دوستان سلام
شاید بهتر باشه اول خودم رو معرفی کنم!
من فرشته مینایی نویسنده ای گمنام!
من فرشته مینایی نویسنده ای گمنام با کلی داستان کوتاه و اندکی تجربه ی فیلم سازی
من فرشته مینایی نویسنده ای قیام کرده که میخواهد ایده ها و داستان هایش را فیلم کند اما ظاهرش فعلا خودش فیلمی شده بس نچسب! :(
داستان فیلم "من" از جایی شروع میشود که "من" برای ساخت یکی از ایده هایش به کانون میرود اما ایده اش مورد پسند قرار نمیگرد و او ناگهان ایده دیگری که در سر داشت را بازگو میکند و دو تن از کانونیان گرام ایده ی دوم را بسیار میپسندند! و با ساخته شدن ایده دوم موافقت میکنند.. :)پس از گذشت مدتی کوتاه "من" موضوع ساخت ایده ی خود را در جلسه عنوان میکند و سایر کانونیان گرام از او حمایت کرده و به او رای داده و...ببخشید تا این جا مقدمه بود! حالا میریم سراغ خود داستان"من" به دنبال عوامل ساخت فیلم میرود و خوشبختانه موفق میشود عوامل بسیار خوبی را پیدا کندبا اتمام امتحانات پایان ترم " من " به سراغ خانم برزگری رفته و نامه ی درخواست بودجه و امکانات را به ایشان داده و... درخواست رد میشود(آقای جهانگیری متوجه فیلم نامه نشده بودند)"من" به سراغ آقای جهانگیری رفته و فیلم نامه را به ایشان توضیح داده و درخواست با این شرط که تنها از امکانات کانون استفاده شود قبول میشود."من" دوباره به سراغ آقای جهانگیری رفته و به ایشان توضیح داده که کانون امکانات مورد نظر را ندارد و دوباره درخواست بودجه میکند اما درخواست به این دلیل که همین که هست ! رد میشود!"من" این بار با کمک مجدد یکی از کانونیان گرام به سراغ آقای جهانگیری رفته و پس از بحث و گفت و گو های صورت گرفته ایشون متقاعد میشوند و بودجه لازم را تصویب کنند"من" " من " که به جز حضور در کانون فیلم و عکس عضو کانون گردشگری و انجمن شاعران و نویسندگان استان البرز بود و همچنین مشکلات شخصی بسیاری که از ابتدای داستان برایش پیش آمده بود در تمام این مدت و رفت و آمد های 2 ماه نتوانست آنطور که شایسته است مراتب قدردانی را از کانون بجا آورد و نیز "من" که اولین حضور خود را در کانون تجربه میکرد پس از 2 ماه با تذکر دبیر فهمید که باید گزارش فعالیت بدهد که تا الان ندانسته و ناخواسته نداده بود...گزارش فعالیت : پس از گذشت دو ماه فیلم " روایتی در 57 شماره " با تکمیل کادرعوامل و تصویب بودجه و پیدا کردن لوکیشن و هماهنگی های صورت گرفته قرار است روز 5شنبه جلو دوربین رفته و با امید به خدا به زودی شاهد اکران آن باشیم.گزارش قصور : این بنده " من " قصور خود در عدم ارائه گزارش فعالیت و حضور شایسته در کانون تا کنون را پذیرفته و از کلیه کانونیان گرام طلب بخشش مینمایم :( باشد که با اکران فیلم و حضور فیلم در جشنواره 100 این قصور جبران گردد:)نکته : دوستان گرامی معاونت فرهنگی قول داده که بودجه مورد نظر تا آخر اسفند پرداخت گردد و ما با جیبی اندکی پاره و اندکی دوخته چشم به یاری سبز و آبیتان دارم!فرشته مینایی
دوستان اگر کسی هست که امکان قرض پول رو داره دریغ نکنه... فیلم رسما رو هواست... قرض بدید... زود پسش میدیم.
جهان
کپی پیست : جهان
یه نکته ای به ذهنم رسید هر چند بی ربط به موضوع:
کلمه ی «گرام» از لحاظ زبان فارسی اشتباه است که البته مصطلح شده و درست اون گرامی است.
.
ولی ایشاالله مشکلتون درست شه.
ایکونی ک کله خود را میخاراند
به خانم جهانی پور:
من چهارشنبه از ساعت 10 اینا هستم.
پنج شنبه هم از صبح تا ساعت 5