در ادامه ی مشاهده آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
خطر لو رفتن داستان !!
هر چند The Edge of Heaven محصول مشترک ترکیه و آلمان است اما در واقع فیلم هندی است . اگر یکی از دوستان کانونی همچین قصه ای را بیاورد کانون تا یک دهه سوژه دست خلق الله می دهد : پیرمرد چشم چران ترک تبار مقیم آلمان در محله های خراب با زن ناسالم ترک تباری آشنا میشود و به او پیشنهاد ازدواج میدهد! زن ترک تبار توسط گروه های اسلامی تهدید میشود که دیگر در آن محله رفت و آمد نکند. زن پیشنهاد پیرمرد را قبول میکند. پیرمرد پسری دارد که استاد زبان آلمانی است . در دقیقه بیست و پنج فیلم پیرمرد چشم چران یک سیلی آب نکشیده به زن میزند و به زندان می افتد. پسر به ترکیه بر میگردد و یک کتابفروشی ادبیات آلمانی مخرد. دختر زن سیلی خورده از کرد های ترکیه است که علیه نظام حاکم فعالیت مسلحانه دارد. دوستان دختر توسط پلیس امنیت ترکیه دستگیر میشوند و دختر به صورت غیر قانونی به آلمان میگریزد تا مادر خود را هم در آلمان بیابد. دختر به صورت اتفاقی به دانشگاهی میرود که پسر پیرمرد چشم چران در آن مشغول تدریس است، چون غذای دانشگاه از همه جا ارزانتر است. دختر بی پول میشود و از یک دختر بلوند آلمانی تقاضای پول میکند. دختر بلوند دختر مومشکی را به خانه می آورد و آب و دونش میدهد. ضمنا این دو هم جنس خواه نیز هستند که ظاهرا یکی از شاخصه های گرفتن جایزه در جشنواره است. پلیس خودرو این دو را متوقف میکند چون دختر مو مشکی جهان سومی کمربندش را نبسته . دستگیر میشود و یک سال هزینه های دادگاه را مادر دختر بلوند می دهد. دختر مو مشکی دیپورت میشود و به زندانی در ترکیه می افتد . دختر بلوند به دنبال دوستش به ترکیه میرود. خیلی اتفاقی به پسر پیرمرد چشم چران برخورد میکند و از او یک خانه اجاره میکند. دختر زندانی به دوستش جای اسلحه ای را که پنهان کرده نشان میدهد . کیف دختر بلوند بعد از پیدا کردن اسلحه توسط کودکان هشت نه ساله سرقت میشود و بعد از تعقیب و گریز دختر بلوند توسط کودکان کشته میشود ! (از پیرمرد چشم چران چه خبر ؟! هیچ) مادر دختر بلوند به ترکیه می آید . به سراغ پسر پیرمرد چشم چران میرود تا ببیند دخترش کجا زندگی میکرده. سپس به سراغ دختر زندانی میرود و با گرفتن وکیل و کمی نصیحت دختر را آزاد میکند. پیرمرد پشم چران دوران محکومیتش را به پایان میرساند و به ترکیه دیپورت میشود . پسر پیرمرد چشم چران به ساحل میرود به افق نگاه میکند.
تمام تلاشم رو میکنم که بعد از اربعین بتونم اکران رو بزارم .
اگر کسی مخالفتی داره بفرماید
« یک محکوم به مرگ گریخته است (باد هرجا بخواهد می وزد) » در 1956 ساخته شد و نخل طلای کان را برای برسون به ارمغان آورد . فونتن یک عنصر نهضت مقاومت فرانسه است که اسیر شده و به زندان آلمانها اعزام می شود . او قصد دارد بهر قیمتی شده از زندان بگریزد . پس از مدتها تدارک و درست در زمان آمادگی او برای رهایی ، برای محاکمه به دادگاه نظامی برده می شود ... فونتن به جرم خرابکاری محکوم به مرگ می شود ... فردا صبح او تیرباران خواهد شد ... شاید به جرات بتوان این فیلم را بهترین اثر برسون دانست . او در این فیلم ایمان فونتن به رهایی ، تفکرات ، و پیروزی اراده ء او را به وضوح به تصویر کشیده است . فیلم بر اساس داستان واقعی اسارت و فرار گروهبان آندره دویگنی فرانسوی ساخته شده که درست چند ساعت پیش از اعدام از زندان آلمانها گریخت .
در ادامه ی مشاهده آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
فیلم شعر، شاعرانه نیست. ذکر مصیبت است.
فیلم موسیقی ندارد. از شهر های الکترونیک کره جنوبی اثری ندارد، اتوبان ندارد، در عوض یک پل بلند بالا دارد که دختری از روی آن خودکشی کرده است. فیلم با جسد غوطه ور دختری روی رودخانه شروع میشود. کپر نشین حاشیه ی شهر دارد، مادربزرگ فراموش شده ی آلزایمری دارد. قربانی و عامل تجاوز گروهی دارد. پیشنهاد بی شرمانه دارد.پیرمرد چشم چران آفتاب لب گور دارد. تن فروشی دارد. اخاذی دارد و حواستان باشد نام فیلم "شعر" است.
دوربین با بی شخصیتی تمام گویی که تنها وظیفه اش به تصویر کشیدن قصه در نازلترین درجه ی قاب بندی و تحرک است در تمام فیلم بی هنری اش را به رخ میکشد. نیم ساعت فیلم به کندی و هیچ جذابیتی (پس از ترجمه اشعاری که ممکن است برای مردم کره جذاب باشد) در جلسه شعر خوانی میگذرد. فیلم عملا نیم ساعت قصه دارد که دو ساعت و بیست دقیقه معطل شدنش همان نیم ساعت را هم شهید کرده است. فیلم را نمیشود دوباره دید یا حداقل در مورد خودم یقین دارم که نمیتوانم.
در ادامه ی دیدن آثار برنده جایزه بهترین فیلمنامه جشنواره کن
دوستان ایده ها ُ نظرات و قوانین مدنظر خود را برای پا گذاشتن هرچه سریع تر به این عرصه بیان کنید
فیلم creed که از سری قسمت ها راکی هست رو دیدم و واقعا لذت بردم فیلم شاهکار نیست ولی به نظرم تو تمام مولفه ها از بازیگری تا دکوپاژ و رنگ و.... میشه بهش عالی داد در ادامه رویوو از برادینلی با ترجمه اقای سیلاوی از سایت نقد فارسی رو اوردم که اگه دوست داشتین فیلمو ببینین بعدش.
ادامه مطلب ...
سلااااام
دوستان تو جلسه امروز صحبت شد که علاوه بر اکانت فعلی اینستاگرام یه اکانت مستقل واسه بچه های عکاس باشیمون داشته باشیم.
یه سری فایده داره که خیلی مختصر توضیح میدم
1- وقتی ویترین فیلم و عکس از هم جدا باشه، هر دو ناخداگاه مجبور به پیشرفتن چون دیگه نمیتونن ضعف های هم رو بپوشونن
2- عکاسامون جز وبلاگ جایی واسه عرضه عکس هاشون ندارن و متاسفانه تو وبلاگ بازخورد ها نمیتونه اونجوری که باید معلوم باشه
3- عکس چیزیه که کنتور نمیندازه ، پس شاید بخواییم مثلا روزی 3تا عکس اپلود کنیم . اینجوری صفحه قبلی شلوغ میشه و اونایی که به عکس علاقه ای ندارن مسلما آنفالو میکنند.
پ.ن : درمورد قوانین و شرایط استفاده ازین ابزار هم متعاقباً بحث خواهیم داشت .
سنجاق تا شنبه یکم آبان
با تچکر
در موضوعات کلیشه
این قسمت آثار باستانی
باشد که روز به روز شاهد پیشرفت باشیم
دوربین : Nikon D5000
اولین جلسه از نقد و بررسی سکانس های برتر تاریخ سینما با حضور هانی، عبقر و بنده ی نگارنده، توسط مصطفی عطارپور، در باب دایره سرخ ملویل، اجرا شد.
پخش سریال تحسینشده و فوقالعادهی «گرویتی فالز» (Gravity Falls) مدتی پیش به پایان رسید.
ادامه مطلب ...در این مطلب کمدی Swiss Army Man، یکی از بهترین فیلمهای امسال را بررسی میکنیم.
«مرد سوئیسی» که اشاره به چاقوی چندکارهی سوئیسی دارد، یکی از بهترین و عجیبترین فیلمهای ۲۰۱۶ و حتی سالهای اخیر سینماست. خیلی کم پیش میآید به فیلمی برخورد کنیم که با جسارت و خلاقیت سازندگانش ما را در موقعیت غیرمنتظرهی قرار دهد و کاری کند که نفس تازهای به دور از دنبالههای پرتعداد هالیوودی و فرمولهای تکرارشوندهی فیلمهای استودیویی بکشیم. بعد از عاشقانهی «آنومالیسا» که دربارهی مردی گرفتار در میان آدمهایی با چهره و صدای یکسان بود و علمی-تخیلی «خرچنگ» که به مسئلهی عشق در دنیایی میپرداخت که انسانها در صورت مجرد بودن تبدیل به حیوان میشدند، حالا «مرد سویسی» نیز ایدهی داستانی دیوانهواری را رو کرده است. بهطوری که حتی ممکن است در نگاه اول آن را جدی نگیرید: داستان دربارهی مرد جوانی به اسم هنک است که در یک جزیرهی دورافتاده گرفتار شده است. او در حال آماده شدن برای خودکشی است که ناگهان متوجه بدن بیحرکتی در ساحل میشود. هنک به این مرد که از قضا هری پاتر خودمان است نزدیک میشود و سعی میکند او را احیا کند. اما فقط یک مشکل وجود دارد. جنازهی هری پاتر که هنک او را در ادامه مانی مینامند، مشکل جدی گوارشی دارد!
تصویر زیر متعلق به چه فیلمی است ؟
راهنمایی : شاید فکر کنید تصویر مربوط به کشف حلقه ی مفقوده ی داروین در مستندی با همین نام است اما مطمئن باشید تصویر مربوط به یک فیلم سینمایی است
پاسخ بازی حافظه های قبل در ادامه مطلب
ادامه مطلب ...