ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
و امّا بعد؛
1-
دوشمبه یا سه شمبه هفته پیش. به طور مشخص جای زینل و قدکساز و اشکان خالی بود، وگرنه از روزهایی بود که آدم دلگرم میشود به کانون و پیش خودش می گوید "بیشه خالی از شیر نشده هنوز"
زحمت گرفتن عکس را خانم طلاکوب کشیدند.
2-
الان که فکر می کنیم می بینم این مورد رو بعداً عرض می کنم.
3-
شنبه، قبل یا بعد از جلسه ساعت دو، دوستانی که میخان در نشریه همکاری کنند، همتی کنند تا دور هم جمع شیم و ببینیم چند چندیم.
زیاده عرضی نیست.
به آقاى چراغعلى:![](http://www.blogsky.com/images/smileys/105.png)
بیشه خالى از پلنگمول نشده هنوز !
خوبـــه
آقای گلخندان![](http://www.blogsky.com/images/smileys/121.png)
اسمتون رو بنویسید لطفا!!!
جهان
افرین سعید،افرین جمله...
دوشنبه بود.
مشخّصن دوستان به جای ما.
نکته ی اول: شیرتون ژیله پوشیده
نکته ی دوم: خوش تیپتون رو پیشونیش خال داره
نکته ی سوم: ترمی که گذروندیم فعال ترین ترم تاریخ کانون بود
همیشه می گفتم اگه یه کانون 4 تا پایه تو اعضاش داشته باشه، می ترکونه
حالا به این عکس نگاه کنید، به غیر از فرامرزی همه ی این افراد پایه بودن. اضافه کنید خانم جهانی پور، ترابی، قدکساز و تا اندازه ای خانم نجاتی رو...
کلی عضو هم داشته ایم که همیشه بودن مثل نیم دو جین سه قلو و غیره
خلاصه که عجیب نیست که این کانون اینطور ترکوند...
و امیدوارم که کانون بتونه با یه سیاست گذاری سیستماتیک، نه تنها پایه هاش رو از دست بده، بلکه به پایه هاش اضافه کنه
شکور
1 : آقای شکوری کلا ما در عرض یه ترم در خاطره ها ماندگار شدیم
3 : به آقای چراغعلی : من هم میخوام که برای نشریه کمک کنم ولی نمیتونم شنبه بیام
زینلم اون روز بود. اگه یکم دیگه دندون رو جیگر می ذاشتی و نمی رفتی اون هم الان توی عکس بود.
گاهی آدم دلش میخواد فمنیست باشه واقعا![](http://www.blogsky.com/images/smileys/121.png)
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/112.png)
مخصوصا وقتی مسوول وبلاگه
کانون پرچمش ایشالا با ستونای محکم همیشه بالاست.
حاجی چرا عکس کشیده اس؟
درستش کن خوب
اینطوری کچلیت پنهون نمیشه حاجی
شکور
سایز عکس بزرگ بود .صبح عکس باز نمیشد.سایز رو تغییر دادم عکس یه کم کشیده شد.
درستش می کنیم :-)
جهان
به آقاى شکورى:
به قول یکى از دوستان؛ قربون دایى ! اما فقط تا اندازه اى قربون دایى :))
به علت استفاده از این قید من فردا سهم ببشترى خواهم داشت !!! با تشکر :دى
همه ش خودتونو تو بوق کنید . . . چه وضعشه بابا . . .![](http://www.blogsky.com/images/smileys/125.png)
با این کانون تون . . . جمعش کنید بینیم . . .
لطف عالی منهدم
شکور
آقا من هستم واسه نشریه...
حاجی برا جلسه میای وان پیس هم بیاری دمت گرمه
شکور
بنده نشریه را دوست میداشته لاکن شمبه نمیایم
باشد ک ترتیبی اتخاذ فرمایید مارا هم بازی دهید
باتشکر
:)
پس من کو؟
خدا از آقایی کمت نکنه.
حیدری
عجب دوران قدری بود
هر تشکل دانشجویی، شاید یکی دو بار نصف اون دوران کانون رو بتونن تجربه کنن.
ما این دوران رو چند بار تجربه کردیم اونم در اوج قدرت نه قدرت های درب و داغون معمول تشکلها.
شکور