ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
یادمه بهم که گفتن بیا مسئول وبلاگ بشو یه ترس خنده داری داشتم . از خیلی قبل ترش کانونی بودم مسئول سمت هم بودم ولی میترسیدم بشم مسئول وبلاگ یادمه تو ذهنم این بود که وای اقای شکوری میکشه مسئول وبلاگ رو :))) همه اش کامنت میذاره این چرا دسته بندیش غلطه اون یکی چرا برچسب نداره القصه این که ترس همانا و پیچاندن همانا....عاقبت روزی مچمان گرفته شد و مسئول وبلاگ شدیم و ادامه ی قصه ...
این که این پست رو میذارم مث یه جور خاطره نوشتن میمونه . امروز اول خرداد بود و خب یعنی فصل امتحانا اومده
چشم به هم بزنیم پایان امتحاناته و پایان مدت مسئول سمت بودن من حالا که دیگه آخراشه تو دلم کلی میخندم به اون روزای اول و فکر میکنم به این بیشتر از یک ترمی که مسئول بودم به تمام این روزهایی که گذشتن به تمام این مدت که شبام دیگه خواب وبلاگ میدیدم ! یا نصفه شب بلند میشدم کامنت تایید میکردم و بعد همون طور گوشی به دست خوابم میبرد فکر میکنم به سوتی هام در تایید کامنت ها و بعد پیام های آقای شکوری که مینوشتن : خانم حیدری و چند تا علامت سوال جلوش که نشون میداد یه بمبی چیزی تو وبلاگ منفجر شده و من بی خبر موندم به مصائب یوزردادن به بچه ها و اصلاح پست های بعضیا که وقتی میدیدم دارن پست مینویسن جرات نداشتم از پای سیستمم تکون بخورم تا منتشرش کنن و خیالم راحت شه که مشکلی نداره به اتفاقات عجیب و غریبی که تو بلاگ اسکای پیش میومد و خیلی چیزهای دیگه اما ته تهش حالا که چیزی به آخرش نمونده شدید حس میکنم دلم تنگ میشه برای این وبلاگ عزیز و دردسرهای دوست داشتنیش برا کامنت های لبخند برا پست های داستان دار بعضی برا وسط مهمونی با استرس وبلاگ چک کردن ...
اینقدر دلم تنگ میشه که حتما دوباره اگر بشه مسئول وبلاگ خواهم شد...
و خلاصه ی کلام اینکه این وبلاگ عزیز است چراغ اش را روشن نگه دارید
خسته نباشی خانومی,خیلی برا وبلاگ زحمت کشیدی
من یکی که فکر کنم سر وبلاگ دیوونه ات کرده باشم از بس سوال میپرسم,منتها شما همیشه با صبر و حوصله جواب میدی,,,خداقوت مسئول وبلاگ نازنین
در امتحانا موفق باشی
مرسی عزیزم. نه بابا چه حرفیه اتفاقا خوبه که میپرسی:)))(
ممنونم توهم موفق باشی
مریم حیدری
:)
فقط حیف که طرفدار پرسپولیسین
حیف که شما استقلالی هستید واقعا چه فایدی
مریم حیدری
بابا عجب گیری دادید به ما ها!
مگه من تو تذکراتم افراط میکنم یا اشتباه تذکر میدم؟
درضمن شما از بهترین مسئولین وبلاگ بودید
شکورم
من کی گفتم اشتباه تذکر میدید خیلی هم خوبه اتفاقا .. قبل از مسئول شدنم اشتباه فکر میکردم ...
وگرنه من که همیشه میگم شما کامنت نمیذارید وبلاگ سوت و کوره اصن
متشکرم لطف شماست
مریم حیدری
همش خاطره میشه
من یادمه تقریبا اون اوایل که هیچی از کانون نمیدونستم بهم گفتن مسوول وبلاگ بهت میاد ,گفتم بله خیلی میاد,من رو کاندید معاونت کردن بعدا متوجه شدم رای آوردم
کمی بعد متوجه شدم من باید مسوول وبلاگ میشدم برای دوره بعد,ولی نمیدونم چرا نشدم
هنوز کسی بهم چیزی نگفته
این چیزی که میگی خیلی عجیبه. لطفا لینک پست مربوط به رای گیری و معاون شدنت رو پیدا کن. تا ببینیم چرا این اتفاق نیفتاده.
زرگرم
فدایی داری
متشکر
مریم حیدری
خسته نباشید خانم حیدری. همیشه موفق باشید.
ممنون از لطفتون. هم چنین
مریم حیدری
نه نیازی نیست
اگه شک دارید میتونید تو پستهای خانم حنانی پیداش کنید
خب اسم خودتون رو هم باید زیرش بنویسید!
مریم حیدری
بسیار عالی. ایشالا مسئول این سمت باقی بمونید.
اینم میشه جریان مسئول آرشیو اخه!
حالا ایشالا بازخواهم گشت به وبلاگ
مریم حیدری
جناب شکوری یه کابوس شیرین برای همه س خانوم
ضمنا شما کارتون درسته و از انجام وظیفه های شبانه روزی تان سپاسگذاریم
(شلوار عسلی)
خسته نباشی
ممنون
مریم حیدری
ممنون از یک ترم زحمتت
خسته نباشی
خواهش میشه خانوم
مریم حیدری