واکنش افخمی به حواشی حضور مسعود فراستی در کمیسیون فرهنگی
بهروز
افخمی در واکنش به حواشی اخیر نامه حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی در
ابتدای برنامه «هفت» گفت: قصد ندارم به جزییات نامه همراه با ادبی و لحن
تحقیرآمیز حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی بپردازم چون فکر می کنم پرداختن
به کلیت این یادداشت در مقابل مخاطب میلیونی تلویزیون برای خود ایشان بد می
شود و سبب کاهش مقبولیتش می شود. لحن نامه ایشان زننده بود ولی در بخشی از
این نامه به نکته جالبی اشاره شده بود که گویی سینمای ایران یک جور قبیله
است و باید در برابر دیگران هوای خود را داشته باشند.
مجری
«هفت» افزود: بنظر این کسان دیگر کمیسیون فرهنگی هستند که غیرخودی به حساب
می آیند و ما نباید مسائل داخل سینما را به بیرون از جمله این افراد
بکشانیم. من این پیش فرض برایم جالب است. سینمای ایران از نظر ایشان چیست؟
این قبیله کجاست؟ آیا مسئولین و مدیران سینمایی جز این قبیله هستند و اعضای
مجلس نیستند و یا آنها هم جز این قبلیه به حساب نمی آیند؟ و آیا با طرح
مسئله، نگاه ها از انتقادات تند و تیز به داوری های پر از اشتباه جشنواره
برداشته نشده است؟
وی خطاب به حمید فرخ نژاد گفت:
اگر هم مافیایی وجود داشته باشند شما نه جز افسران آنهانید نه سربازان آن.
شما خود در «گشت ارشاد 1» چوب همین رفتارها را خوردید. آقای فراستی کسی
بود که در برابر توقیف فیلم «گشت ارشاد 1» واکنش نشان داد و از فیلم دفاع
کرد. لذا این طور رفتار نکن که هرکس به کمیسیون فرهنگی دعوت شد دارد شما را
میفروشد. کمیسیون فرهنگی وظیفه اش رصد و پیگیری تولیدات سینمای ایران و
جشنواره فجر است و فکر می کنم پیش از برگزاری جلسه با مسعود فراستی، برخلاف
آقای ایوبی که شب ها زود می خوابند، جشنواره و برنامه «هفت» را دنبال می
کردند. مسعود فراستی در این کمیسیون چیزی جز آنکه همان حرف ها را در برنامه
«هفت» و در مقابل میلیون ها مخاطب زده بود، نزد.
وی
نهایتا گفت: شما بازیگر بسیار خوبی هستید و جایی را در سینمای ایران پر
کرده اید که با نبود شما نمی توان سالها کسی را جایگزین کرد. قدر این نقش
آفرینی را باید دانست. ما به تو بیشتر از آقای پرستویی نیاز داریم. شما مثل
آقای پرستویی نیستید که با مخالفان ما همراه شده و از هر فرصتی استفاده می
کند تا تلافی نقد برنامه سال گذشته را دربیاورد که من در عین سادگی گفتم
سیمرغ حق ایشان نبود، حق پیمان معادی بود.
سعید سهیلی: به «هفت» آمدم چون روبرویم یک کارگردان نشسته است!
در
ادامه برنامه سعید سهیلی، کارگردان فیلم سینمایی «گشت 2» میهمان «هفت» شد.
وی در گفتگو با بهروز افخمی گفت: به حضرت عباس (ع) قسم به هزار دلیل نمی
خواستم به برنامه «هفت» بیایم. اما به یک دلیل خواستم بیایم. دلیل آمدم این
است که فقط مقابلم یک کارگردان نشسته است. اگر به نام ترین مجری هم بود
نمی آمدم! آمدم به این دلیل که روبرویم کارگردانی نشسته است که سکانس طلایی
تصادف فیلم «عروس» را گرفته است که می داند زحمت فیلم ساختن چقدر سخت است.
وی
افزود: همانطور که به اعضای کمیسیون فرهنگی گفتم تنها بخاطر آقای پژمان فر
است که به این کمیسیون می روم والا نمی رفتم. چون ایشان در یک اظهارنظری
گفته بودند خاک پای هنرمندان و سینماگران هستند. کسی که خود را کوچک می
کند، در نظر دیگران بزرگ می شود.
کارگردان «گشت
2» ادامه داد: دعا می کنم خداوند آقای علیرضا داوودنژاد، آقای ابوالقاسم
طالبی، آقای حبیب الله کاسه ساز، آقای معززی نیا و همه بیماران اهل سینما و
همه مریضان را شفاه دهد.
