مسعود فراستی مثل سال گذشته جشنواره امسال رو هم سفارشی و دولتی و بدون ایده و حتی غیر سینمایی توصیف کرد . حتی فیلم های بحث برانگیزی رو مثل شیار 143 , ماهی و گربه , محمد , رخ دیوانه , عصر یخبندان , اعترافات ذهن خطرناک من , روباه , ... رو بسیار بد میدونه . ولی سال گذشته یه استثنا قایل شد و فیلم عصبانی نیستم رو نسبت به سینمای ایران خوب برشمرد . امسال هم به گفته خودش ما فقط یک فیلم خوب در فجر داشتیم :
در دنیای تو ساعت چند است .
یک فیلم کوچک عاشقانه , یک عشق یک طرفه ولی باورپذیر و دوست داشتنی .
در هجمه این همه تنش و عصبیت، بزهکاری، خیانت و فساد و خلبازی فیلمهای این جشنواره، در دنیای تو...، غنیمتی است کمیاب که به کل از این جشنواره و سینمای مریضش جدا میایستد و چه خوب.
تنها فیلم جشنواره است که وقتی از سینما بیرون میآییم - بویژه که باران هم نمنم میبارد– حالمان خوب میشود و حس نرم انسانیای داریم. این، اولین فیلم نوستالژیک زنده – نه مرده - عاشقانه سینمای پس از انقلاب است که اصلا بد نیست. میتوانست بهتر باشد. کمی قصه کم دارد: قصه حمید، قصه علی و فرهاد و...
یادآوریهایش، گاهی مخدوش است و معلوم نیست خاطره از نگاه کیست.
فیلم زمان ندارد. میتوانست متعلق به 20سال پیش باشد یا 20سال آینده. این، خوب نیست. هر چه زمانمندتر و مکانمندتر، بهتر و ملموستر.
خانه، کوچه و خیابان از کار در آمدهاند؛ بازار رشت اما گاهی توریستی شده.
بازی مصفا، خیلی خوب است و اندازه. حاتمی هم به فیلم میخورد.
پایان فیلم درست است و متناسب؛ بدون اداهای رایج. تدوین خوب نیست و بعضی حرکتهای دوربین.
موسیقی اما خوب است و دل انگیز که به فیلم و فضای نوستالژیک آن میآید. چه ترکیب خوبی از موسیقی کلاسیک با محلی و چه ترانه قشنگی در آخر فیلم. آفرین به کریستف رضاعی.
تایید می کنم .فیلم خوبی بود
فیلم شاعرانه و دیدنی ایه . جالبه موسیقیش تلفیقی بود از گیلانی و فرانسوی :) البته هیچ جایزه ای هم نگرفت
من امسال 5 تا فیلم تو جشنواره دیدم که اخریش و بهترینش این بود. خیلی دوسش داشتم ... اتفاقا ایزدی و ترابی و سلیمیان و اشکانم بودن که اشکان بعد اکران نظرش این بود که مزخرفه. البته اشکان همونیه که ماهی وگربه ی مزخرف من از نظرش فوق العاده است. نظر ادما با هم فرق میکنه خوب.