'گزارش...

برویم از اول...من با چ مخالف بودم...همه می دانید...سعید چ بهم زنگ زد و گفت بیا جلسه و ما هم گفتیم چشم...کسی نبود و چ داشت حیف می شد و من به خاطر کانون چ را گرفتم...به خاطر چ چ را گرفتم...یک سری شماره از شکوری گرفتم و شروع کردم به زنگ زدن...

من بابِ "چ"، "مالی"، "نشریه"، تشکر و یک سوال از مسئول اساسنامه

و امّا بعد؛

پروژه ی حساث...

تا دو روز آتی سنجاق می باشد

بعد از اتفاقات پیش آمده !!! اینجانب اشکان توپ شکن پروژه خود را مبنی بر اکران کشوری یکی از فیلمهای جشنواره از "چ" به "طبقه حساس" تغییر می دهم . این امر با مشورت با سعید "چ" و عباس شکوری انجام گرفت و گویا خود جناب کمال تبریزی عزیز هم ابراز تمایل کرده اند برای حضور در دانشگاه ( بر عکس حاتمی کیا).

همانگونه که لطف کردید و خیلی سریع به "چ" رای دادید هم اکنون  برای کانونی شدن طبقه حساس به رای شما نیازمندیم

پایان رای گیری یکم اسفند

رای گیری برای کانونی شدن اکران چ

تا اطلاع ثانوی سنجاق است...

امروز در کانون بحثی صورت گرفت ونتیجه این شد که پروژه ی اکران((چ)) با مدیریت  اشکان توپ شکن برای کانونی شدن پروژه به رای گذاشته بشه

اکران کشوری وپروژه بزرگ خواهد بود

موافقت یا مخالفت خود را اعلام کنید

پروژه احتمالا تا هفته ی سوم اسفند اجرا خواهد شد.

اعضای جلسه:توپ شکن,چراغعلی,قربانی,زرگر,خودم,فردین

خانم ها:سلیمیان وترابی

پایان رای گیری ： دوشنبه هفته آینده

(اضافه شده توسط مسوول وبلاگ در تاریخ ٢٨ بهمن ساعت ٢٠：٨ دقیقه)

چ از نگاه آقای یوسف دوست

به نام خدا

آقای یوسف دوست به نت دسترسی نداشتن گفتن من از طرفشون بنویسم

"از اول شروع میکنم ...

سکانس اول که فقط چمران رو نشون داد و تیتراژ رو که داشت تماس می گرفت رو نمی پسندم چون با فیلم در ارتباط نبود.

اون سکانس های اولی که تیراندازی بود رو دوست داشتم و سوتی هم نمیبینم که تیر به افراد نمی خورد چون از فاصله زیاد با سلاح های سبک شلیک می کردن.

بازی رو خوب نمی بینم چون این شخص چمران رو نتونسته بود بازی کنه چه تو خاطرات و چه تو چمران جنگ.

بدون خاطراتی که از چمران نشون دادن هم می شدفیلم خوب باشه و نشکلی پیش نمیومد..

از بزرگنمای بیش از حد شخصیت هم جلوگیری شده بود و خوب بود..

سوتی های فیلم:

ساک های هلال احمر  (اون زمان هلال احمر نبود)

ته تهش بازی بازیگر نقش اول رو دوست نداشتم ولی کلا فیلم رو قابل اکران میدونم چون چمران رو دوست دارم.

جلوه های ویژه اس با اینکهزیاد خوب نبود ولی قابل قبول برای فیلم جنگی در این سطح بود

از یک داستان بسیار گیرا و قوی برخوردار بود حتی با وجود نکات و سوتی های تاریخی

صحنه آخر هم که هلیکوپتر ها اومدن از سمت خورشید بود که منو یاد اومدن عقاب ها تو آخرای ارباب حلقه های 3 انداخت

جهان

چ از نگاه فراستی