ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
و شاید در این لحظه، جزو آخرین کسایی هستم که بازم جدایی رو دیدم
تا حالا شاید 4 بار این فیلم رو دیده باشم یعنی هر سال یک بار
هر سال که بزرگ تر میشم و بیشتر تو جامعه مون زندگی میکنم و بیشتر دور و برم رو می بینم، بیشتر به ابعاد واقعی این فیلم معتقد میشم...
این بار، با شرایط جدیدم، به واقعی بودن همه ی بحث های حقوقی، همه ی اونچه به عنوان دادسرا و دادگاه خانواده و ... به نمایش گذاشته شد، معتقد شدم.
درک میکنم چرا بازپرس چاره ای جز صدور وثیقه برای نادر نداره
درک میکنم چرا بازپرس به جای سقط جنین میگه قتل
درک میکنم چرا اینهمه شکایت روی شکایت ارائه میشه
درک میکنم چرا اگه نادر جریان تلفن رو شنیده باشه، میفته زندان
درک میکنم چرا حجت سرش رو میکوبه به دیوار
درک میکنم چرا وقتی حجت میگه برو از خدا بترس، بازپرس از کوره در میره
درک میکنم چرا بازپرس همش دستش رو میذاره روی سرش
درک میکنم چرا همه آماده ان که بیان حجت رو از اتاق بازپرس بیرون کنن
هیچ چیز اغراق شده ای در این فیلم نیست
هر لحظه در جامعه همچین لحظاتی داریم
بازپرسی از فرط عصبانیت چای میخوره
زنی به خاطر عصبی بودن شوهرش، التماس میکنه
مردی برای خشک بودن قانون، مجبور میشه دروغ بگه
زنی که سر قسم خوردن تردید میکنه
شهودی که نمیتونن تو چشم شاکی و متهم نگاه کنن
تعارضاتی که متهم رو لو میدن
شاهدی که سوتی متهم رو میفهمه ولی دروغ میگه
سربازی که متهم رو درک میکنه
متهمی که وساطت شاکیش رو پیش بازپرس میکنه
شاهدی که به اشتباهش پی میبره و شهادتش رو پس میگیره
متهمی که وسط بازجوئی یکی دیگه باید اظهاراتش رو با دستبند بنویسه
به نظرم هر سال که بزرگ تر شده باشیم، به واقعی بودن لحظات بیشتری در این فیلم پی می بریم.
و متعجبم که فرهادی جای چند نفر زندگی کرده که اینهمه واقعیت رو با اینهمه جزئیات دیده
و متعجبم که فرهادی چه قدرتی تو به یاد نگاه داشتن جزئیات واقعی جامعه و بیانش به این شدت قابل درک و منطبق بر همون چیزایی که با چشامون می تونیم ببینیم، داره.
...
در انتها این رو هم بگم که این بار که دیدم، بیشتر از دفعه های پیش معتقد شدم که فیلم به نفع سیمینه.
سلام
می دونم مطلبی که می ذارم مربوط به این پست نیست اما چون اکانت ندارم به پیشنهاد آقای شکوری اینجا می نویسم. اگر امکانش هست لطفا به نام خودم تبدیل به پست بشه. ممنون.
جلسه هشتم کشکول پنج شنبه ها
در ادامه ی کارگاه جلوه های ویژه یک مهمان ویژه خواهیم داشت. آقای روح الله طغیانی که به دلیل مهارتشون در مدلسازی انیمیشن قرار هست سال آینده با پیتر جکسون همکاری کنند. ایشون قرار هست در این جلسه از کارها، تجربیات و روندی که طی کردن به اینجا رسیدن برامون صحبت کنند.
ممنون از آقای مجتبی طغیانی که این هماهنگی رو با برادرشون انجام دادن.
مدیریت این جلسه با خودم هست.
پی نوشت: این طور که کشکول پیش میره احتمالا مهمان بعدی خود پیتر جکسون باشه!
فعالین: خودم، طغیانی، شکوری
تگ ها : کانون فیلم و عکس، دانشگاه شهید بهشتی، کشکول ۵ شنبه ها، کانون ۵شنبه ها
صدآفرین خانم.
این نظر علاوه بر پست شدن، تایید هم باید بشه.
بسیار عالی بود
شکور
-----
از طرف شما پست شد
مریم حیدری
فیلم که حرف نداره
پیشنهادتون واسه اکرانش تو دانشکده حقوقم عالی بود
ایشالا بتونیم با خانم حصاری اکرانش کنیم البته بسیار به کمک دوستانم نیاز داریم.
اگه اینکار رو بخواید بکنید، حتی می تونیم تلاش کنیم یه بازپرس هم بیاریم در مورد واقعیت دادسرا و مشکلات موجود در اون و شلوغیش و علت اینکه اینقد بازپرس تو فیلم کلافه بود صحبت کنه.
شکورم
خیلی خوب بود
هم فیلم، هم مطلب شما
این فیلم بیشتر از اینکه حقوقی باشه جامعه شناسانه اس (اشاره به رشته خودم !)
به اقای شکوری:
چه پیشنهاد خوبی
ایشالا پنج شنبه اومدیم کشکول اگه وقت شد راجب این موضوع حسابی صحبت میکنیم چون اولین فعالیتمونم هست خیلی به راهنمایی دوستان نیاز داریم
ایشالا جور بشه اکرانش کنیم
مشتاق شدم واسه بار سوم این فیلمو ببینم
مرررررسی!