کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

جلسه ی امروز - یکشنبه 7اردیبهشت 93

امروز جلسه با تاخیر برگزار شد تا بچه ها بیان و زمان هم البت از اون ور کفایت نمی کرد... من مدیریت جلسه رو برعهده گرفتم و کسی هم مخالف نبود. هرچند خانم اسدی گفتن که ازین به بعد میتونن مدیریت کنن جلسات رو ولی بازم من با قلدری مدیر شدم!!! علتش هم این بود که می دونستم بحث هام رو باید کنترل کنم تا به ساعت 13 برسه.

قربانی، زرگر، ایزدی و عطار هر کدام به مدت یک دقیقه و من 50 دقیقه وقت خواستیم.. البت در انتها خانم ترابی و باقری و مشهدی هم صحبت کردند  

 

زرگر :

الف- در مقام مسئول امور مالی:

- تشکر از خانم پیروزبخت که یه گوشی دادن به کانون برای سیم کارت کانون که دمشان جیز

- همچنین در مورد مسائل مالی زرگر گفت که خانم نجاتی – معاونش در سمت مدیریت مالی – مسئولیت اخذ مبالغ باقی مانده پیش یوسف دوست و خانم پیروزبخت رو برعهده دارن.

 

ب- در مقام مسئولیت ارتباطات اینترنتی:

گفت که در مورد بحث کسب درامد از طریق تبلیغات در وبلاگ هم اطلاعات خاصی ندارن. قدکساز به عنوان مدیر قبلی این سمت گفت که راهکاری برای این امکان نیافته و نگرد نیست. به هر حال زرگر متوجه شد که باید در این رابطه با قدکساز صحبت کنه.

 

ج- در مقام یکی از دو مدیر کلاس کارگردانی:

اعلام کرد که آخرین جلسه ی این کلاس هفته ی بعد به اتمام می رسه و به اعضای کلاس، گواهی شرکت در این دوره ارائه خواهد شد.

 

------------

ایزدی:

باز هم خواست که تاکید کنه پستی که اخیراً در وبلاگ کانون قرار داده که یه طواریی منجر به مکدر شدن سعید پشت مشهدی شده رو بدون قصد و غرض گذاشته و قصدش فقط ایجاد فضایی برای بحث در مورد فیلم جدید پشت مشهدی بوده.

ایزدی تاکید کرد که قبل از نوشتن پست مورد اشاره اصلاً قصد کوبوندن فیلم رو داشته ولی حوصله ی این کار رو از دست داده و به جاش این پست رو برای شروع بحث در مورد فیلم منتشر کرده.

ایزدی تاکید داشت که مشهدی نه تنها داره فیلم بد می سازه بلکه توی پشت صحنه ی فیلمش هم درگیری پیش میاد

ایزدی گفت که در مورد ساخت فیلم بد، صحبت هاش منحصر به مشهدی نیست و فیلم خانم مینایی هم فیلم بدیه.

من نسبت به پستی که خوندم باز هم نظراتی که نوشته بودم رو توضیح دادم که باید در مورد حمایت یا عدم حمایت از یک کارگردان در لحظه ی تصویب بحث بشه و با پیشنهاد قانون گذاری ای که ایزدی تو پستش آورده بود، مخالفم.

ایزدی گفت که در مورد همکاری با کارگردان ها، عوامل نسبت به ضعف مدیریتی و برنامه ریزی کارگردان توجیه نمیشن وگرنه به کارگردان های بی برنامه کمک نمی کنن؛ ایزدی تاکید داشت که: وقتی ما می بینیم که برای ساخت یه فیلم بودجه تصویب میشه، به این فکر می افتیم که حتماً کار اون کارگردان مورد تاییده.

این صحبت ایزدی احساس نقد شدن به کانون و امثال من که تلاش کرده بودن که بودجه برای کارها تصویب بشه به من داد بنابراین گفتم که:

وقتی ما برای یه ساخت فیلم بودجه تصویب می کنیم دلیل بر این نمیشه که ما کار اون کارگردان رو تایید می کنیم.

