دکترین: پروژه های شخصی

ما قبلا این بحث رو داشتیم ولی امسال هنوز وارد اساسنامه نکردیمش

من این اصل رو به صورت یه پیشنهاد به این شکل تغییر میدم:

پروژه های شخصی:

پروژه ی شخصی به پروژه ای گفته می شود که یک شخص خاص یا یک گروه خاص تمام مسئولیت ها و کارهای انجام آن را بر عهده میگیرد و در این حالت با احراز سه معیار ذیل، پروژه به صورت خود به خود تصویب میگردد:

1- با پروژه های غیر شخصی کانون چه از نظر زمان و مکان اجرا در تعارض نباشد

(اضافه شده در تاریخ 25بهمن ماه 90:) و هرگونه تعارضی که باعث تزلزل پروژه های غیرشخصی کانون خواهد شد...

2- از نظر هنری، در حد معقول باشد

3- مسئول پروژه تعهد دهد که در انجام پروژه کاملا در حفظ اعتبار و آبروی کانون کوشا بوده و برای اجرای پروژه به حیثیت کانون ضربه وارد نکند...

- همونطور که گفتم این پروژه ها خود به خود تصویب میشن پس نیازی به برگزاری جلسه در شرایط معمول ندارن فقط فرد پیشنهاد دهنده موظف به اطلاع رسانی با جزیئات هست(در حال حاضر از طریق وبلاگ)و از سه روز بعد از اطلاع رسانی میتواند کارش را شروع کند

- چنانچه هر کدام از اعضا تا دو هفته پس از اعلام پروژه نسبت به عدم مطابقت هرکدام از دو معیار ابتدایی در پروژه ی پیشنهادی اعلام تذکر کرد، نیاز به بررسی موضوع در جلسه ی رسمی یا با مشروعیت بخشیدن در جلسه رسمی ، در وبلاگ می باشد

- هر لحظه که معیار سوم نقض شد، دبیر موظف به جلوگیری از ادامه ی پروژه است مگر با رای اکثریت نهاد تصمیم گیری

- همچنین پروژه ی متوقف شده فقط با رای نهاد تصمیم گیری امکان ادامه خواهد یافت

- ُبرای احراز معیار سوم، سابقه ی فرد در نگه داشتن آبرو و حیثیت کانون فیلم میتواند مورد بررسی قرار گیرد...

شکورم

صورتجلسه ی 23 آبان

اللهم اکتب جلساتنا به تمام و الکمال فی الوبلاکنا و احفظنا من النسیان و الشیطان

این جلسه میخاستیم 3تا موضوع رو مطرح کنیم و به رای بذاریم

حالا جدا ازین مسئله که لزومی داشت هر 3 رو به رای بذاریم یا لزومی نداشت

و ازونجا که هی داره دیرتر میشه به اختصار صورتجلسه که به شرح زیر بود رو مینگاریم...

موضوعات به قرار زیر بودن

-          تصویب ملاک های حق رای

-          مصوبات نیمه مشروعه یکشنبه ی هفته ی قبل

-          روزهای جلسات

جلسه تقریبا با 5 دقیقه تاخیر شروع شد و

به همان ترتیب بالا پیش رفتیم

ملاک های حق رای در ابتدا سه گانه مطرح شد...

1- حضور در کارهای اجرایی یا در کارهای مربوط به یک سِمت

2- حضور در جلسات

3- حضور در وبلاگ

اما باید بین این 3 الاَهمُ فی الاَهم میکردیم (یعنی باید واسشون اولویت میذاشتیم و بررسی میکردیم که ببینیم کدوم یکی یا کدوم 2تا به بقیه ارجحه یا شایدم هر 3تاش از یه سطح اهمیت برخوردار بودند یا نه)

من به شخصه دوست داشتم به همین ترتیبی که نوشته شده اولویت بندی میشد...(درباره نظراتم راجع به جلسه تو یه پست دیگه مفصل توضیح میدم)

تعریف: 2 جلسه ی متوالی برای اشخاص بسته به روزی که میتونن توش حضور داشته باشن میتونه 2 جلسه در 2 هفته ی متوالی باشه یا 2 جلسه در 2 هفته ای که شخص در اون هفته و  روز میتونه بیاد.

