عوامل و یه سانس تلاش کنیم

درضمن به اینجا هم رسیدیم که الان بحث فنی رو باید اوکی کرد

اول رزرو تالار

بعد اوکی کردن امور فرهنگی برای سرویس آپارات

اگه ممکن نبود اوکی کردن امورفرهنگی برای آپارات سیار و همچنین هزینه ی اون

البته با تماس با آقای علم الهدی و اوکی کردن اونها

و سپس ایشالا نمایش فیلم

توجه داشته باشید که موضوعاتی مث اینکه اکران 9 باشه یا 10 صحبت نشد همچنین برای امکان فروش بلیط نیم بها برای دانشجوها تو روز اکران توسط عوامل فیلم با آرم کانون هم فراموشمون شد که رای گیری کینم 

به نظر من به خاط اینکه این قضیه نیاز به آرم کانون داره، باید به رای برسه...

2- بحثی شد از محیط برای ارتقاء اطلاعاتی آرشیو که به نظر شخص خودم منطقا نیازی به رای گیری و حتی مطرح شدن تو جلسه نداره ... هدف وبلاگ اطلاع رسانیه که میتونه به صورت متن و عکس و فیلم و صوت انجام بشه

3- پیشنهادی از خانم نعیمی برای تغییر ماهیت وبلاگ به نوع دیگری اطلاع رسانی مطرح شد که فعلا به علت کمبود وقت به روز دیگه ای موکول شد...

4- اشکان توپ شکن و محمد فرامرزی به جمع دربازکن ها پیوستن

5- قرار شد که ایشالا یه زمان بندی برای باز نگه داشتن در کانون تو وبلاگ اعلام بشه...

اگه چیزی از یادم رفته دوستان کمک کنن و حتی در ادامه ی این پست به نام خودشون وارد کنن

شکورم

کلاس شهاب رضویان

شکورم 

امید دسترسی به اینترنت نداشت ازم خواست که اعلام کنم : 

فردا راس ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر کلاس کارگردانی استاد رضویان تو کلاس 303 ساختمان شهدا برگزار خواهد شد 

علاوه بر دوستان و شاگردان این کلاس، بقیه ی بچه های کانون مخصوصا جدیدی ها میتونن شرکت کنن 

هرگونه اطلاعت بیشتر رو از مدیر اجرایی مربوطه(امید صفایی:09391126535) بخواید

کلاس فیلمنامه

دوستان به دلیل مشکلی ناگهانی برای آقای حسین مهکام کلاس این هفته کنسل شد و هفته ی آینده چهارشنبه کلاس رو خواهیم داشت.استاد مهکام کلی معذرت خواهی کردن بابت کنسل شدن..


الهام محمدنژاد

مدیر اجرایی فیلمنامه