به نظر من پرستویی بزرگترین بازیگر تاریخ سینمای ایرانه
حتی از وثوقی و انتظامی هم بالاتر
ولی قطعا یکی از نقاط تاریک کارنامه اش، خرسه...
محسنات:
- صداگذاری و میکس صدای نو
- استفاده ی جالب پیمان یزدانیان از ساز بالابان(اگه اشتباه نکرده باشم)
- سکانس تلفن مریلا زارعی به پرستویی
- پلان های مربوط به خاموشی شمع ها
- بازی اوسیوند
عیوب:
- دیالوگ های معرکه:
دست خودم نبود...یهو کنترلم رو از دست دادم، با مشت زدم تو صورتت!!!!
بیا ماچت کنم چرک دلت پاک شه!!!!
دیدم اسیر دست دشمنم!!!!
افتاد رو پام...دستم رو بوسید...حالا نبوس کی ببوس...نسبت به رفتارای قبلش اظهار پشیمونی کرد!!!!
خرس...خرس...!!!
- سکانس های شاهکار و به یاد ماندنی مث: فرهاد اصلانی از یه آبشار 4 متری میفته تو رودخونه و میمیره!!!!باید از مسئول جلوه های ویژه ی فیلم هم به شدت تشکر کرد که اون عروسکی که به جای اصلانی انداختن تو آب خیلی جو سینما رو منبسط کردش!!!
- میزانسن
- دکوپاژ
- کارگردانی
- همه چی بابا...من چرا دارم میشمرم...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خلاصه که هیچی
من همش به این فکر میکردم که وجه تسمیه ی «خرس» با فیلم چیه
باید از بر و بچه های زیست شناس پرسید
شاید خرسا وقتی احساس مالکیتشون رو به خونواده از دست میدن، شروع میکنن به کشتنشون!
یکی از نکات بسیار مضحک این بود که صدای برادر فرهاد اصلانی تو تلفن از صدای خود اصلانی شفاف تر بود...
به کارگردان فیلم توصیه میکنم یه سر ضامن دار کانون فیلم رو ببینه یه چیزایی یاد بگیره
و خدا بهش رحم کنه اگه اشکان فیلمش رو ببینه...شاید باید اینطوری به خودمون دلداری بدیم که شاید کارگردان واقعا به عمد میخواسته خط فرضی رو دم به دم بشکونه نه اینکه چیزی از این مفهوم نمیدونسته!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این فیلم به قدری بد بود که بهتره این جملات رو در انتها بگم:
حتی فیلم چرتی مث 1359 هم نتونسته بود بازی پرستویی رو اینطور بی رنگ کنه
ببین این دیگه چه فیلمی بود...
شکور بیننده