نیاز به حافظه و همفکریتون داریم

عرض شود که خلاصه شو بگم که یکی از دوستان نیاز به معرفی چند سکانس از فیلم های ایرانی با موقعیتی با این دو ویژگی داره: 


1) یکم آن­که سکانس مربوطه مشتمل بر رابطه ­ای بین والد و کودک باشد خواه رابطه­ ی مادر با کودک و خواه رابطه­ ی پدر با کودک. دامنه­ ی سنّی کودک نیز چندان متغیّر مهمی نیست و می­ تواند از نوزادی تا دبیرستان را شامل گردد.


2) دوم آن­که طیّ سکانس مربوطه شاهد تجلّی یکی از شش هیجان پایه (یعنی: غم؛ شادی؛ ترس؛ خشم؛ نفرت؛ تعجّب) در والد یا کودک باشیم. که البته اگر فاعل و مالک این تجربه ­ی هیجانی کودک باشد، مناسب­تر است. در عین حال هیچ محدودیتی در این قسمت وجود ندارد.


دوستان اگه ممکنه لطف کنن به حافظه شون فشار بیارن، و اگه فشار جواب داد!، فیلم ها و سکانس های خاص اون فیلم ها که همچین موقعیتی رو داره در نظرات این پست بنویسن.

متن مفصل ایمیل دوستمون آقای ذبیح زاده رو هم می تونید در ادامه ی مطلب بخونید هرچند لپ مطلب همان است که عرض شد.

شکور 

 



دوستان عزیز

با سلام و احترام

ذبیح­زاده هستم، دانشجوی دوره­ی دکتری رشته­ی روا­شناسی بالینی دانشگاه شهید بهشتی. ­به­رغم علاقه­ی وافرم به دیدن فیلم­های سینمایی، از حافظه­ی چندان خوبی در این زمینه برخوردار نیستم. به عنوان بخشی از موضوع پایان­نامه­ام لازم بود تا از این حافظه استمداد بطلبم و برای ساخت یک ابزار آزمایشگاهی، به جستجوی سکانس­هایی در فیلم­های سینمایی و تلویزیونی ایرانی بپردازم. قبل از تشریح مبسوط آن­چه به آن نیازمندم، توضیح این نکته را الزامی می­بینم که ایده­ی مطرح کردن این موضوع در این فضای دوستانه را مرهون لطف و مساعدت آقای شکوری عزیز هستم. و امّا آن­چه به آن نیازمندم:

انسان­ها در هر فرهنگی طیّ وقایع روزمره و در اثنای اتّفاقات خرد و درشت روزان و شبان زندگی خویش، با برخی موقعیّت­های بیرونی و درونی مواجه می­گردند که این اتّفاقات منجر به تبلور و تجربه­ی برخی حالت­های فیزیولوژیک     می­شود که از آن­ها ذیل عنوان «هیجان» یاد می­کنیم. همچون تجربه­ی هیجان «شادی» پس از ملاقات دوستی که مدّت­ها او را ندیده­ایم و صرفاً بر اثر یک تصادف، در مسیر خانه­ی خود او را می­بینیم. یا تجربه­ی هیجان «غم» پس از یک شکست تحصیلی یا از دست دادن چیزی که به آن دلبستگی داشته­ایم. این­ها تنها مصادیق و نمونه­های کوچکی از      جلوه­های مختلف هیجانی ست که هر انسانی در زندگی روزمرّه­ی خویش  طیف گسترده­ای از آن­ها را به انحاء مختلف و در شدّت­های گونه­گون تجربه می­کند. پژوهش­هایی که از دیرباز در قلمرو علوم روان­شناختی صورت پذیرفته، داعیه­ی آن را دارد که به­رغم وجود تجارب هیجانی مختلف در برش­های جغرافیایی و فرهنگ­های گونه­گون، شش هیجان پایه وجود دارد که در تمامی فرهنگ­ها مشابه و مشترک در نظر گرفته می­شود، که عبارتند از:

