کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

اظهار تاسف برای «خرس»

به نظر من پرستویی بزرگترین بازیگر تاریخ سینمای ایرانه

حتی از وثوقی و انتظامی هم بالاتر

ولی قطعا یکی از نقاط تاریک کارنامه اش، خرسه...


محسنات:

- صداگذاری و میکس صدای نو

- استفاده ی جالب پیمان یزدانیان از ساز بالابان(اگه اشتباه نکرده باشم)

- سکانس تلفن مریلا زارعی به پرستویی

- پلان های مربوط به خاموشی شمع ها

- بازی اوسیوند


عیوب:

- دیالوگ های معرکه:

دست خودم نبود...یهو کنترلم رو از دست دادم، با مشت زدم تو صورتت!!!!

بیا ماچت کنم چرک دلت پاک شه!!!!

دیدم اسیر دست دشمنم!!!!

افتاد رو پام...دستم رو بوسید...حالا نبوس کی ببوس...نسبت به رفتارای قبلش اظهار پشیمونی کرد!!!!

خرس...خرس...!!!


- سکانس های شاهکار و به یاد ماندنی مث: فرهاد اصلانی از یه آبشار 4 متری میفته تو رودخونه و میمیره!!!!باید از مسئول جلوه های ویژه ی فیلم هم به شدت تشکر کرد که اون عروسکی که به جای اصلانی انداختن تو آب خیلی جو سینما رو منبسط کردش!!!

- میزانسن

- دکوپاژ

- کارگردانی

- همه چی بابا...من چرا دارم میشمرم...


ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خلاصه که هیچی


من همش به این فکر میکردم که وجه تسمیه ی «خرس» با فیلم چیه

باید از بر و بچه های زیست شناس پرسید

شاید خرسا وقتی احساس مالکیتشون رو به خونواده از دست میدن، شروع میکنن به کشتنشون!


یکی از نکات بسیار مضحک این بود که صدای برادر فرهاد اصلانی تو تلفن از صدای خود اصلانی شفاف تر بود...

به کارگردان فیلم توصیه میکنم یه سر ضامن دار کانون فیلم رو ببینه یه چیزایی یاد بگیره

و خدا بهش رحم کنه اگه اشکان فیلمش رو ببینه...شاید باید اینطوری به خودمون دلداری بدیم که شاید کارگردان واقعا به عمد میخواسته خط فرضی رو دم به دم بشکونه نه اینکه چیزی از این مفهوم نمیدونسته!


ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

این فیلم به قدری بد بود که بهتره این جملات رو در انتها بگم:

حتی فیلم چرتی مث 1359 هم نتونسته بود بازی پرستویی رو اینطور بی رنگ کنه

ببین این دیگه چه فیلمی بود...



شکور بیننده


نمایشگاه عکس

نمایشگاه انفرادی عکس 

 

علی زارع 

گشایش:۱۴ بهمن 

پایان :۳۰ بهمن 

ساعات بازدید:۳تا ۷-پنج شنبه ها ۵ تا ۸-گالری روز های جمعه تعطیل است. 

 

آدرس:فرمانیه٬خیابان شهید لواسانی٬شماره ی ٬۱۰۳گالری راه ابریشم.

گزارش وضعیت گروهی شدن وبلاگ

آقای شکوری خواستند که لیستی از کسانی که براشون دعوتنامه فرستاده شده و پاسخ یا عدم پاسخشون رو توی یه پست بذارم

برای خانم‌ها و آقایون ذیل دعوتنامه فرستاده شده و اون‌ها پاسخ دادند و الان یوزر و پسورد شخصی دارند:







پ.ن: شماره 4 این لیست آقای محیط هستند 

برای افراد زیر دعوتنامه فرستاده شده ولی اون‌ها پاسخی ندادند :

آقای دلیاری(دعوت نامشون پنج شنبه باطل شد)
خانم وفایی(دعوت نامشون دیروز باطل شد)
آقای صفایی(دعوت نامشون امروز باطل شد)
خانم محمدنژاد(دعوت نامشون امروز باید باطل شده باشه ولی فکر کنم یه اقداماتی کردند چون اسمشون توی لیست اونایی که هنوز پاسخ ندادند نیست!جزو اونایی هم که ثبت نام قطعی کردند نیست)
برای آقای رضایی و خانم عسگری هم امروز دعوت نامه فرستاده شده

× میشه برای کسانی که دعوت نامشون باطل شده دوباره دعوت نامه فرستاد ولی این مشروط به اینه که اعلام کنند چه روزی میتونن برن این ثبت نام رو انجام بدن. وگرنه باز هم دعوتنامشون باطل میشه و از نو...
××دیگرانی که هنوز یوزر پسورد جدا ندارند توی همین پست ایمیل هاشون رو اعلام کنند
میتونید از پست راهنمای گروهی شدن وبلاگ هم کمک بگیرید.