به عنوان مثال اگه شخصی جلسات دوشنبه رو نمیتونه بیاد و به فرض در جلسه ی این هفته که سه شنبه بوده حضور داشته و در جلسه ی هفته ی آینده که دوشنبه میشه، نباشه. با این تعریف جلسه ی سه شنبه ی آینده براش دومین جلسه ی متوالیش تعریف میشه.

این تعریف که از سوی خانم باباگلی مطرح شد، در مورد معیار حضور در جلسات بود.

با این فرض اگر شخصی در 2 جلسه ی متوالی حضور نداشت حق رای رو فقط برای جلسه ی آینده از دست میده

و اگر تنها در یکی ازین 2 جلسه حضور داشت برای جلسه ی آینده اش این حق رو کسب میکنه.

اما در مورد فعالیت ها قرار شد مابین دو جلسه ی متوالی اگر کار اجرایی بزرگی مثل برگزاری اکران یا نمایشگاه بود و این شخص حضور پررنگی در این کارها داشت، برای جلسه ی حال حاضر حق رای رو کسب کنه. و اگر در این فعالیت ها حضور نداشت حق رو از دست بده.

این شرط بر معیار حضور در جلسات ارجحیت داره. یعنی نداشتن این معیار بدون درنظر گرفتن حضور در جلسات حق رای رو نابود میکنه و داشتنش هم به همین ترتیب حق رای رو به شخص، میده.

اما همین الان یه سوال بزرگ به ذهنم اومد

آیا این تعریفی که در مورد 2 جلسه ی متوالی ارائه شد، در رابطه با فعالیت ها هم مطرح میشه؟؟؟

مثال: فرض کنید در مثال قبل کانون بین جلسه ی سه شنبه ی این هفته و دوشنبه ی هفته ی آینده درگیر یک اکران باشه و شخص یاد شده در فعالیت مربوط به این اکران حضور داشته. با این فرضیات اگر شخص، دوشنبه در جلسه حضور داشته باشه حق رای داره (که تازه اینجا هم جای شک داره که آیا اگه فرد در روزی غیر از روزهایی که اعلام کرده به جلسه بیاد حق رای داره یا نه؟؟؟). اما اگه بین این جلسه که دوشنبه است و سه شنبه ی هفته ی آینده فعالیتی نباشه، دراین صورت آیا بازهم شخص برای جلسه ی سه شنبه حق رای داره یا نه؟؟؟ چون اگه این موضوع رو قبول کنیم اونوقت یه عده اگه تو یکی از فعالیت های بین دو جلسه ای که 2هفته فاصله دارن، حضور داشته باشن، کافیه...اما یه عده ی دیگه باید تو فعالیت های بین 2 جلسه با فاصله ی 1 هفته باشن. و این خارج از عدل و انصافه.

درباره ی معیار بودن یا نبودن وبلاگ هم خیلی بحث شد.

من گفتم چون وبلاگ باید یه پایگاه بزرگ برای اطلاع رسانی کانون بشه و این لزومه اش اینه که همه اعضا بهش سر بزنن، پس این هم جزو معیارهامون قرار بگیره.

یکی گفت وبلاگ همیشه نیمشه سر زد.

یکی گفت سر میزنیم اما در مورد مطالب هیچ نظری نداریم.(مثلا راجع به مطالبی مثل نوستالژیا یا اطلاع رسانیه کلاس ها چی باید بنویسیم)

من گفتم مطالب رو که خوندید،هفته ای یک بار در حد اعلام حضور هم باشه کافیه.

یکی گفت بعضیا ممکنه در حد رفع تکلیف توش نظر بدن (بدون خوندن مطلب) و این باعث لوس شدن قضیه میشه.

من گفتم کسی که وارد وبلاگ میشه و میخاد اعلام حضور کنه، اگه علاقه مند باشه به 4تا پست توی اون صفحه هم نگاهی میندازه و این کافیه. (مجبوریم این اعتماد رو بکنیم)

یکی گفت اصلا این توهین به شعوره منه که ملزم بشم بیام تو وبلاگ و فقط اعلام حضور کنم.

خلاصه بحث بالا گرفت و قرار شد راجع به این معیار در جلسه آینده صحبت کنیم.

