ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
سرجو لئونه (به ایتالیایی:Sergio Leone )متولد ژانویه ۱۹۲۹، در رم به دنیا آمد. او فرزند کارگردان ایتالیایی روبرتو روبرتی (به ایتالیایی: Roberto Roberti) (با نام اصلی «وینچنزو لئونه») و بازیگر سینما بیچه والرین (به انگلیسی: Bice Valerian) (با نام اصلی «ادویچ والکرنگی») است. کودکی و نوجوانی لئونه همزمان با ظهور فاشیسم و جنگ جهانی دوم بود که البته برای خانوادهٔ او که اهل هنر و سینما بودند روزگار سختی بوده است.سرجو در دوران مدرسه برای مدتی با انیو موریکونه آهنگساز بعضی از کارهای خود همکلاس بود.
شروع فیلمسازی
پس از مشاهده کار پدرش در مجموعههای فیلم، او حرفه خود را در صنعت فیلم در سن ۱۸ سالگی پس از ترک تحصیل در رشته حقوق در دانشگاه آغاز کرد. سپس کار در سینمای ایتالیا را به عنوان دستیار ویتوریو دسیکا در فیلم دزد دوچرخه در سال ۱۹۴۸ ادامه داد و نوشتن فیلمنامه را در طول دهه ۱۹۵۰، ابتدا با فیلمنامه شمشیر و صندل (با نام مستعار «peplum») که نوعی از حماسه تاریخی رایج در آن زمان بود را آغاز نمود.هنگامی که ماریو بونارد کارگردان فیلم آخرین روز پمپی به ایتالیایی (Gli Ultimi Giorni di Pompei) با بازی با بازی استیو ریوز بیمار شد، از سرجو خواسته شد که فیلم را ادامه داده و تکمیل کند در نتیجه وقتی زمان آن رسید که او اولین فیلم مستقل خود بنام مجسمه عظیم رودس - (کلاسیوس از ژود) (۱۹۶۱) را تولید کند، توانست آن را با بودجهای کمتر از فیلمهای هالیوود بسازد.
دهه ی ١٩٦٠
در ابتدای دهه ۶۰، فیلمهایی با مضمون حماسههای تاریخی از نظر مخاطبین سقوط کرد. اما سرجو توجه خود را به یک زیر سبک به نام وسترن اسپاگتی که منشاء آن در سینمای وسترن آمریکا بود، سوق داد.بر پایه موفقیت سهگانه مردی بدون نام، لئونه در سال ۱۹۶۷ به آمریکا دعوت شد تا فیلم روزی روزگاری در غرب (به ایتالیایی: C'Era una Volta il West) را برای کمپانی پارامونت پیکچرز کارگردانی کند. بیشتر صحنههای این فیلم در آلمریای اسپانیا و چینهچیتا در رم فیلم برداری شد. هم چنین بعضی صحنهها هم در مانیومنت ولی در ایالت یوتا برداشت شدند. در این فیلم چارلز برانسون، هنری فوندا، جیسون روباردز و کلودیا کاردینال شرکت داشتند. در روزی روزگاری در غرب بسیاری از سبکهای فیلمهای وسترن غربی مانند خشونت، اسطوره و مدیتیشن با هم ادغام شدند. فیلمنامه این فیلم بوسیله لئونه و دوست و یاور قدیمیاش، سرجو دوناتی، بر اساس داستانی از برناردو برتولوچی نوشته شد. هر دوی آنها به کارگردانهای مهمی تبدیل شدند. قبل از انتشار آن، این فیلم بیرحمانه توسط پارامونت ویرایش شد، که شاید به فروش آن در گیشه در ایالات متحده لطمه زیانباری زد، با این وجود، به موفقیت عظیمی در اروپا دست یافت، و به فروش نزدیک به سه برابر بودجه ۵ میلیون دلاری خود در میان مخاطبان فرانسوی دست یافت و بسیار در میان دانشجویان سینما در آمریکای شمالی ستایش شد. این فیلم توسط بسیاری به عنوان بهترین فیلم لئونه لقب گرفت.
بعد از فیلم روزی روزگاری در غرب، لئونه فیلم یک مشت دینامیت با نام اصلی !Duck, You Sucker را در سال ۱۹۷۱ کارگردانی کرد. لئونه صرفاً قصد برای تهیه کنندگی این فیلم را داشت، اما با توجه به اختلاف سلیقههای هنری، از لئونه خواسته شد جای پیتر بوگدانوویچ این فیلم را کارگردانی کند. یک مشت دینامیت، فیلمی در ژانر اکشن درام، درباره انقلاب مکزیک بود که در آن جیمز کابرن در نقش یک انقلابی ایرلندی و رود استیگر در نقش یک راهزن مکزیکی که بعداً به یک انقلابی تبدیل شد، ایفای نقش کردند.
سال آخر و مرگ