ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
مورد اول:
دکترین الزام به همکاری در پروژه ها ؛ یا "بیایید آدم باشیم"
1-
پوسترهای جشنواره اکران فیلم های تولیدی زده نشده. جمعی به
ظاهر بیکار در کانون نشسته اند. مدیر اجرایی کمی به این می گوید و از آن خواهش می
کند. در نهایت بلند می شود و خودش پوستر ها را نصب می کند 2-
وسط یک پروژه. کسی برای کمک نیست. پروژه در معرض شکستی
مفتضحانه است. مدیر اجرایی به طریقی کار را جمع می کند. 3-
اولین گام اکران بزرگ کشوری؛ کارهای مهم ولی کوچکی مانند
بریدن تراکت ها و چاپ پوسترها صورت می گیرد. دوستانی که زحمت آن ها را کشیده اند
خود را از ادامه همکاری در مراحل حساس تر و سخت تر معاف می دانند. قانون هم به نفع
آن هاست. بحثٰ؛ قانون نیست. بحث وجدان است. آدم بودن. و
الزامی قانونی برای آدم بودن. برای اهمیت قائل شدن در مورد آبروی کانون. برای
اینکه بدانیم یک پروژه آبروی کانون است و
اگر بد اجرا شود – فارغ از اینکه الزام قانونی برای مشارکت در آن است یا نه –
آبروی کانون و تمام اعضای آن است که ریخته می شود.
پیشنهاد: -
حد فعالیت لازم را مدیراجرایی تعیین کند. -
در صورتی که یک پروژه به جایی رسید که خطر از بین رفتنش و
به تبع آن ریخته شدن آبروی کانون به وجود آمد؛ به صلاح دید مدیر اجرایی تمامی
اعضای در دسترس – فارغ از اینکه قبلا در این پروژه همکاری کردند یا نه – ملزم به
همکاری و مشارکت شوند.
مورد دوم:
دکترین انجام پروژه توسط ورودی های جدید:
با توجه به تجربیات قبلی و برای تکرارنشدن آنها (مثلا برنامه اکران فیلم های تیم برتون)؛ پیشنهاد می کنم ازین به بعد ورودی های جدید تا دو ترم تحت مدیریت یک عضو باسابقه تر اقدام به انجام پروژه نمایند. و یا تا قبل از اینکه خودشان مدیراجرایی شوند حدقل در 2 پروژه مشارکت فعال داشته باشند.
مشارکت فعال به معنای وقت گذاشتنی قابل توجه و یا ایفای نقشی یا نقش هایی کلیدی در پروژه است.
زیاده عرضی نیست. سعید
اول: در مورد پیشنهاد اول
این رو من تو جلسه گفتم، و منظورم این نبود که این یه پیشنهاده... این یه پیشنهاد نیست بلکه یه الزام قانونی هست که از قبل بوده و در حال حاضر هم باید اجرا بشه.
دوم: درمورد پیشنهاد دوم
با این پیشنهاد مخالفم
کلا مشکل از جایی شروع میشه که مدیر اجرایی یک پروژه ی شخصی، در جمع کردن تیم برای اجرای اون پروژه کاهلی میکنه. کاهلی مدیر اجرایی نباید باعث یه الزام برای سایرین بشه.
البت درمورد رفتن آبروی کانون و این مسائل، به نظر من باید در ابتدای امر نسبت به شروع کار اونقد محتاطانه عمل بشه تا احتمال رسیدن به این نقطه بسیار کم بشه. به طور مثال درمورد مدیر اجرایی ها اعضای نهاد تصمیم گیری می تونن با ایراد اعتراض «درخطر بودن آبروی کانون» که یکی از سه ایراد ممکن به پروژه ی شخصی هست، جلوی کار اون فرد بخصوص رو بگیرن.
در صورتی که این مسائل هم در انتخاب مدیر اجرایی لحاظ شد، مدیر اجرایی هم در جمع کردن تیمش کاهلی نکرد و سوء مدیریت نداشت و در انتها باز هم به علت هایی مانند بدقولی یا سطح پایین وجدان کاری بعضی از اعضای تیم اون گروه یا حوادث مترقبه، باز هم آبروی کانون به خطر افتاد، در اونجاست که میشه به الزامی که گفت معتقد شد. ولی می بینیم که واقعا نمیشه توصیف دقیقی از همچین مصداقی رو به صورت قانونی و با شرایط حصری شرح داد بنابراین من معتقد به ایجاد جو «وجدان کاری» با نوشتن دکترین ها، توضیحات مکرر در جلسات و در لوکیشن و مدیریت کلان دبیر هستم
با دکترین دوم موافقم. در همین ترم هم من در کنار خانم کنعانی بودم تا اکران والکری انجام بشه و خداروشکر فکر میکنم یکی از مصادیق همین پیشنهاد تو شد و اکران هم مثکه خوب برگزار شده.
شکور
نظرم در مورد پیشنهاد دوم رو عباس به شکل بهتری نوشته پس به قول خودت زیاده عرضی نیست.
مورد دوم رو هم به شدت قبول دارم.
سرت چون چانه ات پر باد.
پوستر هایی ک از فراخوان عکس
از کانون رفتند
اما به روی دیوار نرفتند(حتا هنوزم)
کار شکنی یا شاید کم لطفی برخی
و عدم اعلام فعالین از طرف من!!
کاهلی مدیر اجراییییییی!!!
لیکن اهنا ک بردند زدند :مریم و فاطمه و فائزه روسی خاننده ومرادپور
پوستر چاپ کنندگان: قاسمی لقمانی
پوستر ادیت کن محترم :فرامرزی
و بنری ک من با این دماغ گنده ام دماغی و دلی دیگر برایم نیست تا ب منصه ظهور برسانمش