پایان وقت جدل - آغاز زمان رای گیری

دوستان دیگه استدلال و جدل و طرفداری و این حرفا رو بذارید کنار

وارد روز دوشنبه شدیم

تا ساعت یازده امروز وقت دارید اولویت هاتون رو بگید

با تاکید تقوی ده اولویت بگید نه کمتر

بیشتر خوبه ولی کمتر نه تا اینکه اگه اساتید نپذیرفتن اولویت های بعدی باشن

درضمن شادمهر راستین دیگه کلاس نمیذاره ولی کارگاه دو سه روزه رو میذاره

با صحبت یاسین هم فرهادی در هاله ای از ابهامه!!!!

اولویت بندی شما به شدت مهمه مخصوصا اینکه به نظر شخص من بعیده که بتونیم ۵ کلاس بذاریم

اولویت بندی ده تایی تون رو تا ساعت ۲۳ تو همون پست رای گیری بذارید

دوستانی که اولویت جدیدی نگن همون اولویت سابقشون به عنوان نظر آخرشون محسوب خواهد شد

شکور

فردا آخرین مهلت بحث

فردا آخرین روز بحث درمورد کلاس هاست

پس فردا یعنی دوشنبه روز رای دادنه و دیگه بحثی در کار نیست

ولی تا الان خبری از این افراد نیست:

۴ نفر از اعضای گردان فربد

بشیری

زین ال

سلیمیان

صفایی زیبا

بابا گلی

...

شکور حاضر

کامپیوتر روز دوشنبه درگیره

امید داشت میرفت سفر برای همین به من گفت که بنویسم که کامپیوتر روز دوشنبه از صبح درگیر تدوین میرداماده که به جشنواره برسه

دوستانی که قصد انجام کاری با سیستم داشتن برنامه ریزی کنن که دوشنبه مانع تدوین این کار نشن

البت من کاره ای نیستم

شکور

نکاتی درمورد شروع رای گیری

۱- پروسه ی بحث و رای گیری رو به صورت توافقی از فردا صبح یعنی جمعه صبح شروع کنیم و ۵شنبه رو بذاریم برای اینکه بچه ها متوجه شروع جریان بشن

البت از الان هم میتونید بحث ها و رای ها رو شروع کنید

۲- لطفا بحث ها و رای ها رو تو قسمت نظرات مربوط به پست

رای گیری برای کلاس های تابستان

بذارید که همه ی بحث ها و رای ها یه جا جمع بشه

۳- طبق توافقی که تو ذهن منه سه روز برای بحث و روز چهارم برای رای گیری پس جمعه - شنبه - یکشنبه برای بحث و بعدش ساعت دوازده شب روز دوشنبه رای گیری تموم میشه و رای ها رو میشمریم...

۴- هر کس مخالف هر چیزی تو این رای گیری هست بگه... من کاره ای نیستم ها...

شکور بیکار

حق رای

دوستانی که حق رای دارن:

سلیمیان

زین ال

فربد

صفایی

نعیمی

دوست نعیمی

شکوری

محیط

مردیها

تقوی باسمنج

وفایی

بشیری

پشت مشهدی

اشکان توپ شکن

فینی زاده

و بنا به تصویب در جلسه آخر کانون:

سید گردان فربد

مهندس گردان فربد

خانومی از گردان فربد که همش فامیلیشونو یادم میره

خانوم دیگری از گردان فربد که خیلی فامیلیشونو یادم میره

یک آقای دیگر از گردان فربد که دیگه عجیب فامیلیشو یادم میره

و طبق این قاعده ، خانم باباگلی از گردان زین ال

این ها تو حافظه ی من بود

یه وقت فکر نکنید اسمتون رو ننوشتم چون حق رای ندارید ها... شاید فراموش کردم پس تذکر بدید (البت با تلفن شاید اولش بهتر باشه)

بقیه ی دانشجو ها و حتی غیر دانشجوها که از دوستان ما تلقی میشن، میتونن با نظرات و توضیحاتشون، ما رو برای انتخاب بهتر راهنمایی کنن

به طور مثال طبق گفته ی تقوی اصلا محمود کلاری تو ذهن هیچ کدوممون نبود و یکی خارج از کانون این پیشنهاد رو داده

