











یه سوال به صندوق پستی وبلاگ ارسال شده که من چیزی ازش دستگیرم نشد...
اصلا نمیدونم داستان چیه
اصلا نمیدونم آیا مربوط به ما هست یا نه یا سوتفاهمی شده
ولی میذارم تو وبلاگ که اگه کسی در جریان این بحث هست خودش جواب بده
شکورم
:
تاریخ ارسال | پنجشنبه 22 دی ماه سال 1390 ساعت 19:53 |
ارسال کننده | اسمم <sh_dezvarei@yahoo.com> |
عنوان نامه | سوال؟ |
متن نامه | سلام نمیدونم به این قسمت مربوط میشه یا نه ولی احتمالا مربوط میشه.میخواستم بپرسم اسم آهنگ هایی که روی نمایش مهمان ناخوانده بود رو از کجا می تونم پیدا کنم؟مخصوصا اون آهنگی که خدا دست فروید رو گرفت تا بهش معجزه نشون بده. ممنون |
سلام.می خواستم در مورد یه نمایشگاه عکس اطلاع رسانی کنم.البته جمعی برین بیشتر جواب میده!
نمایشگاه
انفرادی عکس خانم صبا علی زاده تو گالری راه ابریشم؛فرمانیه-خ شهید
لواسانی-بین کامرانیه و دزاشیب-شماره ۱۰۳(۱۶دی تا۵ بهمن-همه روزه به جز
جمعه ها ساعت ۳ تا ۷-پنج شنبه ها ۵تا ۸.)
کپی پیست: شکور
دوستان رای گیری همچنان ادامه داره
لطفا برای انتخاب خودتون به لینک
مراجعه کنید
همچنان تا 30دی ماه وقت دارید
شکورم
سلام
امشب چقدر پست های فرهادی فیلم هاش زیاد شده تو وبلاگ اینم یه نمونش ...
البته فعلا انتخاب از طرف منتقدان بوده
جواد شالیکارِ کوچولو
مصاحبه نشریه فرانسوی با لیلا حاتمی: ما ملتی علاقه مند به ادبیات، تاریخ و داستانگویی هستیمدلیاری
نقدی از مسعود فراستی درمورد درباره ی الی فیلمی از کارگردان بزرگ ایران اقای فرهادی ....
دلیاری
نقد زیبایی بر فیلم جنجال برانگیز هامون اثری از اقای مرتضی آوینی دلیاری
سلامی دیگر دارم و این بار در جهت اشنایی بیشتر با پدیده ی فرهنگی نقد ؛قصد دارم ارشیو نقدهای منتقدان حرفه ای را راه اندازی کنم تا گامی باشد در جهت رضایت خاطر دوستان گرامی تا هر وقت که مایل بودید تفعلی نثارش کنید وما را خوشحال
بدرود
خوش باشید
دلیاری
دوستان رای گیری ادامه داره
لطفا برای انتخاب خودتون به لینک
مراجعه کنید
همچنان تا 30دی ماه وقت دارید
شکورم
سلام تا یادم نرفته بگم دلیاری هستم یادمه یه بار همگی تو کانون بودیم و یکی از بچه های کانون در گوش من یه جمله ای گفت ......بیخیال بروبچی که علاقه دارن وبلاگ رو هم همچون دیوار کانون به فیض گرانقدر سینمایی برسونن پیشنهادی در راستای مبحث ایراد میکنم و مابقیش را به بعد موکول میکنم تا فرصتی دیگر ....فرهنگ نامه ی کارگردانان و بازیگران ایران و خارج همچنین معرفی کتابهای مفید سینمایی و فرهنگی هنری برای دوستان کتابخوان
مابقی اش تا بعد فعلا بدرود ..... عروس غنچه رسید از حرم به طالع سعد به عینه دل و دین می برد به وجه حسن صفیر بلبل شوریده و نفیر هزار برای وصل گل آمد برون ز بیت امن
سلام
ضمن تبریک پایان دور اول(!) امتحانات!!! یه پیشنهاد اکازیون مجانی برای فیلم دیدن دارم واستون که یه تنوعی هم باشه بین درس خوندن(مثلا درس خوندن!)