با این اوصاف معیار اصلی در صورت عدم وجود کار اجراییه بزرگ، حضور در جلسات شد.

اما با معیارهایی که تا اینجا قرار دادیم من پیشنهاد دادم که مسئولیتی با عنوان مسئول احراز حق رای تصویب کنیم و این شخص موظف باشه که

-          برای هر جلسه افراد ذیصلاح رو جهت انجام رای گیری با توجه به معیار ها تشخیص بده. (در مورد کارهای اجرایی وظیفه ی ارائه ی اسامی افراد فعال به عهده ی مدیر اجرایی و در مورد کارهای مربوط به یک سِمت به عهده ی مسئول سِمت است.)

-          در هر جلسه حاضرین رو شناسایی کنه.

-          لیستی از افرادی که در یکی از روزهای دوشنبه یا سه شنبه نمیتونن بیان تهیه کنه.

در ضمن ازونجا که هنوز این مسئله قطعی نشده که آیا ما میتونیم مصوبات یه جلسه رو در جلسه ی  بعد (یا حتی دو سه جلسه بعد) دوباره به رای بذاریم یا نه؛ و همچنین ازونجا که اکثریت، به شدتِ اهمیت موضوع واقف بودند و میدونستیم که هنوز جا برای طرح راهکارهای بهتر و اجرایی تر زیاده، من موافقت جمع رو نسبت به طرح و در صورت لزوم رای گیری دوباره برای معیار های حق رای کسب کردم.

بحث دریاره حق رای اینجا جمع شد و

من و امید درباره ی مصوبات یکشنبه توضیحاتی دادیم و همه اش رو به تصویب رسوندیم (اینبار مشروع). البته من بندی رو به بند های مرتبط با رای گیری در وبلاگ اضافه کردم که حس میکردم وجودش برای محکم کاری، خالی از لطف نباشه؛ و اون هم این بود که

فردی به جز دبیر، مدیر اجرایی و مسئول سِمت حق رای گیری و یا تصمیم گیری در مورد مسائل ضروری را در وبلاگ را ندارد.

و اکثریت با این که عده ایشون لزومی واسه وجود این بند نمیدیدن باهاش موافقت کردن.

درباره ی روزهای جلسات هم تصویب شد که همون پیشنهاد عباس شکوری در پست معروفش ازین به بعد عملی بشه.

باز هم بنده از همین تریبون شرمندگی و ابراز تاسفم رو نسبت به دیر نگاشتن صورتجلسه ی مذبور ابراز میدارم

و به ضرث قاطع این تاخیر رو قابل دفاع میدونم و میتونم این موضوع رو برای هر کسی اثبات کنم که غیر از امروز (جمعه) بنده فرصتی مفتضی برای نگاریدن این مهم نداشتم.

خدا کنه چیزی یادم نرفته باشه.

حاضرین اعلام حضور بفرمایند.

فرامرز بن کاتب الرجانی

Evet

این عبارتیه که به عنوان نظر تو این یه روزی که برگشتم، دارم برای پنجاهمین بار تایید میکنم

از دیروز نشستم دارم نظرات خانم جهانی رو میخونم، با پست هایی که براشون نوشتن تطبیق میدم، اگه نیاز بود و بلد بودم، به نظرات پرسشیشون پاسخ میدم و تایید میکنم

ایشون دویست نظر تایید نشده داشتن

یا خدا...

بسیار هم عالی

دندمان نرم

چشممان کور

تایید میکنیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم

شکور مویّد

دکترین: مسئول اساسنامه

من کارم رو برای سر و سامون دادن اساسنامه، جدی تر میکنم

این اصل رو امیدوارم تو جلسه ی بعدی برای رای گیری اعلام کنم

مسئول اساسنامه:

فردی است که با نگاهی قانونی میتواند در هرچه قانونی تر شدن کارهای اعضا مفید باشد، نگاه او کاملا اساسنامه ای است و با وظایف ذیل برای یک سال انتخاب میگردد

1- جمع آوری اصولی که برای درج در اساسنامه ی کانون مورد تصویب قرار میگیرد با درج زمان و مکان و نحوه ی تصویب(یعنی به صورت اینترنتی یا جلسه ی حضوری)

2- تذکر اساسنامه ای در صورت مشاهده ی هرگونه رفتار خلاف اساسنامه هم در وبلاگ و هم به شخص متخلف

3- موظف به ارائه ی نظر تفسیری در صورت سوال هر عضو کانون (این نظر صرفا نظر تفسیری است نه لازم الاتباع)

4- موظف به آمادگی در هر لحظه برای ارائه ی اصول تصویب شده

5- پیشنهاد برای تصویب اصول جدید به ویژه در صورت ایجاد رویه های عملی خاص در موضوعات مشابه و همچنین ارائه ی پیشنهاد اصلاح اصولی که به نظر او مشکلاتی در تصویبشان وجود داشته است

6- موظف به اطلاع رسانی درمورد نظر خویش درمورد هر گونه مشکل در تصویب مشروع اصول اساسنامه

شکور فرتوت

ای خدا...کی قراره نظم بگیریم...

سلام

الان ساعت سه و نیم بعد از ظهره

با عطار منتظریم ببینیم داستان کلاس کارگردانی به کجا میرسه

5 دقیقه اس که عطار رو دم متروی هفت تیر دیدم

عطار همین الان بهم گفت که روز چهارشنبه جهانی پور و ترابی و فلاح نیم ساعت پشت در مونده بودن وکسی نبوده که بیاد در رو باز کنه

و بالاخره بعد از نیم ساعت، رفتن

عطار میگه این وضعیت بسته بودن در میتونه خیلی موثر باشه در حضور کم رنگ بعضی از بچه ها مخصوصا بچه های جدید

من خودم هزار و شونصد بار درمورد این موضوع حرف زدم

حتی پیشنهاد دادم که اشکان و فرامرزی هم جزو گردان باز نگه داشتن کانکس بشن

و اینکه یکی بیاد همت کنه و دوستان رو برای باز نگه داشتن در کانکس هماهنگ کنه که کسی این مسئولیت رو نپذیرفت

من هفته ی پیش قبل از رفتن از دانشگاه، آقا کاظم(یکی از بچه های جدید که اتفاقا مث دکتر کاظمی از دانشکده ی برق هست) رو دیدم که ایشون هم به همین مسئله انتقاد داشت

قرار گذاشتیم با کاظم که تو جلسه ی دوشنبه که من خودم نیستم این مسئله رو مطرح کنه و خودش هم مسئولیت هماهنگ کردن بچه ها برای باز نگه داشتن کانکس رو بپذیره

ولی نمیدونم چرا رخ نداده این موضوع

...

این بار هزار و شونصد و یکمین بار بود...

البت موضوع چهارشنبه رو قبول کنید که خیلی خاص بوده چون هم چهارشنبه بوده و هم بین التعطیلین...

عطار به صراحت میگه که هر کدوم از بچه های دربازکن، در مقابل در باز کن بودنشون، باید موظف بشن که یه روز رو برای باز نگه داشتن در کانون تقبل کنه...عطار میگه که الان بچه هایی که بیشتر میتونن تو کانون باشن رو باید جایگزین کسایی بکنیم که کمتر میتونن باشن...حتی عطار میگه که یکی از دو نفر جهانی پور یا ترابی فقط برای کانون اومده بودن دانشگاه و کلاسی نداشتن...

شکورم

بازهم تخلف

آقا این صورتجلسه ی جلسه ی دوشنبه کجاس؟

این چه وضعشه؟

این یه تخلف اساسنامه ایه

و درست نیس ها

مدیر جلسه ی دوشنبه پاسخ بده...من شاکیم

شکور خشمگین

شکور بدبخت

سلام دوستان

من از مرخصی برگشتم و با دویست و پنج نظر تایید نشده مواجه شدم

یا حضرت عباس...کلی کار دارم

بدبخت میشویم...

مسئول وبلاگ

پستی الکترونیکی از محمد مهدی رسولی

سلام.دلم برای همه دوستان تو کانون فیلم تنگ شده.از بس گرفتار شدم به تدوین فیلم خودم هم نرسیدم.آقای شکوری نمی دونم با فیلم چکار کرده...اما امیدوارم همه شما خوب و خوش و سلامت باشید...

posted by OverB.

