ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
با اجازه مسئول محترم وبلاگ
با بررسی مختصری روی طبقه بندی "انتقال تجربه" در ویلاگ نکات و سوالاتی به ذهنم رسید که عرض میکنم.
از مجموع 110 پست با موضوع "انتقال تجربه" تنها در 42 پست انتقال تجربه (به اشتراک گذاری دانش) انجام شده است که از این 42 پست 14 مورد تنها انتقال تجربه به صورتی ضمنی در قالب آن چه "تجربه زیست در کانون" میتوان نامید، بوده است. در 28 مورد به صورت صریح اقدام به انتقال تجربه شده است که از این میان 14 مورد مستقیما مربوط به "تدوین"، و باقی ترکیبی از تجارب اکران، فیلمسازی و مدیریت مسئولیت ها بوده است.
از مجموع 110 پست با موضوع " انتقال تجربه" 13 پست به ارائه اطلاعات اختصاص دارد. اطلاعاتی نظیر واژه شناسی سینما، مکانیزم های تنفس، مقالات و بازنشر هایی از این دست.
از مجموع 110 پست با موضوع "انتقال تجربه" ، 55 پست نه به انتقال اطلاعات و نه به انتقال تجربه پرداخته اند.
جدول اطلاعات مذکور حاوی عنوان پست، انتقال دهنده اطلاعات و یا دانش محتوای پست، شرح مختصری از محتوای ارسال شده، تعداد کامنت و نویسنده مطلب است.
فایل Access و Excel از اینجا و اینجا قابل دریافت است.
یکی از بزرگترین دغدغه های سازمان های دانش محور، (مثلا شرکت تولید نرم افزار که سرمایه اش دانش تخصصی، اعضای سازمان است) تولید، نگهداری و انتقال دانش است. دانش، تلفیقی از اطلاعات کسب شده و مجموعه تجارب قفل شده در ذهن انسان هاست. برای به دست آوردن اطلاعات راه های زیادی وجود دارد و به راحتی میتوان اطلاعات را منتقل کرد. اما انتقال تجارب دشوار و بسیار حیاتی است. چرا که با فقدان عضو با تجربه ی یک مجموعه که موفق به انتقال دانش اش نشده، عضو بعدی باید زمان و هزینه ی کسب تجربه را مجددا بپردازد.
از دل" کشتن مرغ مقلد" شاید قریب به ده پست با محتوای : تجربیات تدوین و کارگردانی مستند شده است. بی شک روند ساخت دیگر تولیدات کانون نیز منجر به کسب تجربه برای عوامل آن شده است. تجربه ای که در ذهن ثبت شده است اما مستند نشده است. و اگر مستند شده، منتشر نشده تا قابلیت فراوری و انتقال پیدا کند. مستند سازی تجارب فیلمسازی به نظر مغفول است.
ارسال مطلبی با محتوای القاب کارگردانان سینما بسیار جالب و خواندنی است. اما به ارائه اطلاعات می پردازد. اطلاعاتی که محصول تجربه در کانون و یا تجربه شخصی نیست و از منابع دیگر قابل دسترسی است. و به عنوان مثال تجربه اکران در تالار مولوی، (هر چند قابل تعمیم و یا الگو گیری و یا فراگیری از اکران های دیگر دانشگاه ها است)، اختصاصی و اگر نگوییم بی بدیل، بسیار کم بدیل است. تجربه ای که به واسطه اکران فیلم در مختصات خاص دانشگاه شهید بهشتی به دست آمده است.
بازنشر و یا گردآوری مطالبی درباره تنفس آموزنده و مفید، اما تحقیقا انتقال تجربه و یا دانش نیست، بلکه انتقال اطلاعات است. عبارت "دیافراگم غشای ماهیچه ای گسترده ای است که بخش عمده تغییرات حجمی قفسه سینه مربوط به جابجایی آن است " بسیار سودمند است اما انتقال تجربه نیست. در مقابل عبارت " در صورتی که صدا و تصویر رو جدا میگیرد، کلاکت صوتی فراموش نشه. در غیر این صورت تدوینگر به خاک سیه خواهد نشست" هر چند ممکن است ساده و در برخی موارد مشابه، بدیهی به نظر برسد اما انتقال تجربه است. فیلمسازی، تدوینگرش را (که خودش یا دیگری بوده) به دلیل فراموش کردن کلاکت صوتی به خاک سیه نشانده. به خاک سیه نشستن را تجربه کرده و فیلمساز تجربی جوان دیگر میتواند کلاکت صوتی را فراموش کند و دوباره به خاک سیه نشستن را تجربه کند و یا از این تجربه استفاده کند. (سوال دیگر : آیا باید از تجربه مجدد پرهیز کرد و صرفا قبل از شروع هر فعالیتی تجارب (هرچند ناقص ) گذشتگان را مطالعه کرد یا نفس تجربه کردن ضروری و باعث رشد است؟ )
این اتفاق خیلی خوبی است که مجموعه تجارب اکران منجر به تدوین یک شیوه نامه اکران شده است. در حوزه های دیگر نیز تجارب کسب شده میتواند مستند، تجمیع و در نهایت منجر به تدوین شیوه نامه ها و یا مجموعه دستورالعمل های کاربردی شود (مثلا تدوین مجموعه دستورالعمل های پیشنهادی برای تدوین سودمند است چرا که در مورد حجم فرمت خروجی تولیدات کانون که به ظاهر جزئی است اما به واقع تجربه خروجی های مختلف در ادوار مختلف ساعت ها تدوین گر و یا سیستم کانون را مشغول آزمون و خطا کرده است )
مستند سازی تجربیات از گزارش فعالیت مهمتر است. باید پذیرفت که مستند سازی و اصولا "نوشتن" وقتی که کاری به خوبی و خوشی تمام شده است دشوار است (در مورد فعالیت هایی که به خوبی و خوشی تمام نشده اهتمام به نوشتن بیشتر بوده است(در قالب هشدار ها، پیشنهادها و ..)) اما این الزام به مستند سازی، ماده خام انتقال دانش از دل تجارب را فراهم میکند.