غم؛ شادی؛ ترس؛ خشم؛ نفرت؛ تعجّب

در فیلم­های سینمایی و تلویزیونی نیز بسیاری از سکانس­ها حاوی بروز یکی از این هیجانات پایه می­باشند. چنان­چه حافظه­ام به درستی یاری کند به عنوان نمونه می­توانم به فیلم «میم مثل مادر» اشاره کنم. سکانسی که مادر یک کودک معلول، بر بالین او حاضر می­شود. با توجّه به وضعیّت جسمانی بد کودک و قرار گرفتنش در حالتی شبیه احتضار، مادر به شدّت دستپاچه شده و کودک را در آغوش می­گیرد تا ... . در این سکانس کوتاه شاهد تجربه­ی هیجان «غم» در مادر هستیم (البته اگر درست گفته باشم). نکته­ی مهمی که در این سکانس وجود دارد و برای پیشبرد کار علمی من بسیار مهم است، وجود یک والد و یک کودک از یک­سو و وجود یک تجربه­ی هیجانی مانند «هیجان غم» از دیگرسو ست. و یا بسیاری از سکانس­هایی که مادری کودکش را در آغوش می­گیرد و سبب تجربه­ی هیجان شادی می­گردد.

باری، من طیّ این مرحله از کار خود و برای تکمیل ابزار آزمایشگاهی مربوطه­ام، به شدّت نیازمند برش­ها و   سکانس­هایی در فیلم­های ایرانی هستم (سکانس­هایی حداکثر یک دقیقه­ای) که دو ویژگی عمده­ی ذیل را دارا باشند:

1) یکم آن­که سکانس مربوطه مشتمل بر رابطه­ای بین والد و کودک باشد خواه رابطه­ی مادر با کودک و خواه رابطه­ی پدر با کودک. دامنه­ی سنّی کودک نیز چندان متغیّر مهمی نیست و می­تواند از نوزادی تا دبیرستان را شامل گردد.

2) دوم آن­که طیّ سکانس مربوطه شاهد تجلّی یکی از شش هیجان پایه (یعنی: غم؛ شادی؛ ترس؛ خشم؛ نفرت؛ تعجّب) در والد یا کودک باشیم. که البته اگر فاعل و مالک این تجربه­ی هیجانی کودک باشد، مناسب­تر است. در عین حال هیچ محدودیتی در این قسمت وجود ندارد.

با توجّه به آن­چه گفته شد، از دوستان عزیزم خواهشمندم تا از حافظه­ی سینمایی خود کمک گرفته و چنان­چه فیلم و سکانس خاصّی از یک فیلم در ارتباط با موضوع مطرح شده به ذهن­شان متبادر شد، بنده را مطلع گردانند. به­رغم ناتوانی­ام در یافتن این سکانس­ها، به یاری و مساعدت شما دوستان عزیز امیداورم.

پیشاپیش از وقتی که به این موضوع اختصاص دادید، بینهایت سپاسگزارم.

 

 


نظرات 12 + ارسال نظر
شکور دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 00:27

1- سکانسی از جدایی نادر از سیمین که لیلا حاتمی داره از خونه ی شوهرش قهر میکنه، دختر گریه می کنه و دیالوگ معروف گفته میشه که:
- بابا گفتی که جدی نیست
- جدی شد بابا


2- جدایی چند تا سکانس دیگه هم از موقعیت دو تا بچه ی فیلم با پدر و مادرش داره

3- بچه های آسمان وقتی پسربچه با باباش رفته ان تو بالاشهر باغبونی و با هم خیلی خوشحالن

4- سکانس های خیلی خیلی زیادی تو فیلم بچه های آسمان پیدا میشه

5- اسپاگتی در 8 دقیقه

6- سکانس فوتبال پسربچه با باباش و کلی سکانس دیگه


7- یه کلیپ مانند دارم از یه تحقیق مانند روی بچه های خارجکی در مورد عکس العلشون نسبت به اینکه تمام شکلات های هالووینشون رو مادر پدرشون خورده ان. عکس العمل ها فوق العاده اس اگه به دردت بخوره شکور

جهان دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 00:52

به نظرم فیلم دهلیز رو کلا نگاه کنن.
هم اونجاهایی که بچه با مادرش دعوا میکنه(اگه اشتباه نکنم) هم اون صحنه هایی که پسره میره ملاقات پدرش و پدر هم سعی میکنه با بچش برای اولین بار ارتباط برقرار کنه.