کلاس عکاسی پنج شنبه بازهم لغو شد

به علت اینکه سه شنبه تعطیل بود و یه عده از کارمندان چهارشنبه رو مرخصی بودن،

و ازونجا که انگار ما شانس باهامون یار نیست و کارمندایی هم که ما ازشون کلاس میخاستیم،

مرخصی بودن...خانم برزگری گفتن واسه این پنجشنبه کلاس ندارید و کلاس رو لغو کنید.

ما هم مثل همیشه گفتیم چه کنیم جز اطاعت

فرامرزی متاسف

انتقاد از خود

کلاس فیلمنامه نویسی آقای مهکام ۲ جلسه ازش مونده و بیشتر از دو ماه از آخرین کلاسش میگذره پس این دو جلسه باقیمونده اش کی قراره برگزار بشه؟ اصلا برگزار میشه؟ 

کلاس تدوین خانم مهاجر هم فقط یک جلسه اش برگزار شده و الان سه هفته پشت سر هم که برگزار نشده اگر اینجوری پیش بره تو تموم کردن کلاس به مشکل برمی خوریم. 

امیدوارم تجربه  کلاس آقای رضویان که بیشتر از یک سال از شروع کلاسش میگذره و هنوز تموم نشده!  تکرار نشه 

درود بر کانون تئاتر با برگزاری بسیار منظم کلاس نمایشنامه نویسی. 

سعید پشت مشهدی

کارگاه بازیگری پیگیری میشود

سلام بر و بچه های کانون 

همونطور که گفته بودم کارگاه بازیگری مهم ترین مسالش فضای برگزاری بود که داریم دنبال فضا میگردیم و خانم جهانی واقعا زحمت کشیدن و نصف دانشکده های دانشگاه رو رفتن و دوجا رو پیدا کرده بودن و سالن تربیت بدنی هم اگه بشه خیلی خوب میشه که من به خانم برزگری گفتم برای تربیت بدنی لطف کنن و پیگیری کنن 

خلاصه بچه هایی که دوست دارن کمک کنن بیان جلو 

امید صفایی

نخســــتین جشنواره ی فیلم کوتاه ســـوره

دوستان علاقه مند به شدت به فیلم.
به فیلم دیدن.
به خصوص دوستانی که فیلم کوتاه گیر نیاوردن ببینم یا کمتر دیدن(مثل خودم).
و شاید به زودی یا در آینده به خوان فیلم بسازن به خصوص فیلم کوتـــــــآه.(داستــانی- تجربی- مستــند)
حتــــما" حتــــما"
.
.
.
حواسشون به این جشنــــواره (فیلم کوتاه سوره) باشه.
که حتــی فیلم های کوتــاه کارگــردانان به نام همچون
رومن پولانسکی
و
کیشلوفسکی
تو جشنواره اکران میشـــه.
و فیلم های کوتاهی از کشــورهای آلمان و هلنـــد و فرانسه...
و ایـــــــران خودمون.
.
زمـــــــان از 25 تا 30 آبان .
مکان:سینــــــما فلســـطین.
.
اینم جدول اکــــران ها.

.
.

از:"علیــــرضا موســوی"

posted by: OverB.

امور فرهنگی و آپارات و کانون؟؟؟

فردا که یکشنبه باشه قراره صبح آقای هاکوب بیان واسه ادامه ی کار روی آپارات

امور فرهنگی گفته یه نفر بره بالا سره بنده خدا.

من صبح تا 12 کلاس دارم. فعلا شالیکار (رضی ا... عنه) گفته تا 10 میتونه وایسه پیشش

هرکس که میتونه بعدش بره تا (12) صبح یه تماس با من بگیره.

09369905565

کلاس عکاسی تشکیل میشود

کلاس عکاسی مقدماتی

اولین جلسه

فردا یکشنبه

ساعت 5 تا 7

کلاس 301

ساختمان شهدا

فرامرزی

حبیب رضایی/کارگاه بازیگری

سلام 

صحبتهای اولیه با حبیب رضایی صورت گرفت و ظاهرآ ک مشکلی نداشتن با برگزاری کارگاه اما فضای کلاس براشون مهم بود و بچه هایی که میخوان بیان چقدر پایه هستن و میخوان وقت بذارن و اینجوری نشه که یه روز بیان دو روز نیان 

باید دنباله فضای مناسب باشیم 

امید صفایی

شکواییه ای شاید نسنجیده:

و اینک آه...........
به من بگویید به کدامین گناه ناکرده مجازات میشویم؟؟
به کدامین دل زخم کرده که من زخم کرده ام.....
دیگر حضور حاضر غایب ندیده ایم؟؟؟؟؟
کجایست دبیر قدیمی؟؟؟کجایست عاشق ده فرمان؟؟؟
کجایند پیران ژرف اندیش؟؟؟؟؟
شما را چه شده ست؟؟؟؟
من آن کودک 5 ساله ی معصومم که از نامادران تمنای مادری دارد.....
من آن دختر ابرهای بارانم که فریاد میزنم آغوش مادرم را برای 5 شماره.......
گریانم و غمگین و در انتظار..........
اما می گویم:
اگر مادرم آغوش گرمش را بگشاید قول میدهم قبل از 1 بگویم 5...

شما را چه شده ست؟؟؟؟؟

جهانی پور

پیشنهادی برای رفع سردرگمی

دوستان بحث سر زمان های جلسات رسمی خیلی وقتمون رو میگیره 

مجددا میخوام پیشنهادی که تو پست «پیشنهاد برای روزهای جلسه» دادم رو تکرار کنم 

خواهش میکنم این پست رو بخونید و خواهش میکنم بعد از تفکر روش با نگاه به مشکلات پیش اومده اگه نظر دیگه ای به ذهنتون نمیرسه بپذیریدش و تو جلسه ی دوشنبه (که من هم نیستم) بهش رای بدید تا دیگه وقتمون حروم نشه 

درضمن چنانچه مصوبات گردهم آیی یکشنبه؛ تو دوشنبه ای که خواهد اومد (اولین جلسه ی رسمی بعد از یکشنبه) تایید بشه؛ فکر نمیکنم مشکلی برای رای گیری برای تغییر موردی روز جلسه هم وجود نخواهد داشت 

یعنی اگه مثلا بازم مهندس وقتی دوشنبه تعطیل بود و به حکم این پیشنهاد؛ روز جلسه می افتاد سه شنبه؛ میخواست که جلسه رو یکشنبه برگزار کنه؛ میتونه از دو روز قبلش رای گیری وبلاگی انجام بده و تمام.... 

اینطوری همه چی در نهایت مشروعیت پیش میره 

ولی این مورد دومی بستگی شدید داره به مشخص شدن حق رای ها و متعاقب اون؛ تشخیص اعضای نهاد تصمیم گیری 

پس به نظر من این سه موضوع باید سریعتر حل بشن 

 ۱- معیار حق رای رو تموم کنید 

۲- درمورد مصوبات یکشنبه نظر بدید 

۳- درمورد پیشنهاد من برای روزهای جلسه نظر بدید 

من خیلی بحث داشتم ولی متاسفانه دوشنبه نمیتونم تهران باشم وگرنه با پافشاری سعی میکردم که این سه موضوع رو دوشنبه تموم کنیم  

اگه احیانا وقت کم بود و تو جلسه ی دوشنبه به هر سه موضوع نرسیدید؛ من پیشنهاد میکنم که حداقل روی پیشنهاد من برای روز های جلسه فکر کنید... 

ممنون از همه که توجه میکنن

شکور

اطلاع رسانی بین اعضا

دوستان؛ من میخوام تو یه صفحه ی مخصوص تو وبلاگ لیست اعضا رو با مشخصات و یه عکس ۳در۴ و شماره تماس بذارم که یه تاریخچه ای رو به وجود بیاریم 

برای اینکه دیر نشه هم میخوام اول از اعضای سال ۹۱-۹۰ شروع کنم 

من پیشنهاد میکنم هر کدوم از اعضای فعال کانون تو این هفته یه عکس سه در چهار و شماره تماسش رو تو یه موقعیت بذاره تو یه فولدر تو کامپیوتر کانون تا بقیه اش رو ایشالا علی محیط ردیف کنه 

گفتم که سعی کنیم وبلاگ رو ترقی بدیم 

این قضیه بعد از شروع گذاشتن عکس میشه دومین گام 

شکور...مسئول وبلاگ

به این میگن اشتیاق

خانوم جهانی پور بعد از اینکه پست نوستالژیا رو خوندن؛ قاط زدن و رفتن از اول شروع کردن وبلاگ رو به خوندن!!!!! 

و شروع کردن به نظر دادن برای پست های قدیم وبلاگ 

به این میگن اشتیاق  

من الان ده تا نظر ایشون رو که مربوط میشه به پست هایی با قدمت تقریبا یک ساله تایید کردم 

خوب فقط میتونم مث همیشه بگم که 

آفرین بر خانم جهانی پور روزی که زاده شدند و روزی که به دیار باقی بدو بدو خواهند شتافت 

شکور مشوق

سوال عجیب

دو نفر یکی به صورت ایمیل و یکی دیگر به صورت نظر تو وبلاگ پرسیدن که ما امروز کانون خواهیم بودیا نه؟!!!! 

خوب وا... پنج شنبه ها دانشگاه بسته اس... من نمیدونم شما کجایید که میتونید پنج شنبه کانون بیاید 

به هر حال کسی پنج شنبه ها کانون نیست مگه کار خاصی وجود داشته باشه 

درضمن راه های سریعتری برای اطلاع از باز بودن در کانون وجود داره: 

تماس با اعضا یا تماس با کانکس 

شماره یه سری از اعضا تو پست «پیشنهاد» هست (سرچش کنید تو وبلاگ)

شماره کانکس هم هست ۲۹۹۰۲۷۶۷ 

اگر این سوال ها هم از منه بهتره مستقیما با من  تماس بگیرید چون وقتی سوال رو تو وبلاگ میپرسید  معلوم نیست که کی جواب بگیرید 

شکوری:۰۹۱۹۳۴۹۹۸۳۹ 

بسیار خوشحالم از اینهمه اشتیاق 

خوب باشید حسابی

خاطرات: دختر

تو خوابگاه بودم

فکر میکنم مهرماه سال 86 بود

یهو خانم ترکمان (دبیر سال دوم کانون) باهام تماس گرفت

گفتن که: آقای شکوری، یه خانومی اومده میگه میخواد کلی تو کانون فیلم فعالیت کنه و کلی کار جدید میخواد انجام بده و این حرفا

خواب آلود بودم

ازین چیزا خیلی شنیده بودم

اتفاقا همین دو ماه پیش بود که یه سری عضو که ازین حرفا زده بودن، دیگه رفته بودن و خبری ازشون نبود

به خانم ترکمان گفتم که

باشه باشه، ولی خوب خانوم، ازین حرفا کم نشنیدیم ها...ما که حسن ظن داریم ولی شما هم اینقد ذوق نکنید که یهو بخوره تو ذوقتون (آخه تو بحران نیرو بودیم اون زمون)

خانم ترکمان گفتن که : فکر کنم این یکی فرق داره

خیلی حرفای جالبی میزنه، از قبل از دانشگاه دنبال این کارا بوده و این حرفا، اگه ممکنه بیاید باهاشون صحبت کنید ببینیم چی میشه

من بازم خواب آلود گفتم...من که نمیگم کمک نمیکنم، فقط میگم ذوق نکنید...میام حرف بزنم

روز بعدش با اون خانوم تو کانکس کانون فیلم ملاقات کردم

اسم و فامیلش بود...الهه وفایی

شکورم

خاطرات: بازیگر مصمم

چند هفته ای از تاسیس کانون نگذشته بود

تو خوابگاه نشسته بودم که یهو یکی در زد

در رو باز کردم

یه بنده خدایی با یه عینک تقریبا ته استکانی، هیکل نسبتا گوشتی، موهای نسبتا بلند لخت که تا زیر گوشش آویزون شده بود با یه لبخند ملیح و لحن عجیب بهم گفت...شما آقای شکوری هستید؟

فقط چند هفته بود که کانون روتاسیس کرده بودم

وحشتناک بود

حتی نمایش اولین فیلم هم کنسل شده بود

داشتم زیر بار مشکلات نمایش یه فیلم معمولی تو دانشگاه کمرم میشکست

برا همین دغدغه های کانون فیلم چیزایی بود که الان گفتنش واقعا خنده داره

گفتم بله بفرمایید

گفت: شما دبیر کانون فیلم دانشگاهید؟

لبخند زدم گفتم...آره حاجی بوگو..