سهیلی درخصوص حواشی
اخیر گفت: همانطور که نباید روی یک فرد بخاطر یک اشکالش، نام بد بگذاریم،
یکباره یک نام را روی یک فیلم را گذاشتن، درست نیست. ما باید اشکالات و
نقاط قوت و ضعف یک فیلم را با هم ببینیم. من فکر می کنم شما باید در برنامه
«هفت» به انتقاداتی هم که به شما می شود توجه کنید و ببینید مشکل از کجاست
که در میان سینماگران مورد نقد است. آیا همه نقدها با کینه است و از سر
دلسوزی نیست؟
در ادامه بهروز افخمی گفت: اگر
برنامه «هفت» زمان جشنواره را دیده باشی من برعکس دو منتقد برنامه درباره
فیلم «گشت 2» معتقد بودم، این فیلم هم کمدی روتین سبکی است که جای خود را
در صنعت سینما دارد و باید از این دست فیلم ها ساخته شود و درباره فروش
فیلم معتقد بودم، خوب هم می فروشد. درضمن حرف های مسعود فراستی در «هفت» هم
گفته شد و تکراری بود. اعضای کمیسیون فرهنگی هم عاقل تر از آن هستند که
بخواهند تنها بنا بر حرف مسعود فراستی که همگی سبک نقد او را می شناسند که
در سال شاید یکی دو فیلم را تنها بپسندد، عمل کنند.
وی
افزود: بنظرم فیلمسازان باید عادت کنند که حرف منتقدین را کمتر گوش کنند.
منتقدان درواقع مشاوران تماشاگران هستند. و سازمان سینمایی و آقای ایوبی
نیز باید بداند با این جنحال های حاشیه ای و الکی حول یک فیلم نمی تواند،
عملکرد پر از اشتباه خود را پوشش دهد.
در ادامه
سعید سهیلی در پاسخ به این سوال که آیا حواشی اخیر حول «گشت 2» به توقیف آن
منتهی خواهد شد، گفت: بنظرم «گشت ارشاد 1» را یک نفر و یک گروه نتوانستند
پایین بکشند. چند گروه و دسته این کار را کردند. در آن مقطع عده ای حتی
فیلم را ندیده بودند و پس از دیدن، فهمیدند اشتباه می کردند. عده ای نیز در
دعواهای سهمیه اکران نوروزی، خواستند این فیلم را به اکران دوم نوروزی
بکشانند. بخشی نیز بدلیل سوتفاهامتی بود که در آن مقطع ایجاد شده بود.
وی
افزود: امروز ظرفیت های همه از امام جمعه ها، مداحان و... بالا رفته است؛
جز سینماگران! امروز همگی معتقدند که دوران مونولوگ تمام شده است و دوران
دیالوگ است. لذا معتقدم آن اشکالات آن روز، امروز جواب نمی دهد. اینکه یک
نفر برای نمایندگان مجلس بگوید این فیلم بد است، آنها نیز با چشمان بسته
بگویند این فیلم را پائین بکشید.
«گشت 2» برای اکران 15 دقیقه کوتاه شد
این
کارگردان سینما ادامه داد: ما باید توهم توطئه را کنار بگذاریم. معتقدم
اگر بهم نزدیک تر شویم اختلافات کمرنگ تر و کمتر می شوند. توهم توطئه در
سینما تا جایی پیش می رود که برخی درباره حواشی اخیر فیلم «گشت 2» می گویند
همه اینها سناریوی فرخ نژاد و فراستی بوده برای تبلیغات فیلم!
وی
نهایتا گفت: ما هنوز اکران عید را از دست نداده ایم و ان شاالله اکران ما
15 یا 25 اسفند آغاز خواهد شد. من 15 دقیقه از فیلم را کوتاه کردم و خوش
ریتم تر و جذاب تر شده است.
گفتگو با عوامل فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد»
«هفت»
در ادامه میزبان سیدمحمدرضا خردمندان و مهدی قربانی، کارگردان و بازیگر
فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» بود و با آنها گفتگو کرد.
سیدمحمدرضا
خردمندان، کارگردان این فیلم در ابتدا گفت: فیلم «بیست و یک روز بعد» از
تمام ظرفیت اکران های مردمی در جشنواره بهره برد و با استقبال خوبی هم که
از آن شد تقریبا تمام سانس های آن پر شد و نهایتا خداروشکر در میان 5 فیلم
برتر جشنواره از لحاظ مردمی انتخاب شد. هرچند ما در روز اختتامیه انتظار
داشتیم در میان 3 فیلم برتر جای داشته باشیم، اما نهایتا از این اتفاق
خوشحالم.