توفیقی دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 01:22

باید درباره ی کوین صحبت کنیم
تقریبا تمام صحنه های مادر با کوین خشم و نفرته
بجز صحنه آخر که محبت آمیز میشه.

عذرخواهی میکنم
الان متوجه شدم ایرانی
توفیقی

توفیقی دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 01:43

خواهران غریب
سکانس دعوا کردن مادر نسرین/پدر نرگس نشون خشم
فک میکنم تو این فیلم زیاد داشته باشه هیجاناتو

طلا و مس
دختره وقتی مادرشو رو صندلی چرخدار میبینه،نمیدونم شامل کدوم حس میشه.

هیس دخترها...
دختر بچه ها که شب از ترس از خواب میپرن و وحشت زده اند و مادراشون میان بغلشون میکنن

رنگ خدا
سکانس های خشم یا نفرت پدر
و سکانس آخر که شامل غم میشه

سریال هم اگه قبوله،چن تایی تو ذهنم دارم

اسدی دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 10:08

به نظرم سریال دودکش سکانس اینچنینی زیاد داشت

امیر حیدری دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 13:03

حوض نقاشی، صحنه سیلی زدن مثلا.

صنمِ رفیع پیتز. چه صحنه کشته شدن پدر و چه صحنه خاک سپاری پدر توسط فرزند و مادر و ...

در امتداد شب، صحنه صحبت مادر.

ملکه، صحنه ای که پدر پسر رو سوار ماشین میکنه.

خون بازی، صحنه بیتا فرهی و باران کوثری تو جاده.

بانوی اردیبهشت.

یکی میخواد باهات حرف بزنه، صحنه های قبل از مرگ دختر.

زندگی با چشمان بسته، وقتی پدر با چاقو میره تو اتاق دختر.

رویای خیس، صحنه های آرش با فرامرز قریبیان.

گمونم کلا فیلم های پوران درخشنده واجد شرایط هستن (هیس! خواب های دنباله دار، بچه های ابدی، رویای خیس و ...)

فیلم تجارت کیمیایی که فرامرز قریبیان و پسرش میرن آلمان.

ارتفاع پست، صحنه هواپیما و صحبت پسر کوچیکه با گوهر خیراندیش.

تو فیلم من مادر هستم مثلا صحنه های قبل اعدام.

ماهی ها عاشق می شوند.

رنگ خدا که دیگه مشخصه.

به همین سادگی، چندتا صحنه داره.

دایره مینا مهرجویی

شام آخر جیرانی و .....خیلی هست اینطور صحنه ها.

در سوته دلان صحنه های هست که البته با برادر بزرگتر اجرا شدند نه پدر. باشو غریبه کوچک هم هست که سرپرستان، پدر مادر نیستند.

ذبیح زاده دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 19:49

دوستان عزیز

بسیار ممنونم. منتظر کامنت ها و پیشنهادات بعدی شما هستم.

با سپاس
ذبیح زاده

شکور دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 19:56

پدر از مجید مجیدی و مهر مادری از کمال تبریزی هم پره از این سکانس ها
شکور

ذبیح زاده دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 20:16

در ضمن دوستان، هرچقدر سکانس ها نشون دهنده ی یک هیجان ملموس و عینی باشه بهتره. چون قراره فقط حداکثر یک دقیقه از این سکانس ها نمایش داده بشه و طوری باشه که هر کسی با دیدن اون صحنه یک هیجان مشخص مثل غم یا شادی رو برداشت کنه.
نمیدونم آیا سکانس هایی که بچه توسط والدش تنبیه میشه و گریه میکنه و یا سکانس هایی که بچه ترس از تنبیه شدن رو داره یا سکانس هایی که بچه بینهایت از والدش احساس تنفر میکنه رو چیزی به یاد دارید؟ یا سکانس هایی که والد بسیار خشمگینه.

مسئول وبلاگ دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 22:14

دسته بندی یادتون رفته.
طلاکوب

به طلاکوب دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 23:21

هیچ دسته بندی مناسبی پیدا نکردم
اگه خودتون دسته ای رو صلاح می بینید، اصلاح بفرمایید
شکور

emaad سه‌شنبه 14 مرداد 1393 ساعت 10:47

من پیشنهاد خودم فیلم صورتی فریدون جیرانیه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد