تصویر زیر متعلق به چه فیلمی است ؟
شغل پیرمرد چیست و چرا ناراحت است ؟
پاسخ بازی حافظه های قبل در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...Cries and Whispers فیلم کسالت آوری است که یک و نیم ساعت از عمر شما را تنها به اعتبار سازنده اش، برگمان، هدر می دهد. فیلم در چهل و پنج دقیقه ی نخستش هیچ ندارد، همانطور که در چهل و پنج دقیقه ی دومش. فیلم انقدر بی بضاعت است که اگر به شما بگویند این را دانشجویان کانون فیلم و عکس دانشگاه آراد استکهلم ساخته اند باورکردنی است.
امروز فیلم روزی روزگاری در اناتولی ساخته نوری بیله جیلان رو دیدم ... قبلا خواب زمستان رو دیده بودم و در باره اون صحبت کرده بودم اینجا و فکر میکردم با یه فیلم متوسط روبه رو میشم که اینجور نبود!!! یه شاهکار دیگه ... 150 دقیقه فیلم جاده محور و بدون موسیقی که به طرز عجیبی کسالت اور نیست ... این کارگردان استاد بیان روابط اجتماعی در قالب دیالوگ های سادس ... چند تا بازیگر که لزومی نداره ستاره باشن یه میز شام و اقای جیلان که میتونن تو رو برای مدت طولانی محو گفت و گو کنن جوری که انگار بیننده هم یکی از مهمان هاست ! من خودم این حس رو تو یه سکانس داخل ماشین داشتم که پنج نفر دیگه نشسته بودن
ادامه مطلب ...
دیشب فیلمو دیدیم و اولین موضوعی که توجهم رو به خودش جلب کرد شباهت جان کافی با حضرت عیسی بود یاد این ایه از انجیل افتادم
"But first He must suffer many things and be rejected by this generation.
اون رنج دیگران رو میدید و به جون میخرید و اخر هم به صلیب کشیده شد ولی اینبار با جعبه جرقه !
فرانک دارابونت که کار اولش رستگاری در شاوشنک رو 5 سال قبل ساخته بود این بار هم با موضوع رستگاری درگیره ولی اینبار برعکس در فیلم اول ازادی مرگان فریمن از زندان موضوع رستگاری بود و اینجا مرگ ... انگار عمر زیاد تاوان گناهان انسان های خوبه در اخر فیلم هم تام هنکس به کهولت سن خودش اشاره میکنه که در برابر فرمان اعدام جان گریبانشو گرفته .
عناصر شرارت فیلم صداهای نازک و صورت های بچه گانه و لطیف دارن و برعگس جان کافی به خشن ترین شکل و بم ترین صدا ظاهر شده.
در ادامه نقدی که در روزنامه شرق درج شده رو براتون میارم .
ادامه مطلب ...
در ادامه ی مشاهده آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
خطر لو رفتن داستان !!
هر چند The Edge of Heaven محصول مشترک ترکیه و آلمان است اما در واقع فیلم هندی است . اگر یکی از دوستان کانونی همچین قصه ای را بیاورد کانون تا یک دهه سوژه دست خلق الله می دهد : پیرمرد چشم چران ترک تبار مقیم آلمان در محله های خراب با زن ناسالم ترک تباری آشنا میشود و به او پیشنهاد ازدواج میدهد! زن ترک تبار توسط گروه های اسلامی تهدید میشود که دیگر در آن محله رفت و آمد نکند. زن پیشنهاد پیرمرد را قبول میکند. پیرمرد پسری دارد که استاد زبان آلمانی است . در دقیقه بیست و پنج فیلم پیرمرد چشم چران یک سیلی آب نکشیده به زن میزند و به زندان می افتد. پسر به ترکیه بر میگردد و یک کتابفروشی ادبیات آلمانی مخرد. دختر زن سیلی خورده از کرد های ترکیه است که علیه نظام حاکم فعالیت مسلحانه دارد. دوستان دختر توسط پلیس امنیت ترکیه دستگیر میشوند و دختر به صورت غیر قانونی به آلمان میگریزد تا مادر خود را هم در آلمان بیابد. دختر به صورت اتفاقی به دانشگاهی میرود که پسر پیرمرد چشم چران در آن مشغول تدریس است، چون غذای دانشگاه از همه جا ارزانتر است. دختر بی پول میشود و از یک دختر بلوند آلمانی تقاضای پول میکند. دختر بلوند دختر مومشکی را به خانه می آورد و آب و دونش میدهد. ضمنا این دو هم