ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
میخام بحثی رو مطرح کنم که دکترین مفصلش از خیلی وقت پیش باید وارد وبلاگ میشد که با مشغله های پیچیده ام نتونستم برسونم.
ولی ازونجایی که این قضیه خیلی مهمه، گفتم به هر قیمتی که شده حتی ماحصل بحث های رخ داده رو بذارم برای بحث های بیشتر تو وبلاگ تا بتونیم قبل از تابستون ماده ی مدونش رو به تصویب برسونیم.مسئله ای که خیلی سرش بین من و توپشکن با حضور حیدری و ایزدی بحث شد سر عبارت «بزرگ» در معیار حق رای بود.
عبارتی که با ابتکار رامین همت زاده (مسئول حق رای زمان تصویب قاعده ی فوق الذکر) به کانون پیشنهاد داده شده و تصویب شده بود.
رامین پیشنهاد داده بود که در صورت بزرگ بودن پروژه، صرفا حضور در اون پروژه حق رای ایجاد کنه و دیگه حضور در جلسه رسمی حق رای ایجاد نکنه.
توپشکن اعتقادش اینه که منظور رامین از «پروژه ی بزرگ» همون «پروژه ی کانونی» هست پس با این توصیف یعنی وقتی یک پروژه ی کانونی در حال اجراست، فقط فعالیت در اون پروژه می تونه حق رای ایجاد کنه و فعالیت در کار دیگه ای مثل فعالیت زیرمجموعه سمت ها و همچنین پروژه های شخصی باعث به وجود اومدن حق رای نمیشه. یه طورایی یعنی مجازات کسی که تو پروژه کانونی شرکت نمیکنه، از دست رفتن حق رایش هست. حالا هرچقد میخواد بره تو جلسه یا تو پروژه های دیگه کار کنه.
من با صحبتی که از پیش با رامین داشتم نظرم این بود که منظور رامین از «پروژه ی بزرگ» پروژه ی کانونی نیست بلکه اصلا رامین به این قضیه توجه نداشته و با جمع این ماده ی مصوب با ماده ی قدیمی و همچنین رویه ی عرفی مربوط به پروژه ی کانونی و شخصی نظرم این بود که پروژه های کانونی هم دو نوع میشن. کانونی بزرگ و کانونی کوچک و فقط عدم حضور در کانونی بزرگ باعث از دست رفتن حق رای میشه. حتی ما مصادیق این قضیه رو هم داشتیم به شکلی که اسباب کشی و جشنواره رشد به عنوان پروژه های بزرگ کانونی اعلام شدن که عدم حضور در اونها حق رای رو کامل از بین می برد.
من هم دوست داشتم نتیجه گیری اشکان درست باشه ولی نظرم اینه که مطابق با منطق حقوقی که میگه اولین تفسیر، رسیدن به آنچه قانونگذار دنبالش بوده هست، واقعیت اساسنامه چیز دیگریه.
قرار بر این شد که من دکترین این قضیه رو بنویسم، پیشنهادم رو برای اصلاح ماده بدم، سرش بحث بشه و ماده ی مهم حق رای نهاد تصمیم گیری با مدون کردن بحث پروژه ی کانونی و شخصی، اصلاح بشه
فعلا قسمت اول ماده رو من می خواستم به این شکل پیشنهاد بدم:
------------------
معیار حق رای:
هر کدام از این دو مورد می تواند برای فرد حق رای ایجاد کرده و فرد را عضوی از نهاد تصمیم گیری کانون قرار دهد:
الف- در صورت در حال اجرا نبودن یک پروژه ی کانونی:
1- از طریق حضور در جلسات رسمی: هر کس در دو جلسه ی رسمی پیش از رای گیری حضور داشته باشد، حق رای دارد. چه رای گیری ای که برای آن حق رای احراز می گردد،در یک جلسه ی رسمی رخ دهد و چه در محیط مجازی رسمی کانون(وبلاگ).
2- از طریق فعالیت: حق رای در جلسه از طریق فعالیت از جلسه ی پیش تا همان جلسه به دست می آید و حق رای در رای گیری محیط مجازی (وبلاگ) از طریق فعالیت فرددر پروسه ی زمانی ای که از دومین جلسه ی پیشین تا زمان رای گیری استمرار دارد.
ب- در صورت در حال اجرا بودن یک پروژه ی کانونی:
در این مورد صرفا فعالیت در همان پروژه ی کانونی حق رای ایجاد می کند.
-----------------
ولی الان یه نگاهی بندازیم به این ماده یه سری مشکل عملیاتی داره. به طور مثال توجه کنید به وضعیت الان کانون:
چند تا پروژه ی شخصی در حال اجراست. سمت ها هم دارن کار میکنن. و دوتا پروژه ی کانونی هم تصویب شده یعنی معارفه و بزرگداشت فرهادی
اگه فرض کنیم ماده ی پیشنهادی من جزو اساسنامه بود این سوالات چجوری پاسخ داده میشن:
1- آیا برای داشتن حق رای برای یک رای گیری برای همین فردا، نیاز به فعالیت در این دو پروژه که در حال گذراندن مراحل مقدماتی خود هستند می باشد؟ همچنین تابستان بودن چه تاثیری دربه دست آوردن حق رای در زمان اجرای مقدمات یک پروژه ی کانونی دارد؟
2- برای داشتن حق رای در مورد رای گیری ای که چند پروژه ی کانونی در اطراف آن درحال وقوع هستند، آیا نیاز هست که فرد در تمام آن پروژه ها فعالیت بکند تا حق رای داشته باشد یا حضور در یکی از آنها کفایت می کند؟
3- آیا اینکه بگوئیم مسئولین سمت ها و مدیران اجرائی پروژه های شخصی بدون حضور در پروژه ی کانونی، حق رایشان را از دست می دهند، موجب دردسرمان نخواهد شد؟
شکور
حاجی بایى بشینیم جند نفری سر اینا صحبت کنیمز تو فضای کامنت تو کامنت نمیشه. عجالتن بکم به نظر من بایى یکم دست مسول حق رای باز تر باشه. یعنی یه وقتایی تشخیص یه سری امور به عنوان یکی اظ مسئولین کانون دستش باشه اینجوری تا حدودی مشکلات 1و 2 حل میشن.
پیشنهاد همت زاده نبود!!!!!
پیشنهاد فرامرزی بود!!!!!
من مطمئنم این موضوع اصلا به مخیله ی آقای همت زاده هم نرسیده!
اون روز که این موضوع تو جلسه 23 آبان 90 مطرح شد, فک کنم اصلا همت زاده تو جلسه حاضر نبود!
اگر صورت جلسه 23 آبان 90 رو بخونید آقای فرامرزی یه توضیح کوچیک هم راجع بهش دادن.
یه سر به دکترین : "تفسیری از بزرگ در بحث حق رای" بزنید و کامنت آقای فرامرزی رو هم بخونید :)
جهان
به نظر دبیر وقت پست مورد ارجاع مراجعه کنید:
http://filmclub-sbu.blogsky.com/comments/post-2145
همچنین به این پست:
http://filmclub-sbu.blogsky.com/1391/12/14/post-2145/
به هر حال الان باس دنبال معیار جدید باشیم
من نمیدونم پس چرا رامین اینقد با من مطمئن حرف میزنه که این طرح, طرح اون بوده!!
شکور-مسئول اساسنامه
خواهش میکنم :)
جهان
منم با حرف دبیر موافقم بهتره توی یه جلسه دربارش بحث کنیم. اینجا زیاد نمیشه حرف زد سخته.
ولی منم در کل: ( شماره ها مربوط به کامنتمه نه پست)
1. من نمی دونم چرا از تابستون مثال زدی؟ تابستون قضیش مشخصه که. اون ایجاد حق رایش ربطی به این قسمت اساسنامه نداشت و کلا برای خودش مجزاست.