بدون هیچ مقدمه ای گفت: میخوام بازیگر شم!!!!!!!!!!

یکم جا خوردم، خنده ام گرفت...گفتم: خوب برو دو سال دیگه بیا فیلم بسازیم چون الان واقعا اوضاع طوریه که نمیشه فیلم ساخت

ولی اون بند خدا نرفت...اومد کانون و دقیقا دو سال بعد تو اولین فیلمم، اولین بازیش رو کرد

اسمش بود: مصطفی عطارپور

شکورم

کلاس عکاسی2

این هفته کلاس عکاسی روز پنجشنبه به علت تعطیلی دانشگاه و شرایط نامناسب جوی برگزار نمی شود.

فرامرزی

من نیاز به مرخصی دارم

من شکوری هستم و به احتمال زیاد از شنبه تا چهارشنبه ی هفته ی بعد تهران نباشم و به اینترنت هم دسترسی نداشته باشم...

ازونجایی که وظایف و اختیارات مسئول اطلاع رسانی اینترنتی (یا فعلا به قول من مدیر وبلاگ) تو اساسنامه یا یه جلسه ی رسمی به صورت تام و تمام مشخص نشده، تو این شرایط نمیدونم چه میشه کرد

از یه طرف ممکنه که ادعا بشه این پست، قائم به شخصه، برای همین شخص مسئول، موظفه که خودش و تنها خودش این کارو انجام بده و جایگزین همیشگی یا موقتش نیاز به تصویب نهاد تصمیم گیری یا قاعده ای در اساسنامه داره

از یه طرف ممکنه که ادعا بشه که این جایگزین در اختیارات مدیر وبلاگه...

از طرفی من نمیتونم برای این مسئله منتظر جلسه ی رسمی بمونم چون مطلع شدم که از شنبه نخواهم بود

از طرفی به نظر من فعلا پیشنهادی که در جلسه ی یکشنبه داده شد، مصوبه نشده، پس اگر هم بخوام دست به رای گیری بزنم...این رای گیری غیرنافذ خواهد بود تا تصمیم گیری در یه جلسه ی رسمی در مورد این مسئله رخ بده...

خلاصه که موندم چه کنم

به هر حال برای فرار از این مشکل با وجود رویه ای که در سال پیش وجود داشت (که هیچ الزامی برای اجراش تو سال جدید نیست) و اهمیت ادامه ی نظم و نظام وبلاگ، حداقل از شنبه تا چهارشنبه قسمتی از مسئولیت تایید نظرات رو به محمد فرامرزی می سپرم و بعدش اگرباز هم دچار مشکل شدم تا دو روز بعدش به کس دیگه...

اگه از دوستان کسی این حرکت رو مخالف با اصلی از اصول اساسی کانون یا چیز دیگه میدونه میتونه به هر صورتی مث رای گیری یا ...اقدام کنه...من هیچ مشکلی ندارم...ولی ممد فرامرزی رو پیشنهاد میدم چون تو این ایام با هم بودیم و دیده که من چه نظراتی رو تایید نمیکنم و کدوم ها رو تایید میکنم...و البته ممد هم کلی خوشحالم کرد و خیالم رو راحت کرد که پذیرفت

ممنونم از توجهتون...

شکور.مسئول وبلاگ

خاطرات کانون

همونطور که خانم جهانی پور گفتن خیلی خوبه که خاطرات کانونیمون رو بنویسم

البته من از یه سال پیش دارم این کارو میکنم و میتونید تو وبلاگ بعضیشون رو بخونید

ولی امیدوارم که این قضیه برای بچه های دیگه هم رخ بده

عرض کنم یه سری از خاطرات باحال من از سبک صحبت و جملات خاصی که عطار میگه

عطار جملات قصار هم میگه

یکی از جملات قصارش وقتی بود که فهمید امید صفایی ترمیناتور رو ندیده

امید گفت: من تا حالا ترمیناتور رو ندیدم...

عطار در حالتی که خیلی تعجب کرده بود با نگاهی عاقل اندر سفیه گفت:

فلان...(این کلمه رو یادم نیست ولی شما بگیرید مثلا ای کوته فکر...!) ترمیناتور رو که نمیبینن...ترمیناتور رو دوباره میبینن

شکورم