دوستانی مثل ساسان معارف و دوستشون (فکر کنم مهدوی بودن) کسایین که خیلی ذهنشون به چیزایی که ما میخوایم ولی یادمون نمیاد، نزدیکه

راستی، کسی از امیرحسین شریفی خبر نداره؟ فرهادی چی شد؟

شکور کم حافظه

رای گیری برای کلاس های تابستان

تقوی اصرار داشت که این موضوع دیگه کم کم شروع بشه:

ازونجاییکه متاسفانه هنوز عدم حضور بعضی از اساتید، قطعی نشده، با اینکه ما حق برگزاری 5 کلاس رو داریم، پیشنهاد تقوی این بود که دوستان ده اولویت اول پیشنهادی خودشون رو از گزینه های زیر و گزینه های دیگه ای که مطرح میشه، انتخاب کنن که اگه از میون ده اولویت هم باز اساتیدی لغو شدن، 5 تای دیگه جایگزینش بشن

لازم به ذکره که از میون کلاس ها و اساتیدی که قبلا مطرح شده بود، گزینه هایی مث سعید عقیقی، معززی نیا، مهتاب نصیرپور و مستانه مهاجر به علت عدم امکان حضورشون که خودشون تلفنی بهمون اطلاع دادن، حذف میشن

در حال حاظر گزینه های پیشنهادی اینا هستن:

مهکام(فیلمنامه)

شادمهر راستین(فیلمنامه)

سعید ملکان(گریم)

سمانه کیان پور)گریم)

مازیار اسلامی (تحلیل فیلم)

عبدالوهاب(تدوین)

امید روحانی(تاریخ سینما)

الستی(کارگردانی)

اشکان اشکانی(فیلمبرداری)

خضوئی ابیانه(فیلمبرداری)

محمود کلاری(فیلمبرداری)

اصغر فرهادی(فیلمسازی)

بهرام توکلی(فیلمسازی)

شیروانی(فیلمسازی)

البت همونطور که میبینید اصلا گزینه ها بر اساس عنوان کلاس به ده تا نمیرسه ولی بر اساس استاد چرا.

فیلمنامه- فیلمبرداری – گریم – کارگردانی – تدوین – فلیمسازی – تاریخ سینما – تحلیل فیلم

شکور

دکترین سوم: گذشتگان و آیندگان

 

خاطره ای از گذشته به یادم اومد سر ساخت فیلم تازه وارد و اتفاقاتی که تو اطلاع رسانی به کانون رخ داد:

آیا کسی به خاطر قدمت حضور در کانون، حق خاصی داره؟

آیا به علت پیش کسوت بودن، باید حرفش کاملا تصویب بشه؟

آیا پیش کسوتی، منجر به حق رای مضاعف میشه

به نظر من پاسخ همه ی این سوال ها منفیه

اگه اینطور بود، شکوری برای ابد حق رای داشت و برای ابد میتونست نتایج آرا رو وتو کنه

پیشکسوتی، قدیمی بودن و زحمات زیادی که فرد در گذشته کشیده، منجر به این جور حقوق نمیشه ... تنها چیزی که به نظر من باید براش به وجود بیاره، یه حق اخلاقیه، یه احترام عرفی، که این رو هم نمیشه خیلی با ساختار های تصمیم گیری و ... کانون مقایسه کرد

خود من اگه چند سال دیگه بهتون سر بزنم، توقع این رو نخواهم داشت که حرفم رو بپذیرید... فقط خوشحال میشم که ببینم هنوز کسایی هستن که یادشون بیاد من هم بودم... فقط همین

شکور نوستالژی...

نکته درمورد نظم و نظام دکترین ها:

حرفایی که من در این قالب خواهم گفت، خیلی پیوسته نیستن، زیرا... چیزایی که میگم یهو میاد تو ذهنم... یهو یه خاطره زنده میشه... یهو یه اتفاق یه فکر به ذهنم میاره

امیدوارم فقط باعث چالش ذهنی تو بچه های کانون بشه...

شکور

دکترین دوم: ساختار کانون

دکترین دوم: ساختار کانون

مطابق با آیین نامه ی تصویب وزیر (یا یکی در این حدود) کانون های فرهنگی هنری متشکل میشن از:

1- دبیر

2- شورای مرکزی متشکل از 5 عضو دائم و 2 عضو علی البدل

3- مجمع عمومی

+ اینکه، هر کانون باید اساسنامه ی خودش رو داشته باشه و شورای مرکزی و اساسنامه هم باید هر سال به تصویب جدیدی مفتخر بشه

نظر من اینه که از اونجاییکه نویسندگان این آیین نامه کاملا از خارج از کانون ها به این نهاد ها نگاه میکردن، خیلی خیلی غیر عملیاتی و بعضا نا منصفانه این آیین نامه رو نوشتن

من مثال هایی میزنم از سال های گذشته

روزگاری که هیچ کدوم از شماها تو کانون نبودید (حتی خانوم وفایی) ما تو اولین شورای مرکزیمون دو عضو داشتیم که صرفا اومدن، اسم نوشتن، به کمک شهرتی که داشتن، رای آوردن، عضو شورای مرکزی شدن، دبیر رو انتخاب کردن و ... ناپدید شدن

این اتفاق درمورد شورای مرکزی خیلی راحت میتونه رخ بده و همچین نهاد متزلزلی نباید اینقد قدرت داشته باشه

پیشنهاد من برای اساسنامه ی سال 86، به وجود آوردن نهادی به نام نهاد تصمیم گیری بود که نه تنها برخلاف مجمع عمومی، دارای اعضای ثابت و لایتغیر بود، بلکه، علاوه بر مسئولیت جلوگیری از سوء استفاده های احتمالی، خودش هم به صورتی بود که امکان سوء استفاده ازش خیلی کم شده بود

شاید این حرفا به نظرتون احمقانه برسه و بگید که ما که اینجا درمورد فراکسیون اقلیت مجلس یا شورای نگهبان حرف نمیزنیم که اینقده گنده اش میکنی

ولی به نظر من کسایی که مشکلات کانون ها رو از نزدیک دیدن و اختلافاتی که بین دانشجوها افتاده رو لمس کردن، میتونن حس کنن که این قضیه، هرچند چیزیه فقط تو دانشگاه مطرح میشه، ولی برای دانشجوهایی که میخوان فعالیت کنن و تو کارهاشون، هدف و معیار و اخلاق و ... دارن، چقد مهمه

سر همین مسائل که شاید به نظر شما مسخره برسه، چه بسیار دانشجو که از کانون ها رفتن، با هم دشمن شدن، کارهای زشتی علیه هم انجام دادن و حتی کار به جاهای خیلی باریک تری هم کشیده شده که میتونید بعدا از خودم بپرسید

به هر حال پیشنهاد من برای ترمیم ضعف های اساسنامه در قسمت ساختاری این نهاد بود

نهادی که هم از نظر اعضاش کاملا منعطف بود و هم میتونست هر روز در حال تغییر باشه

تفکر پشت تشکیل این نهاد هم این جمله بود که: هر کس بیشتر داره زحمت میکشه، بیشتر حق داره درمورد کانون تصمیم بگیره

به نظر من این حرف خیلی خیلی منطقیه

بعضی ها اون اوایل فکر میکردن که جمله ی صحیح اینه که: هر کس تجربه ی بیشتری داره یا اینکه هر کس علم بیشتری داره یا مدرک بالاتری داره، بیشتر میتونه درمورد کانون تصمیم بگیره

ولی من این رو کاملا مخالف عدالت و انصاف میدونم و هنوز هم سر اون جمله ی خودم هستم و ای کاش دستگاه هایی وجود داشت که دقیق معلوم کنه که چه افرادی به چه میزان ذهن و جسمشون درگیرتره تا اونها تو تصمیم گیری درمورد کانونی که دارن براش تلاش میکنن، محق تر و با اولویت بالاتری باشن

فی الحال مشکل اینجاس که:

1- چه معیاری باید گذاشت تا براساس اون ، افراد رو نسبت به فعالیتشون درجه بندی کرد

2- چه کسی انطباق این معیار با رفتار اعضا رو احراز میکنه

3- چه میزان انطباق فعالیت با معیار، میشه مبدا حق تصمیم گیری درمورد سرنوشت و کاراهای کانون

ازونجاییکه این متن خیلی مفصل نشه بقیه رو میذارم برای یه پست دیگه...