2. حرف دبیر درباره مسئول حق رای بد نیست. ولی مشکلش اینه که اینجوری امکان داره یه پروژه کانونی کسی سراعش نره. اگه بزاریم به عهده مسئول حق رای امکان داره این مشکل پیش بیاد که یه سری اعتراض کنند. چون اگه یه نفر بره سر یه پروژه بزرگ که خودش دوس داره ولی پروژه دیگه بهش احتیاج داشته باشه. اینجا حق رایش از بین می ره یا نه ؟ فک کنم اینجا جایی باشه که دعوا بشه، بین مسئول حق رای و اون فرد.
3. در مورد گزینه 3 به نظرم هیچ دردسری نباید اینجاد کنه. در کل ارزش پروژه کانونی بیشتر از شخصیه. و اونقدر بیشتر که اگه تداخل داشته باشند پروژه شخصی حذف میشه .
4. البت یه صحبتی که پیش اومد درباره پروژه های کانونی کوچیک که حرفی دربارشون نزدی ولی توی اون جلسه 4 نفره مطرح شد.
منم با حرف دبیر موافقم بهتره توی یه جلسه دربارش بحث کنیم. اینجا زیاد نمیشه حرف زد سخته.
ولی منم در کل: ( شماره ها مربوط به کامنتمه نه پست)
1. من نمی دونم چرا از تابستون مثال زدی؟ تابستون قضیش مشخصه که. اون ایجاد حق رایش ربطی به این قسمت اساسنامه نداشت و کلا برای خودش مجزاست.
شکور: در قانونگذاری باید تلاش برای نزدیک شدن به عدالت هم وجود داشته باشه. میدونم که قاعده ی تابستون رو چیده ایم و تعارض قوانین به وجودنمیاد. منظورم از بیخ و بنه. یعنی وقتی تو سال تحصیلی برای پروژه ی کانونی یک همچین الزامی گذاشته ایم, آیا در تابستون نمیشه در رابطه باهاش کاری کرد؟ مخصوصا که ما احراز فعالیت در تابستون رو خیلی راحت و موسع قرار داده ایم.
---
2. حرف دبیر درباره مسئول حق رای بد نیست. ولی مشکلش اینه که اینجوری امکان داره یه پروژه کانونی کسی سراعش نره. اگه بزاریم به عهده مسئول حق رای امکان داره این مشکل پیش بیاد که یه سری اعتراض کنند. چون اگه یه نفر بره سر یه پروژه بزرگ که خودش دوس داره ولی پروژه دیگه بهش احتیاج داشته باشه. اینجا حق رایش از بین می ره یا نه ؟ فک کنم اینجا جایی باشه که دعوا بشه، بین مسئول حق رای و اون فرد.
شکور: از طرفی ما مسئول حق رای رو در حدی گذاشتیم که لیست فعالین که توسط مدیران داده میشه رو جمع کنه و منطبق بر اساسنامه اعلام کنه. از طرفی اینکه احراز فعالیت توسط مسئول احراز حق رای, خیلی ایده ی وحشتناکیه. خود دبیر هم نمیتونه از اینهمه فعالیت و نحوه ی وقوعش مطلع به چه برسه به مسئول احراز حق رای. البت موافقم که در مورد میزان بزرگی خود پروژه میتونه مطلع باشه.
---
3. در مورد گزینه 3 به نظرم هیچ دردسری نباید اینجاد کنه. در کل ارزش پروژه کانونی بیشتر از شخصیه. و اونقدر بیشتر که اگه تداخل داشته باشند پروژه شخصی حذف میشه .
شکور: بیشتر تاکیدم روی مدیران سمت هاست. پروژه کانونی داریم, کارهای روال کانون هم در حال اجراست. الزامی که واقعا وجود داره, پروژه ی کانونیه. مسئول سمت بیخیال مسئولیتش میشه و فقط به پروژه می رسه.