وعده ای که محقق نشد!
وی
درخصوص وعده خانه سینما برای امکان اعتراض تهیه کنندگان و بازبینی آرای
خود در رای گیری بهترین فیلم مردمی جشنواره فجر گفت: از همین جا هم خطاب به
آقای شاهسواری سلام عرض می کنم و می گویم طبق صحبت ایشان در مراسم
اختتامیه قرار بود از شنبه پس از جشنواره، خانه سینما پاسخگوی تهیه کنندگان
برای جزییات شمارش آرای مردمی جشنواره باشند، اما علی رغم درخواست رسمی ما
در رو دوشنبه پس از جشنواره و چند بار پیگیری متاسفانه تا امروز پاسخگوی
ما نبودند و گفتند این کار فعلا امکان پذیر نیست. بروید بعدا خودمان بهتان
زنگ می زنیم!
وی درخصوص ایده اصلی شکل گیری این
فیلم گفت: اصل داستان مربوط به 3 سال پیش است و زمانی که خودم درگیر ماراتن
«بیست و یک روز بعد» بودم. در داورخانه 13 آبان ایده این کار برایم شکل
گرفت و به مرور تصویر کار در ذهنم رسیده بود. ایده قطار در این فیلمنامه هم
کاملا ارجینال و دست نخورده است و پیش از این جایی بکار برده نشده بود.
درباره استفاده از لوکیشن حاشیه قطار و زندگی در آن موقعیت شهری، همیشه از
کودکی برایم این سوال بود که کسانی که در حاشیه ریل راه آهن زندگی می کنند
چرا انقدر به آنها کم توجهی شده است؟ گویی جا مانده اند. انگار باید به
دیگران بگویی یک لحظه توقف کن، به آنها نگاه کن و این مسافران جا مانده از
زندگی را سوار کن.
این کارگردان فیلم اول با بیان
آنکه در جشنواره امسال شاهد آشفتگی هایی در داوری ها بودیم گفت: از جمله
پس گرفتن نامزدی خانم بیات که علی رغم تماس های مکرری که با ایشان شده بود و
کارت نامزدی که برایشان ارسال شد، با کمال تعجب در میان نامزدهای اعلامی
نبودند و از آن سو تنها بخشی از فیلم ما نامزد شد (جلوه های ویژه) که تنها
بخش ناقص فیلم ما بود! از روز اول که فیلم ما از کنداکتوری خارج شد و به
روز آخر جشنواره موکول شد، ما اعتراض کردیم اما پاسخی داده نشد. به هر حال
وقتی فیلمی را شایسته حضور در بخش مسابقه می دانید و فیلمی را به بخش
مسابقه وارد نمی کنید، باید اولویت را برای فیلم بخش مسابقه قرار دهید.
خردمندان
درخصوص تجربیات ساخت نخستین فیلم بلند سینمایی اش گفت: برای من ساخت اولین
فیلم سینمایی و حضور در بخش مسابقه جشنواره فجر هم دلنشین بود و هم جدایی
از عرصه فیلمسازی کوتاه سخت بود. در مجموع کار کردن با عواملی که همگی حرفه
ای بودند و پیش از این آنها را می شناختم، جذاب و خوب بود. در عین حال کسب
تجربه در موقعیت های جدید و تازه، چالش برانگیز و مفید بود.
وی
ادامه داد: من امسال افتخار داشتم پس از سالها فیلمسازی در عرصه فیلم 100،
به عنوان داور در این جشنواره حضور داشته باشم که امشب اختتامیه آن برگزار
شد. بنظرم یکی از بهترین و منظم ترین جشنواره هایی که در کشور برگزار می
شود و به شکل جدی در تقویم جشنواره های کشور، برای سینمای ایران جریان ساز
است همین جشنواره است. چون اینجا محل تقابل اندیشه هاست و افراد فارغ از
سرمایه ها و امکانات می توانند خود را بیازمایند. من سالها این چنین با
فیلم 100 زندگی کردم. فیلم هایی که قصه هایش را از خود مردم می گرفتم و می
ساختم.
با عینک نشانه شناسی سیاسی «بیست و یک روز بعد» را نبینید!
کارگردان
«بیست و یک روز بعد» نهایتا گفت: من یک فیلم اجتماعی ساختم کل فیلم درباره
این مسئله حرف می زند. خواهشم این است که مخاطبان و منتقدینی که فیلم را
می بینند، ارزیابی شان از خود فیلم باشد نه چیزی بیرون از آن. گاهی احساس
می کنم با عینکی درباره فیلم صحبت می شود که عینک مردم نیست. بخصوص درباره
نشانه شناسی های اشتباهی که صورت می گیرد، من خودم شوکه می شوم که می بینم
برچسب های عجیب سیاسی به فیلم من زده می شود. یک آدم دغدغه مند اجتماعی
هستم و به هیچ وجه به دنبال متلک های سیاسی نیستم.
واکنش مسعود فراستی به حواشی اخیر
«هفت»
در بخش انتهایی با حضور مسعود فراستی و طهماسب صلح جو به نقد فیلم سینمایی
«وارونگی» پرداخت. فراستی در ابتدای میز نقد در واکنش به حواشی اخیر حضور
در کمیسیون فرهنگی گفت: نه در شان برنامه و نه در شان خودم می دانم که جواب
توهین افراد شکست خورده را بدهم.
وی افزود: آدم
فروش در قدم اول خودفروش است. آدم فروشی کلیدش در خودفروشی و وطن فروشی
است. آدمی که وطنش را تحت هیچ شرایطی نمی فروشد - از جمله مسعود فراستی چه
قبل و چه بعد از انقلاب با تغییراتش - خودش را نمی فروشد و کسی که خودش را
نمی فروشد دیگری را هم نمی فروشد. آدم فروش کسی است که نه خودی دارند و نه
وطن! و آن کسی که وطنش را فروخته خودش را فروخته، پس می تواند همه را
بفروشد. خود داشتن به شدت متعالی است و این متر هر چیزی است. من که عاشق
سینما هستم، اگر مجبور به انتخاب شوم، بین سینما و وطن، وطنم را انتخاب می
کنم. آدم فروش کسی است که ایران را فروخته است.
این
منتقد نهایتا گفت: به قول یک نفر «طوری زندگی کن که دشمنانت از افتادنت هم
بترسند. چون می دانند که بعد از بلند شدنت قدم های محکم تر و استوارتری
برمی داری»!
میز نقد فیلم سینمایی «وارونگی»
فراستی
در ادامه درباره فیلم «وارونگی» گفت: «وارونگی» اولین نکته اش این است که
راجع به وارونگی نیست. جز دو نما در ابتدا و انتهای فیلم که تهران آلوده را
از نمای بالا می بینیم. اسمش شیک است اما این به فیلم مرتبط نیست.
طهماسب
صلح جو نیز افزود: با حرف مسعود موافق هستم چون احساس می کنم تم هایی را
که فیلمساز دست مایه قرار داده، نمی تواند به درام تبدیل کند. فیلم 3 تم
اصلی دارد. بحران اجتماعی که با وارونگی هوا مطرح می شود. دوم بحران
خانواده است. اینها از فیلم بیرون نمی آید. نمی توان اینگونه به فیلم وصله
کرد که این وارونگی، وارونگی در روابط آدم هاست. شکل سوم هم خیلی قراردادی و
کلیشه ای است. فیلم اتفاقا از جایی ضربه می خورد، که می خواهد با بیان به
اصطلاح هنری حرف خود را بیان کند و ناتوان است.
این
منتقد ادامه داد: بجای آنکه سازندگان فیلم روی درام وقت بگذارند، دائما
نمادسازی و سمبل سازی می کنند. نمادها و سمبل ها چیز قشنگی هستند و اساسا
هنر بیان نمادین است، منتها اینکه چگونه وارد این عالم شویم مهم است.
فراستی
نیز بیان داشت: اولین مشکل فیلم قصه است. قصه به طور جدی ندارد. به زحمت
تمی دارد. دختر در شرف ازدواجی که فکر می کند همه دارند در حق او ظلم می
کنند. اما به هیچ وجه به داستان هیچ کس در فیلم نزدیک نمی شود. دوربین هم
در فیلم شلخته و نابجا است. فیلم قبلی او بهتر است.
صلح
جو نهایتا گفت: هر دو فیلم این کارگردان به نظرم در یک سطح هستند و علتش
هم این است که آن بیان هنری به معنای خاص که من با آن مخالفم، در هر دو
فیلم بر تماشگر چیره است و نمی گذارد من با خود فیلم راحت باشم. از دید من
این فیلم ها تماشاگر را ناراحت می کند و لذا از آن استقبال نمی کند. اصل
مطلب چیست؟ وقتی اصل مطلب را فراموش می کنیم و بخصوص با برخی زاویه بندی
ها، پلان ها و تکنیک های تحمیلی فیلم را بزک می کنیم، درواقع آن را از بین
می بریم!
برنامه سینمایی «هفت» هر هفته جمعه شب ها با اجرا و سردبیری بهروز افخمی روی آنتن زنده شبکه سه سیما می رود.
منبع
عجب دعوایی بوده دایی