چند کلمه حرف با بچه های کانون . . .

سلام

یه مدت هست تو ذهنم این قضیه رو می چرخونم که این مطلب رو چطوری پست بگذارم

به نظر خودم مطلب بدی نمی تونه باشه . . . 

 همیشه وقتی کانون میام یه انرژی خوب وارد می شه منم سعی می کنم حتما این انرژی خوب رو برگردونم . . .

اما من همیشه یه انرژی خاص برای بچه های فیلمساز کانون دارم

همیشه سعی می کنم انرژی و انگیزه بهشون تزریق کنم.سعی می کنم اندک تجربیاتی که تو فیلمسازی در طی این سالها بدست آوردم رو در اختیار اونا بگذارم...سعی می کنم وجود خودم رو به اونا هدیه بدم که بفهمن و قبول کنن ک اگر من رو قبول کنن کنارشون هستم... و بیشتر از توانم رو برای کمک به اونا می گذارم...بدون کوچک ترین منت!

و یه حرفی هم با بقیه بچه ها دارم

اینکه همیشه مثل الان با انرژی هوای بچه های فیلمساز کانون رو داشته باشید...اونها با فیلم هاشون جزء افتخارات کانون هستن و ب نظرم بزرگی و افتخار کانون بزرگی و افتخار همه ماست . . .

من تو این چند ساله ک دارم کار فیلم انجام می دم همیشه خاطرات بد و خوب زیادی رو برای خودم رقم زدم

به گذشته ک نگاه می کنم همین خاطرات بهترین زنگ تفریح های برای فرار از زندگی یکنواخت شدند . . .

مطمئنم بچه هایی که پشت صحنه فیلم ها بودند حرف من رو خوب درک می کنند...

...

حالا رو این حرفای من خوب فکر کنید.ضمنا دوس دارم یه سری از اتفاقات و خاطرات و جزئیات کارم رو برای انتقال تجربه و بازگویی خاطرات توی وبلاگ بگذارم...

خوشحال می شم نظرات تون رو بیان کنید

قربان شما . . .

محمدمهدی رسولی

یکی از اعضای کانون