اسکورسیزی باز می گردد

از ساعت 3 تا 6 صبح طول کشید!

یک فیلم اسکورسیزیایی کامل و ناب

با ایده ی ای ابتدایی مثل صورت زخمی

نوع داستانی محبوب اسکوسزی. اوج و فرود یک تبهکار.

فیلمی که حتماً باید ساخته می شد.

dicaprio-The-Wolf-of-Wall-Street-Fan-poster-100-top-best-movies-2013

   



201311250211058xx8xnum پوستر گرگ وال استریت منتشر شد: یک طرح مفهومی

 


تو این تب بورس بازی واقعا باید این فیلم ساخته می شد تا کمی روشن کنه که پشت پرده ی اینهمه پول مجازی که جابجا میشه چه خبره. البت اونطور که من می دونم قضیه اینقد اغراقی هم نیست ولی همین شکلیه.

چیزی که ناراحتم کرد این بود که برخلاف رفقای خوب، منفی انگاری این تبهکارایی که برای پول در آوردن فقرا رو به خاک سیاه می نشوندن و از پولدارها هم پول می دزدیدن، کم رنگ بود.

بهترین تیکه ی فیلم، به نظر من، حتی سکانس هم نبود، دو تا پلان بود. آخر فیلم وقتی پلیسی که تونسته بود جردن رو گیر بندازه، با وجدان آسوده و لبخند به آدمای فقیر توی مترو نگاه میکرد و از کارش پشیمون نبود. اون تیکه فوق العاده بود.

دوستان علاقه مند به اسکورسیزی ببینن فیلم رو. ولی سایرین فکر نکنم خیلی خوششون بیاد چون خیلی خیلی طولانی بود. 3 ساعت فیلم...

همه چیز بی نقص بود ها... بازی، موسیقی، کارگردانی، تدوین رویایی، و ایده ی بسیار زیبای نریشن. ولی چون کاملا اسکورسزیایی بود فکر نکنم به اندازه ی فیلمی مثل شاترآیلند عام پسند باشه.

به شخصه خیلی بیشتر از جاذبه در فیلم های امسال و از شاترآیلند تو کارهای اخیر اسکورسیزی خوشم میاد تا گرگ وال استریت.

شکور

 

نظرات 5 + ارسال نظر
عطار پور دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 16:20

در رابطه با اون پلانی که نوشته بودی پلیس توی مترو با وجدانی آسوده نشسته و از کارش پشیمون نیست. به نظر من موضوع کاملا بر عکس آن چیزی است که تو برداشت کردی. به شخصه لبخند و رضایتی در صورت پلیس ندیدم و به نظر من اسکورسیزی به صورت هجو آمیر می خواست شک و تردید این پلیس رو از کاری که انجام داده نشان دهد. چون در سکانسی که دی کاپریو تو قایقش باهاش صحبت می کرد، به این اشاره شد که این پلیس خودش هم در ابتدا سعی کرده که یک دلال بورس بشود. ولی نتوانسته است. و این آدم خودش هم به شک و تردید افتاد و در آخر سر بعد از این همه تلاش باز هم باید با همون زندگی فقیرانه ادامه دهد و به قول خودش هر روز با مترو بره سر کار و برگرده چون در واقع اسکورسیزی نشون داد که این همه تلاش این پلیس نتیجه ای نداشته و دیکاپریو حتی در زندان هم یک زندگی اشرافی برای خودش درست کرده و بعد از یه مدت کوتاهی بیرون می آید و دوباره ثروتمند می شود.
به شخصه با شناختی که اسکورسیزی دارم می دانم که هیچ وقت در کارهاش به شکل کلاسیک و شناخته شده نتیجه کارهای خوب رو در آدم هاش نشون نمی ده و مثل این سکانس مترو شک و تردید رو در انجام کارهای اخلاقا خوب به صورت هجو آمیزی نشون میدهد. معیار های اخلاقی را در مقابل معیار های مادی و دنیوی را به چالش می کشد.

به عطار دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 18:39

دوباره نگاه کردم
در مورد لبخند پلیس در مترو کاملا راست میگی و من اشتباه برداشت کردم
ولی در مورد اینکه تو قایق گفت که قبلا میخواسته خودش دلال بشه، به نظرم با این حال از اینکه داره کلک جردن رو میکنه راضی بود و همچنین به همه ی چیزی که میتونست به دست بیاره رسید، نه اینکه از این ناراحت باشه که جردن فقط مدت کوتاهی تو زندان می موند. درسته که زندگی اشرافی ای رو در زندان به دست آورد ولی به نظرم با پیگیری پلیسه، زندگی فوق اشرافی و امپراطوری جردن نابود شد. نه تنها به حبس افتاد بلکه کلی پول از دست داد و همچنین شرکتش رو... به نظرم کلا حیثیتش رو از دست داد. چیزی که تو کارگزاری بورس یعنی مسیر حیات.
در آخر باید بگم حالا که متوجه شدم لبخند رضایتی روی صورت پلیسه تو مترو نقش نبست، بیش از پیش معتقد شدم که منفی انگاری کثافت کاری های این فیلم خیلی کم بود و ازین جهت فیلم غیراخلاقی ای می دونمش. مخصوصا با اینهمه اصرار به نمایش کلی سکانس نامطبوع با شکل و شمایل زیبا.


درضمن، چه عجب بابا... بیا نقد بنویس تو وبلاگ. تنبلی نکن قناری. من هرفیلمی که می بینم، تو وبلاگ درموردش حرف می زنم
شکور

محمد گلخندان دوشنبه 7 بهمن 1392 ساعت 23:59

کسی که کتاب "امریکا" نوشته "ژان بودریار" رو خونده باشه قدر این فیلم رو میدونه :
بودریاردرمجموع آمریکا را جهانی می داند که ازثروت ، قدرت ، خرفتی ، بی اعتنایی ، پیوریتانیسم و بهداشت روانی ، فقرواسراف ، بیهودگی وپوچی تکنولوژیک وخشونت بی هدف ، کاملا فاسد شده وپوسیده است ولی با وجود این بازهم احساس می کند چیزی ازآغازوپیدایش جهان را با خود دارد.
جورج بلفورت نماینده امریکاست , همان نماینده ای که خارج از سینماست ولی در امتداد و ادامه هالیوود است (همان طور که خودش گفته تحت تاثیر فیلم الیور استون بوده .) .

شکورم: اصلا نمی دونستم خودش گفته تحت تاثیر صورت زخمیه. دمم گرم حاجی. دم اونم گرم. دم من و اسکورسیزی گرم.

به شکور سه‌شنبه 8 بهمن 1392 ساعت 12:34

قربون دایی
شکور

الان قربون دایی خودتون رفتین؟؟؟
جهان
-------------
اشتباه شد. این رو عطار میخواست بنویسه. گفت من تایپ کردم. به عادت شکور نوشتم
شکور

Mr.Plus شنبه 12 بهمن 1392 ساعت 11:07

hii

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد