ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
امروز با خانم حیدری در مورد وقایع مطرح شده صحبت کردیم.
من شرحی از آنچه گذشت دادم. گفتم:
امیر حیدری: از چندین وقت پیش امور فرهنگی گفت برای معارفه میزی به کانون ها نمیده و این موضوع رو همه میدونستیم. من تلاش هام رو شروع کردم و تونستم به عنوان دبیر شورای هماهنگی یک کانتر برای کل کانونها بگیرم و قرار بود پشت اون کانتر من باشم و لیستی که اسم تمام کانونها توی اون هست رو به بچه ها بدم. و این کانتر به هیچ یک از کانونها به صورت مستقل ربطی نداشته. البته من برگه کپی 100 تا بروشور رنگی رو هم گرفتم تا اون روز علاوه بر کاغذی که برای کل کانونها چاپ کردم یه برشور کانون رو هم به بچه ها بدم و این رو به دبیر و خانم حیدری هم گفتم و خانم حیدری گفتن 50 تا از برشور ها رو تراکت پخش کنیم برای اکران.
- تمام مطالب بالا رو با خانم حیدری مرور کردیم و توافق داشتیم.
(-جشن معارفه کارشناسی ها که قرار بود شنبه باشه کنسل شد. جشن روز دوشنبه مربوط به دکتری و ارشدها بود. من برنامه ای برای تبلیغ در این جشن نداشتم و به سالن نرفتم. نزدیک ساعت 3 بعد از ظهر بود که برای عکاسی رفتم سمت ابوریحان. اونجا دیدم که کانتر تبدیل شده به یک میز و این میز هم دست کانون موسیقی است. رفتم تو تالار خانم ترابی رو دیدم ، قرار شد از میز کانون موسیقی عکس بگیرم تا بریم پیش آقای غلامی و بگیم چرا به اونها میز دادن. تو تالار خانم ترابی پرسیدن شما میدونستین اینها میز دارند و منم گفتم نه.)
من و خانم حیدری هر دو اشاره کردیم که روز سه شنبه هم، با هم منتظر بودیم که بریم پیش آقای غلامی و اعتراض کنیم که فهمیدیم آقای غلامی رفته.
خانم حیدری گفتن شما میدونستید که اونها میز دارند.من هم گفتم بله من میدونستم و به طغیانی و خود شما هم گفتم، ولی کی میدونستم؟ بعد از این که در روز جشن توی تالار میز رو دیدم فهمیدم میز رو دادند دست کانون موسیقی. و چیزی از قبل نمیدونستم. روز جشن دیدم و به اطلاع دیگران هم رسوندم.
-این قسمت بحث رو هم با خانم حیدری به توافق رسیدیم و هر دو تایید کردیم و به این نتیجه رسیدیم که هیچ کوتاهی ای از سمت من نبوده.
اوه!
خانم ترابی.
در خصوص این جمله:
«تو تالار خانم ترابی پرسیدن شما میدونستین اینها میز دارند و منم گفتم نه»
اگه تو خود تالار از امیر این رو جویا شده اید و امیر گفته که نمیدونسته، چطور به این نتیجه رسیدید که می دونسته؟
آیا بعد از شنیدن حرفای مریم حیدری، بین این دو موضوع تعارض ندیدید؟
شکور
در خصوص این پست کامنت کاملی دارم مینویسم که به علت خستگی صبح تکمیل و منتشر میکنم
در مورد سوال شما و این جله که در کامنتم هم توضیح دادم، من این جملات رو نگفتم
این طور بود که:
من بعد از دیدن غرفه ها به ایزدی زنگ زدم که اگه کانونه و کسی مثه دبیر یا حیدری هست اطلاع بده و آقای حیدری همون موقع ها اومدن تالار من صداشون کردم و پرسیدم: شما میزای بیرون رو دیدید؟!!
گفتن بله دیدم
گفتم با بچه ها تو کانون حرف زدم گفتن عکس بگیریم شما که دوربین دارید عکس بگیرید از غرفه ها تا ببریم پیش غلامی
همین و نه بیشتر
در تالار شما گفتید: آقای حیدری میزها رو دیدین و من هم گفتم بله. شما گفتین اطلاع داشتین و منم گفتم نه. و شما گفتین عکس بگیرین که بعد مدرک داشته باشیم و منم گفتم چشم و همون موقع رفتم به آقای غلامی گفتم چرا میز رو دادن به اونها.
یه سوال دیگه که برام پیش اومده که تا این دوره از تاریخ کانون برامون پیش نیومده بود اینه که :
اینطور که من متوجه شدم مطابق این پست و پستی که غلامی نوشته، امیر حیدری در تصمیم گیری در مورد اینکه «کانون ها» درمعارفه ی ارشد، حضور نداشته باشن، دخیل بوده.
از طرفی مطابق رای گیری کانون، تصمیمات در خصوص اینکه کانون فیلم در چه مراسمی، معارفه داشته باشه و در چه مراسمی نداشته باشه، به خانم حیدری محول شده نه کس دیگه.
امیر هم که از اعضای کانونه. و از طرفی دبیر شورای هماهنگی(این دبیر شورای هماهنگی هم داستانیه. باس به یاد بیارم اصلاً داستان این یکی چیه. یادم نمیاد حقوق و تکالیف این سمت رو)
حالا امیر در مقام دبیر شورای هماهنگی حق داره تصمیم گیری کنه که کانون ها در مراسم دکتری و ارشد، معارفه نداشته باشن؟ یا اینکه باید این موضوع رو ازونجایی که «کانون ها» به «کانون فیلم» هم بر میگرده، به مدیر معارفه ی کانون محول کنه؟
در نگاه اول تعارضی بین قانون کانون و قانون معاونت فرهنگی (البت به قول غلامی که البت باس ببینم جزئیاتش در آئین نامه چیه) پیش میاد و شاید گفته بشه که اگه به امیر صرفاً به عنوان «دبیر شورای هماهنگی» نگاه کنیم، به نظر بیاد امیر میتونه در اون تصمیم گیری دخالت کنه.
ولی تا جایی که من میدونم، دبیر شورای هماهنگی، خودش از بین نماینده های کانون ها انتخاب میشه. یعنی امیر، در آنه واحد، هم نماینده ی کانون فیلمه و هم دبیر شورای هماهنگی. یه چیزی مثل رئیس مجلس که در عین رئیس مجلس بودن، خودش نماینده ی شهر خودش هم هست.
سوال: آیا امیر، به عنوان نماینده ی کانون فیلم در شورای هماهنگی، حتی به عنوان دبیر شورای هماهنگی، حق مخالفت در خصوص معارفه ی ارشد ها رو داشته؟
به نظر من، امیر، در این مقام، نه تنها حق مخالفت، بلکه حتی حق موافقت هم نداشته.
امیر به علت اینکه نماینده ی کانون فیلم در شورای هماهنگی بوده (حتی با داشتن سمت دبیری شورای هماهنگی) حق اظهار نظر در خصوص اینکه کانون ها در معارفه ی ارشد باشن یا نه رو نداشته. علت هم اینه:
1- امیر، نماینده ی کانون فیلم در شورای هماهنگیه. حتی اگه دبیر شورا باشه. امیر هر سمتی در شورا داشته باشه، نمیتونه ماهیتی کاملاً مستقل از نمایندگی ای که بهش تفویذ شده داشته باشه.
نماینده هم باید خواست کانون رو به شورا منتقل کنه نه اونچه به نظر خودش صلاحه کانون و یا حتی صلاح کانون هاست
2- خواست کانون در مورد معارفه ی امسال، به تصمیم مدیر معارفه محول شده نه کس دیگه. حتی نهاد تصمیم گیری هم پای خودش رو کنار کشیده.
الان که فکر میکنم به نظرم بنابراین صحبت ها، نماینده ی کانون نه تنها حق تصمیم گیری در مورد داشتن یا نداشتن معارفه در مراسم دکتری و ارشد رو نداره، بلکه الزاماً باید سریع مدیر معارفه ی کانون رو از وجود چنین امکانی برای تصمیم گیری کانون مطلع کنه.
در آخر یه مسئله ی دیگه ای هم پیش میاد.
تا جایی که یادمه، نماینده ی کانون در شورای هماهنگی، دبیر کانونه. و اگه حافظه ام درست یاری کنه، طغیانی وقت نداشت و با اعلام در وبلاگ، امیر رو جای خودش فرستاد. با اینکه فکر کنم حدوداً 4-5 سال پیش در یه دکترین گفتم که این نمایندگی ها نیاز به رای گیری داره، ولی با توجه به اوضاع و احوال جدید حاکم بر اساسنامه، به نظرم حرکت طغیانی در تعیین نماینده و اعلام وبلاگیش، حرکت قشنگی بود و دیگه قائل به این نیستم که نیاز به رای گیری بوده بلکه به نظرم فقط بعد از اعلام دبیر، درصورت اعتراض، برای نمایندگی امیر، رای گیری باید رخ میداده.