شکور

دکترین اول: دموکراسی بهتر است یا نتیجه گیری

چیزی که من همیشه تو گروه هایی که دور هم جمع میشن تا یه کارهایی رو برای اینکه یه سری لذت جمعی ببرین می بینم تعارض بین نتیجه و دموکراسیه

یعنی اگه بخوای همه رو درگیر کنی - قاعده بچینی - جلسه بذاری - نظر بگیری - ... خیلی خیلی کند به نتیجه خواهی رسید تا اینکه بخوای خودت تصمیم بگیری و کاری رو انجام بدی

یکی از مدیران که من خیلی بهش انتقاد دارم بعضا حرفای خیلی قشنگی میزد که واقعا قبول دارمشون ... یکی از این حرفاش این بود که: هدف از تشکیل کانون ها اینه که دانشجوها با هم کار کردن رو یاد بگیرن

منم به این معتقدم البت با کمی تفسیر و تاویل

و به نظرم اگه کسی تو یه کانون دانشجویی به این فکر کنه که اگه تصمیم گیری رو سریعا یکی انجام بده یا یه گروه بسیار مختصر - اینطوری کاملا داره هدف کانون رو اشتباه میگیره ! داره دچار جابجایی هدف و وسیله میشه

به نظر من انجام ده پروژه به صورت جمعی خیلی خیلی به هدف کانونی بودنمون نزدیک تره تا انجام صد پروژه به صورت تصمیم گیری های فردی یا گروه های بسیار کوچک یکی دو نفره

البته این موضوع اصلا مخل حقوق مدیران اجرایی یا تقسیم بندی های گروهی برای انجام کارها نیست

در حالت اخیر هم تصمیم گیری اولیه - جمعی و دموکراتیک بوده و این جمع اصلی کانونه که به یه محدوده از تصمیم گیری های یه جمع مشروعیت داده

به شخصه به شدت به شدت به شدت به تصمیم گیری های جمعی معتقدم ازونجاییکه اصلا هدف اصلی کانون رو این میدونم

جمعی بودن

جمعی کار کردن

جمعی فکر کردن

شکور جمع و تفریق

دکترین

پیشنهاد میکنم دوستان برای اینکه برای نسل بعد کانون که شاید ما رو دیگه نبینن... نظراتمون رو درمورد اینکه کانون چیست و چگونه باید باشد بنویسیم

فکر کنم دیگه اونقد تو کانون بودیم که هر کدوممون یه کانون شناس و بعضا یه کانون فیلم شناس شدیم و میتونیم دراین رابطه دکترین خودمون رو داشته باشیم

من - عباس شکوری -  ازونجاییکه احتمال عدم حضورم تو کانون بعد از پشت مشهدی از همه ی بچه ها بیشتره - به عنوان اولین عضو کانون فیلم وعکس دانشگاه شهید بهشتی (شاید بشه گفت موسس کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی چون قبلش هیچ وقت کانون فیلم و عکس نداشتیم) قدیمی ترین عضو و یکی از فعال ترین اعضا (البت به نظر خودم) نظراتم رو درمورد اینکه کانون چیست - کانون فیلم چیست و کانون و کانون فیلم باید چگونه باشد اعلام کنم

البت اینها فقط نظرات منن و تا جاییکه محیط عمومی وبلاگ اجازه بده مطرح میکنم

این نظرات کاملا مورد نقد قرار خواهد گرفت و حتی ممکنه که به استهزا هم کشیده بشن ولی دقیقا این تکاپوی ذهنی و در حدا علای خودش - لفظی - چیزیه که باعث عمق و اعتلای مفهوم کانون و کانون فیلم میشه تا اینطوری هر روز به چیزی که باید باشیم نزدیک و نزدیک تر بشیم...

