کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

Cries and Whispers



Cries and Whispers فیلم کسالت آوری است که یک و نیم ساعت از عمر شما  را تنها به اعتبار سازنده اش، برگمان، هدر می دهد. فیلم در چهل و پنج دقیقه ی نخستش هیچ ندارد، همانطور که در چهل و پنج دقیقه ی دومش. فیلم انقدر بی بضاعت است که اگر به شما بگویند این را دانشجویان کانون فیلم و عکس دانشگاه آراد استکهلم ساخته اند  باورکردنی  است.

نظرات 8 + ارسال نظر
توسلی جمعه 10 دی 1395 ساعت 22:10

به ابوقریش

خیلی خوب گیف میساختین دیگه نمیسازین؟

به ابو توسل
خیلی خوب گیف میسازیم
شما دوربین گریزی میکنی عزیز دل انگیز

ملک محمدی شنبه 11 دی 1395 ساعت 19:42

اقا قریشی من این کار برگمان و چند کار دیگشو دیدم لازمه چند نکته بگم البته میدونم شما شوخی کردی و به عظمت کار واقفی
در مورد امتیاز ۸.۲ ای ام دی بی و ۸۰روتن حرفی نمیزنم فقط برای فیلم بی بضاعت این اعداد مسخرس ..
فیلم داستان مشخص داره و روایت دختر بیمار و اطرافیان در روزهای اخر زندگی رو نشون میده و قطعا شما از سینمای مدرن انتظار تعلیق و کشمکش کلاسیک یا حوادث بی ربط پست مدرن رو نباید داشته باشی ... به نظر من فقط باید کنش افراد و فضای برگمان در فیلم مثل کنتراست قرمز و سفید و دیالوگ های پر معنای کارو در نظر بگیریم وگرنه قسمت اعظمی از سینمای مدرن به کلی بی بضاعت است و افرادی چون انتونیونی و برسون و برگمان و فلینی باید دلقک های بیسواد تاریخ سینما شناخته شوند

قریشی : آقا ملک سلطانی
قبول دارم فیلم داستان مشخصی دارد. اما داستان مشخصی که ملال آور و کسل کننده تصویر شده است.
این "کنتراست قرمز و سفید " رو هم حقیقتا تو همه ی نقد ها خوندم ولی نفهمیدم . اتاق قرمز و لباس های سفید. خوب ؟ ثم ماذا ؟ اگر آبی و نارنجی بود همه ی نقد ها میشد : کنتراست آبی و نارنجی و دیالوگ های پر معنای کار؟
آقا ملک سلطانی.. ولی حقیقتا به اعتبار اسم کارگردان و تعریف و تمجید مندرج در نقد ها فیلم رو قضاوت نمیکنم. حقیقتا یک ساعت فیلم اضافی است به نحوی که یک تدوینگر میتواند یک ساعت را قیچی بزند و چیزی جز صحنه های کش دار بی ربط ملال آور از فیلم کم نشود.

ملک محمدی شنبه 11 دی 1395 ساعت 22:31

خدمت ارباب کانونها و سلطان بی بدیل گیف سازی قریشی
و اما بعد :
ببین صحبت هایی که الان میگم چسزهایی هست که صرفا سر کلاس جناب مازیار اسلامی من باب سینمای مدرن یادداشت کردم . سینمای مدرن مولفه اصلیش پس زدن مخاطب از جریان اصلی فیلمه یعنی همون ملال اور که ذکر کردی در باب ایجاد داستانک یا پیچ خم هایی که به وفوور تو کارهای هیچکاک و ولز و فورد و دیگر اعاظم سینما یافت میشه پس اگه تو میگی صحنه کشدار هست درسته و اگه میشه این فیلمو تو بیست دقیقه تدوین کرد باز هم درسته .... نکته دیگش اینه فیلم سه پرده ای نیست و پایان باز داره و روایت دیگه سوبژکتیوه و یجور سرگردانی مخاطبو در پی داره پس برگمان تو این مختصات بهترین عملکرد رو داره و اگه یه فیلمی مثل محله چینی ها رو با این متر بسنجی کلا بی بضاعته .. نکته دیگه تمرکزتو رو مخاطب بزار و سعی کن قواعد پیرنگ تو سینمای کلاسیک رو ببری رو ذهنیات شخصیت حالا میبینی که از دید شخصیت برگمان ارباب سینماس .. دیگه تو این سینما از داستان های معمول کلاسیک الهام نمیشه گرفت و باید بری سراغ باغ البالو مثلا ... روایت ها هم که سوم شخصه ما تو کارای کلاسیک نمیبینیم
حالا با این اوصاف و این جهانی که ترسیم شد ایا رگمان از خطوط جهان مدرن تخطی کرده؟ یا بهترین نوع از این جهانو با فیلم های توت فرنگی های وحشی و پرسونا ( به اسم فیلم دقت کن ) ساخته
شاید تو بگی من این جهانو دوست ندارم و این حرف کاملا درسته همونجور که من پست مدرن به مراتب جذابیت بیشتری نسبت مدرن داره برام ولی میدونم محبوب ترین کارگردانم یعنی لینج به مرانب الکن تر از برگمان تو دنیای خودش کار کرده

