ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
برگزاری جلسه نقد فیلم با محوریت
"ابعاد خشونت در سینما"
با حضور اعضای کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتیدر تاریخ:1400/12/06
آیدی کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی در فضای مجازی:
https://www.instagram.com/sbufilm/
حسین علی اکبر(مسئول تاریخچه)
فیلم شب های روشن(1381) _ ( فرزاد موتمن)
هانیه توسلی:حرفای خوب همیشه مال آدمای خوب نیست ...
سریال خانه سبز(1375) _ (بیژن بیرنگ_مسعود رسام)
رضا صباحی(خسرو شکیبایی) : به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمیکه زیر یه بازارچهست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومیداشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...
ولی من... یعنی بهتره بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز...
این چند خط دیالوگ تر و تمیز و ناب تقدیم به دوستان جان
عباس حیدری(حبیب رضایی):حاجی مو از ای کاراتُ راضی نیستُم.از این اسلحه کشیدن رو مردم راضی نیستُم.حاجی تصدقت چرا می خوای آخر قصه رو اینجور خراب کنی؟
حاج کاظم(پرویز پرستویی):بابا به پیر به پیغمبر من اومده بودم مث ی همشهری دوتا کلمه حرف بزنم همین!این تنها سهمیه که باید به تو بدن همین!عه!
عباس حیدری(حبیب رضایی):سهم؟!از این بنده های خدا؟!کی از اینا سهم خواست حاجی؟مُ با خدا معامله کردُم نه با اینا! . . .
(آژانس شیشه ای ابراهیم حاتمی کیا 1377)
این مطلب رو از سایت فرارو، در ادامه ی مقدمه ای که در پست مربوط به «من دیه گو مارادونا هستم» بخونید:
میگویند که این روزها دیگر از زنگ خطر سینما خبری نیست. بلکه دیگر با خود خطر مواجه شدهایم. و حتی اگر نتوانیم به زودی ضعفهای سینما را از میان برداریم مرگ آن نزدیک است. ادامه مطلب ...