ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
- خانم حیدری در روز تولد مهدی قربانی به مهدی قربانی:
تولدتون مبارک
- مهدی قربانی اهل خیر (به صورت جدی و محترمانه):
ممنونم، تولد شما هم مبارک
-------------------
مهدی قربانی چانه اش را روی شانه ی امیر حیدری گذاشته بود که وقتی حیدری شانه اش را می کشد:
مهدی قربانی اهل خیر با ناراحتی: امیر! من به تو چکّه کردم!
(در ترکیب چانه و تکیه)
-------------------
فرامرزی بلند به مهدی قربانی:
حاجی تو هم فیلمی هستی برا خودت!
مهدی قربانی اهل خیر:
من خیلی وقته فیلمم! اجازه ی اکران نداشتم....
-------------------
مهدی قربانی اهل خیر: یه قطره از خرس کندن هم غنیمته
(در ترکیب یه مو از خرس کندن و یه قطره آب از کف دستش نمی چکه)
-------------------
مهدی قربانی اهل خیر:
اینم فردا برا ما میشه علم معلق!
(به جای در ترکیب علم یزید و احتمالاً پیرهن عثمان! اجل معلق)
-------------------
مهدی قربانی اهل خیر به طغیان:
من با چه دهنی بهت بگم!
(دهان به جای زبان)
-------------------
پریروز مهدی قربانی به خود من:
اینی که تو میگی دلیل مُحکمه پسندی نیست!
(در ترکیب دلیل محکم و دلیل محکمه پسند)
عبارات قرمز رنگ اصلاح شده در ساعت ۹:۵۰ از ۳۰ بهمن ۹۳
به جای پاک کردن صورت مسئله، یه مسئله اضافه کن
باید که شیوه سخنم را عوض کنم
شد شد اگر نشد دهنم را عوض کنم
اسدی عزیز خوبه که همیشه بیت شعری میذاری شاعرشو ذکر کنی : ناصر فیض
شهسواریان
مسئول موقت وبلاگ
حاجی محکمه پسند رو به منم گفته.
علم معلق هم احتمالا یه ربطی به عجل معلق تو ذهنش داشته.
حس می کنم حکیم فردوسی طوسی و علامه علی اکبر دهخدا قزوینی هر دو بعد از ظهور پدیده ای مثل محمدمهدی اهل خیر قربانی ادبیات را بوسیده و هردو در شعر تصنیف مشترکی این را باهم خاندند:
کزین پس به کنجی نشینم چو مور
که روزی نخوردند پیلان به زور!
وای عالی بود، من واقعا مردم از خنده خیلی خوب بود
اونم ترکیب علم یزید و اجل معلق بوده احتمالا!
راس میگی ها
اصلاح کردم
شکور
خب چرا اونموقه ها که من بودم متوجه نمی شدم؟