ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
پایان فیلمبراری میدان شوش برای فیلم کوتاه ضامن دار/ یکشنبه 4 اردیبهشت 90:
ایستاده از راست: عطار(بازیگر)، بشیری(آکساسوار)، نمازی(تصویر و صدا)، شفیعی(دستیار کارگردان و بازیگردان)، فینی زاده(مدیر تولید)، حاج رسول(بازیگر)
نشسته از راست:پشت مشهدی(بازیگر)، شکوری(کارگردان)، محمدنژاد(منشی صحنه)، صفایی(بازیگر)
مراحل کار بر فیلمنامه ی تردید ابدی / اسفند 90:
از راست:
موسوی، دلیاری، شکوری، توپشکن، دکتر وحید، شالیکار، ارشادی
انتظار برای ورود به مسابقات کتابخوانی / 20 شهریور 92:
از راست:
توفیقی، فلاح، خاقانی، حق طلب، ترابی، ایزدی، زرگر، حیدری، قاسمی، یوسف دوست، شکوری
مقدمات تصویربرداری ضامن دار / اردیبهشت 90:
شکوری و حاج رسول در دوران جوانی. کانکس مرحوم
به سمت لوکیشن تلفن عمومی در تصویر برداری ضامن دار / اردیبهشت 90:
شکوری، عطارپور، محمدنژاد
اکران خصوصی فیلم کوتاه «غروب حلزون» / 22فروردین90:
آزاد محمدی(کارگردان فیلم)، عباس شکوری، امیرحسین تقوی، مژده بشیری، الهام محمدنژاد(مدیر اجرایی)
معارفه ی سال 91-92 / در حال دیدن کلیپ جدید معارفه ی کانون تولید تقوی و فاضلی:
از راست:
فینی زاده، صفایی، تقوی، سلیمیان، شکوری، ملک محمدی، شاهتوری، جهانی(پس از نظر خانم جهانی متوجه شدم که حذف شده بود اسمشون و تصحیح کردم)
ادامه ی موقعیت بالا:
از راست:
تقوی، بشیری، محبوبی، زینل، نعمتی، شالیکار
فیلمبرداری لوکیشن دانشکده ادبیات، پشت صحنه تردید ابدی، فروردین 91:
از راست:
رسولی(فیلمبردار)، توپشکن(فیلمنامه)، عطار، فینی(عکاس)، دکتر وحید(فیلمنامه)، محیط(جلوه های ویژه)، موسوی، مردیها(منشی صحنه)
فیلمبرداری لوکین دانشکده معارف / فروردین 91:
از راست:
بشیری(طراح صحنه)، چراغعلی(بازیگر)، شکوری(کارگردان)، شاکر(بازیگر)، تقوی(بازیگر)، نمازی(صدا و بازیگر)
عنوان پست از روی نظر اخیر خانم شاهتوری برداشته شده
شکورم
خیلی جالبه و البته کمی غم انگیز
حس خوبی داره دیدن این عکس ها :)
محمدی را به نعمتی تصحیح بفرمایید
من نمیدونم چرا این پست بنده قسمتیش حذف شده بود!
من مجبور شدم که دوباره پست رو درست کنم
شکور
عنوان نظر باید به مسئول وبلاگ باشه
اشتباه نوشتم
شکور
............................................................
قضیه چیه،چی شده !
زرگرم
یه جا هم که عکس بنده هست اسمم محض معرفی زیرش نیست
چقده من معروفم واقعا...
با تشکر از آقای شکوری البته!!!!
ریز جثه ایم دیگر!!
دیده نمی شویم :دی
جهان
-----
والا من که درست نوشته بودم
بعدش دیدم که نصفه ی پایینی پست حذف شده و اومده بعد از پست خانم توفیقی
خلاصه که در اصلاح جا افتاده بود که درستش کردم
شکورم
____________
ممنون بابت اصلاح :-)
جهان
فک کنم بهترین عکسی که از آقای یوسف دوست موجوده همین عکسه.
این عکس رو برا پروفایل وبلاگ بزارن خوب میشه
like
این عکسا همیشه گذشته ی پرجنب و جوش کانون رو ب رخ آدم می کشه . . .
آن روزها رفتند
آن روزهای خوب
آن روزهای سالم سرشار
آن آسمان های پر از پولک
آن شاخساران پر از گیلاس
آن خانه های تکیه داده در حفاظ سبز پیچکها به یکدیگر
آن بام های بادبادکهای بازیگوش
آن کوچه های گیج از عطر اقاقی ها
آن روزها رفتند
آن روزهایی کز شکاف پلکهای من
آوازهایم ، چون حبابی از هوا لبریز ، می جوشید
زرگرم
با ابر میکروسکپ عکس رو نیگا کردی که یوسف دوست رو دیدی پیرمرد؟؟؟ (خدایش تو خشت خام میشد یه چیزی تصور کرد ولی تو این عکس اصلا) :)))
یادش بخیر!
در مورد ارتباط بین خشت خام و این عکس کمی شک دارم!
شکور
یادش بخیر
فقط سعید پشت مشد خوب مونده
عکس اول فوق العاده س ...
پنج کارگردان بزرگ در یک قاب ...