ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
من دسترسی به نت نداشتم برا همین دیر شد. خلاصه که بعله. اولین اکران ترم، اکران خصوصی فیلم تولیدی کانون بود که در روز شنبه، 26 بهمن ماه، مطابق با اعلام پیشینی، در کلاس 304 ساختمان شهدا با حضور عوامل و دوستان کانونی، انجام شد.
فعالین: خودم، ایزدی
متعاقباً یه پست در مورد این فیلم میذارم.
شکور
من هم فعال بودم!
ای بابا!
چه وضعشه واقعا؟
من استعفا میدم
هان؟ چگونه فعال بوده ای، ای دو خط متقاطع؟
شکور
______
دو خط متقاطع :دی
چه خوبه این لفظ
جهان
خدا وکیلی اگه من انقدر به شما انگیزه نمیدادم؟
در ضمن اون روز که اقای اهنگساز داشت اهنگ می ساخت،با شما کار داشت و من اومدم صداتون کردم
در ضمن من کسانی رو میشناسم که حاضرند هزاران چوق بپردازند که فامیلیشون بشه منفی،ضربدر یا حتی تقسیم...
چه برسه به مثبت....
من استعفا میدم...
به مسئول محترم وبلاگ: زین پس شما مسئول محترم لوکیشن هم هستید:
مسئول محترم"وبلویشن"!
من معذرت میخوام
درضمن حالا که دقت کردم همین دو خط متقاطع اونقد شایستگی تورو بالا برده که من فردا یه جلسه با دکتر میراحمدی میزارم ایشالا شما از پس فردا جای دکتر جهانگیری باشید. البت اگه منت بذارید و بپذیرید
شکور
___________________
:)))
از دست شما آقای لوکیشن :دی
جهان
مهندس هستم
مهندس
انشاالله...انشاالله...
جوان است دیگر... آرزو بسیار دارد :-)
جهان
به اقای شکوری:
نع!و جوابتون یک بیت شعره:
حافظ ار بر صدر ننشیند ز عالی مشربیست/عاشق دردی کش اندر بند جاه و مال نیست
حاجی جان من بیا. حاجی اذیتمون نکن. حاجی کار کانون که هیچ، کار فرهنگی که هیچ، کار مملکت لنگ مونده، جان پشت مشهد بیا و قبول کن. حاجی مملکت آشفته اس.. حاجی... (اشک و زجه موره ی حضّار)
شکور
_____________
بنده نمیدونم چرا ناخوداگاه یاد دیالوگ معروف حاجی کجایی که سیدتو کشتن و بالعکس افتادم :دی
جهان
به آقای شکوری:
حیفه بنده که کلیپس و کتابام رو در اختیار این اکران گذاشتم .حیف واقعا
بنده هم فعال خب
جدی که نمیگید که؟
شکور
____________
!!!!!
معلومه که نه آقا!
شوخیه :-\
جهان
نع
لطفا اصرار نکنید