گاهی کارگردان، اولین کارشه و ما برای اینکه فرد رو هول بدیم بودجه براشون تخصیص می دیم

گاهی هم فرد اونقد در حق کانون لطف داشته که ما بدون چون و چرا براش بودجه تصویب می کنیم. در مورد مشهدی هم همینطور بود. من با اینکه به هنر مشهدی معتقد نیستم، ولی با توجه به این که اخیراً کلی اکران خصوصی برای کانون کرده بود، شایسته می دیدم که حتماً بودجه اش تصویب بشه، مخصوصا که مشهدی، تا به حال برای ساخت فیلم از ما بودجه نگرفته بود و همچنین کانون امسال بودجه برای ساخت فیلم خرج نکرده بود و ما دوست داشتیم که استاندارد سالی 5 ساخت فیلم رو هم اگه حفظ نمی کنیم حداقل یکی دو تا فیلم رو بسازیم.

در مورد خانم مینایی هم ما فیلمنامه رو مورد تمسک و اعتماد قرار دادیم. از طرفی امید صفایی هم که تجربه ی ساخت دو سه تا فیلم داره به عنوان دستیار خانم مینایی تو پروژه شون بودن. همچنین برای پرداخت بودجه هم کلی شرط و شروط براشون گذاشتیم. از طرفی آنچه به عنوان فیلم خانم مینایی نمایش داده شده، تدوین نهایی کار نیست و من امیدوارم که بتونم کار ایشون رو بهتر از نسخه ی پیشینی تدوین کنم.

آقای مسعود قرهی گفت که مخالفه که کانون جلوی ساخت هیچ فیلمی رو بگیره. کانون مشوقه و باید با حمایت و تخصیص بودجه، کارگردان ها رو به سمت ساخت فیلم سوق بده.

من در پاسخ به جناب قرهی گفتم که درسته که کانون هدفش ارتقای سطح دید هنریه و یک سری از این مخاطبین، مخاطبین خاص کانون یعنی اعضای کانون هستن که اعضا برای ارتقای سطح دید هنریشون، با تخصیص بودجه به سمت این ارتقا هولشون میده ولی اولاً بودجه ی فیلم سازی ما محدوده... ما اگه به هر کسی بودجه بدیم در آینده به کمبود بودجه برای پروژه های بهتر بر می خوریم. ثانیاً گاهی کانون می بینه که یکی اصلاً به درد ساخت فیلم نمی خوره. نمیشه گفت که کانون باید هر کسی رو برای رفتن به مسیر فیلم سازی تشویق کنه. ثالثاً هدف ما «ارتقا»ست. اگه کانون ببینه که یکی از کارگرداناش اصلا ً به ارتقا اعتقادی نداره، نباید دیگه برای ساخت فیلم های بعدی، به اون کارگردان کمک کنه.

در مورد صحبت ایزدی که «باید به اعضا گفته بشه که فلانی در کارش چه معضلاتی داره» گفتم که نمیشه اعضای مطلع رو به این قضیه موظف کرد. از طرفی اعضای کانون مثل کامپیوتر و دوربین فیلمبرداری کانون نیستن که بتونیم براشون تعیین تکلیف کنیم و اونها عاری از اختیار باشن. اعضا می تونن خودشون برای اینکه به کارگردان کمک بکنن یا نه از دیگران در مورد نحوه ی مدیریت و ساخت کارگردان، بپرسن و بعدش به کمک کردن اقدام کنن یا نه. به هرحال پشیمون شدن عوامل فیلم از کمک به یه کارگران، تقصیر هیچ عضو قدیمی ای به این علت که «معضلات مدیریتی کارگردان مزبور» رو گوشزد نکرده نیست. بیشتر، تقصیر، سمت اعضایی هست که بدون اطلاعات اقدام به کمک کردن کردن. کما اینکه در مورد پروژه های مشهدی، هر بار کسایی مثل رسولی با خود من صحبت کردن و من راست و حسینی نظرم رو نسبت به مدیریت و هنر مشهدی براشون توضیح دادم.