همینجوری گذری داشتم از شبکه سه رد میشدم! که دیدم داره پخش فیلم "هرگز رهایم مکن" رو برای همین جمعه (یعنی 23 دی) ساعت 19 تبلیغ میکنه! اینجوری شد که ضرورت معرفی این فیلم توی وبلاگ و تشویق شما به دیدنش، قبل از اینکه خیلی دیر بشه رو در خودم حس کردم
فیلم هرگز رهایم مکن جزو top 10 فیلمهایی که دیدم نیست اما موضوع فیلم دوست داشتنیه برای من.
"never let me go" یا"هرگز رهایم مکن "برگرفته از رمان معروف "کازوئو ایشی گورو" نویسنده ژاپنیه که توی ایران توسط نشر افق با ترجمه مهدی غبرایی (تحت عنوان "هرگز ترکم مکن") و همچنین نشر ققنوس با ترجمه سهیل سمی (تحت عنوان "هرگز رهایم مکن") چاپ شده.
سایت آمازون این کتاب رو توی لیست 1001 کتابی که قبل از مرگ باید خواند در رتبهی اول قرار داده.
خب اگه شما اهل کتاب خوندن(خصوصا از نوع طولانیش) نیستید باید بگم شاید بهتر باشه قید خوندن کتاب رو بزنید چون کتاب حجیمیه.
من به عنوان کسی که هم کتاب رو خونده هم فیلم رو دیده بهتون میگم که فیلم تا حد زیادی به داستان کتاب وفادار بوده.پس اگر دوست دارید از موضوع کتابی که در صدر لیست 1001 کتابی که باید قبل از مرگ خوند قرار داره باخبر بشید میتونید بجاش فیلمش رو تماشا کنید.(البته قبلش بگم که من هیچ ایدهای ندارم که تغییرات پخش و دوبله چهقدر میتونه درک شما از فیلم رو مبهم کنه! )
من دوست ندارم زیاد موضوع این فیلم رو لو بدم چون احتمال تماشاش بخاطر سهلالوصول بودنش(یعنی پخش از صدا و سیما) بالاست. واسه همین وقتی بهنظرم رسید خلاصهای که خودم نوشتم داستان رو لو میده، حذفش کردم و به جاش یه خلاصهی خیلی عالی از موضوع کتاب توی ویکی پدیا پیدا کردم که به شکل ماهرانهای هم یه شمای کلی از فیلم میده هم اینکه داستان رو زیاد لو نمیده.با این حال شما همچنان میتونین از خوندن قسمتهای این رنگی خودداری کنید.
کتی اچ سی و یک ساله داستان زندگیاش را برای ما روایت می کند. کتی، تامی و روت دانشآموزان مدرسه ی شبانه روزی نامعمولی به نام هیلشم هستند. در هیلشم دانش آموزان فقط به یادگیری و آفرینش هنر هایی مثل نقاشی، سفال گری و کاردستی می پردازند و بر سلامتی بچه ها نظارت شدیدی اعمال می شود. همچنان که کتی داستان بزرگ شدن خودش و دوستانش، عشق ناگفته اش به تامی و دوستی پر فراز و نشیبش با روت را پیش می برد، ما هم به آهستگی پی به حقیقت وجود این بچهها میبریم.(از ویکی پدیا)
این فیلم از نظر من فیلمی در مذمت انحطاط اخلاقی آدمهاست که برای کسب منافع شخصی بیشتر حاضر هستند تمام مرزهای اخلاق رو کنار بزنند.فیلم در عین حال شیوهی مبارزهی شخصیت اصلی داستان با این انحطاط رو هم به طور ضمنی بهمون نشون میده. از این دست فیلمها با چنین موضوعاتی کم ساخته نشده.اما وجه تمایز "هرگز رهایم مکن" با سایر داستانها و فیلمهایی از این قبیل(حداقل اون مواردی که من باهاش برخورد داشتم) اینه که این فیلم داستان غیر واقعیش رو در زمان گذشته تعریف میکنه. بر خلاف سایر فیلمها که موضوعات هولناک برای نوع انسان (مثلا پرورش آدمها در محیطهای آزمایشگاهی!) رو اغلب در زمان آینده و بعضاً در زمان حال (اما در یک محیط مخوف آزمایشگاهی و فوق سری) تعریف میکنند.اما من تا قبل از "هرگز رهایم مکن" با یک داستان تخیلی که زمان وقوعش رو در گذشته نشون بدن(اون هم با ذکر تاریخ دقیق) برخورد نکرده بودم.