السلام علی الشیخ الکانون مرادنا ملک انار الله برهانه:
در مورد جهان برگمان در موضع خنثی هستم . چه جهان خلق شده در The Virgin Spring قابل بازبینی است. اما درباره جهان برگمان بما هو برگمان حرف نمیزنم . حتی مدرن و پست مدرن و حتی بیشتر در باب مقایسه سه پرده ای و آن دیگری. آزمایشی طراحی میکنم که بعد ها به نام آزمایش قریشی- ملک در دانشکده های سینمایی تدریس خواهد شد. فرد آزمایش شونده را در یک اتاق قرار میدهیم . روی تنها میز اتاق دو لوح فشرده موجود است. روی یکی نوشته : "فیلمی از برگمان استاد سینما برنده ی جایزه خرس طلایی" و روی دیگری نوشته : فیلمی از کانون فیلم و عکس دانشگاه آزاد استکهلم شمال، برنده بهترین فیلم جشنواره دانشجویی " فرد آزمایش شونده از برگمان همانقدر شناخت دارد که از استکهلم شناخت دارد و میداند در سوئد است. محتوای فیلم ها کاملا برعکس است. فیلم برگمان در لوح فشرده ای که به کانون فیلم اشاره دارد قرار دارد و فیلمی با کیفیت فنی (نه قصه و پرداخت) اما تولید دانشجویی گمنام در استکهلم در لوح فشرده ای که به برگمان اشاره دارد.
1- فرد آزمایش شونده ابتدا کدام فیلم را برای تماشا انتخاب میکند؟ چرا؟
2- اگر از فرد خواسته شود هر دو فیلم را مشاهده کند آیا قادر به تشخیص جابجایی هست ؟
شاید به طراح آزمایش خرده بگیرید که ما فیلم های برگمان را میشناسیم اما از کجا بدانیم دانشجوی گمنام استکهلمی چه فیلمی با چه کیفیتی ساخته است؟
که اشکال درستی است
حال به صورت فرضی فیلم دانشجو را شرح میدهم. فیلم از کیفیت فنی خوبی برخوردار است چون در کانون فیلم و عکس دانشگاه استکهلم همه فکر میکردند کرایه ی تجهیزات سینمایی از قصه مهمتر است! اما قصه و پرداخت از سر سهل انگاری و به دلیل ماهیت دانشجویی منجر به " پس زدن مخاطب" میشود و صحنه های "کش دار" موجب "ملال آوری" مخاطب میشود.
با این توصیف آیا فرد آزمایش شونده متوجه جابجایی خواهد شد یا خیر ؟
آیا فرد آزمایش شونده متوجه کش دار بودن از سر سهل انگاری و کش دار بودن عمدی هنری! خواهد شد ؟

ملک محمدی دوشنبه 13 دی 1395 ساعت 00:16

من الملک الحقیر الی القریش الکبیر الرحم
یا علیم زدنی علما
جواب ازمایش قریشی -ملک
قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
بله کسی که اطلاعات وسیع نداشته باشد برگمان را دلقک سینما میداند و حتما باید مولفه های سینمای مدرن را بشناسد همان گونه من تفاوت یک اسب اصیل چند صد میلیونی و اسب معمولی را نمیدانم و نکته دیگر برگمان جزو خواص سینماست و چشمه باکره خاص ترین اثر حال میخواهیم ماشین فرمول یک رو به کسی که دیروز راننده شده بدیم برونه قطعا میگه مزخرف ترین خودروی جهانه و در یک کلام نه تنها متوجه نمیشود بلکه شاید فیلم اول براش مقبول تر باشد