اینم یه عکس ردیف

  استاد بنینی در  کنار فیلمساز بزرگ   مجیدی    {{{{{دلیاری}}}}}

لغو کلاس عکاسی یکشنبه...




این هفته کلاس عکاسی یکشنبه

برگزار نمی شود




فرامرزی

نمایشگاه عکس

نمایشگاه انفرادی عکس   

رضا نور بختیار 

گشایش:۱۴ بهمن-ساعت ۴ تا ۸  

پایان:۱۹ بهمن 

آدرس:دروس٬خیابان شهید کماسایی٬شماره ی ۳۴-گالری گلستان

-ساعات بازدید:همه روزه به غیر از پنج شنبه ها٬ساعت ۴ تا ۸ .

نمایشگاه عکس

سلام دوستان  

از این به بعد قراره در مورد همه ی نمایشگاه های عکس اطلاع رسانی کنم قدمی کوچک در جهت این که دیگه اسم کانون فیلم و یه ذره! عکس نباشه! 

 

نمایشگاه انفرادی عکس 

مجید کورنگ بهشتی 

گشایش:۱۴ بهمن-ساعت ۴ تا ۸ عصر 

پایان:۲۶ بهمن 

آدرس:یوسف آباد٬میدان سلماس٬شماره ی ۵٬جنب بانک پاسارگاد٬گالری طراحان آزاد 

-گالری روزهای پنج شنبه بسته ست. 

-ساعات بازدید:۴ تا ۸

حذف بخش بین الملل ۲th

در حالی که اولین دوره جشنواره فیلم فجر به عنوان فستیوال بین المللی برگزار شده و انبوهی فیلم خارجی در بخش های مختلف به نمایش درآمده بود در سال دوم صفت بین المللی از جشنواره حذف شد.در عوض آمار فیلم های ایرانی حاضر در جشنواره فیلم رشد قابل توجهی پیدا

کرد

با تغییراتی که در راس هرم مدیریت سینما ایجاد شده جشنواره هم تغییراتی به خود می بیند.جالب اینکه جز رضا میر لوحی هیچ کدام از فیلم سازان حاضر در بخش مسابقه سینمای ایران دوره اول در این سال فیلمی در جشنواره ندارند . 

در حالی که علیرضا داوود نژاد  رضا میر لوحی و  مسعود اسداللهی به عنوان فیلم سازانی با سابقه فعالیت در سینمای قبل از انقلاب در جشنواره حضور دارند  شاهد اعلام موجودیت فیلم سازان برآمده از انقلاب نیز هستیم. 

نسلی که با طیف های متفافت که در یک سویش محسن مخملباف و حسن کار بخش با فیلم هایی چون (توبه نصوح)و (دو چشم بی سو)   و   (دیار عاشقان) ایستاده بودند و در سوی دیگرش کارگردانانی چون محمد علی سجادی و محمد رضا اعلامی که با (باز جویی یک جنایت) و (نقطه ضعف) نوید استعداد های تازه ای را میدادند . 

همچنین خسرو سینایی که سابقه ای طولانی  در ساخت آثار مستند و کوتاه داشت در این سال با (هیولای درون) در بخش رقابتی حاضر بود . 

هیات داوران جشنواره ی دوم بر خلاف سال قبل برگزیدگانش را معرفی کرد هرچند در نهایت هیچ اثری را شایسته ی دریافت بهترین فیلم ندانست.همچنان به هیچ بازیگر زنی جایزه داده نشد 

 

 برگزیدگان: 

  

جایزه ی ویژه ی هیات داوران: دیار عاشقان(حسن کار بخش) 

 بهترین کارگردان: خسرو سینایی(هیولای درون) 

بهترین فیلمنامه: ابراهیم مکی و علیرضا داوود نژاد(جایزه) 

بهترین بازیگر نقش اول مرد: حسین پرورش(نقطه ضعف) 

بهترین بازیگر نقش دوم مرد: پرویز پرستویی (دیار عاشقان) 

بهترین فیلم برداری: اسماعیل امامی (هیولای درون) 

بهترین تدوین: حسین زند باف (مرگ سفید) 

بهترین موسیقی متن: عباس دبیر دانش (چشم تنگ دنیادار) 

 

                                                                                         مرسی-مجید

برنامه ی تئاتر فجر

یه ایمیل برام اومد که گفتم برای بچه های تئاتر بین کانون بذارم:





شکور

به که باید انتقاد کرد؟

یه مسئله ای از قبل مونده که به نظر من اگه تا الان منتفی نشده باشه باید تعجب کنیم...!!!

منتفی شدن این موضوع یعنی از دست رفتن کلی پول

از مدیر مالی محترم خواهش میکنم ته و توی قضیه رو در بیاره (پارسا...بابا...با توام)

به که باید انتقاد کرد؟

البته منظورم علاوه بر خانم نعیمه (مدیر اجرایی پروژه ی یه حبه قند)


آیا جای انتقاد وجود داره؟

آیا اگه یک مدیر اجرایی بیخیال وظیفه اش بشه، دیگه هیچ کس نیست که خلاء ناشی از کم کاری اون مدیر رو پر کنه؟

اصلا آیا انتقاد وارده؟

آیا مسئله ی خاصی نیست؟

آیا بحث «فرهنگسرای رسانه» تموم شده و من خبر ندارم؟

آیا اگه بحثش تموم نشده، تموم کردن اون جریان دیر نشده؟

آیا این تاخیر، نگران کننده نیست؟

آیا کسی مقصره؟

آیا کم کاری ای صورت گرفته؟

و سوال آخر اینکه


به که باید انتقاد کرد؟



شکور متعجب!

خط قرمز ۱th

اولین دوره جشنواره فیلم فجر در حالی برگزار شد که هنوز سینمای ایران در موقعیتی کاملا بلا تکلیف به سر میبرد.این بلاتکلیفی هم درمیان فیلم سازان مشاهده میشد که نمیدانستند در شرایط تازه دقیقا چگونه باید فیلم ساخت و هم اینکه مدیران فرهنگی به خاطر تغییر و تحولات گسترده امکان سیاست گذاری بلند مدت نمی یافتند . 

با این همه اولین دوره جشنواره فجر در بخشهای متنوع و متعدد در دهه فجر ۱۳۶۱ برگزار شد.در اولین دوره جشنواره تقریبا تمام فیلم های قابل نمایش  که از ابتدای پیروزی انقلاب ساخته شده بود دربخش مرور به نمایش در آمد. دربخش مسابقه ی سبنمای ایران اما تنها ۵ فیلم حضور داشتند . 

فیلم هایی که به لحاظ کیفیت هنوز هم مثال زدنی اند   خط قرمز (مسعود کیمیایی) مرگ یزد گرد (بهرام بیضایی) حاجی واشنگتن(علی حاتمی) اشباح (رضا میر لوحی) و سفید(فریبرز صالح نیا) فیلم های بخش مسابقه ی اول بودند . هر چند هیات داوران جز در مورد سفید مضمون بقیه ی فیلم های بخش های مسابقه را نپسندیدند .به طوری که در این سال در بخش مسابقه ی سینمای ایران با وجود انجام داوری در نهایت به هیچ فیلمی جایزه داده نشد . 

از میان این فیلم ها تنها سفید و اشباح به نمایش عمومی در آمدند . خط قرمز و مرگ یزدگرد به عنوان اولین ساخته های دو فیلمساز شاخص جریان موج نو  در سالهای پس از انقلاب برای همیشه به محاق رفتند و حاجی واشنگتن حاتمی هم پس از ۱۵ سال به اکران عمومی در آمد. 

مجموعه ی این اتفاقات را باید حاصل مشخص نبودن ضوابط فیلمسازی دانست .هنوز خبری از معماران سینمای نوین ایران نبود و  مدیران فرهنگی وقت در غیاب قوانین مدون  حاصل کار کارگردانان بزرگ سینمای ایران را نپسندیدند.     این اولین مجموعه از گزارش های  سی دوره ی جشنواره بود                                                                     مرسی-مجید

چیزی فراتر از یک تاسف {خانه ی متروک سینما}

در کل هیچ سوژه ای در حد یک پست وجود نداره ولی بنابر اتفاقات غیر محترقه و با دود فراوان  ؛من فردا شاید نتونم پست بزارم گفتم الان سخنانم گویم و دیگر همین   ؛اینکه دوتا فیلم دیدم  این اخری که یک  فیلمک {حیف اسم فیلم }مزخرف لعنتی و دیگر هیچ {اگه هرکی می خواد یک ساعت ونیم خودشو عذاب بده گزینه ای بهتر از جهنم دیدن فیلم بغض هست } البته اقای حسینی مهر هم بودن وگفتن که بنویسم  مزخرف بود                     اما فیلم اولی که دیدم!!!!!!!!!!!!         گشت ارشاد یک فیلم بی دقت و بی سلیقه که این معلول کا رشکنی های کارگردان و سناریستش هس در کل به درد اکران نمی خوره  ولی  اگه  هر کی می خواد یه فیلمی ببینه که ازش  لذت ببره اکیدا  توصیه میشه این فیلم به واقع  یک شاهکار بالقوه  هست که به فعلیت  لازم  نرسیده در کل درست  اینه که  ازش تعریف کنم چون من دلیاری هستم من دید اجتماعی رو ترجیح میدم به این ادا و اطفار های روشنفکرانه ی پوچ !!!!! من عاشق اون میمم و اون  مادرم و اون علی کو چولو و بچه های از جنس اسمان که در واقعیت کودکی واسشون اشکه و اشک  ......    دباره ی فیلم از نکات بسیار فاخری درس شده بود ولی شاید اگه بیشتر رو ساختار نمایشیش کار میشد عالی میشد من سعید سهیلی رو برای شب برهنه ستایش می کنم و دوس  دارم اونم با بازی کسی که من دوسش دارم  شادمهر بزرگه هنر ایران به نظر من سینمایی که واسه ی تمایلات حیوانی  ادمای بنز نشین ساخته بشه مفت نمی ارزه حتی اگه کارگردانش هزارتا اسکار  داشته باشه حتی اگه میلیاردی باشه مردم عاشق چاپلینهاش میشن  سهیلی تو فیلماش اولا از حرف کسایی گفته که از جنس مردم طبقه ی  اسیب پذیرند و کارگردان مسئلشه که از اونا بگه دوما نه به شعور کسی توهین میکنه ولی انتقاد میکنه نه واسه اجنبی مملکتشو می فروشه تا روشنفکر نمایی کنه نه باج میده به کسی فقط خودشو میبینه نه از مردم سواستفاده میکنه  {سینما بوف کوره محضه همینو بس} گنده تر از دهنشم شعار نمیده از وقتی که جلو سینما ازادی دیدم چه معصومانه واستاده  هنوز یادشم  یاد اون تیکه ای که توشب برهنه اون بازیگره {که بد بازی کرد}میگفت من بچه ی یه خائنم با اون مادر میخوای چی بشم یا تیپ عالیه میر طاهر مظلومی مردی که  با سبیلای نیچه پی اینو اون بود شاید خیلی فیلما تکنیک میلیون دلاری داشته باشن ولی مردم کساییو میخوان که ضعفه شونو جبران کنن اونا نمی تونن دردشونو  داد بزن ضعفشون اینه  که می خوان یکی باشه تا چیزی  رو  بگه که حرف کساییو بزنه که نمتونن حرف بزنن ولی با همین حال میکنن سینمایی خوبه که رفتگر محله توش گریه  کنه  نه این که دوتا بورژوا توش تصمیم  بگیرن پاچه ی کدوم حیوونیرو  گاز  بزنن  هنر  هیچی غیز از  این نیست  در ضمن حتما نقدای استاد فراستیرو تو این شبا  از دس  ندید وقتی که دیدم  چقدر خوب از این فیلم صحبت  کرد  واقعا حال کردم همونطوری که به جدایی پرید دمششششششششششششششششش  گرمممممممممممممممممممممم {تا وقتی که بت ها در میان  مردم  باشن به جای دیدن حقیقت / ادمها بزرگ  میشن }جمله از مرتضی اوینی با تغییر و حفظ مفهوم

پذیرایی ساده

فیلم شروع خوبی داشت و با  ایده ی جالبی از ابتدا مخاطب رو برای دنبال کردن داستان جذب می کرد اما  بتدریج

بعضی اتفاقات و دیالوگ ها سوال برانگیز و مبهم می شد و دنبال دلیل می گشتم برای توجیه این موقعیت ها که گاه گداری به جوابی هم نمی رسیدم و به این فکر می کردم که این مدل و سبک آثار مانی حقیقی هست و شاید اصلا نباید دنبال جوابی باشم  که توی کنعان هم به این شکل عمل کرده بود؛ فیلم نامه پرداخت خوبی نداشت و  یک سری مفاهیم رو خیلی شعاری مطرح کرده بود. یکی دو سکانس فیلم خوب بود و جای حرف داشت

پایان فیلم هم همچنان با باقی گذاشتن تا اندازه ای  سوال ها و نکات مبهم مخاطب رو قانع نمی کنه.


بازی ترانه علیدوستی رو دوست داشتم که با سایر کارهاش متفاوت بود

مانی حقیقی ام بنظرم خودش بود و بازی معمولی داشت

در کل نمیتونم بگم فیلم بد یا عالی بوده... اما نمی دونم چرا دوست دارم بگم "پذیرایی ساده" در مقایسه با خوده مانی حقیقی خوب بود.

در حال حاضر این نکته ها به ذهنم رسید و چقدر خوب که سایر بچه ها ام که فیلم رو دیدن نظراتشون رو بنویسن

شدیدا علاقه مندم که توی یه جلسه ی نقد با حضور مانی حقیقی یا حداقل یک منتقد درست و حسابی حضور داشته باشم؛ گرچه  مانی حقیقی زیاد در مورد فیلم هاش صحبت نمی کنه...

جالبه که قسمت هایی از نظر ابراهیم گلستان، پدر بزرگ مانی حقیقی، در مورد "جدایی" رو هم بخونید که در کل کمک می کنه به قضاوت در مورد فیلم ها و نقد آثار حتی همین فیلم "پذیرایی ساده"

نکته‏‌ی برجسته خود فیلم است، خود ساخته شدن فیلم است. تمام تعریف‏هایی که از یک فیلم می‏کنند که مثلاً عکاسی‏ این فیلم خوب بود، یا موسیقی متن این فیلم خیلی خوب بود، یا دوربین را این‏جا گذاشته بودند یا آن‏جا گذاشته بودند، یا مونتاژ فیلم این‏جور و یا آن‏جور بود، این‏ها ممکن است برای تمام مردم دنیا مطرح باشد، ولی هیچکدام از آن‏ها برای من مطرح نیستند.
آن‏چه برای من مطرح است، مجموع همه‏ی این حرف‏ها است و این فیلم در مجموع این حرف‏ها، درجه اول بوده است. این فیلم فوق‏العاده است؛ تمام شد!

سلیقه‏ی خود من این است که مقداری خود به خودی و  جادرجائی باید در نوشته، فیلم و شعر باشد. این فیلم جادرجایی هم داشت ....

جادرجایی: یعنی دارید کاری می‏کنید، مثلاً شعر یا مقاله‏‌ای می‏نویسید، یکباره چیزی به ذهن‏تان می‏رسد، بدون این‏که قبلاً روی آن فکر کرده باشید. ذهنتان آماده است، ولیکن جزو نقشه‏ی کارتان نگذاشته بودید؛ یک‏مرتبه از ذهنتان می‏پرد بیرون. باید در همه‏ی کارهای هنری، چنین حالتی وجود داشته باشد. تمام تمرین‏ها برای ایجاد کردن، برای لغت‏شناختن، برای عکس شناختن، باید قبلاً توی ذهن باشد، وقتی می‏نشیند سر کار، آزاد بگذارد که هرچه به ذهن‏اش می‏رسد، از آن صافی رد بشود و بیاید توی کار
فیلم فرهادی این‏طوری است. خیلی از فیلم‏‌ها این‏طور نیستند. در بعضی از فیلم‏ها، وسط کار، فکر می‏کنند که از فلان فیلم تقلید ‏کنند و یا می‏خواهند فلان چیز را هم بگویند. اما این فیلم بافته و منسجم بود. مطالب‏اش به هم بافته شده و حساب شده بود.

الهام محمدنژاد

فرارسیدن زمان تغییر پسورد یوزر پیشین وبلاگ

شکورم

مطابق با پست

اتفاقی جدید در وبلاگ...قابل توجه همه ی پسورد داران

از 5 بهمن به مدت ده روز التیماتوم تغییر پسورد وبلاگ داد شد

امشب این زمان پایان می پذیره

و از فردا پسورد یوزر مالکیت وبلاگ تغییر میکنه...

دوستان زین پس فقط میتونن با یوزر و پسورد خودشون وارد محیط مدیریت وبلاگ بشن


شکور...مسئول ارتباطات اینترنتی

فعالیت در کلاس تحلیل

دیروز عطار پور همراه من برای گرفتن فیلم «دایره ی مینا» و تحویل فیلم «دورافتاده» اومد دفتر دکتر ارسیا تقوا...  

 

 

شکور- مدیر اجرایی کلاس

اولین جلسه ی کلاس تحلیل روانشناختی فیلم

قابل توجه اعضای این کلاس 

مطابق با برنامه ریزی اعلام شده این کلاس ۵شنبه از ساعت ۱۰الی۱۲ در کلاس ۳۰۲ دانشکده ی مدیریت برگزار خواهد شد 

 

تکلیف جلسه ی اخیر فیلم «دورافتاده» با بازی تام هنکس هست که اگه ندارید بیاید از من بگیرید 

سعی میکنم روی دکستاپ سیستم کانون هم کپی کنم 

دوستانی که در کانون حضور دارن لطفا این فیلم رو به متقاضیانی که به کانکس مراجعه میکنن ارائه کنن 

 

هفته ی دیگه از ۴شنبه تا جمعه تو دانشگاه کنکوره برای همین ممکنه که این کلاس رو تو دانشگاه پزشکی برگزار کنم 

ولی حتما حتما جریان رو از من جویا بشید 

 

این دوستان کانونی اعلام کنن که این پست رو مطالعه کرده اند: 

سلیمیان 

ایرانی 

موسوی 

دلیاری 

عسگری 

ارشادی 

پیروزبخت 

فلاح 

سلیمیان 

 

درضمن شخصی با نام نوروزی بدون دادن حتی یه آدرس ایمیل و با پرداخت هزینه عضو شده که نمیدونم از کجا پیداشون کنم 

کسی میشناسدشون؟ 

اصلا کی آقای نوروزی رو بدون حتی گرفتن شماره تلفن ثبت نام کرده؟ 

 

عباس شکوری 

یکی از دو مدیر اجرایی کلاس تحلیل روانشناسی فیلم

به خانم برزگر

مسائلی که قرار شد که لطف کنید و این مسائل رو پیگیری بفرمایید: 

 

۱- با مدیر اجرایی دانشکده ی مدیریت دو موضوع: 

الف- دراختیار قرار دادن کلاس ۳۰۲ این دانشکده برای ۵شنبه ها ساعت ۹-۱۲:۳۰ 

ب- دراختیار قرار دادن ویدئو پروژکتور و پرده و کنترل دستی اینها برای ساعات بالا 

 

۲- با حراست دانشگاه: 

 هماهنگی برای ورود اعضای کلای تحلیل روانشناسی فیلم به دانشگاه برای این کلاس در ۵شنبه ها 

مخصوصا اعضای غیردانشجوی این دانشگاه 

 

۳- با مدیریت خوابگاه: 

برای پیگیری بحث انتقال سه عضو کانون فیلم  

 

۴- بازنگری فیلم «بازگشت» برای اکران عمومی و خصوصی

 

موضوع جدید: تعامل با کارشناس کانون ها(خانم برزگر)

دوستان من یه موضوع جدید ایجاد میکنم برای این تعامل 

اگه قرار بوده موضوعی یادآوری بشه یا هر  چی به کارشناس کانون ها این موضوع رو انتخاب کنید... 

 

شکور

اعلام فعالیت

شکورم 

 

امروز تو امور فرهنگی بودم و: 

۱- در مقام مدیریت وبلاگ با خانم برزگر هماهنگ کردم که ایشالا کارایی که باید با هم انجام بدیم رو ما تو پست به نام (به خانم برزگر) بنویسیم و ایشون هم تو نظرات به ما تا اینطوری هماهنگی بیشتری داشته باشیم 

۲- در مقام نماینده ی دبیر با دکتر کاظمی صحبت کردم برای بحث خوابگاه بچه ها که قرار شد بقیه ی امور رو از آقای معمار پیگیری کنیم 

۳- در مقام مدیریت اجرایی کلاس «تحلیل روانشناسی فیلم» برای کلاس ۳۰۲ مدیریت و ویدئو پروژکتور و حراست ۵شنبه برای ورود اعضای غیر دانشجوی شهید بهشتی با خانم برزگر به توافق رسیدم 

۴- در مقام مدیر اجرایی و کارگردان فیلم گره کور با دکتر صحبت کردم و طرح اولیه رو دادم 

۵- در مقام یه عضو هم با موسوی برای اکران خصوصی و عمومی «بازگشت» تلاش کردم 

 

شکور

به مدیریت مالی جدید کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

به مدیریت مالی جدید کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی...آروین پارسا 

 

سامنوعلکیم 

نظر به انتخاب جنابعالی در سمت مدیریت مالی کانون فخیم فیلم و (یه ذره) عکس دانشگاه شهید بهشتی با توجه به بسته شدن خانه ی سینمای هنرمندان به اطلاع می رساند که بحث های مالی آن نهاد نیز بر دوش شما گذارده می شود 

امید است با استعانت از خداوند متعال در انجام مسئولیت های خویشتن موید و منفور باشید 

 

پیوست: صلوات 

 

 

کارهای باقی مانده ی مهم و در جریان: 

۱- بحث مالی یه حبه قند که هنوز مبالغش به ما عودت داده نشده (اصلاحیه: البته همچنان انجام این مسئله بر دوش مدیر اجرایی پروژه یعنی شالیکاره ولی در مقام کلی مدیریت مالی باید مطلع باشی از چند و چون و چه بهتر که با شالیکار برای رسیدن به هدف هماهنگ باشی)

۲- بحث مالی کلاس تحلیل روانشناسی جرم  (اصلاحیه: فیلم) که باید در جریان قرار بگیری

۳- تخمین مالی سرویس برای بهتر شدن فیلمبرداری دوربین کانون (اون دیجیتال ۳۵ میلیمتری رو نمیگما همون ام دی ۱۰۰۰۰ رو میگم) 

۴- تخمین دارایی کنونی با توجه به خرج پول اینک بهشت برای خرید بلیط های فجر 

 

 

شکور کاتب

دیدار نزدیک از نوع سوم

اولین برخورد موسوی با امور فرهنگی امروز رخ داد 

موسوی با یه کیبورد در مقابل خانم برزگر ایستاد و سعی کرد که با نت های موسیقی ارتباط برقرار کنه 

تا اندازه ای موفق بود 

من هم یه توضیحات مختصری درمورد اوضاع و احوال کهکشان ناشناخته اوکالجیلاش بهش دادم... 

و بدین سان اولین گام موسوی در اولین مدیریت پروژه یه اکران خصوصیش برداشته شد. 

دوستان منتظر اکران خصوصی فراشاهکار «بازگشت» توسط موسوی باشند... 

شکور

فیلم های دانلود شده

آقای شکوری:

Duck Soup

Cast Away

آقای توپ شکن:

Carnage

Trespass


آرشیو هیچکاک و کوبریک هم کامل شده...

فیلم های مطرح در گلدن گلوب و اسکار هم همش لیست شده کیفیت خوبش که اومد دانلود می کنم.


نیلوفر مردیها

بی خود و بی جهت

سلام . . .


امـــــروز به لطف محمد فـــــرامرزی رفتم بی خود و بی جهت و تو بالکن سینما  آزادی دیدم. خوب بود که این سری جشنواره خیلی بانظـــم تر از سال های قبــــل بود ولی برای اینکه دین خودشون و به سال های قبل ادا کنن فیلم با 10 دقیقه تاخیر شروع شد.



الان که میخوام درباره ی این فیلم صحبت کنم نمیدونم واقعا" چی بگم چون به دلیلی تاریکی سینما نتونستم یادداشت خاصی بردارم.بخاطر همینم شاید این نظری که راجع به این فیلم میدم شاید کامل نباشه و شاید بعدا" که بیشتر فکر کنم به چیزهای بیشتری در مورد این فیلم برسم.


اما چیزی که در مورد کاهانی میتونم بگم هنوز جا داره که پخته تر بشه و به یک کارگردان خوب سرپا تبدیل شه.

اما بخوام یکم جزئی تر راجع به فیلم صحبت کنم. اول از بازی ها شروع میکنم . و باید بگم که یکی از بازی های عالی که تا به حال از رضا عطاران دیدم تو این فیلمه و خیلی خیلی خوب بازی کرده .احمد مهران فر هم مثلی اکثر کار هاش بازیش خوبه.اما نگار جواهریان مثل همیشه فوقالعادست.یک چیز که واسه من عجیب بود درباره ی نگار جواهریان اینکه واقعا" تو این فیلم مثل فیلم های دیگه ای که بازی کرده متفاوت از نقشهای دیگش بود. و به شکل خیلی خوبی خیلی جزئی کمی صداش و تغییر داده بود و خش دار کرده بود. و اون دختر مدرن یک خانواده ی مذهبی و رو تونسته بود با بازیش و حرکات بدنش خوب در بیاره.اما بازی پانتا آ بهرام تا حدی خوب بود ولی به نظر من تو در آوردن لهجه ی اصفهانی تو بازیش تا حدی ناموفق بود. طوری که با اینکه لهجه ی اصفهانی خیلی متمایز از لهجه های دیگست.من اصلا" خوب متوجه نمی شدم که به چه لهجه ای صحبت میکنه. تا اینکه گفت میخواد بره خونه ی باباش تو اصفهان.


از لحاظ ساختی بخوام بگم فیلم چیزی خاصی نداشت و همه چیز معمولی بود از تدوین گرفته تا میزانسن و ... . اما یک ایرادی که من و متعجب کرد در اول فیلم پلان اول بود که یه فوکوس فولو بیجا دیدم که به نظر میرسید فیلم بردار حواسش نبوده.


درباره ی فیلمنامه ام باید بگم که بعضی وقت ها فیلمنامه از لحاظ موقعیت پردازی خیلی خوب میشه اما بعضی  جا ها هم موفق نمیشه. دیشب که هفت و میدیدم این فیلم تو تقسیم بندی ه کمدی سیاه قرار داد.ولی به نظر من فیلم با اینکه یکی از قصدهای کارگردان در آوردن کمدی سیاه تو  فیلمه همینطور که تو هیچ دیدیم اما موفق نمیشه این و در بیاره. یعنی جاهایی که کمدیه سیاهی وجود نداره وجاهایی که سیاهیه کمدی به شکل خوبش وجود نداره.فیلم جون میکنه که این و دربیاره اما زیاد موفق نمیشه.و بعضی لز دیالوگ ها با اینکه خوبه اما بیشتر دیالوگ ها به نظر من تحمیل کارگردان به شخصیت هاست البته اگه اسمشون و بزاریم شخصیت. و وقته بازیگر ها این دیالوگ ها رو میگن شاید خیلی ها تو سینما بخندن و خوششون بیاد ولی واسه غیر منتظره از جانب اون شخصیت هاست.

اما یکی از مشکل های اساسیه این فیلم پایان فیلمه که به شدت بهش پرداخت نشده مثل هیچ و بیست و جایی که باید تبدیل بشه به فاجعه نمیشه و فیلم تموم میشه.من نمیدونم این و چطور باید در مورد کاهانی تبیین کنم انگار وقتی به آخر فیلم میرسه تمام تلاش خودش و تباه میکنه و انگار فیلمنامه ای که خودش نوشته رو دوست نداره.


در کل باید یگم که بی خود و بی جهت یک فیلم متوسط کمی رو به بالا هست من که به شخصه زیاد مناسبه اکرانش نمیدونم همون طور که یه حبه قند و نمی دونستم


موسوی

یه عاشقانه‌ی کشکی...!

من سارا حنانی‌ام.چند ساعت پیش، با پریسا جهانی‌پور از دیدن فیلم "یه عاشقانه‌ی ساده" یا به تعبیر خودمون:"یه عاشقانه‌ی کشکی" برگشتیم.تصمیم گرفتیم راجع‌بهش یه پست مشترک بنویسیم.

باید بگم در یک نگاه اجمالی، نظر من و پریسا اینه که این فیلم به درد اکران می‌خوره ولی فقط برای ایام باشکوه ولنتاین

برای آگاهی از شدت علاقه‌ی ما به این فیلم،می‌تونید به ادامه مطلب مراجعه کنید.


ادامه مطلب ...