با توجه به موضوع نو ظهور پیش آمده در مورد وضعیت عضو پنجم شورای مرکزی کانون، پیشنهاداتی به شرح زیر می توان مطرح کرد:
1. برگزاری انتخابات مجدد مجمع عمومی برای انتخاب عضو پنجم.
2. توافق و تصمیم گیری چهار عضو قطعی شورا در جهت انتخاب یکی از سه نفر
3. توافق دو تن از سه تن برای کناره گیری و ورود شخص سوم به شورا
4. تشکیل شورای مرکزی هفت نفره
5. ابقای سه شخص مذکور در شورا و سیستم تصمیم گیری شورایی حاکم بر تصمیمات همان سه تن
- در خصوص مورد اول؛ پیرو اختلافات پیش آمده پیرامون موضوع " عضویت در نهاد تصمیم گیری" و با توجه به اختلافات بسیار جدی پیشین که در مورد انتخابات مطرح شد و همچنین به دلیل عدم تصمیم گیری قاطع در مورد تعیین تعریف "عضو" و عدم رفع خلا اساس نامه در این بخش، به نظر می رسد که انتخابات مجدد برای تعیین عضو پنجم، دوباره با مشکلات عدیده مواجه خواهد شد و بدون شک این موضوع منجر به اطاله ی وضعیت نا به سامان موجود است و لذا همچنان شاهد کانونی بدون دبیر خواهیم بود. پس با توجه به وضعیت فعلی اساس نامه، این گزینه نمی تواند در تسریع روند حل مشکلات موثر واقع گردد.
- در خصوص مورد دوم؛ به نظر می رسد که هیچ منعی ( چه از منظر اساس نامه و چه از منظر عرف کانونی) برای انجام چنین اقدامی وجود ندارد.
- در خصوص مورد سوم؛ در صورت تمایل اعضا برای کناره گیری، این راهکار هم می توانست موثر واقع شود ولی همان طور که در جلسه ی روز یکشنبه مورخ 16 آبان (که ناقص بودن این صورت جلسه بسیار قابل توجه است) مطرح شد، توافقی برای کناره گیری حاصل نشد و در نتیجه این پیشنهاد هم به این ترتیب رد می شود. البته واضح است که هنوز هم راه برای توافق وجود دارد.
- در خصوص مورد چهارم؛ این حالت، می تواند در نتیجه ی تغییر اساس نامه شکل بگیرد. بدین صورت که تعداد اعضای شورای مرکزی را به طور لایتغیر پنج عضو در نظر نگیرد و در این حالات استثنایی، امکان این را بدهد که همه ی اعضایی که دارای آراء مساوی هستند و در جایگاه پنجم قرار می گیرند، بتوانند به شورا راه یابند. (البته این تغییر در اساس نامه دارای جنبه های متعددی است که باید در جای خود مورد توجه قرار گیرند.) این راهکار هم البته مستلزم همفکری های بیش تر، رای گیری های متعدد و به تبع آن زمان بیش تر است که به نظر می آید در شرایط کنونی، انتخاب سریع ترین روش ممکن در اولویت باشد.
- در خصوص مورد پنجم؛ این پیشنهاد می تواند بدین صورت مطرح شود که هر سه عضو در قالب یک عضو تصمیم گیری کنند. یعنی هر سه عضو جمعا یک حق رای داشته باشند. رای نهایی آن ها به این صورت تعیین شود که هر سه عضو نظر خود را بیان کنند و تصمیم نهایی با آراء 3-0 یا 2-1 مشخص می شود. این پیشنهاد هم به نوبه خود می تواند برای جلوگیری از اختلافات راهگشا باشد.
در آخر، از همه ی اعضا درخواست میکنیم که تا قبل از برگزاری جلسه ی آتی در ارائه ی راهکار های جدیدی که به حل معضل فعلی کانون بیانجامد و موجب تسریع روند شود، یاری رسانند. در غیر این صورت برای رفع هرچه سریع تر مشکلات، ناچار به انتخاب یکی از پیشنهادات فوق هستیم.
البته لازم به ذکر است که هر یک از راهکار های مورد توافق اعضا برای تعیین عضو پنجم، فقط در مورد وضعیت فعلی اجرا می شود و هیچ الزامی برای تکرار همین روند(در صورت پیش آمدن وضعیت های مشابه) در انتخابات آتی وجود ندارد. لذا با توجه به خلا قانونی، باید به دنبال اصلاح اساس نامه و رفع شکاف های موجود در آن باشیم.
حاضرین : بختیاری- نیک نژاد - ارشادی -ضیغمی - حق روستا - امیر حیدری - شهرکی - قربانی- نجاتی - قادری - ملک محمدی - عبقریان - ارامش -خانی - سرکشیک - جزایری - امامی
ضمن عرض سلام و صبح بخیر خدمت اعضای محترم نهاد تصمیم گیری،اعلام پروژه های پردیس عباسپور به چه شکل است؟بحث نظارت و اصلاح فیلم های اکرانی،مخالفت یا عدم آن با پروژه های شخصی آن ناحیه و مسائلی از این قبیل چگونه است؟
در کل سوالم این است،آیا اختیارات ایشان تفویض گردیده یا خیر،و اگر خیر،فیلم "اتاق" چگونه دارد اکران میشود.
پیرو جلسه امروز کانون و اعلام قبولی نهایی نتایج انتخابات شورای مرکزی، در آن انتخابات سه نفر یعنی خانم آرامش و آقایان عبقریان و خانی رای برابری کسب کرده بودند و هر سه مشترکا پنجم شده بودند.
اساسنامه درباره ی این مسئله جوابی نداده است. لطفا نظرات و راه های پیشنهادی خود را درباره ی اینکه نفر پنجم شورای مرکزی در صورت برابری آرا چگونه انتخاب می شود بیان کنید.
- چه بهتر که راه حلی پیشنهاد شود که در آینده و در صورت برابر شدن آرا در سال های آینده هم بتوان همان راه را در پیش گرفت. و حتی می توان در اساسنامه هم این موارد را تجدید نظر کرد.
مهلت: چهارشنبه ساعت 23
پس از این تاریخ، اگر نیازی به رای گیری برای انتخاب راه حل نهایی بود،از بین پیشنهاد ها رای گیری می شود تا تکلیف شورا و دبیر هرچه زودتر مشخص شود.
تمام تلاشم رو میکنم که بعد از اربعین بتونم اکران رو بزارم .
اگر کسی مخالفتی داره بفرماید
در ادامه ی بررسی آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
Spring Fever مجموعه ای از تفاله های تهوع آور ذهن مریض و مشکل دار Lou Ye است که در بدترین کیفیت ممکن فنی، به صورت مخاطب قی میشود.
+ Lou Ye به دلیل تولید مزخرفات مشابهی در کشور متبوعش توسط نهاد SARFT چندین سال ممنوع الکار شده است.
بر أساس نظر نهاد تصمیم گیری نتیجه ی این رای گیری به کشف حقیقت صحت انتخابات منجر شد.
اگر در ازمونی فردی تقلب کند در حد نگاه به یک برگه و مراافب برگه او بگیرد و برگه سفید باشد با این وجود فرد به کمیته انضباطی رفته و نه تنها توبیخ و صفر درج شده بلکه تمام امتحانات دیگر نیز محروم میشود اگر ندیدید به لطف سلسه مراتب بروکراسی است نه چیز دیگر !
حال
اگر انتخابات از نظر مراقبش و تنها خود او نه تفویض امر خود به عقل دیگران صحیح است خدا نیز نمیتواند ان را باطل اعلام کند و
اگر حتی اندک شبهه ای هست نقیض گزاره بالا
پس
شورای نگهبان وجدان خود را قاضی و حرف اخر خود را بزند
حرف من مال خودمه دلیل هم نداره نظر بقیه این باشه و من بهش احترام میزام همونطور که در صورت جلسه نوشتم
به جان زنده دلان ملک که کانون فیلم
نیرزد به ان که دلی ز خود بیازاری
در پی مسائل پیش آمده در خصوص انتخابات اخیر کانون، به نظر چند نکته قابل توجه است.
همان طور که روشن است، در صورت وجود اختلاف در تفاسیر ارائه شده توسط مسئول اساس نامه و اعضا، تصمیم گیری در مورد تفسیر، به نهاد تصمیم گیری واگذار می شود که این بار در مورد تفسیر اساس نامه در بخش مربوط به معیار عضویت در مجمع عمومی ( همان طور که در این پست بدان اشاره شد) اختلافات به نهاد تصمیم گیری واگذار شد و نهاد تصمیم گیری در پی حل اختلاف و برای تعیین صحت انتخابات، تصمیم به اجرای رای گیری گرفت (با شرایط مذکور در صورت جلسه) تا مشخص شود که اساسا انتخاباتی صورت گرفته است یا خیر ( پست). این رای گیری در واقع می تواند برای ما روشن کند که اکثریت نهاد تصمیم گیری با کدام یک از تفاسیر ارائه شده در این پست موافق هستند که در نتیجه ی آن، با توجه به تفسیر مورد قبول، سرنوشت انتخابات مشخص خواهد شد.
« یک محکوم به مرگ گریخته است (باد هرجا بخواهد می وزد) » در 1956 ساخته شد و نخل طلای کان را برای برسون به ارمغان آورد . فونتن یک عنصر نهضت مقاومت فرانسه است که اسیر شده و به زندان آلمانها اعزام می شود . او قصد دارد بهر قیمتی شده از زندان بگریزد . پس از مدتها تدارک و درست در زمان آمادگی او برای رهایی ، برای محاکمه به دادگاه نظامی برده می شود ... فونتن به جرم خرابکاری محکوم به مرگ می شود ... فردا صبح او تیرباران خواهد شد ... شاید به جرات بتوان این فیلم را بهترین اثر برسون دانست . او در این فیلم ایمان فونتن به رهایی ، تفکرات ، و پیروزی اراده ء او را به وضوح به تصویر کشیده است . فیلم بر اساس داستان واقعی اسارت و فرار گروهبان آندره دویگنی فرانسوی ساخته شده که درست چند ساعت پیش از اعدام از زندان آلمانها گریخت .
حد نصاب رای در این رای گیری ٦ رای بوده است و با بررسی های انجام شده این رای گیری در مورد ملاک حق رای دار بودن برای رای گیری ابطال انتخابات به حد نصاب رسیده و مشروع است.
سلام به همه بچه های کانون
خب در جریان انتخابات و مسائلش هستید. من نظرم رو زیر پست نوید نوشتم مبنی بر درست نبودن انتخابات. خیلی دوست داشتم انتخابات رو میشد صحیح اعلام کرد تا فرصت سوزی نشه و تکلیف دبیر زودتر مشخص بشه. ولی فکر میکنم این کار یک رویه غلط در کانون یه وجود می آره. برای اینکه هم، زمان رو از دست ندیم و هم رویه اشتباهی باقی نمونه به نظرم رسید بهترین کار اینه که انتخابات رو باطل اعلام کنیم اما برای اینکه وقت رو از دست ندیم در انتخابات جدید خانم ها حصاری و آرامش و حیدری و سرکشیک همراه با آقای خانی شرکت کنند و من و آقای بختباری و عبقریان و طغیانی و خانم نجاتی کاندید نشویم تا بدون انجام انتخابات و فوت زمان لیست اول شورای مرکزی رو تشکیل بدهند و دبیر رو از بین خودشون انتخاب کنند. با این پروسه حداکثر در سه روز آینده دبیر مشخص خواهد شد. انشالله دبیر آینده با پشتکار و تلاش دوران پر باری رو در کانون به وجود بیاره.
من در اینجا انصراف رسمی خودم و آقایان بختباری و عبقریان و طغیانی و خانم نجاتی رو از انتخابات احتمالی آینده اعلام میکنم.
حاضرین : جلالی- حق روستا - ارامش - سرکشیک -فریبرز- قربانی- بختیاری- نیک نژاد - ضیغمی - عبقریان - قاسمی - مهدوی- ملک محمدی- ارشادی- امامی - خانی - نایبی
بند دوم مقرر می دارد:
"حداقل یکبار فعالیت در ترم اخیر برای کانون"
در این بند،تفاسیری که میتوان از کلمه ی «اخیر» ارائه داد متفاوت اند.
یک تفسیر آن است که اخیر،در مصداق و مثال برای این ترم(یعنی پاییز 95) ، فقط و فقط پاییز منظور شود.
تفسیر دیگر آن است که منظور از واژه ی "اخیر" ، ترم تابستان و پاییز باشد.زیرا اگر تنها منظور،پاییز بود،باید از واژه ی "جاری"استفاده میشد و نه "اخیر".
در صورتی که تفسیر دیگری مدنظر دارید،طی یک کامنت این تفسیر را ارائه کنید.
در ادامه،بند سوم مقرر می دارد:
"افرادی که دو سال فعالیت مستمر و بارز برای کانون فیلم داشته اند و یا خواهند داشت. "
در اینجا سوالاتی که مطرح می شوند بدین شرح می باشند:
1. منظور از فعالیت بارز چیست؟آیا تنها "یک پروژه ی بزرگ" فعالیت بارز است؟یا اینکه صفت بارز بودن بر یک "فعالیت کانونی(پروژه ی کانونی) متصف می شود؟زیرا نمیتوان تصور نمود که غرض قانونگذار از بیان واژه ی "بارز"در متن قانون عبث بوده است.در نهایت اگر منظور از بارز را چیز دیگری برداشت میکنید،بیان کنید.
2. نقش واو در عبارت و میان "مستمر" و "بارز" چیست؟آیا این واو،معیت است و همراهی این دو واژه را میرساند؟آیا میتوان اثبات نمود که این واو،عطف است؟یا چه نقش دیگری دارد؟آیا بهتر نبود که گفته می شد:فعالیت مستمر یا بارز ؟
3.در قسمت پایانی عبارت،آمده است:«و یا خواهند داشت» . چه تفسیری میتوان از این بخش ارائه داد؟آیا نمیتوان اینطور استدلال نمود که هر کس که یک سال اخیر فعالیت مستمر داشته است،میتوان برای او یک سال دیگر نیز فعالیت منظور داشت و به این ترتیب صاحب حق رای بشود؟
اگر در رابطه با این بخش نظر دیگری دارید بیان فرمایید.
اما در بخشی دیگر از عرایضم قصد دارم شبهه ای دیگر مطرح کنم که بد نیست به آن نیز پرداخته شود و آن این است که آیا لزومی برای اضافه نمودن معیار:
«این فرد باید اعضای کانون را بشناسد»
وجود دارد؟زیرا ممکن است سوالی مطرح شود و آن این است که فردی که عضو مجمع عمومی تلقی میشود،میتواند در انتخابات شورای مرکزی شرکت کند.آیا این فرد لزوما باید اعضا (به طور عام) و کاندیدا ها را (بطور خاص) بشناسد؟اگر بله،چگونه میتوان فهمید که این شناخت حاصل شده است.
در اینجا شبهات و عرایض بنده به پایان میرسد.خواهشمند است تا پایان روز پنجشنبه نظرات خود را بیان بدارید.
ضمیمه:تا پایان روز پنجشنبه سنجاق باشد.
با تشکر
در ادامه ی مشاهده آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
فیلم شعر، شاعرانه نیست. ذکر مصیبت است.
فیلم موسیقی ندارد. از شهر های الکترونیک کره جنوبی اثری ندارد، اتوبان ندارد، در عوض یک پل بلند بالا دارد که دختری از روی آن خودکشی کرده است. فیلم با جسد غوطه ور دختری روی رودخانه شروع میشود. کپر نشین حاشیه ی شهر دارد، مادربزرگ فراموش شده ی آلزایمری دارد. قربانی و عامل تجاوز گروهی دارد. پیشنهاد بی شرمانه دارد.پیرمرد چشم چران آفتاب لب گور دارد. تن فروشی دارد. اخاذی دارد و حواستان باشد نام فیلم "شعر" است.
دوربین با بی شخصیتی تمام گویی که تنها وظیفه اش به تصویر کشیدن قصه در نازلترین درجه ی قاب بندی و تحرک است در تمام فیلم بی هنری اش را به رخ میکشد. نیم ساعت فیلم به کندی و هیچ جذابیتی (پس از ترجمه اشعاری که ممکن است برای مردم کره جذاب باشد) در جلسه شعر خوانی میگذرد. فیلم عملا نیم ساعت قصه دارد که دو ساعت و بیست دقیقه معطل شدنش همان نیم ساعت را هم شهید کرده است. فیلم را نمیشود دوباره دید یا حداقل در مورد خودم یقین دارم که نمیتوانم.
سلام رفقا
دیروز با آقای ملک محمدی میز گرفتیم از معاونت و رفتیم دم دانشکده حقوق ۶تا از نشریه ها رو فروختیم
هنوز ۷تا نشریه فروخته نشده داریم که ایشاا... اگه تکلیف چاپ دوباره ی همین شماره مشخص بشه اونارو هم میفروشیم
فعالین: خودم/ملک محمدی