تو جلسه اینطور به نظر من رسید که نهاد تصمیم گیری با این حرفای من موافق بود که ما در مورد تخصیص بودجه به ملاک هایی مانند: دینی که کانون به کارگردان داره، تیم و عقبه ی کارگردان، بودجه ی مورد نیاز کارگردان و البته فیلمنامه ی کارگردان توجه میکنه. همچنین کمک اعضا به کارگردان به خود این اعضا مربوطه نه به کانون. اعضا جزو سخت افزارهای کانون تلقی نمیشن که براشون تعیین تکلیف کنیم یا از ورودشون به پروژه ی یکی از اعضا، جلوگیری کنیم.

 

---

شکوری:

الف- داستان چراغ و صفایی و پروژه ی الجزایر:

من گفتم که این داستان هنوز مبهمه و باید حل بشه. هنوز معلوم نیست اتفاقی که افتاد تقصیر کیه. به نظر من باید مقصر پیدا بشه تا بتونیم بفهمیم که چه کسی باید به طلبکار کنونی کانون پاسخگو باشه. هنوز چراغ به تهران بر نگشته و من در حال تلاش هستم که چراغ و صفایی با هم صحبت کنن و بفهمیم که تقصیر از کدوم یکی از این دو نفر بوده و باید چه حرکتی برای حل کردن تبعات معضل به وجود آمده انجام داد.

 

ب- داستان اکران یوسف دوست:

امروز خانم برزگر به من گفتن که چرا اینطور بی سر و صدا و با بی مسئولیتی بعضی از کارها لغو میشه. موضوع هم اکرانی به نام اکران انیمیشن شاهزاده مونونوکه بود که مدیریتش با یوسف دوست بود!

من اصلا این قضیه رو نمی دونستم. من از این موضوع شاکی شدم که این پروژه کی اعلام شده، چرا لغو شده، لغو شدنش چرا اعلام نشده و چرا خانم برزگر در جریان این قضیه قرار نگرفته.

در ادامه با صحبت من با یوسف دوست و خانم ترابی مشخص شد که دو تقصیر رخ داده:

1- از طرف خانم ترابی که مدیر جلسه ی پیشین کانون بودن که خبر لغو پروژه ی یوسف دوست رو که در جلسه اعلام کرده بود رو در صورتجلسه ثبت نکرده بودن

2- از طرف یوسف دوست که با اینکه خبر لغو اکران رو به نظر نهاد تصمیم گیری رسونده ولی خانم برزگر و فرهنگی رو در جریان این تغییر نذاشته که قابل سرزنشه.

 

ج- داستان قدکساز و نمایشگاه عکس:

من به این قضیه باز هم انتقاد کردم که هنوز کانون قدکساز رو به عنوان کسی که این قضیه رو راه انداخته میشناسه.

قدکساز قبلاً در وبلاگ روشن کرد که این قضیه رو خانم طلاکوب کاملا برعهده گرفتن ولی خوب این که نمیشه که آخه!

این جور پروژه ها باعث از بین رفتن قسمتی از اعتماد مخاطبینمون به کانون میشه.

 

د- داستان سرپرست:

عرض کردم که همونطور که بعضی از دوستان می دونن، عضو باحال و فعال کانونمون یعنی سعید چراغعلی جوری از کانون رفت که بعید میدونم حالا حالاها دیگه پیداش بشه. عرض شود که در این ایام بی دبیری، خانم برزگری هم بهم گفتن که باید انتخابات دبیری سال آینده رو هم شروع به برگزاری کنیم. از طرفی امیرحیدری هم که گذاشته بودیم تو آب نمک تا برای سمت دبارت بازم ازش استفاده کنیم هنوز نیومده دانشگاه و از یک مهر دکتراش رو شروع میکنه.

با توجه به آیین نامه با خانم برزگر صحبت کردم که گفتن مشکلی نیست که امیر حیدری تو انتخاباتی که باید الان برای دبیری سال آینده برگزار بشه، کاندیدا باشه. ولی اگر هم به فرض امیر دبیر سال آینده ی ما باشه، باز هم ما تا یک مهر نیاز به دبیر یا سرپرست داریم. از طرفی شورای مرکزی حال حاضر کانون که اختیار انتخاب دبیر تا انتهای تابستون امسال رو داره، دیگه مهره هاش سوخته. هم امیر حیدری نیست، هم من و عطار امکان انتخاب شدن رو نداریم و هم فرامرزی عمراً دبیر نمیشه. بنابراین در صورت خواستن دبیر برای مدت باقی مانده ی امسال ما نیاز به انتخابات شورای مرکزی داریم. با این توضیحات ما سه گزینه داریم:

1- الان نهاد تصمیم گیری یه سرپرست تا انتهای تابستان تعیین کنه و انتخابات دبیری هم فقط برای تعیین دبیر سال آینده برگزار بشه

2- انتخابات شورای مرکزی و بعدش دبیری برای امسال تا آخر تابستون برگزار بشه و ما یه دبیر تا آخر تابستون انتخاب کنیم. و همچنین انتخابات شورای مرکزی برای دبیری سال آینده هم برگزار کنیم و دبیر سال آینده رو هم مشخص کنیم

3- بیخیال امیر حیدری بشیم (خود امیر گفت که مطمئن نیست که بتونه سال اول دکتراش، دبیری کانون رو خوب برعهده بگیره و نمیدونه جو دکترا چجوری قراره باشه) و از همین الان یه دبیری انتخاب کنیم که هم تا آخر تابستون امسال و هم تا آخر تابستون سال آینده دبیری کانون رو برعهده داشته باشه.

 

---

قربانی:

 

الف- قربانی گفت که در مسیر تصویب فیلمش، از کانون میخواد که اگه میشه  150 تومن بهش قرض بده.

من اینجا گفتم که این مورد از مواردی هست که کانون بدون توجه به فیلمنامه ی قربانی باید کاملاً خواسته های قربانی رو قبول کنه زیرا قربانی خیلی به حق کانون دین داره، تا حالا بودجه نگرفته و بودجه اش خیلی پائینه و فیلم اولش هم هست. بنابراین حتی اگه بخواد فیلمش رو هم خراب کنه، کانون باید هم با بودجه اش موافقت کنه هم با قرض دادن پول...

 

ب- قربانی پیشنهاد کرد که برای نوع تبلیغات و مخصوصا چسبوندن پوسترها هم شیوه نامه ای تهیه بشه که من برای اینکه بهش نشون بدم که این کارها، وظیفه ی کسی نیست بهش گفتم که: آفرین... فکر خوبیه... پس خودت بنویس

----

 خانم باقری:

پیشنهاد دادن که کار کانون رو با یه اکران کشوری تمام کنیم و اگه توپشکن نمیتونه ماهی و گربه رو انجام بده، خودش بیفته دنبال خط ویژه.

توپشکن گفت که با اتفاقاتی که در کانون افتاده و شلوغی ای که کانون در کارها بهش مبتلاست صلاح نمی بینه که پروژه ی گربه و ماهی رو انجام بده و هر کس دیگه که می تونه و میخواد بیاد پروژه رو بگیره دستش که کسی نپذیرفت

وقتی داشت بحث خط ویژه قوت میگرفت مشهدی رسید و گفت که با سه اکران وحشتش موافقت شده

من متوجه شدم که با این تفاسیر اکران های آینده ی کانون به این نحوه:

دوشنبه 8 اردیبهشت: هابیت2

دوشنبه 15 اردیبهشت: شبکه

سه شنبه 16 اردیبهشت: یک فیلم وحشت

دوشنبه 22 اردیبهشت: دو فیلم وحشت

بنابراین تنها وقتی که برای اکران خط ویژه وجود داره، چهارشنبه 17 اردیبهشت خواهد بود.

با توجه به اینکنه روز کانون هم روز 11ام یا 18 اردیبهشت برگزار میشه، با اینکه مشهدی گفت که اکران 16 اردیبهشت رو میتونه با یه عضو هم انجام بده، باز هم کانون دلش قرص نشد و به این نتیجه رسید که اکران خط ویژه و هر اکران کشوری دیگه در این شلوغی و کار زیاد چندان به صلاح نیست.

 

----

خانم ترابی:

از روز کانون گفتن

من نسبت به نحوه ی نظرسنجی نسبت به «ترین ها» نقدی کردم که قرار شد اصلاحی رخ بده.

همچنین از اعضا پرسیدیم که آیا 5شنبه 11 اردیبهشت رو مناسب برای برگزاری «روز جهانی کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی» می دونن یا 5شنبه، 18 اردیبهشت رو که مهدی قربانی و توپشکن گفتن که 18ام نمی تونن

از طرفی رسولی و خانم اسدی هم گفته بودن که 11 ام نمی تونن

من گفتم که به نظر میاد کارها برای 11ام داره هول هولکی انجام میشه و بدون توجه به این غایبین، 18 ام، منطقی تر به نظر میاد...

قدکساز گفت که 18ام خودش و فرامرزی نمی تونن روز کانون باشن بنابراین روز 11ام قوی تر شد که بعد از جلسه کاشف به عمل آمد که قدکساز اشتباه میکرده. بنابراین تلاش ها برای 18 ام قوت گرفت.

 

---

عطار گفت که برای فردا نیاز دارن یکی پشت سیستم بشینه که خانم باقری پذیرفتن. من لازم دیدم این نکته رو اعلام کنم که دوستان توجه داشتن باشن کسی باس پشت سیستم بشینه که توانایی این رو داشته باشه که در صورت بروز مشکل فنی در آن واحد نسبت به رفع اون مشکل اقدام کنه و موفق بشه بنابراین نیاز به سطح مناسبی از اطلاعات نسبت به کامپیوتر هست (که البت امثال خانم باقری، فرامزی و قدکساز و عبدی از این جمله اند)

 

 

دوستان اگه مطلبی جا مونده خواهشاً اعلام بفرماید که شر نشه.

نظرات 5 + ارسال نظر
مسعود زرگر یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 ساعت 22:41

اوف ! حاجی دمت گرم،خیلی کامل می نویسی.

اسدی یکشنبه 7 اردیبهشت 1393 ساعت 23:36

با چند جمله اول مخالفم
من اگه واقعا میخواستم مدیریت جلسه روبر عهده بگیرم حتما این کار رو میکردم برای مدتی به بیماری بی اعتماد به نفسی و بی انگیزگی در کانون دچار شده بودم اما ایده ای که در موردش صحبت کردم چند روزی هست که زهنم رو درگیر کرده و انگیزه جدیدی برای فعالیت دوباره بهم داده اما دوست ندارم بازهم شکست بخورم برای پیش برد و از پایه قوی شروع کردن کارم نیاز به کمک دارم و برنامه روزی دقیق و حساب شده ...
هم اکنون نیاز مند یاری سبزتان هستیم (تجربیات و حتی نقد ها و نظرات دو کلمه ای )

برخورداری دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 ساعت 00:13

حاضرین:
شکوری
ایزدی
ترابی
قدکساز
زرگر
قربانی
قاسمی
باقری
عطارپور
پشت مشهدی
نجاتی
برخورداری
توپشکن
صالح آبادی
اسدی
قرهی
نجفی
فینی زاده

اگه اسم کسی رو یادم رفته بگه

سعید پشت مشهدی دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 ساعت 18:05

حیف من خودم ده دقیقه ی آخر جلسه رو رسیدم چون حسابی حرف داشتم برای زدن.

سعید پشت شهدی دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 ساعت 18:24

حضور عوامل چندان ربطی به پروژه کانونی بودن فیلم نداره و در صورتی که طرف بخواد فیلم بسازه مطمئنا کلی از بچه های کانون رو که دوست هاش هستند رو میتونه با خودش ببره و این ربطی به کانون نداره که بخواد در موردش قانون بذاره همون جوری که فیلم های زیادی تو کانون هستند که بودجه کانونی نداشتند و فقط کار شخصی فیلمسازش بودند و توشون کلی از بچه های کانون هستند ایزدی کلاما میگه که هیچ غرضی با من نداره ولی کاراش چیز دیگه میگه فکر کنم اگر تو کانون قانونی گذاشته شه که من دیگه حق ورود به کانون رو نداشته باشم خیلی خوشحال شه و نمیدونم به چه حقی در مورد درگیری تو پشت صحنه فیلم من تو جلسه حرف زده در حالیکه .....
ولش کن اگر بیشتر بخوام بگم احتمالا باعث تشنج بیشتر میشه تو کانون.
در ضمن اینکه شکوری یا ایزدی فیلم من رو قبول نداشتند فقط نظر شخصی شونه و فقط یک رای دارند از مجموع شصت و خرده ای رای نهاد تصمیم گیری.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد