کاوه گلستان، عکاس مستند-اجتماعی

از سایت فرارو:

نام کاوه گلستان با ثبت واقعیت های اجتماعی، رویدادهای سال 57 و جنگ های ایران و عراق، آمریکا و افغانستان همراه است. چاپ عکس های او از رویدادهای انقلاب ایران در بسیاری از مطبوعات معتبر جهان از حدود سال های 1354، او را در میان عکاسان بین المللی به نامی آشنا تبدیل کرده است.   

 
کاوه چند روز قبل از سقوط صدام در 13 فروردین 1382 جان خود را در منطقه کفری کردستان عراق تسلیم مرگ کرد. کاوه ای که اعتقاد داشت عکاس جنگ باید خطر کند اما سالم بماند تا عکس هایش را منتشر کند، این منطق را رعایت نکرد تا برای همیشه روز 13 فروردین روزی دلخراش برای عکاسی ایران و جهان باشد. خود کاوه درباره عکس‌هایش گفته است:

«من می‌خواهم صحنه‌هایی را به تو نشان دهم که مثل سیلی به صورتت بخورد و امنیت تو را خدشه‌دار کند و به خطر بیندازد. می‌توانی نگاه نکنی، می‌توانی خاموش کنی، می‌توانی هویت خود را پنهان کنی، مثل قاتل‌ها، اما نمی‌توانی جلوی حقیقت را بگیری، هیچ کس نمی‌تواند.»

کاوه گلستان در 17 تیرماه سال 1329 در آبادان متولد شد. او فرزند ابراهیم گلستان داستان‌نویس و کارگردان سینما است. کاوه که پیش از انقلاب با ثبت مجموعه عکس‌هایی از زنان تن فروش «شهر نو»، «کارگران» و «مجنون» هنر خود را در عکاسی نشان داده بود، با شروع انقلاب به ثبت لحظه‌های مستند این رویداد پرداخت. عکس‌های کاوه به دلیل نگاه متفاوت او به حوزه مستند اجتماعی به سرعت در مطبوعات داخلی و خارجی منتشر شدند و مورد توجه قرار گرفتند و جایزه‌هایی را برایش به همراه داشتند.

وقوع جنگ تحمیلی و حضور گلستان برای ثبت وقایع سال‌های جنگ، بار دیگر نام او را بر سر زبان‌ها انداخت و جایگاه ویژه‌ای را برای او در فتوژورنالیسم و عکاسی مستند اجتماعی رقم زد. خود کاوه درباره‌ی تجربه‌اش از جنگِ حکومتِ بعثی عراق علیه ایران گفته است: «گاهی اوقات احساس می‌کردم لاشخورم؛ چون با هلی‌کوپتر به هر جا که کشت‌وکشتار بود می‌رفتیم؛ عکس می‌گرفتیم و جنازه جمع می‌کردیم. در طول جنگ دستمالی داشتم که همیشه همراهم بود. این دستمال را بارها شسته‌ام؛ به آن گلاب زده‌ام، اما کماکان بوی مرگ می‌دهد. احساس می‌کنم دیگر هیچ چیز مرا نمی‌ترساند. هیچ چیز حیرت‌زده‌ام نمی‌کند. من نهایت آن را دیده‌ام...»

به مناسبت سالگرد درگذشت او به برخی از عکس های مجموعه های قبل و بعد از انقلاب او نگاهی می اندازیم.

مجموعه "کارگران"







دراویش قادریه در کردستان




انقلاب اسلامی










جنگ تحمیلی








غائله کردستان


نظرات 7 + ارسال نظر
مسعود زرگر پنج‌شنبه 14 فروردین 1393 ساعت 22:40

چه عکسای ردیفی،دمش گرم
دم خودتم گرم با این پست خوب

محمدمهدی رسولی پنج‌شنبه 14 فروردین 1393 ساعت 23:45

عجب پست خوبی!
لازم ب ذکر است ک فیلم زندان زنان کامران خان شیردل با عکس های کاوه گلستان عزیز تکمیل شد . . .

محمد مهدی اهل خیر (قربانی) جمعه 15 فروردین 1393 ساعت 00:52

عطار جمعه 15 فروردین 1393 ساعت 02:39

عکاس بزرگی بود خدا رحمتش کنه

Faranak Nejati جمعه 15 فروردین 1393 ساعت 13:23

پست خیلى جالبى بود دستتون درد نکنه

شهسواریان شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 14:33

کاش الان هم از این نوع عکاس ها داشته باشیم
عکس ها و متن خوبی بود :))

توفیقی سه‌شنبه 19 فروردین 1393 ساعت 01:01

عکسای خوبی بود واقعا.
تو کلاس عکاسی هم که رفته بودم،استادمون یه جلسه رو با عکسای گلستان شروع کرد.
نگاهش عالیه به موضوعات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد