اعتراض مجدد

به این افراد اعتراض دارم

امید صفایی

الهه وفایی

الهام محمدنزاد

سعید پشت مشهدی

تهمینه سلیمیان

امیرحسین تقوی

که در جلسه ی یکشنبه ی امور فرهنگی حضور داشتند ولی نشانی از صورتجلسه یا خلاصه ای از این جلسه در وبلاگ یافت نمیشود

این تکلیف - طبق منطق و البت توافق اعضای کانون بر اطلاع رسانی به دیگر اعضا - واجب کفایی محسوب می گردد.

والسلام

شکور مبهم

مختارنامه

   

به بهانه ی تموم شدن این سریال دوس دارم (طبق صحبت های به شدت قدیمی ای که درمورد ماهیت وبلاگ داشتیم) نظرم رو درمورد این سریال بگم

8سال بود منتظر بودم ببینم خالق سریال معرکه  و بی نظیر «امام علی» شاهکار دیگه ای تو سریال سازی ارائه کنه

هم ناراحت بودم که قراره طبق گفته های میرباقری سریالی در حد امام علی خلق بشه و هم خوشحال بودم که سریالی مث اون قراره تکرار بشه حتی میرباقری گفته بود که مختارنامه رو از سریال امام علی بیشتر دوس داره

تا قسمت چهارم همچنان سریال «امام علی» سر بود ولی خوب مختار نامه هم خیلی قابل توجه بود

قسمت چهارم که نبرد مسلم و ماجراهای مربوط بهش بود، اونقد خوب بود،اونقد خوب بود، اونقد خوب بود که من گفتم شاید الان بشه گفت که مختارنامه از سریال امام علی بهتره

طوری فوق العاده بود که کلی اصرار کردم تا امید صفایی بره ببیندش

در توصیف این قسمت از سریال بگم که بچه های خوابگاه که به جرز دیوار هم گیر میدن و سریع میخوان برن پی کارشون، بعد از تمون شدن این قسمت، نه تنها تمام طول تیتراژ پایانی بلکه تا دقایقی بعد از تموم شدن تیتراژ مث مجسمه ساکت و بهت زده نشسته بودن...

متاسفانه بعد از اون قسمت، دیگه مختار نامه نمیدونم چرا، ولی، شروع کرد به پایین اومدن، اونقد که دیگه من از قسمت 15 به بعد دیگه دنبالش نکردم

و الان که تموم شد با خوشحالی و ناراحتی باید بگم که مختارنامه قابل مقایسه با سریال «امام علی» نیست.

ایراد های اساسیش یکیش موسیقیه که واقعا حیف شده، به طوری که تو قسمت آخر با تغییر موزیسین، حتی من دوتیکه از موسیقی های دو فیلم غیرایرانی رو به راحتی شنیدم که یکیش دزدان دریایی کارائیب بود که واقعا باعث خجالته ... واقعا باعث خجالته که تو یه فیلم مذهبی، که قراره در حال حاضر از فاخر ترین کارای تصویری باشه، موسیقی دزدادن دریایی کارائیب رو بشنویم!

ایراد دیگه هم تو فیلمبرداری برای میزانسن های اغراقی بود...

ایراد دیگه تو بعضی از دیالوگ های عجیب و غریب امروزی شده

شفافیت تصویر هم هرچند برای خیلی ها نشون دهنده ی بالا رفتن کیفیت هست، ولی من رو از حال و هوای فیلم خارج میکرد..

ولی از حق نباید گذشت

هم تو موسیقی ابتدایی و انتهایی، آدم احساس خوبی بهش دست میده

هم جلوه های ویژه ی بعضی قسمت ها خیلی خوب بود مث قسمتی که مختار، خودش رو تو جهنم میبینه

وهم کلا مسیری تو صحنه های اکشن باز شده که واقعا باید مختار نامه رو به عنوان سریالی که پای صحنه های طبیعی خشن رو به تلویزیون باز کرد به خاطر بسپریم

همچنین اغلب صحنه های کربلاش هم خیلی سنگین و خوب و جدید بودن طوری که نمیشه با دیدنشون به یاد فیلم روز واقعه افتاد

قسمت پایانی رو مشهدی باید خیلی خوشش بیاد چون به نظر خودم که خیلی خوب و واقعی مختار کشته شد

به هر حال نمیدونم چرا حسی که الان نسبت به تموم شدن مختار دارم طوریه که نمیخوام درمورد مختار صحبت کنم بلکه میخوام بگم:

چه شاهکاری بود سریال «امام علی»

شکور

دومین جلسه ی شیروانی

دومین جلسه ی شیروانی به مدیریت اجرایی تقوی؛ ۵شنبه در دانشکده ی برق برگزار شد 

دوستان! خواهش میکنیم که تاخیر نداشته باشید چون جلسات ۵شنبه خیلی کوتاهه و با تاخیر شما دیگه خیی حیف میشه  

خود استاد؛ یه رب به ۸ آماده ی شروع مباحث بود 

جلسه ی بعدی دوشنبه برگزار میشه 

شکور

جلسه ی احتمالی با دکتر

من و تقوی و صفایی و پشت مشهدی و خانم سلیمیان بعد از کلاس روز ۵شنبه ی شیروانی با هم صحبت کردیم و قرار گذاشتیم که در راستای ارائه ی طرح تخمینی برنامه ی های آینده ی کانون یکشنبه با دکتر کاظمی جلسه ای داشته باشیم که بچه ها تو وبلاگ خبرش رو بدن؛ ولی هنوز ندادن... نمیدونم آیا کنسل شده یا اینکه یادشون رفته 

یکی کمک کنه 

امیدصفایی و امیرحسین تقوی و سعید پشت مشهدی که بیشتر در جریان بودید! بگید یه چیزی 

شکور

ادامه ی صداگذاری ضامن دار

یه میکروفون سه چهار سال پیش برای کانون خریده بودیم، امیدوارم باشه 

و امیدوارم هنوز سالم باشه 

برای صداگذاری ضامن دار مورد استفاده قرارش میدهم 

شکور

اعتراض

ما قرار گذاشتیم که گزارش همه ی فعالیت هامون رو بنویسیم

مدیر اجرایی کلاس شیروانی کیست؟

من بهش اعتراض دارم... نه قبلش و نه بعدا تو وبلاگ چیزی نوشته نشده

یکی از اعضای پیگیر

شکور

ضامن دار7

قسمت اول تدوین اولیه ی ضامن دار به مرحله صداگذاری رسیده  

فیلم میتونه حتی به 30 دقیقه هم برسه  

برای دو جشنواره ی مختلف، فیلم باید با مدت زیر 15 و زیر 20 دقیقه تدوین بشه  

پس از اتمام تدوین اولیه، این دو نسخه به سید وحید نمازی تحویل داده میشه تا براش موسیقی ساخته بشه تا ما علاوه بر این دو ورژن با موسیقی انتخابی، دو نسخه ی دیگه با موسیقی ارژینال هم داشته باشیم.  

شکور

دکترین: مشروعیت اطلاع رسانی

اگه بخوایم یه گروه باشیم نه یه فرد که یه عده دورش جمع شدن، باید امکان اطلاع بقیه از امور کانون رو به وجود بیاریم. روزی خانوم وفایی وبلاگ رو پیشنهاد کرد که یکی از کسایی که پیش بینی میکرد وبلاگ متروک خواهد شد من بودم... ولی بعدش خیلی وبلاگ خلاف پیش بینی ام گل کرد حالا میبینم که بازم داره متروک میشه به هر حال مشروعیت اطلاع رسانی از طریق وبلاگ رو خودمون دادیم پس همچنان تا وقتی که این مشروعیت رو خودم زائل کنیم، مشروع خواهد ماند... اطلاع رسانی تو وبلاگ کاملا مشروعه دوستان حیف نکنید وبلاگ رو شکور (مسئول تایید نظرات در وبلاگ)

جلسه ی دیروز با دکتر کاظمی

سلام

دیروز جلسه ای با دکتر کاظمی در دانشکده ی برق با حضور دوستانی مثل صفایی، تقوی، محمدنزاد، وفایی و مشهدی در راستای پروژه ای  که با مدیریت اجرایی تقوی بوده، انجام شده که بنده از ریز جریان به صورت شفاف مطلع نیستم ولی مث اینکه ما باید در همین ایام یه برنامه ای از کارهایی که قصد انجامشون رو در ترم آینده داریم به امور فرهنگی برای مسائل مربوط به بودجه تحویل بدهیم

البته دادن این برنامه قبلا مطرح بود ولی متاسفانه به خاطر جلسات فشرده ای که داشتیم و مشکلات کلاس های اخیر و امتحانای آخر ترم و دپرسینگ و این چیزا متاسفانه محقق نشد که بشه

هرچند با توجه به اینکه مث اینکه یه سری از معیارها که باید رعایت بشه، تغییر کرده، به نظر میرسه که خیلی خوب شد که از قبل تصمیم گیری نشد درمورد این برنامه ریزی وگرنه فکر کنم یه زحمت زیادی برای یه کاری که به جایی نمیرسید، انجام میشد.

در این رابطه من چند توضیح و پیشنهاد دارم...توضیحاتم رو میتونید در راستای دکترین های قبلی بدونید

1-      در تابستون حق تصمیم گیری برای جزئیات آینده ی کاری کانون وجود ندارد به طور مثال به عنوان نهاد تصمیم گیری کانون نمیتوانیم تصمیم بگیریم که فلان روز فلان فیلم رو نمایش میدهیم

چون کانون سال آینده ، کانونی خواهد بود که تصمیم گیرندگانش ممکنه که یا الان در شهرستان باشن یا حتی عضو کانون نباشن یا  کلا دانشجوی دانشگاه نباشن و سال بعد بیان تو دانشگاه

2-      در تابستون، گروهی که میخواد کاری برای  کانون در آینده انجام بده میتونه در راستای همان شیوه ی سابق یعنی «پیشنهاد و پذیرفتن تمام مسئولیت ها توسط یک گروه خاص» عمل کنه که کانون حق مخالفت ندارد مگر در صورت تعارض با برنامه های دیگرش یا سخیف بودن از نظر هنری

3-      هیچ جلسه ی عمومی برای بحث های کلی کانون فیلم بدون هماهنگی قبلی با همه ی بجه های نهاد تصمیم گیری کانون نمیتونه با مسئولین دانشگاه مثلا امور فرهنگی انجام بشه ... تنها جلسات خاص مصادیق خاص که برای آن مصداق خاص باید تشکیل بشه به تصمیم مدیر اجرایی مربوطه امکان انعقاد بدون هماهنگی قبلی با اعضا رو داره

سوال اینجاست که با این توضیحات چجوری پس به خواسته ی دکتر کاظمی برای اینکه برنامه ی آینده ی کانون رو بدیم باید عمل کرد؟

به نظر من پاسخ اینه:

تو جلسه ی خیلی قبلی که با دکتر داشتیم و فکر میکنم که شرحش تو وبلاگ هست و من الان وقت پیدا کردنش رو ندارم، دکتر گفت که این برنامه که ما خواهیم داد بسیار تخمینیه و حتی توقع اجرای 50% هم نیست... به هر حال میبینید که ، ما دانشجوییم و هزار تا مشکل میتونه برامون پیش بیاد... کارمند نیستم که نسبت به دانشگاه تعهد انجام وظیفه داشته باشیم که اگه انجام ندیم اخراج بشیم یا حقوق نداشته باشیم که... برای همین ممکنه یهو یکی ازبچه هایی که تو یه طرح نقش محوری داشته براش مشکلی پیش بیاد و مثلا مجبور بشه کلا از کانون بره... یا مثلا کامپیوتر دجار مشکل بشه و به این علت فیلمی ساخته نشه یا امور فرهنگی به یکی از قول هاش عمل نکنه و یه پروژه به عقب بیفته(مث رم ها که یه ماه دیرتر از وقتی که باید میرسید و تدوین ضامن دار به خاطر تلاقی با امتحانای آخر ترم و تابستون و مشکلات حضور شهرستونی ها تو دانشگاه، چند ماه عقب افتاد...)

با احتساب مشکلات مالی و این مسائل هم فکر میکنم این توقع تا 20% هم منطقا پایین میاد

همچنین میشه برنامه ریزی کانون رو به عنوان یه پیش نویس به مدیران محترم تقدیم کرد و متذکر شد که این پیش نویس باید به تصویب اعضای تصمیم گیرنده ی کانون که تو مهر معلوم میشن برسه.

حالا پیشنهادم برای تحقق این طرح بالا اینه:

ما تو وبلاگ (که همین الان هم داره با این پست رخ میده) اعلام کنیم که هر کدوم از دوستان که دوست دارن پیشنهاد بدن برای آینده ی جزئی کانون تو ترم بعد و خودشون فکر میکنن که میتونن کمکی کنن (یا اگه نمیتونن هم اعلام کنن) نظراتشون رو تو ایمیل به افرادی که قراره تو اون جلسه حاظر بشن بفرستن و اون افراد هم به بقیه بفرستن و هرکس که میخواد درگیر این جریان بشه تا یه هفته ی دیگه این نامه نگاری رو ادامه بده تا هفته ی دیگه بچه هایی که میخوان برن پیش دکتر یه جمع بندی بکنن ایمیل ها رو و نظرات رو با توجه به اینکه این باید به تصویب نهاد تصمیم گیری مشروع کانون برسه به دکتر تقدیم کنن مگر اینکه به عنوان یه پیشنهاد شخصی یا گروه خاص تو کانون میخوان مطرح کنن که با توجه به شرایط خاص این رویه، احتمال وقوعش خیلی بیشتر میشه

از دوستانی که تو جلسه ی دیروز بودن خواهش میکنم که یه شرحی از جلسه تاجایی که ظرفیت وبلاگ اجازه میده، تو وبلاگ بنویسن.

تذکر: نهاد تصمیم گیری کانون در ایام تعطیلات، همان نهاد تصمیم گیری آخرین روز کاری غیر تعطیلات کانون است+ افرادی که به واسطه ی فعالیتهاشون تو تعطیلات به این جمع می پیوندند.

شکور

فراستی از یک فیلم خوشش آمد

الان برنامه ی هفت تموم شد 

فراستی از «ورود آقایون ممنوع» خوشش اومد!!!!  

به این مناسبت فردا و پس فردا به عنوان جشن های ملی نامگذاری و تعطیل اعلام شد.

خیلی خندان بود 

و تازه کلی هم از فیلم تعریف کرد 

البته برای اینکه فراستی بمونه؛ یه سری انتقاد هم کرد 

شکور

فربد - معرفی - قهوه و مزه اش - تلخیِ بی پایان و این حرفا

سلام. 

اسمِ من فربد هست. متولد 2ی دِی 1367 خورشیدی (؟) هستم، که یعنی در لحظه ای که دارم این ها رو طلاکوب می کنم، 22 سال و نیم امه. قَدَم 178 سانتی میتِر یا چیزی تو این رِینجه؛ آخرین باری هم که خودم رو وزن کردم، 70 کیلو بودم. 

موهام وِز-فِره، پوستم به نظرِ خودم نیمه روشن از جِنسِ ایرانی یه، و متاسفانه مدتی یه که به یک شکمِ دوست نداشتنی مبتلا هستم. 

اوه راستی موجودی هستم کاملن عینکی! 

عرض کنم که، در موردِ ظواهر حرف زدن، اصلن کارِ سختی نیست. بذارین معرفیِ ما بعد الظاهر رو بذارم واسه وقتی که تقاضاش بود؛ عرضه ی این یکی - به صورتِ بی خودی - انرژی می گیره؛ نمی صرفه. 

خونسرد باشین...الآن ربطش می دم به کانونِ فیلم. 

فرض کنین که کلی ما بعد الظاهرِ خودم رو هم، به صورتِ روانی - باوری - فلسفی - ارزشی - آرمانی - گرایشی معرفی کردم، و رسیدم به این نقطه که موضعِ خودم رو در موردِ کانونِ فیلم بگم. فرض کنین؛ رایگان. 

و ادعا هم کردم که، خیلی زندگی ای دارم که "سعی" دارم "پُر" باشه؛ و اخیرن، شاید خیلی اخیرن، جهت گیری هام در انتخابِ "تَسک" ها، اقتصادی، آینده نگرانه، و بزرگ سالانه تر شده. (اوهو) 

و متاسفانه، "کاملن" متاسفانه، مجبورم زمان و انرژی و وجودم رو بینِ برنامه ها، تقسیم کنم؛ که چون این سه تا محدودن، ناگزیر، ناگزیر، ناگزیر، مجبور به "انتخاب" می شم. 

و این جاش مثلِ قهوه تلخ می شه...: باید از چیزهایی که دوست دارم بگذرم؛ دقت دارین؟ چیزهایی که "دوست دارم"، و برام ارزشمندن... 

این می شه که دیگه تصمیم می گیرم انقدر تلاش نکنم که خودم رو به کلاسِ فیلم نامه نویسی برسونم، چون دلیلش ساده است: نمی رسم. انقدر از این "نمی رسم" ها تو زندگیِ فربد هست که بشه داستانِ بلندی درباره ی خواستن هاش و نرسیدن هاش نوشت، که شاید پرفروش هم دربیاد...بذارین اسم نبرم که دردترم نگیره... 

خلاصه می خواستم بگم، اعلام کنم، که فعالیت های فربد* در کانونِ فیلم، قراره کمتر بشه...قراره "سعی" کنه در جلسه های پاییزی شرکت کنه، که احتمالِ زیاد چند-تا-در-میون می شه؛ قراره بازم اگه تونست نظر بده تو جمع های دایره ایِ کانون، قراره همچنان اعضاش رو دوست داشته باشه و تماشاشون کنه و به عنوان آدم هایی نه خیلی دور از آدم، تحسین شون کنه...قراره - متاسفانه - سعی کنه که بشه، ولو نه خیلی زود به زود، بلاگ رو چک کنه...قراره شاید، شاید، شاید، آرزوی اکران کردنِ خصوصیِ فیلم رو در کانون، ظرفِ این دو سال، با خودش و تمنایِ ارضاء نشده اش به گور نبره... 

و مسلمن، قراره با کسایی که اون ها هم متقابلن دوست دارن فربد تو دنیاشون باقی بمونه، ارتباطش رو حفظ کنه. و این یکی از همه چیز برایِ من ارزشمند تره. 

خلاصه. می خواستم بدونین موضعِ فربد رو. و اینکه دقیقن کدوم فربد رو.

هر چند (خیلی) بعید می دونم که کسی حوصله کنه و این پست رو کامل بخونه. ولی خب، بچه ی فربد وقتی فربد عمرش رو داد به زمین، احتمالن می گه که: 

"پدرم همیشه می گفت: پسرم، خودت رو تا جایی که می تونی عرضه کن؛ چون اگه نکنی، با اضافه ای که برات می مونه، هیچ کاری نمی تونی بکنی." 

. 

. 

. 

پ.ن (*): حدس می زنم وجودِ کسایی تو کانون رو، که وقتی من از "فعالیت های فربد در کانون" حرف می زنم، بگن "کدوم فعالیت بابا؟!". واقعیت اینه که اونچنان هم بی انصاف نیستن: فعالیتِ من در کانون، در مقایسه با، امیدِ آینده دار، امیرحسینِ تحسین بر انگیز، شکوریِ سلامِ خدایان بر او باد، خانومِ محمدنژادِ خیلی عزیز، خانومِ بشیری، خانومِ وفاییِ به شدت قابلِ احترام، آقای پشت مشهدیِ مرموز و دوست داشتنی، آقای محیطِ پی گیر، آقای زین العابدینی مستقِم الروح، خانومِ قهاریِ نمادِ انرژی، خانومِ نعیمی و صادقانه همه ی اعضا، انصافن، و واقعن، ناچیز بوده. اون چه که مهمه، اینه که من به این موضوع واقفم، و به کسایی هم که این تفاوتِ اندازه ای رو باهاشون دارم، علاقه مند. لبخند. 

کلاس بعدی فیلمنامه

مث اینکه سه شنبه کلاس فیلمنامه برگزار میشه 

البت یکشنبه ها بود که برای عقب نیفتادن بچه ها تصمیم گرفتن که برای تعطیلی ای که به یکشنبه ی این هفته خورد جلسه این هفته رو سه شنبه برگزار کنن... 

از جزئیات بیشتر بی اطلاعم 

شکور

ضامن دار - تدوین

تدوین ضامن دار در حال اجراست 

مرحله اول ایشالا تا ۴ روز دیگه تموم میشه 

بعدش یه روز فیلمبرداری پلان فینی زاده - سکانس مادر رسول و پلان دوستان رو داریم 

بلافاصله مرحله ی دوم تدوین شروع میشه 

و در انتهای تدوین صدا گذاری انجام میدیم 

احتمالا یه دوبله ی کوتاه و مختصر هم خواهیم داشت 

شکور

وال ای با موسقی ایرانی!

امروز برای بار دهم وال ای رو دیدم 

البت تو تلویزیون 

یکم داستان تغییر کرده بود 

اگه گفتید چرا؟  

اگه بتونیم از موسیقی ایرانی ای که به جای صدای موسیقی ای که وال.ای همش گوش میکرد بگذریم  

همچنین تغییر تصاویر فیلمی که تو آلونکش همیشه میدید و جلوش ورجه وورجه میکرد به تصاویر بازی یه خواهر و برادر کوچیک هم کنار بذاریم 

از صدای مردونه ای که روی ای.وا گذاشته بودن نمیشه گذشت!!! 

قضیه این بود که وال ای دنبال یه دوست بود تا مث فیلمی که توی آلونکش میدید دستش رو بگیره و از دوست بودن باهاش لذت ببره! 

بسیار زیبا و تاثیرگذار!!!!!!!!!! 

از حق نگذریم از نظر فنی به شدت متحیر شدم 

تغییر تصاویر شگفت انگیز بود 

به طوری که کاملا در تردید هستم که تغییراتی که با نسخه ی اصلیش داره توسط تلویزیون انجام شده باشه. به حدی که به این شک افتادم نکنه از ابتدا این انیمیشن(مثل گلادیاتور) به دو صورت ساخته شده باشه 

 به علی محیط پیشنهاد میکنم نسخه ی تلویزیونی رو با نسخه ی اصلی مقایسه بکنه 

شکورم.

جلسه ای با دکتر کاظمی

شکوری 

محمد نزاد 

صفایی 

تقوی 

مشهدی 

زین العابدینی 

بعد از کلاس فیلمنامه نویسی رفتیم دفتر دکتر در دانشکده برق و درمورد موضوعاتی مث حمایت مالی و کلاس تدوین مهاجر مختصرا صحبت کردیم 

بعدم برای اطمینان از برگزاری جلسه ی بعدی کلاس فیلمنامه نویسی رفتیم پیش خانوم برزگر که قرار شد کلاس برگزار بشه

شکورم

خبر فوری...

کلاس فیلم نامه نویسی حسین مهکام هفته ی آینده سه شنبه 28 تیر ماه برگزار میشه

و هفته ی بعد هم به روال سابق برمیگرده یعنی 1شنبه ها...

الهام محمدنژاد

پخش فیلم

فردا و پس فردا یعنی دوشنبه 20 ام و سه شنبه 21 ام فیلم های آقای شیروانی را تو کلاس 102 دانشکده مدیریت در ساعت 9-12 پخش می کنیم. اگر کسی مایله بیاد. ورود برای عموم فیلان(آزاد است)
رسانه شمایید.

امیرحسین

تاریکی درخشان

با کمک علی محیط حدود ۳۰ درصد فیلم تاریکی درخشان رو تدوین و صدا گذاری و جلو های ویژه اش رو تموم کردیم و الان هم تو طول هفته داریم روش کار می می کنیم  و برای شنبه و یکشنبه به سیستم کانون برای اتمام تدوین نیاز داریم پس خواهشا بچه ها این دو روز رو سیستم رو در اختیار ما بذارن در ضمن راش های فیلم رو هم خواهشا نبینید . 

سعید پشت مشهدی

با دقت بخونید

با مسئول امور فرهنگی و کانون فیلم علوم پزشکی شهید بهشتی صحبت کردم فهمیدم که این بنده خداها خیلی مشتاق برگزاری انواع کلاس های سینمایی هستند ولی هیچ استقبالی از طرف بچه های علوم پزشکی ازشون نشده همین الان که دارم مینویسم کلاس فیلمنامه رو با علیرضا بذرافشان اینا اکی کردن ولی چون به غیر از دو سه نفر کسی دیگه ای ثبت نام نکرده کلاس رو برگزار نکردن از طرفی خود مسئول کانون فیلم اینجا یه تدوین گر حرفه ایه که آخرین کارشم همین سریال نابرده رنجه که هر شب از تلویزیون پخش میشه و دلش میخواد که یه کلاس تدوین تو همین تابستون بذاره قرار شد اگه بچه ها یعنی شماها میخواید من یه لیست ۲۰ نفری از بچه هایی که میخوان بیان بهش بدم تا کلاس شروع بشه هزینه اش هم خیلی کم زیر ۱۵ هزار تومن میشه من که به شخصه تاییدش می کنم و به نظرم تو کارش وارده می تونین سریالش رو که هر شب میده ببینین اونایی که کلاس رو میخوان نظر بدن . 

از طرفی اگر کلاس دیگه ای هم با استاد دیگه ای مد نظرتونه و حدود ده بیست نفر هم برایه اومدن میشین بگین چون این بنده خداها هیچ مشکلی با هیچ کلاس و استادی ندارن و کلا گیر نمیدن و فقط متقاضی برای کلاس ها ندارن. 

قابل توجه بچه های فیلم ساز هم اینکه من صحبت کردم و با پخش فیلم های کوتاه ساخته بچه ها تو یکی از تالار های بزرگ و مجهز دانشکده پزشکی موافقت کردن فقط قبلش میخوان فیلم ها رو ببینن تا از نظر سینمایی کیفیتش خوب باشه حتی میتونیم یه منتقد هم برای نقد فیلم هامون بیاریم اونم با هزینه ی اونها اونایی که میخوان نسخه دی وی دی فیلماشون رو بدن من. 

سعید پشت مشهدی

از بس خبری نیست

از بس خبری نیست نمیدونم چی باس بنویسم

ولی به نظرم همین «خبری نبودن» یه خبر مهم ولی خطرناکه

مخصوصا عدم حضور بچه ها تو وبلاگ

به شخصه نسبت به کم لطفی بعضی از بچه ها که از کانون خبر نمیگیرن اعتراض کنم

همچنین نسبت به بچه هایی که خودشون گفتن که قراره بیان کانون و دیگه نرن

همین جا نگرانی خودم رو نسبت به وضعیت کانون در سال آینده اعلام میکنم

از طرفی به نظر من رکود وبلاگ خیلی میتونه خطرناک باشه

شکورمضطرب

MEMENTO

بعد عمری بالاخره دیدم این فیلم معرکه رو

خدارو شکر که دوبله شده اش رو دیدم وگرنه معلوم نبود چند ساعت طول میکشه بفهمم چی به چیه

عجب چیزی بود

تازه فهمیدم که فیلمنامه ی شاتر آیلند خیلی هم اورژینال نبوده

شکور

....

دوستان به مدیریت وبلاگ بخش نظرات مراجعه کنید...

با تشکرهمین الآن......

دکترین ۶ : تصمیم گیری های شکلی و ماهوی

امروز سوالی مطرح شد که من رو به یاد صحبت قدیمی ام با امید صفایی، امیرحسین تقوی، الهام محمد نژاد و نسیم نعیمی انداخت

آیا تمام تصمیم گیری ها باید به تصویب نهاد تصمیم گیری برسد؟

من چند روز پیش داشتم درمورد دکترین ها برای امید می گفتم که بحث و گفتمان درمورد دکترین ها باعث میشه که ما بفهمیم کدوم ایده مون درسته و کدوم ایدمون غلط یا اینکه ایده هامون تعدیل بشن به طور مثال در بحث دکترین «دموکراسی بهتر است یا نتیجه گیری» با صحبت های دوستان در قسمت نظرات من به این نتیجه گیری رسیدم که باید در میزان انعطاف پذیری نهاد تصمیم گیری یه تجدید نظر بشه تا کانون بتونه تا اندازه ای هم به نتیجه ی فعالیت هاش امیدوار باشه.

در این راستا من درمورد تصمیم گیر ها هم به نظر جدیدی رسیدم

به نظر من تصمیم گیری های کانون دو نوع خواهند بود

تصمیم گیری های ماهوی و تصمیم گیری های شکلی

تصمیم گیری های ماهوی باید به تصویب نهاد تصمیم گیری برسه ولی تصمیم گیری های شکلی نیازی به تصویب نهاد تصمیم گیری ندارن، هرچند که نهاد تصمیم گیری چنانچه بخواد، میتونه با اکثریت آرا درمورد اونها هم نظر بده.

اختیار تصمیم گیری های شکلی در دست مدیر اجرایی همون پروژه ی خاصه که دیگه نیازی نداره برای هر کاری که میخواد انجام بده، اول بیاد جلسه ی نهاد تصمیم گیری رو برگزار کنه و از اونا نظر بخواد.

دقت کنید، دارم درمورد تصمیم گیری های شکلی حرف میزنم.

ممکنه در یک پروژه ی خاص، تصمیمات ماهوی ای موجود باشه که از اختیار مدیر اجرایی خارجه و براشون باید با رای گیری از اعضای نهاد تصمیم گیری، مشروعیت حرکتش رو به وجود بیاره (مثل اینکه بعد از اکران، جلسه ی نقد داشته باشیم یا نه)

به طور مثال در یک پروژه مث اکران آفریقا، برای انتخاب نوع هدایایی که میخوایم به مهمونا بدیم، نیازی به تصمیم گیری توسط نهاد تصمیم گیری نیست بلکه مدیر اجرایی میاد با بچه هایی که دم دستشن و فکر میکنه که صلاحیت مشورت دارن، مشورت میکنه و تصمیم آخر رو میگیره.

البت این موضوع نباس باعث سواستفاده ی مدیر اجرایی بشه و چنانچه همچین شائبه ای به وجود بیاد، هر کس میتونه از نهاد تصمیم گیری، دخالت در اون مورد رو بخواد و کلا هر کس حق اعتراض به مدیر اجرایی ای که داره از این اختیار سواستفاده میکنه رو داره.

ولی مثلا وقتی در یک پروژه ی اکران فیلم مثلا نخوایم نقد فیلم رو در ادامه داشته باشیم، این دیگه دست مدیر اجرایی نیست و نهاد تصمیم گیریه که باید درموردش صحبت کنه.

در این راستا باید موضوعات ماهوی با موضوعات شکلی از هم تفکیک بشن که هنوز به تعریف دقیقی براشون نرسیدم.

این نظر در راستای اینه که کانون علاوه بر دموکراتیک بودنش، کمی هم به نتیجه ی فعالیت هاش راحت تر برسه و مسائل بی اهمیتی مث نوع هدایا، انتخاب مجری، زمان روشن شدن چراغای تالار، پخش فیلم به صورت دی وی دی یا با لب تاب و این جور چیزا که واقعا مربوط به ماهیت کار نمیشه، مدیر اجرایی رو به دردسر گرفتن مشروعیت نندازن.

البت بازم تکرار میکنم که نهاد تصمیم گیری حق دخالت در هرگونه تصمیمی حتی اینکه کدوم صندلی باید کجا گذاشته بشه داره، ولی دیگه نیازی نیست برای این جور مسائل، قبل از انجامش، رای گیری کرد، همین.

شکور حراف

مستانه مهاجر

امروز بنده به اتفاق امید صفایی، امیرحسی تقوی و خانم محمد نزاد رفتیم ونک دفتر خانم مهاجر

متاسفانه ایشون برای کلاس های تابستون نمیتونن ایران باشن ولی قول نیمه ی دوم شهریور رو دادن

ما چهار نفر که با توضیحات ایشون (که کاملا منطبق بر ایده آل های ما برای برگزاری کلاس تدوین بود) به وجد اومدیم و به شدت امیدواریم که کلاس تدوین با استادی ایشون در مهرماه اجرا بشه

توجه داشته باشید که برنامه ی فنی ای که برای کلاس تدوین تدریس خواهد شد، avid خواهد بود

با تشکر

شکور

اولین جلسه ی کلاس فیلمنامه نویسی

اولین جلسه با مدیریت اجرایی خانم محمد نزاد در کلاس 005 دانشکده ی برق انجام شد

همه چی آرومه

من چقد خوشبختم

 وامیدوارم که این کلاس هر روز پربارتر بشه

شکور