یک سال گذشت . . .

یک سال از یکی از خاطره انگیزترین اکرانهای کانون گذشت

 

شوک دالان

متاسفانه امروز علی رغم تلاش تمام بچه ها به علت کوتاهی مسئول ویرایش (مهدی قربانی) در رسوندن نسخه نهایی فیلم و زیرنویسش، با در نظر گرفتن تمام جوانب و خطرات احتمالی و با مشورت من، مصطفی عطار، زرگر (دبیر) و عماد زردکوهی ( مدیر اجرایی) بعد از بررسی های زیاد، مجبور به کنسل کردن پروژه شدیم.برای جلوگیری از تکرار همچین اتفاقی نیاز به برگزاری جلسه بررسی و همچنین انتقال تجربه و کشف راهکارهای مناسب برای جلوگیری از وقوع چنین اتفاقاتی است.

 ( انتظار میرود که دبیر هر چه سریع تر برای برپایی جلسه فوق الذکر اقدامات لازم را انجام دهد)

صورت جلسه 5مهر

جلسه دیروز با جمع زیادی از کانونی های قدیم و جدید تشکیل شد.

آقای عبدی، یوسف دوست و آقای حیدری در این جلسه صحبت کردند.

آقای عبدی:

1. در مورد سیستم کانون با آقای جعفری صحبت شده و قرار بر این شده که یک سیستم خوب به کانون بدهند و برای ارتقا آن کمک کنند.

2. در مورد وبلاگ سوالی در مورد تایید نظرات داشتن که آقای حیدری و ایزدی،مسئولین اساسنامه، براشون توضیح دادن که تایید نظرات با صلاح دید مسئول وبلاگ انجام می گیرد.

آقای یوسف دوست: در مورد نشریه صحبت کردن و اینکه طرح رو به معاونت فرهنگی دادن. بررسی طرح 30ام این ماه صورت میگیره در نتیجه تا آن زمان فرصت برای جمع کردن مجدد تیم هست. از همه کسانی که میتوانند در این کار همکاری کنند درخواست کمک کردن.

در ادامه صحبت های آقای یوسف دوست آقای حیدری به درخواست مجدد برای نشریه تا پیش از پیشرفت کار به حد قابل قبولی اعتراض کردند.

آقای عبدی و آقای زردکوهی هم هرکدام پیشنهادها و انتقاد های خود را در این مورد بیان کردن.

در نهایت هم آقای یوسف دوست با توجه به همه صحبت ها گفتند که با در نظر گرفتن همه شرایط دوستان که میتونن برای همکاری، نقد و مشورت در مورد مطالب آماده به چاپ اعلام آمادگی کنند، تا زمان بررسی مجوز نشریه کار تا حد خوبی پیش برود.

آقای حیدری:

برای جلسه با مسئولین سمت ها و مرور اساسنامه هماهنگی هایی رو انجام دادن که اگر تغییری در آن ایجاد نشود این جلسه 4شنبه ساعت 11 تا 13 برگذار میشود.

اگر کم و کاستی بود در کامنت ها تذکر بدهید تا اصلاح کنم.

ترابی

یک خداحافظی موقتی... / خاطرات

امیر حیدری، یکی از معدود اعضای کانون بود که همون اوایل حضورش در کانون به عنوان یک گزینه ی مهم برای کسب سمت های درشت و حتی دبیری، خودش رو نشون داد.

یادمه اولین باری که اومده بود کانون، با یه بنده خدای دیگه اومده بودن کانکس و من باهاشون صحبت میکردم. همون جا هم که رسیده بود، با اون سیاست خاص خودش، قصد داشت که کارهای کانون فیلم و عکس فردوسی رو تو کانون ما پر رنگ کنه (البت بی خبر بود که جلوی شکوری کانون بهشتی نمیتونه این کارو بکنه).