ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
جن ایهارا GEN AIHARA - متولد ۱۹۷۲ در هی یوگو
تماشاگر ممکن است دچار این وسوسه شود که از میان این چاپ ژلاتین نقره فام که به شیشهی یک ماشین در هنگام رانندگی در شبی مه آلود شباهت دارد، به بیرون نگاه کند. اما همانطور که از عنوان عکس پیداست، هیچ چیز فاش نخواهد شد: در واقع این عکس یک "ترکیببندی از هوا"ست. جن ای هارا حبابهای ریزی را در سرتاسر یک کاغذ حساس به نور پخش کرده و آن را در معرض نور قرار داده واز این طریق سطح ظریفی ساخته که همانطور که خود هنرمند مینویسد: «در واقعیت اشیا روی این سطح واقع میشوند اما در نهایت تصویری کاملا انتزاعی تولید میگردد.»
نا اُیا هاتاکیاما NAOYA HATAKEYAMA - متولد ۱۹۵۸ در Iwate
هاتاکیاما که در سال ۲۰۱۲ یک نمایشگاهِ انفرادی بزرگ در موزهی هنر مدرن سان فرانسیسکو برگزار کرده، از یک دوربین موتور درایو با سرعت بالا استفاده میکند تا انفجار یک معدن که هزاران تُن سنگ را به سمت آسمان پرتاب میکند ثبت کند. نتیجه پالتی حیرتآور از جهانی منفجر شده است که آشفتگی و ناآرامیاش یادآور نقاشیهای اکسپرسیونیستی - انتزاعی است.
یوایچی هی بی YUICHI HIBI - متولد ۱۹۶۴ در ناگویا
وقتی هی بی در سن ۲۲ سالگی به نیویورک رفت با دوربین «ببین و بگیر» خود درساعات بین نیمه شب تا صبحگاه شروع به پرسه زدن توی خیابان ها و ثبت گوشههای تاریک و در سایهی شهر کرد .هی بی به عکاسیکردن ادامه داد اما دیگر نه از شهر، جایی که او گمان می کرد جذابیت خود را از دست داده است و فریبندگی تاریکی ناپدید شده است، خیابانهایی که اکنون از پدیده های نامتجانسی چون گِیشاها پاک شده بودند.
هیروجی کوبُتا HIROJI KUBOTA - متولد ۱۹۳۹ در توکیو
هیروجی کوبتا، یکی از اعضای آژانس عکس مگنوم است. او به مستندنگاری ازسقوط پنوم پن و سایگون و قحطی در سرتاسر بخشهای فقیر آسیا پرداخت. کوبتا ۳۵ سال بعد برای عکاسی از زادگاه خودش به ژاپن بازگشت. او در این عکس که بزرگترین پارک آبی داخل سالن جهان را نمایش میدهد بر خلاف آثار مستند اولیهاش ، وفور و فزونی وطنش را به تصویر کشیده است.
یاسوماسا موریمورا YASUMASA MORIMURA - متولد ۱۹۵۱ در اُساکا
یاسوماسا موریمورا با استفاده از لوازم صحنهی نمایش، لباسها، آرایش و ویرایش دیجیتال خودش را به به شکل شمایل و تصاویر فرهنگ غربی تغییر میدهد تا بر اشباع تاریخی پیچیدهی ژاپن ازفرهنگ آمریکایی تاکید کند .در این عکس او با یک کلاه آفتابی، یک شلوارک کوتاه وبستهشده با طناب خود را در هیبت جودی فاستر در فیلم «راننده تاکسی» در سال ۱۹۷۶به نمایش میگذارد.
دایدو موری یاما - DAIDO MORIYAMA - متولد ۱۹۳۸ در اساکا
دایدو موری یاما ،عکاس معروف ژاپنی در پیاده رویهای شبانهاش به شیوهای دیوانهوار حتی بدون نگاه کردن در ویزور دوربینش، عکس هایی آنی و فوری میگیرد که این دلیل موجهای برای عکسهای محو و لرزانش است. موری یاما تا قبل از اینکه این عکس را بگیرد همچون یک هنرمند سرگردان تا حدودی خود به سگی خیابانی به دنبال شکار چیزی ناشناخته شباهت دارد.
توکیهیرو ساتو Tokihiro Sato - متولد ۱۹۵۷ در ساکاتا
توکیهیرو ساتو که دانشآموختهی مجسمهسازی است، به کمک آینهها و چراغ قوهها نورهایی را میسازد واثر آنها را با دوربینش، طی بیش از سه ساعت نوردهی طولانی ثبت میکند. دنبالهی نورهای لکهای او میتوانند به عنوان اشباح یا کرمهای شبتاب و یا تنها به عنوان ستایشی خیالانگیز و غریب از جهان طبیعی تعبیر شوند.
یوتاکا سونه YUTAKA SONE - متولد ۱۹۶۵ در شیزواُکا
یوتاکا سونه بیشتر برای کوچک کردن جزیرهی منهتن به یک نمونه ی مرمری ۲/۵ تنی معروف است که در این نسخه ساختمان امپایر استیت در اندازهی انگشت کوچک یک بچه است. سونه در عکسهایش با ثبت سطوح بسیار کوچک دانههای برف در مقیاسی بزرگ، دگرگونی دیالکتیکی دیگری را به تصویر میکشد.
هیروشی سوگی موتو HIROSHI SUGIMOTO - متولد ۱۹۴۸ در توکیو
هیروشی سوگی موتو که بیشتر با منظرههای دریایی محوش شناخته میشود، به ستیز بین مرئی و نامرئی، دریا و آسمان، شب و روز خاتمه میدهد. در این عکسها هیچ چیز کاملا مشخص نیست جز خط افقی محو. سوگی موتو در این عکس، خانهی شیشهای معروف فیلیپ جانسون در کانکتیکات را همچنان که در حافظهای دور یا رویا به خاطر آورده میشود، تار و مبهم به تصویر میکشد.
کونیه سوگی اورا KUNIE SUGIURA - متولد ۱۹۴۲ در ناگویا
کونیه سوگی اورا از سال ۱۹۶ که به ایالت متحدهی آمریکا نقل مکان کرد بر روی فصل مشترک طراحی، نقاشی و عکاسی کار کرده است. فتوگرامهای تک رنگ و در مقیاس بزرگ او، صحنهها و چشم اندازهای روزانه را به جهانی از سایه روشنهای دراماتیک تبدیل میکنند.
در این عکس تصویر ضد نور پیرزن خمیده که چتری را به دست دارد با تاکید بر بافت تقریب لمسشدنی پارچهی پیچیده شده و طرهی موهای پیرزن ، کیفیت فیزیکی یک نقاشی را به ذهن متبادر میکند.