جنس خواه نیز هستند که ظاهرا یکی از شاخصه های گرفتن جایزه در جشنواره است. پلیس خودرو این دو را متوقف میکند چون دختر مو مشکی جهان سومی کمربندش را نبسته . دستگیر میشود و یک سال هزینه های دادگاه را مادر دختر بلوند می دهد. دختر مو مشکی دیپورت میشود و به زندانی در ترکیه می افتد . دختر بلوند به دنبال دوستش به ترکیه میرود. خیلی اتفاقی به پسر پیرمرد چشم چران برخورد میکند و از او یک خانه اجاره میکند. دختر زندانی به دوستش جای اسلحه ای را که پنهان کرده نشان میدهد . کیف دختر بلوند بعد از پیدا کردن اسلحه توسط کودکان هشت نه ساله سرقت میشود و بعد از تعقیب و گریز دختر بلوند توسط کودکان کشته میشود ! (از پیرمرد چشم چران چه خبر ؟! هیچ) مادر دختر بلوند به ترکیه می آید . به سراغ پسر پیرمرد چشم چران میرود تا ببیند دخترش کجا زندگی میکرده. سپس به سراغ دختر زندانی میرود و با گرفتن وکیل و کمی نصیحت دختر را آزاد میکند. پیرمرد پشم چران دوران محکومیتش را به پایان میرساند و به ترکیه دیپورت میشود . پسر پیرمرد چشم چران به ساحل میرود به افق نگاه میکند.
تمام تلاشم رو میکنم که بعد از اربعین بتونم اکران رو بزارم .
اگر کسی مخالفتی داره بفرماید
« یک محکوم به مرگ گریخته است (باد هرجا بخواهد می وزد) » در 1956 ساخته شد و نخل طلای کان را برای برسون به ارمغان آورد . فونتن یک عنصر نهضت مقاومت فرانسه است که اسیر شده و به زندان آلمانها اعزام می شود . او قصد دارد بهر قیمتی شده از زندان بگریزد . پس از مدتها تدارک و درست در زمان آمادگی او برای رهایی ، برای محاکمه به دادگاه نظامی برده می شود ... فونتن به جرم خرابکاری محکوم به مرگ می شود ... فردا صبح او تیرباران خواهد شد ... شاید به جرات بتوان این فیلم را بهترین اثر برسون دانست . او در این فیلم ایمان فونتن به رهایی ، تفکرات ، و پیروزی اراده ء او را به وضوح به تصویر کشیده است . فیلم بر اساس داستان واقعی اسارت و فرار گروهبان آندره دویگنی فرانسوی ساخته شده که درست چند ساعت پیش از اعدام از زندان آلمانها گریخت .
در ادامه ی مشاهده آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
فیلم شعر، شاعرانه نیست. ذکر مصیبت است.
فیلم موسیقی ندارد. از شهر های الکترونیک کره جنوبی اثری ندارد، اتوبان ندارد، در عوض یک پل بلند بالا دارد که دختری از روی آن خودکشی کرده است. فیلم با جسد غوطه ور دختری روی رودخانه شروع میشود. کپر نشین حاشیه ی شهر دارد، مادربزرگ فراموش شده ی آلزایمری دارد. قربانی و عامل تجاوز گروهی دارد. پیشنهاد بی شرمانه دارد.پیرمرد چشم چران آفتاب لب گور دارد. تن فروشی دارد. اخاذی دارد و حواستان باشد نام فیلم "شعر" است.
دوربین با بی شخصیتی تمام گویی که تنها وظیفه اش به تصویر کشیدن قصه در نازلترین درجه ی قاب بندی و تحرک است در تمام فیلم بی هنری اش را به رخ میکشد. نیم ساعت فیلم به کندی و هیچ جذابیتی (پس از ترجمه اشعاری که ممکن است برای مردم کره جذاب باشد) در جلسه شعر خوانی میگذرد. فیلم عملا نیم ساعت قصه دارد که دو ساعت و بیست دقیقه معطل شدنش همان نیم ساعت را هم شهید کرده است. فیلم را نمیشود دوباره دید یا حداقل در مورد خودم یقین دارم که نمیتوانم.
در ادامه ی دیدن آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
فیلم creed که از سری قسمت ها راکی هست رو دیدم و واقعا لذت بردم فیلم شاهکار نیست ولی به نظرم تو تمام مولفه ها از بازیگری تا دکوپاژ و رنگ و.... میشه بهش عالی داد در ادامه رویوو از برادینلی با ترجمه اقای سیلاوی از سایت نقد فارسی رو اوردم که اگه دوست داشتین فیلمو ببینین بعدش.
ادامه مطلب ...