از مجموع 110 پست با موضوع "انتقال تجربه"، 56 پست توسط شکور نوشته شده است.تبدیل مکانیزم مستند سازی و انتقال تجربه از یک دغدغه فردی به یک روند سیستمی، پیشنهاد قابل تاملی است.
کارگاه های مجازی مدل قابل تاملی برای به اشتراک گذاری تجربیات است.
در پست های نخستینی که ذیل طبقه بندی انتقال تجربه وجود دارد، نگرانی های جدی و کاملا درستی درباره از دست رفتن تجارب اعضای کانون پس از اتمام دوره تحصیلی ابراز شده است و در مواردی راهکارهایی ارائه شده است. قطعا " سمت معاونت - راهکاری (احتمالا) عملیاتی برای انتقال تجربه" عقلانی و کاملا مفید است، کار میکند و تجارب را سینه به سینه منتقل میکند اما (شاید) کافی نیست. ذیل پست دیگری خواندم : "تنبلی نکنید بچه ها !یاد بگیرید تا سال بعد کانون یه وقت دچار مشکل نشه". اما این جمله قابل بسط است : "تنبلی نکنید بچه ها. یاد بگیرید، آموخته و تجارب خود را مستند کنید تا سال بعد کانون ..." . هر چند مستند سازی گام نخست فرایند انتقال تجربه است.
مستند سازی به صورت نوشتار مفید و البته برای بسیاری دشوار است. بدیل نوشتار، میتواند مستند سازی صوتی تصویری باشد.
ممنون آقای قریشی. پست بسیار خوبی بود احسنت بر شما.
یکی از وظایف مسئول وبلاگ توجه به درستی دسته بندی ها است. شما در بررسی هاتون به هر پستی که دسته بندی اشتباه داره، در کامنت ها، تذکر بدید.
لطف دارید.
"انتقال تجربه از یک دغدغه فردی به یک روند سیستمی، پیشنهاد قابل تاملی است."
"در پست های نخستینی که ذیل طبقه بندی انتقال تجربه وجود دارد، نگرانی های جدی و کاملا درستی درباره از دست رفتن تجارب اعضای کانون پس از اتمام دوره تحصیلی ابراز شده است"
"مستند سازی گام نخست فرایند انتقال تجربه است."
با حرف هایی که گفتید موافقم آقای قریشی. به نظرم خوبه که دو رویه رو درپیش بگیریم. یکی جدا کردن انتقال اطلاعات از انتقال تجربه و ایجاد یه دسته بندی جدید ( که انتقال اطلاعات میتونه ذیل موضوع آموزش هم قرار بگیره) و دومی تاکید بیشتربر روی گذاشتن پست و انتقال دادن تجربیاتی که در زمینه های مختلف کانونی به دست آوردند.
یک سوال کلی: آیا فکر میکنید لازم هست و یا اصلا بایددسته بندی پست های انتقال تجربه قبلی هم اصلاح بشن؟ یا اگه قراره رویه جدید درپیش بگیریم اون رو عطف به ماسبق نکنیم؟ از کامتت آقای حیدری مورد دوم به نظر میرسه.
به خانم حصاری :
منظور از ارائه آمار داشتن نگاه کلی به وضعیت موضوع مربوطه (در اینجا انتقال تجربه) است.
به نظرم تمرکز بیشتر روی مستند سازی آنچه از این پس تجربه میشود مفید تر است.
شاید به عنوان شروع این یک پیشنهاد خوب باشد که دوستانی که در کانون فیلم میسازند تجارب خود را مستند شده منتشر و در اختیار اعضای کانون قرار دهند.
از تولیدات سابق کانون تجارب مستند شده ی کمی وجود دارد. چقدر خوب میشود که در آرشیو تولیدات کانون در کنار فایل تصویری فیلم یک فایل متنی از مستندات تجربی کارگردان و عوامل و فایلی متنی (اطلاعات)از زمان ساخت هزینه ساخت و... وجود داشته باشد.