این دردسریه که ممکنه رخ بده.
البت خودم هم معتقدم که پروژه ی کانونی همه چیز رو می بلعه و این مشکلات رو باید در عمل حل کرد نه در زمان قانونگذاری
---
4. البت یه صحبتی که پیش اومد درباره پروژه های کانونی کوچیک که حرفی دربارشون نزدی ولی توی اون جلسه 4 نفره مطرح شد.
شکور: تو نظرات , نظر فرامرزی رو نوشته ام
مثل اینکه اونچه تو جلسه گفتم درسته یعنی پروژه ها سه نوع هستن: شخصی, کانونی بزرگ, کانونی کوچیک
ولی مشکل همچنان اینه که واقعا فقط برای کانونی بزرگ قدرت الزام داریم.
شکورم
شکور: در قانونگذاری باید تلاش برای نزدیک شدن به عدالت هم وجود داشته باشه. میدونم که قاعده ی تابستون رو چیده ایم و تعارض قوانین به وجودنمیاد. منظورم از بیخ و بنه. یعنی وقتی تو سال تحصیلی برای پروژه ی کانونی یک همچین الزامی گذاشته ایم, آیا در تابستون نمیشه در رابطه باهاش کاری کرد؟ مخصوصا که ما احراز فعالیت در تابستون رو خیلی راحت و موسع قرار داده ایم.
سعید: الان این چه ربطی به عدالت داره ؟
دقیقا توی این قانون خواستگاه بحث بودن بچه هاست یعنی لازمه قانون ،حضور کانونیونه. موردی که در تابستان وجود نداره. برای همین قاعدتا نمیشه توی یک ماده جفتش رو جا داد.
--------------------------------------------
شکور: بیشتر تاکیدم روی مدیران سمت هاست. پروژه کانونی داریم, کارهای روال کانون هم در حال اجراست. الزامی که واقعا وجود داره, پروژه ی کانونیه. مسئول سمت بیخیال مسئولیتش میشه و فقط به پروژه می رسه.
این دردسریه که ممکنه رخ بده.
البت خودم هم معتقدم که پروژه ی کانونی همه چیز رو می بلعه و این مشکلات رو باید در عمل حل کرد نه در زمان قانونگذاری
سعید: توی سمت هایی که داریم فکر نکنم سمتی باشه که اگه توی اون بازه مسئول سمتش بی خیالش بشه مشکلی پیش بیاد. هر پروژه بزرگ خودش یه جوری بیشتر مسئولیت ها رو مثل لوکیشن و حق رای دربر می گیره. یعنی یه جوری کار اینا خودش کمک به پروژست. یه مسئولیت هایی هم مثل کتابخونه اگه چند هفته نباشه مشکلی پیش نمیاد.
-------------------------------------------------------
شکور: تو نظرات , نظر فرامرزی رو نوشته ام
مثل اینکه اونچه تو جلسه گفتم درسته یعنی پروژه ها سه نوع هستن: شخصی, کانونی بزرگ, کانونی کوچیک
ولی مشکل همچنان اینه که واقعا فقط برای کانونی بزرگ قدرت الزام داریم.
با این شرایط آره.
به نظرم کانونی های کوچیک رو بذاریم به عهده مسئول حق رای ( اگه حتی برای تداخل دو کانونی برزگ این کار رو نکنیم). به این منظور که مسئول کانونی کوچیک میگه فلانی و فلانی باشند ولی اگه نیومدند مسئول حق رای تصمیم بگیره که مسئول، حق داشته به این دو نفر بگه یا نه و یا اون دو نفر موجه همکاری نکردند یا نه. و بر این اساس حق رایشون گرفته بشه یا نه.
راستی فکر کنم کارای مقدمات کانونی بزرگ هم، کانونی کوچیک حساب بشه. مثلا پروژه معارفه بزرگه. ولی الان که مقدماتشه حضور همه لازم نباشه.