این مسئلهی وقوع داستان در گذشته خیلی شوک آوره.تا حدی که من بعد از تماشای فیلم سرچ کردم که مطمئن بشم این داستان تخیلیه و چنین مدرسهای در عالم خارج وجودنداشته!!!
در انتها باید بگم که از زمان پخش این فیلم (یعنی شب اربعین) خودتون هم میتونید حدس بزنید که با فیلمی روبرو هستیم که جو تلخ و سنگینی بر اون حاکمه...
اگر که فیلم رو دیدین حتما نظرتون رو راجع بهش اینجا بنویسید. اگر هم که هنوز ندیدینش پس منتظر نظراتتون بعد از دیدنش در روز جمعه هستم!
سارا حنّانی
یه ایمیل اومده برام با کلی عکس از شخصیت هایی که فکرنمیکردیم با هم عکس داشته باشن
برای تنوع، سینمایی هاش رو میذارم تو وبلاگ
شکورم
مارلون براندو و مارتین لوتر کینگ
به دوستانی که می خواستند تو ترم جدید کلاس برگزار کنن توصیه می کنن که از همین الان اقدام کنن تا هم کلاس از اول ترم شروع بشه چون هر چه قدر از ترم بگذره افراد کمتری ثبت نام می کنن و شاید خیلی از بچه ها بخوان اول زمان کلاس های کانون رو بدونن بعد واحد هاشونو بر اساس اون انتخاب کنن ( از جمله خود من!)
به عنوان مثال خود من پیگیر برگزاری کلاس با سعید عقیقی و حسن حسینی هستم
سعید پشت مشهدی
دیروز رفتم پیش خانم برزگری واسه کانکس جدید
گفتن امکان داره کانکس تا آخر امتحانا و حتی تا شروع ترم جدید به دستمون نرسه اما یه قول زمانی به ما دادن که حداکثر تا پایان بهمن ماه کانکس جدید رو به ما بدن
اما باز هم با تمام این احوال خانم برزگری گفتن ممکنه با مساعدت دکتر تمام این کارای مربوط به کانکس جدید طی این یه هفته-ده روز انجام بشه و تا آخر امتحانا به دستمون برسه
با این حساب طبق صحبت هایی که با خانم جهانی پور کردم حواستون باشه که رای گیری پست قبلی مربوط به زمان و تاریخ جلسه بوده و نه برای تعیین زمان خونه تکونی...
اگه تا اون روز کانکس جدید رو ندن، خونه تکونی ای در کار نیست و اگه دادن، اطلاع میدم که آستیناتون رو قبل و بعد از جلسه بالا بزنید
محمد فرامرزی
پیرو صحبت های قبلی و همچنین پست آقا جواد شالیکار، به خاطر اینکه یه سری صحبت اضافه شده مث اینکه و معلوم نیست رای گیری داره چجوری ادامه پیدا میکنه...پست جواد وسط رای گیری با تذکر خانم جهانی پور دچار یه اصلاحیه شد و روند رای گیری معلوم نیست
من این پست رو برای رای گیری وبلاگی برای تعیین زمان و نحوه ی این جلسه میذارم
دوستان مخالف و موافق به این «مقرره» رای بدن تا ببینیم آخرین جلسه ی ترم رو تشکیل بدیم یا نه
1- آخرین جلسه بعد از آخرین امتحان اعضای نهاد تصمیم گیری برگزار خواهد شد
(برای این موضوع خانم جهانی پور باید لطف کنن و مطابق با وظایفشون لیست اعضای نهاد تصمیم گیری رو پایین این پست بذارن)
2- در حال حاضر آخرین روز اعلامی امتحانات، یک بهمن و آخرین ساعت اعلامی، ساعت 3 می باشد پس در صورت عدم اعلام زمان دیرتر، جلسه حداکثر ساعت 3 و نیم یک بهمن ماه آغاز خواهد شد
3- طول زمانی این جلسه بستگی به نظر اعضای نهاد تصمیم گیری در همان جلسه خواهد داشت و با رای گیری معلوم خواهد شد
4- دبیر گرانقدر موظف به هماهنگی با امور فرهنگی برای این خواهد بود که در صورت امکان محلی برای برگزاری این جلسه در اختیار کانون قرار داده شود
(البت احتمال این موضوع پایینه چون همه ی صندلی ها و این مسائل شماره گذاری شده و مکافات هست ولی خوب بیاید دست دبیر رو بذاریم تو پوست گردو، خدارو چه دیدید، شاید جا گیرمون اومد)
5- حد نصاب صرفا برای تشکیل این جلسه یک سوم اعضای نهاد تصمیم گیری خواهد بود
(یعنی قرار بذاریم که برای این جلسه اگه کمتر از یک سوم اعضای نهاد تصمیم گیری که خانم جهانی پور اعلام میکنن حاضر شدن، جلسه از رسمیت بیفته...من میگم فعلا این رو تصویب کنیم برای این جلسه و بعدا فکر کنیم برای یه حد نصاب همیشگی که تو اساسنامه به صورت مستمر واردش کنیم)
6- رای گیری وبلاگی به علت مشغله ی اعضای کانون تا ساعت ده شب 30 دی ماه (روز قبل از جلسه) ادامه پیدا خواهد کرد و نیازی به اعلام نتیجه نخواهد بود بلکه با مشاهده ی هر کس نتایج مشخص است...
7- اعضایی از نهاد تصمیم گیری که زمان آخرین امتحان آنها دیرتر از ساعت سه ی روز یک بهمن ماه برگزار می شود، موظف هستند تا 27 دی ماه در نظرات همین پست اعلام کنند در غیر این صورت جلسه در ساعت 3ونیم روز یک بهمن برگزار خواهد شد
درصوتی که فردی قبل از 27 دی ماه اعلام کرد که بعد از یک بهمن، امتحانی برای این ترم دارد، و مخالف برگزاری جلسه بود، جلسه برگزار نخواهد شد و اولین جلسه به بعد موکول میگردد
و درصورتی که پایان امتحان او در روز یک بهمن، بعد از ساعت سه و نیم باشد، و این موضوع را قبل از 27 دی ماه در این پست اعلام کند، زمان برگزاری جلسه، با اتمام امتحان او، آغاز خواهد شد...
8- چه این جلسه برگزار گردد و چه نه، زمان شروع مجدد جلسات هفتگی کانون، با رای گیری وبلاگی تعیین خواهد گشت...
دوستان خواهش میکنم برای رای دادن، به نمونه ی رای پایین دقت کنن:
مثال: با هر 8 بند پست موافق هستم
با هر 8 بند مخالفم
با بند 5 موافق و با تمامی موارد دیگر مخالف هستم
...
اینطوری رای گیری شفاف میشه
شکورم و امیدوارم که مشکلی در این رای گیری پیش نیاد و تکلیف کاملا مشخص بشه
مهدی قربانی اهل خیر برای امکان پست گذاری شرایط و توضیحات رو از من گذاشت و زین پس میتونه مستقیما تو وبلاگ مانور بده
شکور مسئول وبلاگ
با سلام به همه
پیرو پست قبلی من
با توجه به پروژه سنگین مستند سازی(از نظر ساختاری و مالی ومجوز گیری و این جور حرفا )
تصمیم گرفتیم که از یک ارگانی برای پشتیبانی کمک بگیریم بعد از صحبت هایی که با یکی از کانون های امور فرهنگی و نهاد داشتیم قرارشد نهاد از ما پشتیبانی کند
بدین ترتیب با شروع ترم جدید پیش تولید مستند (خارج از قدر مطلق) آغاز می شود
عواملی که در این مرحله نیاز داریم:
گروه تحقیق
گروه نویسندگی
مدیر تولید
برنامه ریز
دوستانی که می خواهند در گروه های مشخص شده به ما کمک کنند اعلام کنند
و در صورت نباز به توضیحات بیشتر حضوری صحبت می کنیم
هرکی پایه هست یا علی
محمد مهدی اهل خیر(قربانی)
سلام....
امروز پوسترینگ داشتیم....
خیلیا اومدن کمک!!!!!
خیلیام که اومدن رسما کمکی نکردن....
یه سریام خواستن بیان ولی نشد....ممنونیم ازشون...(شرمنده خندم نمیاد)
امروز من بودم وپریماه و ندا علی پور و ندا لولویی...62 تا پوستر چسبوندیم
همین....
جهانی پور
دوستانی که هنوز تاریخ آخرین امتحانشون رو اعلام نکردن برن به این لینک و اعلام کنن:
خواهشا زمانتون رو تو اون لینک بذارید نه برای این پست
شکورم
توجه داشته باشید که این متن رو بعد از امتحان جزای عمومی مینویسم...میدونم چی میخوام بگم ولی روی متنش خیلی کار نکردم و علت اینکه نوشتم هم اینه که فراموش نشه و ادامه پیدا کنه...:
به نظرم مسئول وبلاگ نباس خیلی جای مانور داشته باشه وگرنه میتونه از انتقال حقایق و آزادی بیان جلوگیری کنه
میتونه از موقعیتش سواستفاده کنه
و از وارد شدن نظرات مخالف دوستاش جلوگیری کنه
میتونه فکر خودش رو با تایید نکردن نظرات دیگرون به زور بچاپونه تو فکر همه
میتونه کانون رو اونطوری که دوس داره، نشون بده، نه اونطوری که هست
و کلی کار دیگه
داستان، داستان صدا و سیمای کشورها و البت مطبوعات اون کشوره که میتونه نمایانگر جامعه باشه یا اینکه تحریف کننده اش...
و اینکه ما میخوایم از محیط وبلاگ چه استفاده ای کنیم...اصلا شاید موافق تحریفیم و این رو برای کانون مفید میدونیم...شاید میگیم که فقط باید حقایق رو گفت نه واقعیات رو
از طرفی باید بگیم که خط مرزهامون برای انتقال واقعیت و حقیقت چیه؟
فقط یکی از موارد این خطر مرزها روشن و مشخص و شفاف و بدون تعارض نظر همچنان برقراره و بقیه اش اختلافیه
بحث چالش آیا مانعی برای تایید نظرات و دلیلی برای گیر دادن به پست هاست؟
آیا مودب بودن، اسم نویسنده رو نوشتن، توهین نکردن به کانون و این جور مسائل دلایلی برای عدم تایید نظرات و گیر دادن به پست ها از طرف مسئول ارتباطات اینترنتی میتونه باشه؟
این دکترین رو الان مطرح میکنم چون چهارمین مصداقی که من رو به شک انداخت هم چند روز پیش رخ داد (البت از نگاه من)
و یه سوال دیگه هم بحث یوزر و پسورده که مفصل سرش بحث دارم
میزان قائم به شخص بودن این مسئولیت هم باید روشن بشه
من مسئول وبلاگم و به خودم اطمینان دارم و میدونم که هر لحظه برای انجام تکالیفم به این مسائل دقت میکنم و بسیاری کارها رو برخلاف میلم، به خاطر سکوت قانون و اجرای آزادی بیان انجام میدم...ولی برای بقا و گسترش کانون باید این موضوع روشن و شفاف بشه و در اساسنامه هم وارد بشه
به شخصه به شدت مخالفم که نگاه به «مسئول وبلاگ» همون نگاه به «مدیر اجرایی» باشه
بعدا بحث رو ادامه میدم
شکور-مسئول وبلاگ و ارتباطات اینترنتی
اولین فیلم سینمایی فرزاد موتمن در مقام کارگردان با عنوان «هفت پرده» که حدودا ده سال قبل یعنی در سال ۷۹ ساخته شده و البته با فیلمنامه ای از "سعید عقیقی" وارد نمایش خانگی شده...جالب اینجاست که هرچند تابستون امسال شایعاتی درباره اکران محدود این فیلم مطرح شد و حتی ماه رمضون به عنوان تاریخ احتمالی اکرانش پیش بینی شد اما هیچ کدوم از عوامل فیلم و حتی خودِ موتمن از سرنوشت این فیلم آگاهی نداشتند تا بالاخره یه روز ناگهان وارد نمایش خونگی شد..
بازیگرای فیلم هم عبارتند از:فریبرز عرب نیا، مهدی احمدی، عسل بدیعی، ماهایا پطروسیان، مجید مشیری و مانی کسراییان و ....
فیلم رو هنوز ندیدم ولی از شنیدن همکاری فرزاد موتمن و سعید عقیقی اون سال ها و تداعی خاطره "شب های روشن" هیجان زده می شم و در روزهای آتی فیلم رو خواهم دید ولی خب توصیه ام اینه که همه ببینن ...
شنیدم فیلم مظلوم و خوبیه و خیلی بی مهری دیده....
واسه همین تو وبلاگ پیشواز رفتم..
وفایی ام