السلام علی اهل الکانون و علی الملک و علی الانصار الملک
رب اشرح لی صدری
آزمایش قریشی - ملک بر آن نیست تا دو فیلم با فاصله را به مخاطب عرضه کند آن سان که ماشین فرمول یک با پراید دوگانه سوز. آزمایش قریشی - ملک بر ان است که به این پرسش پاسخ دهد که آیا "کش دار" کردن به عنوان نمونه شاخصه ای است که بتوان به خلق آن افتخار کرد ؟ا "کش دار" کردن بما هو "کش دار" کردن ناپسند است یا اگر کش دار کردن از جانب برگمان باشد و عمدی، هنر شناخته میشود اما اگر سهوی باشد و از سوی فردی گمنام سهل انگاری قلمداد میشود؟

ملک محمدی دوشنبه 13 دی 1395 ساعت 09:43

السلام علی القریش و علی عبقر القریش و رحمة الله و برکاته
یا رب الرحم ضعف بدنی
پس نتیجه ازمایش قریشی-ملک ارزش های یک فیلم را خارج از نام کارگردان و مخاطب بررسی میکند و به نحوی سوال بنیادین فلسفه هنر که ارزشی هنری چیست را مطرح میکند . پاسخ اگر کش دار کردن به تنهایی ( چون من پس زدن مخاطب را یکی از مولفه های مدرنیسم برشمردم و قرمه سبزی که فقط سبزی داشته باشه غذای احشامه ) معیار ارزش فیلم باشد و انسان سهوا فیلم کشدار خوبی بسازد این فیلم تشویق شده و ارزشمند است ولی ان فیلمساز خیر که موارد زیادی بودند در ناریخ سینما که با یک فیلم خوب گوشه های تشک را بوسیده و خدا قوت پهلوان .....ولی ساختن فریاد ها و نجواها به صورت سهوی با تمام المان ها برابر با ساختن بیگانگان در ترن هیچکاک با تمام المان های دنیای خود به صورت سهوی در یک کانون فیلم است و به گفته اون مرحوم خدا تاس نمیندازه

السلام علیک یا قاطع البرهان
النظافه من الایمان
اما بعد
برخلاف بحث های پیشین این دیالوگ جلو میرود
همین که کش دار بودن و پس زدن مخاطب و .. فیلم را پذیرفتی سکوی پرتابی است برای وارد شدن به ابعاد پنهان و آشکار آزمایش قریشی - ملک -عبقر (چه بسا ما میتونیم این ازمایش رو در کانون هم انجام بدیم)
اما سوال : مگر میشود به "پس زدن مخاطب" افتخار کرد و به طرز هنر مندانه ای مخاطب را پس زد؟
آیا ما باید بپذیریم که پس زدن مخاطب فی ذات مذموم نیست ؟ یا بپذیریم پس زدن مخاطب به خودی خود چیز بدی نیست که میتوان آن را به طرز هنرمندانه ای اجرا کرد؟
به طریق دیگر میشود هنر مندانه موجب ملال مخاطب شد و یا ناشیانه موجب ملال شد

ملک محمدی دوشنبه 13 دی 1395 ساعت 12:55

یا قریش یا قریش یا قریش
ادعونی استجب لکم
ببین بحث فقط پس زدن نبود ها ولی همچین کارکردی داره و قبول پارم در سه گانه های انتونیونی هم هست ولی جواب سوالت بببین سیر هنر به همین صورته تو نقاشی وقتی میکل انژ و داوبنچی و رامبرانت و .... به اوج اون مدل ار پتره و نقاشی رئال و معمول ما دست پیدا میکنن و واقعا جا برا پیشرفت نیست ظهور انواع مکاتب نامتعارف به زمان رنسانس رو میبینیم که تازگی دارن مثل امپرسیون و دادائیسم و اینا بعد باز تکراری میشه یهو یه بابایی پولاک نام میاد رنگ مبپاشه به نوعی رو بوم و هنر پست مدرن و ابستره و اینا بیرون میاد تو سینما هم همینه ارزش ذاتی نداریم تو هنر ولی وقتی فورد و هیچکاک و هاکس و اینا بهترین فیلم های اون سبک رو ساختن و با توجه زمان که مردم دارن صنعتی میشن و افسردگی و هزار جور امراض شهر نشینی میاد دیگه مدل فیلم عوض میشه همونجور که جنگ جهانی نیوریالیسم اورد و موج نو فرانسه در اعتراض به یه نظام ... حالا این که کن بخوام بگم ایا این واقعا هنره یا نه افلاطون و ارسطو هم نتونستن جواب روشن بدن چون بار ها گفتم هنر متر نداره و اگه نمره ای ام دی بی این فیلمو ببینی که مردم دادن کم نیست ولی قبول دارم فیلم عامه پسند نبست مثل داستان های عامه پسند و مارسلوسی هم نداره و ماشین فرمول یک که مثال زدم مگه چند نغر ازش لذت میبرن

السلام علی اهل لا اله الا الله
ان تنصر الله ینصرکم
در آزمایش قریشی- ملک -عبقر فرد آزمایش شونده از ظرف زمانی ظهور و بروز مکاتب هنری بی اطلاع است . فی الواقع نمیشود چند جلد تاریخ هنر را ضمیمه فیلم کرد تا "پس زدن مخاطب" برای مخاطب توجیه شود .
ابواب دیگری هم هست ، قابل گشودن که در همین جا از گشایش آنها اجتناب کرده به ذکر جمله ای از برگمان بسنده میکنم. برگمان درپاسخ خبرنگاری که درباره ولز پرسیده بود گفته است:
ولز برای من قلابی است. ستایش‌های نثارشده به او بیش از حد اغراق‌آمیز است. او آدمی توخالی بود و کارهایش جذابیتی هم ندارد. او مرده است.

پ ن : برگمان یکی از محبوب ترین فیلمهای تاریخ سینما . تحسین شده توسط مخاطبان و منتقدان، همشهری کین رو "تماما خسته کننده " معرفی کرده .
پ ن : هم اکنون برگمان هم مرده است.

ملک محمدی دوشنبه 13 دی 1395 ساعت 13:58

و علی القریش یتوکل المتوکل
یا قاضی الحاجات و یا کافی المهمات انک علی کل شی قدیر
خب در ازمایش تو حق با تو هست صد درصد و فیلم برگمان در شهر نابیناها از عصا ارزشش کمتره و من حرفی ندارم و پیش نیازه دیدن فیلم هنری مطالعه هنره و بس ....
ابواب دیگر بگشای که قند فراوانم ارزوست استاد
من باب سوال خبرنگار : فقط برگمان نیست که در مورد ولز تردید کرده و در مقامی هست که لاقل نظر شخصیشو بگه همونجور که پلین کیل رابینسون رو قبول نداره و بلعکس لاکن ولز از تاریخ سینما پاک نشده و برگمان هم پاک نشده وچاپ های بعد کتاب بوردول در مورد فیلم ساخته شده در کانون نظر میده و یادمان باشد هیتلر هم مرد و چرچیل هم مرد و همدیگر را فحش دادند ولی انکه براستی مرد اون سرباز فیلم اسپیلبرگ بود که گفت اگه خدا با قریشه پس کی با ملکه ؟!

ان الله مع الصابرین
یا الله

ما نابینا شما آیز واید شات
جایی که میوه نیست چغندر سلطان المرکباته. بلانسیت فیلم برگمان . مرسی اه

خانی سه‌شنبه 14 دی 1395 ساعت 13:45

اقا من راجب برگمن با شما موافقم ولی نمیدونم
شاید مثلا فیلمای برگمن خیلی تخصصیه و جنبه ی اموزشی سینمایی داره،برای همین سبک فیلماش مثلا شبیه فیلمای سطح بالای امروز هالیوود نیست

قریشی : میلاد با ورود تو آزمایش قریشی- ملک - عبقر
به آزمایش قریشی - ملک - عبقر - خانی تبدیل میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد