| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
| 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
| 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
| 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
| 27 | 28 | 29 | 30 |
ویندوزش داغون بود و از نظر سخت افزاری هم که مدت هاست دیگه خیلی به درد نمیخوره! اوایل تابستون تا من بیام دست بجنبونم و ویندوز عوض کنم متاسفانه خوردیم به این تعطیلاته و کامپیوتر به خونه ی مستر شکور منتقل شدو من دیگه دسترسی بهش نداشتم... تلفنی سعی کردم از قدکساز کمک بگیرم، البته بعد از صحبت با آقای حق پناه، و خوب بهم قول دادن برن ویندوز رو عوض کنن ولی منو خیلی شکنجه!!! دادن تا این کار انجام بشه...
در طی تعطیلات آقای شکور چندباری باهام تماس گرفتن که اوضاع کامپیوتر داغونه و این چیزا... ولی باور کنین مهندسای کامپیوترش هم از راه دور نمیتونن به کامپیوتر دستور بدن درست بشه و اونم درست شه!!!
خب، بعد تعطیلات کامپیوتر برگشت و با معاینات و مشاورات انجام شده به این نتیجه رسیدیم که مشکل سخت افزاری است و احتمال میدم در اثر این جابه جایی ها ایجاد شده، بگذریم از ویندوزی که قدکساز بدون هماهنگی با من تو این تعطیلات عوض کرد و متاسفانه کارهای آرشیو رو با یک مشکل جدید رو به رو کرد!!!
قبول دارم که کارها با تاخیراتی انجام شد ولی در کل این کارها بعد تعطیلات انجام گرفتن...
اول با خانم برزگری صحبت کردم که مجوز بگیرم واسه بیرون بردن کیس و تعمیرش، گفتن باید بدیمش آی تی! و خودشون باید تعمیرش کنن... چند روزی معطل رسیدن جواب آی تی بودیم و بالاخره اومدن و بردن و گفتن درست نمیشه... تو این پروسه معاونم یوسف دوست و آقای دبیر خیلی کمک کردن، حضوری تشکر کردم و اینجاهم باز ممنونم.
بعدش یه حرفایی زدن راجع به اینکه میخوان برامون کامپیوتر جدید بگیرن و دو هفته ای میشه درگیر کارای اینم، البته با کمک یوسف دوست. چند روزی به تحقیق و پرس و جو گذشت واسه پیدا کردن قطعات مناسب و الانم درگیر گرفتن پیش فاکتوریم.
میدونم وقت زیادی واسه این مسئولیت نذاشتم ولی کاملا معتقدم که کم کاری نداشتم و کاری رو زمین نمونده و هرچی از دستم برمیومده رو انجام دادم.
امیدوارم سوئ تفاهم های ایجاد شده با این توضیحات رفع بشه و کامپیوتر هرچه زودتر به یه وضعیت مناسب کانون برسه.
با تشکر، مسئول کامپیوتر، سودابه باقری.
من درجریان همه ی این جزئیات هستم و انتقادم همون کندی در ابتکار عمل و تصمیم گیری هست.
کندی از نگاه من از مصادیق «کم کاری» تلقی میشه.
به نظر من عملکرد شما در مورد کامپیوتر، چه قبل و چه بعد از تعطیلات با کندی همراه بوده.
و این یعنی کم کاری، از جنس کم کاری میلاد سلیمی که قبلا کلی سرش بحث داشتیم... ولی در حجمی شاید یک دهم اون حجم.
به هر حال اونقد هم این کم کاری رو شدید نمی دونم و قصد ندارم که مفصل و با جزئیات بخوام اثباتش کنم چون بازم میگم که این کندی، هرچند نتیجه ی منفی بزرگی داشته و بحث معارفه و آرشیو رو به دردسر انداخته ولی خودش کم بوده.
ولی به وجودش معتقدم
شکور
آقای شکوری من گفتم کم کاری ولی برداشت شما مثل اینکه بیشتر تنبلیه... با کدوم معیار و اندازه ای منو با آقای سلیمی مقاسیه کردین؟؟؟!!
گفتم هرکاری از دستم برمیومد انجام دادم و واقعا هم همینطور بوده... خیلی جاها من از وقت استراحت بین آزمایشگاهم زدم و اومدم کانون، قصد من منت گذاشتن برسرکانون نیس، از اول تابستون خودم تقریبا با پافشاری این مسئولیت هارو قبول کردم و حداکثر تلاشم رو انجام دادم...
فک میکنم اگه مقایسه ای باید انجام بشه لازمه بین فعالیت های این تابستون باشه، نه بین من و میلاد سلیمی!!!
اینکه تو تعطیلات من دسترسی به کامپیوتر نداشتم یا اینکه امور فرهنگی یه ماهه مارو سرمیدوونه، من مقصر نیستم.
----------
شکورم:
مقایسه ی شما با سلیمی رو در «جنس» انجام دادم.
گفتم که «کندی در ابتکار عمل».
به طول مثال من نباید به شما میگفتم که حالا که به بن بست خوردید باس به فکر فرستادن سیستم به بیرون دانشگاه برای تعمیر باشید.
اگر از این مصایق سریع تر انجام می شد، سریع تر هم این راه ها به بن بست میخورد و سریع تر هم به این آخرین راه که آی تی باشه می رسیدیم و شاید الان دیگه سیستم درست شده بود.
این دقیقا انتقادیه که به سلیمی هم داشتم. سلیمی هم در شروع مسیر های جدید کند عمل میکرد (البته ده برابر کندتر از شما)
اصلا مهم بن بست نیست بلکه مهم اینه که مسئول باید سریع راه های متفاوت رو انتخاب و شروع کنه. مخصوصا وقتی اونچه در دستش هست مورد نیاز هست و برای پروژه های بعدی اهمیت پیدا کرده.
شمام بابا اینقد ناراحت نشید دیگه! انتقادیه که شکوری داره میکنه. فکر میکنید میخوام اذیت کنم؟!
مقایسه ی شما با سلیمی اصلا در تمام ابعاد نیست بلکه در جنس عملکرده: کندی در ابتکار عمل
شکور
خسته نباشی سودابه جان
من به ضرس قاطع میتونم بگم که شرایط کامپیوتر بد تر شده!
من میتونم بگم که زمان خودم سهل انگاری هایی داشتم، سنگ هایی جلوی پام بوده ولی یه کاری که کردم این بود که اون زمان که اینترنت نداشتیم، هاردهای کانون رو یه روز بردم خونه و اکثر ویروس ها رو از بین بردم. الآن کامپیوتر ویروس داره، با وجود اتصال به اینترنت! و از همه بدتر صفحه ی آبیه که مشکل کمر شکن کامپیوتر شده!
درباره نصب ویندوز هم تا جایی که یادمه هم با شما، هم با آقای شکوری و هم با نظارت مسئول آرشیو این کار رو انجام دادم!
این واژه "من باب" چیه باب شده تو وبلاگ؟!
به محسن
حرس نخور کچل میشیا!از من گفتن.الانم تقصیرو از گردن واکردن یابه گردن کسی انداختن مشکلیرو حل نمیکنه .من به شخصه امیدوارم که هرچه اشتباهات مسءولان قبلی کامپیوتربوده در دوره ی مسءول بعدبه درسی برای اون فردتبدیل بشه که حداقل از تکرار اون اشتباهات ویا کم کاری ها پرهیز کنه ودرضمن به نحوی هم این اتفاقات نوعی انتقال تجربس که در آینده با پیش آمدن حوادث مشابه دقیق بدونیم که چه کاری باید بکنیم حالا درمجموع پروسه ی خریدسیستم در دست کاره وتقریبا از اینجا به بعدش رو امورفرهنگی باید دست بجنبونه...:)
اون حرس رو هستم من...
اشکانم
به قدکساز:
اوضاع کامپیوتر از نظر سخت افزاری نسبت به قبل بدتر شده، کاملا قبول دارم و به خاطر جابه جایی است.
راجع به ویندوزی که عوض کردی هم ایشالا یه دفعه حضوری حرف میزنیم....
پاسخ به یوسف دوست:
آقای شکوری، قانونی برای تعویض معاون داریم؟؟؟؟!!
من و چراغ جابجایی رو انجام دادیم ولی هیچ اتفاقی در این مسیر رخ نداد!
مگه سیستم خیلی سوسول باشه که ما در جریان نیستیم.
درضمن، شما حق دارید برای عزل معاونتون اقدام کنید
شکور-مدیراجرایی رسوندن یک کلیپ به معارفه و مسئول اساسنامه
خسته نباشی