ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
بگذارید برای شروع چند سالی را به عقب باز گردیم :
سینما به عنوان پدیده ای نوپا ( از لفظ هنر فعلا پرهیز می کنیم ) بطیء الحرکه (حرکت) ، جای پایی را برای تثبیت قدم های خود می جست . از پنی گیف ها گرفته تا نیکل اودئون ها و ...
در این میان متاسفانه و یا خوشبختانه میلاد و سال های کودکی این پدیده مقارن شد با اواضاع ناگوار اقتصادی و وقوع یکی از خانمان سوز ترین جنگها برای بشر .
متعاقب این شرایط ، دست اندر کاران تولید فیلم برای ارضای شرایط روحی کارگران و صد البته تلاش برای جذب حداکثری مخاطب نسبت به این پدیده ، تصمیم به ساخت حلقه های فیلم در قالب (سریال) شدند .
سریال هایی که موضوع اصلی آن اغلب دختری بی پناه بود که یا پدرش را از دست داده بود و یا بدمن داستان برای به دست آوردن پول پدرش را می کشد و دختر می دزدید و تمام داستان ذیل کشمکش های قهرمان داستان و بدمن با محوریت نجات دختر و یا به اضمحلال بردن وی می چرخید .
این سینما عنوان (عامه بودن) را یدک می کشید که چه بسا برای آن دوران تاریخی نیاز هم تلقی می شد . چیزی که ما به ظاهر در برهه ای از تاریخ سینمای ایران نیز تجربه ی آن را داشتیم .