ولی سوال اینجاست. نماینده ی دبیر کانون فیلم اگه در شورا اشتباهاً مثلاً دچار سوتفاهم بشه یا یادش بره یا در مورد تعیین صلاحیت خودش، دچار اشتباه بشه و در خصوص مسئله ای اظهار نظر کنه که مطابق با رای گیری در صلاحیتش نیست، مسئولیت با نماینده است یا با دبیر؟
امیر. به نظرت این حرفا درسته؟ آیا غلامی راست میگه که تو و غلامی دو نفری در خصوص بودن یا نبودن یا حتی نوع حضور کانون هادر معارفه ی ارشد ها، تصمیم گرفته اید؟
شکور
چرا آخه؟ چرا از ادامه ی مطلب استفاده نمیکنید؟
شکور
من درگیریم این چند روز زیاده و نتونستم برم پشت سیستم.؛)
درستش میکنم
هانی
متن پست مورد تایید منه و حرف هاییه که بین ما زده شد دیروز. فقط نکته ای که دیروزم من روش تاکید داشتم رو اضافه میکنم و اون هم اینکه دبیر روز سه شنبه به من جملاتی گفتن مبنی براینکه «اقای حیدری قبل از شروع معارفه از این ماجرای میز باخبربودند» و اگر دبیر ادعا دارن که چنین چیزی گفته نشده من کاملا ادعا دارم که گفته شده و روش تاکید میکنم.شاید مشکل از بد انتقال دادن ایشون باشه ولی من به چیزی که شنیدم مطمینم. باتوجه به حرف هایی که با آقای حیدری زدیم این سوء تفاهم پیش اومده رو ناشی از بیان دبیر میدونم که با وجود این توضیحات آقای حیدری بر طرف شد.
در پاسخ به کامنت شکور:
1-شکور: "اینطور که من متوجه شدم مطابق این پست و پستی که غلامی نوشته، امیر حیدری در تصمیم گیری در مورد اینکه «کانون ها» درمعارفه ی ارشد، حضور نداشته باشن، دخیل بوده."
-ای کاش بنویسی بر اساس چه فکتی اینطور متوجه شدی. از چندین روز قبل از روزِ معارفه، همه میدونستیم که امسال کانونها در جشن معارفه حضور ندارند و این تصمیمی بود که امور فرهنگی گرفته بود و به ما اعلام کرده بود. از این تصمیم امور فرهنگی گمون میکنم که تو هم اطلاع داشتی. چون اصلا بر اساس این تصمیم امور فرهنگی بود که قرار شد به سمت اکران و جشن و بقیه چیزهایی که در گروه تلگرام بحث شد بریم. و قطعا من هیچگونه دخالتی در این که کانونها نباشند نداشتم و تلاشم رو هم کردم که این امکان معرفی از کانونها گرفته نشه ولی تصمیم در حد مدیریت امور فرهنگی و معاونت دانشگاه بوده و نه من و نه هیچ کس دیگه ای نتونست کاری بکنه.
2- شکور: "از طرفی مطابق رای گیری کانون، تصمیمات در خصوص اینکه کانون فیلم در چه مراسمی، معارفه داشته باشه و در چه مراسمی نداشته باشه، به خانم حیدری محول شده نه کس دیگه.
امیر هم که از اعضای کانونه. و از طرفی دبیر شورای هماهنگی"
-این بند درسته و کسی هم منکرش نیست و نشده.
3-شکور:"حالا امیر در مقام دبیر شورای هماهنگی حق داره تصمیم گیری کنه که کانون ها در مراسم دکتری و ارشد، معارفه نداشته باشن؟"
-پر روشنه که نه. این دیگه چه سوالی بود؟ معلومه که همچین چیزی به من ارتباطی نداره. کی گفته که من دخالتی داشتم در این مورد. اینکه کانونها معارفه نداشته باشند رو همانطور که در بند 1 گفتم امور فرهنگی مشخص کرده. و حتی کل کانون هم نتونسنه این رو تغییر بده.
4-شکور:"یا اینکه باید این موضوع رو ازونجایی که «کانون ها» به «کانون فیلم» هم بر میگرده، به مدیر معارفه ی کانون محول کنه؟"
کانون ها قرار نبوده در جشن باشند. اصلا حضوری نبوده که قرار باشه روش تصمیم گیری بشه. و تو هم گمون میکنم این رو میدونستی که امسال حضوری در جشن نیست.
نماینده و مدیر اجرایی معارفه ما که نمیتونه چون ما بهش رای دادیم در مورد نحوه ی برگزاری جشن امور فرهنگی تصمیم بگیره وقتی دانشگاه بهش گفته شما اصلا در این جشن نیستید. (البته ما میتونیم بخواهیم که باشیم و تا جایی که من یادمه خانم حیدری هم تلاششون رو کردند که باشیم ولی موافقت نشد.)
5-شکور:"در نگاه اول تعارضی بین قانون کانون و قانون معاونت فرهنگی (البت به قول غلامی که البت باس ببینم جزئیاتش در آئین نامه چیه) پیش میاد و شاید گفته بشه که اگه به امیر صرفاً به عنوان «دبیر شورای هماهنگی» نگاه کنیم، به نظر بیاد امیر میتونه در اون تصمیم گیری دخالت کنه. "
- نه، کسی نگفته که دبیر شورای هماهنگی دخالت کرده و یا حتا میتونه دخالت کنه. گفتم که تصمیم مدیریت بوده و نه من و یا حتا کانون.
6-شکور:"ولی تا جایی که من میدونم، دبیر شورای هماهنگی، خودش از بین نماینده های کانون ها انتخاب میشه. یعنی امیر، در آنه واحد، هم نماینده ی کانون فیلمه و هم دبیر شورای هماهنگی. یه چیزی مثل رئیس مجلس که در عین رئیس مجلس بودن، خودش نماینده ی شهر خودش هم هست."
-نه، من نماینده کانون نیستم و نماینده کانون دبیره. امور فرهنگی من رو انتصاب کرد بدون اینکه قرار باشه از طرف جایی معرقی بشم یا نماینده کانون باشم.
پس من به هیچ عنوان نماینده کانون نیستم.
7-شکور:"سوال: آیا امیر، به عنوان نماینده ی کانون فیلم در شورای هماهنگی، حتی به عنوان دبیر شورای هماهنگی، حق مخالفت در خصوص معارفه ی ارشد ها رو داشته؟"
-این رو که گفتیم نه و کسی هم این کار رو نکرده. حاجی فکر میکنم یک سری چیزها رو به شکل عجیبی باهم قاطی کردی.
تو مورد قبلی بیان کردم که استدلال تو مبنی بر توامان بودن نمایندگی کانون و دبیر شورای هماهنگی اشتباه است و من نماینده کانون نیستم. و تو بر اساس این استدلال و نتیجه گیری اشتباه این بند و بندهای 8،9،10 رو نوشتی. در واقع بندهای 7 و 8 و 9 و 10 موضوعیت خودشون رو از دست دادند.
8-شکور:" به نظر من، امیر، در این مقام، نه تنها حق مخالفت، بلکه حتی حق موافقت هم نداشته."
سوال رو خودت میپرسی و خودت جواب میدی؟ به نظر من هم همینطوره و اینطور اتفاقی هم نیوفتاده و تو هم از قبل میدونستی که امور فرهنگی، بودن کانون ها رو سلب کرده نه من.
9-شکور:"امیر به علت اینکه نماینده ی کانون فیلم در شورای هماهنگی بوده (حتی با داشتن سمت دبیری شورای هماهنگی) حق اظهار نظر در خصوص اینکه کانون ها در معارفه ی ارشد باشن یا نه رو نداشته. علت هم اینه:"
کی گفته من نماینده کانون بودم؟ کی من به نمایندگی کانون رسیدم که خودم نفهمیدم؟ کی رای گیری انجام شده؟؟ این رو که من نماینده کانون هستم رو خودت در چند بند بالاتر مطرح کردی و الان بهش استناد میکنی؟؟
10-شکور:"1- امیر، نماینده ی کانون فیلم در شورای هماهنگیه. حتی اگه دبیر شورا باشه. امیر هر سمتی در شورا داشته باشه، نمیتونه ماهیتی کاملاً مستقل از نمایندگی ای که بهش تفویذ شده داشته باشه.
نماینده هم باید خواست کانون رو به شورا منتقل کنه نه اونچه به نظر خودش صلاحه کانون و یا حتی صلاح کانون هاست"
-این هم باز با توجه به اشتباهی است که کردی و فکر کردی من نماینده کانونم.
نخیر. بند اول کاملا غلطه و من هیچگونه نمایندگی از طرف کانون نداشتم.
11- شکور:"2- خواست کانون در مورد معارفه ی امسال، به تصمیم مدیر معارفه محول شده نه کس دیگه. حتی نهاد تصمیم گیری هم پای خودش رو کنار کشیده."
-و این هم بر میگرده به اشتباه دومت که فکر کردی من در معارفه دخالت کردم در حالی که اینطور نبوده. این هم بر میگرده به بند اول که ما نفهمیدیم تو از کجا متوجه شدی من در مورد بودن یا نبودن کانون در جشن معارفه تصمیم گرفتم.
12-شکور:"در آخر یه مسئله ی دیگه ای هم پیش میاد.
تا جایی که یادمه، نماینده ی کانون در شورای هماهنگی، دبیر کانونه.
ما هم یک ساعته داریم همینو میگیم. ای بابا پس خودتم میدونستی نماینده دبیره؟!! پس چی داری میگی یک ساعت که امیر به عنوان نماینده کانون؟!! امیر به عنوان نماینده کانون؟!!
13-شکور:"و اگه حافظه ام درست یاری کنه، طغیانی وقت نداشت و با اعلام در وبلاگ، امیر رو جای خودش فرستاد. با اینکه فکر کنم حدوداً 4-5 سال پیش در یه دکترین گفتم که این نمایندگی ها نیاز به رای گیری داره، ولی با توجه به اوضاع و احوال جدید حاکم بر اساسنامه، به نظرم حرکت طغیانی در تعیین نماینده و اعلام وبلاگیش، حرکت قشنگی بود و دیگه قائل به این نیستم که نیاز به رای گیری بوده بلکه به نظرم فقط بعد از اعلام دبیر، درصورت اعتراض، برای نمایندگی امیر، رای گیری باید رخ میداده.
ولی سوال اینجاست. نماینده ی دبیر کانون فیلم اگه در شورا اشتباهاً مثلاً دچار سوتفاهم بشه یا یادش بره یا در مورد تعیین صلاحیت خودش، دچار اشتباه بشه و در خصوص مسئله ای اظهار نظر کنه که مطابق با رای گیری در صلاحیتش نیست، مسئولیت با نماینده است یا با دبیر؟"
-آقای طغیانی بنده رو یک جلسه به جای خودشون به جلسه با دکتر میر احمدی فرستادند و نه بحثی از شورای هماهنگی است و نه نماینده شدن دائمی من.
در این بند هم دوباره فکت اولیه که بهش استناد شده اشتباه است.
14-شکور:"امیر. به نظرت این حرفا درسته؟
-نه. حرفای عجیبی زدی. بعید بود ازت. میشه گفت درصد زیادیش اشتباه بود. اشتباه اطلاعات و برداشت تو.
15-شکور:" آیا غلامی راست میگه که تو و غلامی دو نفری در خصوص بودن یا نبودن یا حتی نوع حضور کانون هادر معارفه ی ارشد ها، تصمیم گرفته اید؟"
-نه همچین چیزی صحت نداره. همانطور که چندین بار هم در مطالب بالا اشاره کردم تصمیم گیری در مورد بودن یا نبودن کانونها از اختیارات من و حتا آقای غلامی خارج بوده. بعلاوه من ندیدم جایی آقای غلامی همچین حرفی زده باشه که حالا من بخوام بگم اینطور بوده یا نه.
پ.ن: 90% حرف های شکور بر میگرده به 2 سوال. یکی اینکه آیا من نماینده کانون بودم و دیگری اینکه آیا من دخالتی در بودن یا نبودن کانونها در معارفه داشتم یا نه. چه بهتر بود که فقط این دو سوال مطرح میشد و بقیه جملات خبری بعد از پاسخ به این دو پرسش مطرح میشد تا اینقدر وقت و انرژی برای پاسخ دادن به این کامنت طولانی هدر نشه و من مجبور نشم هی جواب یک سوال رو دوباره تکرار کنم.
سلام، با توجه به کامنت ها به نظرم رسید شاید یکی از چیزهایی که عباس شکوری با توجه به اون چنین برداشتی داشته نوشته ی آقای غلامی هست. اونجایی که میگن:
" نکته چهارم: من و دبیر شورای هماهنگی به این نتیجه رسیدیم ورودی ارشد برای ما با توجه به شرایط موجود و عدم توانایی تبلیغاتی در جشن معارفه به خصوص با شرایط موجود و کنسلی معارفه کارشناسی و همچنین ماهیت سخت جذبی بچه های ارشد و دکتری مفید نیست و بود و نبود کانونها و حتی دیگر تشکلها بر سر میزها سود اکملی نداره و باید راهکار دیگه ای یافت که یافتیدیم "