«مرد سوئیسی» که اشاره به چاقوی چندکارهی سوئیسی دارد، یکی از بهترین و عجیبترین فیلمهای ۲۰۱۶ و حتی سالهای اخیر سینماست. خیلی کم پیش میآید به فیلمی برخورد کنیم که با جسارت و خلاقیت سازندگانش ما را در موقعیت غیرمنتظرهی قرار دهد و کاری کند که نفس تازهای به دور از دنبالههای پرتعداد هالیوودی و فرمولهای تکرارشوندهی فیلمهای استودیویی بکشیم. بعد از عاشقانهی «آنومالیسا» که دربارهی مردی گرفتار در میان آدمهایی با چهره و صدای یکسان بود و علمی-تخیلی «خرچنگ» که به مسئلهی عشق در دنیایی میپرداخت که انسانها در صورت مجرد بودن تبدیل به حیوان میشدند، حالا «مرد سویسی» نیز ایدهی داستانی دیوانهواری را رو کرده است. بهطوری که حتی ممکن است در نگاه اول آن را جدی نگیرید: داستان دربارهی مرد جوانی به اسم هنک است که در یک جزیرهی دورافتاده گرفتار شده است. او در حال آماده شدن برای خودکشی است که ناگهان متوجه بدن بیحرکتی در ساحل میشود. هنک به این مرد که از قضا هری پاتر خودمان است نزدیک میشود و سعی میکند او را احیا کند. اما فقط یک مشکل وجود دارد. جنازهی هری پاتر که هنک او را در ادامه مانی مینامند، مشکل جدی گوارشی دارد!