شکور لب گور

جلسات

طبق صحبت های جلسه ی پیش که دقیقا یه هفته ی پیش بود تا بعد از امتحانا دیگه جلسه های دائمی کانون برگزار نخواهد شد مگر با اطلاع رسانی

پس قاعده ی : هر دوشنبه جلسه داریم مگه خلافش ثابت بشه ...

همچنان برقراره با این فرض که خلافش ثابت شده و فعلا دیگه دوشنبه ها جلسه نداریم

شکور اجلاس

یکی از تیم ها انصراف داده یا اینکه اتفاقی براشون افتاده؟

خبری از تیم منتخب دخترانه ی دبستان هاجر نیست

داستان چیه؟

آیا نتیجه ۳-۰ به ضرر این تیم اعلام خواهد شد؟

لازم به ذکر است که گردان مفصل و حجیم تیم وحشت فقط با عضوت یک عضو وحشت انگیز یعنی پشت مشهدی از چند و چون انجام پروژه اش نوشت ولی این تیم ننوشت...

داستان چیست؟

شکور مردد...

حرف های من

نتایج گروه وحشت :  

با مستانه مهاجر و معززی نیا تماس گرفتم مستانه مهاجر برای تابستان نمیاد و معززی نیا هم کلا گوشیش خاموش بود . 

فکر کنم با این منوال که داره پیش میره اگه تابستون کلاس می خوایم باید یه جلسه اظطراری بذاریم  

سعید پشت مشهدی

فربد و عذرش از خود و دگر کانونیان

کانونی: 

فربد به علتِ داشتنِ بدهیِ سیاهِ امتحانی به کلاس و استاد، و با وجود مهر و محبتِ نسبتن زیادی که به افرادِ کانون، و کانون به مثابهِ شخصیتی غیرِحقیقی (= فلسفی) دارد، نمی‌تواند سر این جلسه حاضر شود.  

از خودش بیشتر عذر می‌خواهد که خود را از فیض بردن از این لذتِ مقدس (= بودن میانِ کانونیان) محروم کرده است.  

و از شما کمتر عذر می‌خواهد.

امیدوارم بسته‌های انرژی‌مثبت ام که از راهِ دور می‌فرستم به درستی و سالمی در جلسه فرود آید. 

بترسیم از روزی که مردمان از این‌گونه بسته‌ها خالی شوند...بترسیم... 

فربدِ از راهِ دور* 

غیرِ کانونی: 

هیچ‌چیز آنقدر بد نیست که بدتر نشود. - ساموئل بکت 

*پ.ن: ترجمه‌ی دو-جمله‌ایِ حرفای بالا: فربد امتحان داره، نمی‌تونه بیاد، در حالی که دوست داشت بیاد. دوسِتون هم داره. 

تیم کارگردانی فیلمبرداری

کلاس هایی که ما باید به اساتیدش زنگ می زدیم اینا بود:
کارگاه فیلم سازی (توکلی - فرهادی - شیروانی) - توکلی جواب نمی ده فرهادی رو هم امیرمحمد قرار بود زنگ بزنه خبری نیست ازش، شیروانی جواب داد گفت ردیفم میام فقط قطعیشو 2-3 هفته دیگه بهم زنگ بزن-

کلاس کارگردانی (الستی) - با عقیقی صحبت کردیم گفت برید حضوری پیشش یک روز با امید باید بریم دفترش-

کلاس فیلم برداری (خضویی ابیانه - اشکان اشکانی - کلاری ) - خضویی ابیانه شمارشو باید از توکلی بگیریم که جواب نمی ده، اشکان اشکانی شماره ای ازش نداریم تو فیسبوک بهش مسیج زدیم، کلاری هم تازه مطرح شده هنوز شمارش رو نداریم.

حالا تا بحثامون رو انجام بدیم سعی می کنیم معلوم کنیم چه کسانی میان

۸گیگ رم

رم ها تحویل داده شد و مهندس محیط مشغول بررسی اونهاست 

شکور

زین ال بزرگ

زین ال از من خواست که نظرش رو اینجا بنویسم 

تحلیل فیلم 

فیلمنامه 

تاریخ سینما 

و مدیریت اجرایی تاریخ سینما رو هم خودش می پذیره  

میتونیم تاریخ سینمای ایران رو با عقیقی داشته باشیم  

از طرفی خانوم وفایی گفتن مث اینکه با عقیقی حرف زدن و عقیقی گفته که اصلا وقت نداره 

دوستان سه گروه خواهشا بیاید بگید دقیقا گزینه های رای گیری چی ها هستن که شروع کنیم دیگه

شکور قاصد

فربد و سومین خبر داغ

کانونی: 

"کانونِ موسیقی، فعال نیست؛ حمال است."  

جمله‌ای که در جشن خوابگاه‌ها، با قدردانیِ بی‌نظیر از کانونِ موسیقی و حمالیت‌هایش، به صورتِ اهدای لوح ِخفن و سکه‌ی تمام بهار آزادی به دبیر سابق و جدیدِ کانون، با شکوهِ هرچه تمام‌تر، تقدیم این کانون و حمالانِ محترمش شد. 

باشد که این خبر، کمی مرهمی کند بر زخم‌های این‌یکی کانون؛ که لااقل، با این جملاتِ القاییِ به یادماندنی، از پیکره‌اش تقدیر به عمل نمی‌آید. 

بله. 

غیر ِکانونی: 

هیچ می‌دونستین یکی از علت‌های اینکه بعضی اوقات حالِ گرفته‌ای دارین، می‌تونه این باشه که مدتی‌یه روی اصول سفتِ زندگی، زندگی کردین و زیر فشار روزمرگیِ پرمخاطره بودین، و مدتیه که "کارهایی که دوست دارین" رو نکردین؛ "شیطنت" نکردین، یا به عبارتِ دقیق‌ترِ روانشناختی، "کودکِ درون"تون رو آزاد نذاشتین و نوازشش نکردین؟ 

امتحان کنید. آزاد کنید. 

فربدِ جوگیر از کلاس‌های TA 

جدول لیگ برتر

باسمنج- کاپیتان تیم شائولین- درمورد کلاس ها یه توضیحاتی به خبرنگار شبکه ی ورزشی شبکه ی شیش داده که ایشالا خواهد نوشت

ولی هنوز از تیم منتخب دبستان دخترانه ی هاجر و تیم پشت مشهدی خبری نیست

شکور سوباسا

اخبار به شدت داغ و جدید

دو خبر امروز به من رسید مبنی بر اینکه:

1- هر دم ازین باغ بری میرسد...

2- دل خوش سیری چند...

با اینکه متن خبر کاملا واضحه ولی اگه کسی توضیحات بیشتری میخواد، به خود خودم مراجعه کنه که شیرفهمش کنم

قربونت

شکور مدهوش

چگونه سینمای وحشت شکل گرفت یا: پشت مشهدی آغاز میکند

امروز فیلمبرداری تاریکی درخشان، بود

فیلمی پر از پشت مشهدی

و اینگونه بود که ژانر جدیدی به زیر ژانر های سینمای وحشت اضافه شد

ژانر پشت مشهدی

سبک خاص استاد سینمای وحشت، همه ی عوامل رو در وحشت، وحشت زده کرد .... وحشت

من بودم و قاهری و اشکان و انگشتر متبرک

و دوتا از دوستان شخص استاد

باشد روزی که فیلم را پس از تدوین ببینیم و با دوستان گرام، از ترس، قالب تهی کنیم

یوهاهاها...

شکور شیردل

کلاس های تابستان۳

قراره که بعد از اینکه سه گروه مشخص شده تو جلسه ی پش تماس هاشون رو گرفتن رای گیری شروع بشه

تیم شائولین:تقوی باسمنج و صفایی زیبا

تیم  پشت مشهدی وحشت انگیز: پشت مشهدی وحشت انگیز

تیم  مدرسه دخترانه ی هاجر:محمد نزاد و مردیها و وفایی و بشیری

حالا کی تماس ها حاصل خواهد شد؟

شکور سائل

کلاس های تابستان

کلاسهای تابستان

قبل از قضیه رای گیری و بحث و این حرفا یک چیزی رو عرض کنم که با خانم برزگر صحبت کردم گفت 5 تا کلاس برای تابستون موشکل نداره.

امیرحسین