کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

برف روی کاج ها فیلم منتخب مردم در جشنواره 30 ام فجر

                                   در ادامه داستان لو می رود.



 

 رویا زن خانوم ،متین و موقر و با اصولیه.از اون دست خانم هایی که برای زندگیشون از قبل برنامه ریختن و طبق اون برنامه پیش میروند ،از اون آدم هایی که از زندگی چیز زیادی جز آرامش و پیگیری یه علاقه شخصیشون چیزی نمی خواهند.رویا صبح از خواب بلند میشه با همسرش (علی) صبحانه می خوره و بدرقش می کنه و بعدش به شاگردای خصوصیش پیانو درس میده و با یک دوست صمیمی (مریم) رفت و آمد می کنه.مدتی می گذره و خبری از یکی از شاگرداش نمی شه و به وسیله تلفنی که بهش می شه با دوست شاگردش (بابازی عالی زانیار خسروی) قراری میزاره و متوجه خیانت همسرش و خروج او از کشور می شود.

اما نکته جالب فیلم اینکه رویا مثل سایر زن های ستم دیده فیلم ها گریه و شیون نمی کنه و خیلی با قضیه منطقی برخورد می کنه.در ادامه همسرش مدارک طلاق را برایش از خارج کشور می فرستد و او به ناچار آن را امضا می  کند.

در پی این شکست عاطفی بزرگ رویا تنها مانده که با زندگیش چه کند.اینجاست که به خودش و انتخاب هایش شک می کند .اوتلاش می کند به این تنهایی خو بگیرد و با شرایط جدیدش کنار بیاید.در این بالا و پایین شدن روحیه پسر جوانی (نریمان با بازی صابر ابر) با او برخورد می کند.او از رویا جوان تر است و بسیار سرزنده و شاد   .او کسی است که می تواند اعتماد به نفس از دست رفته رویا را به او باز گرداند.حال مرحله تسلیم است که آیا رویا به علاقه مندی نریمان بایدجواب مثبت بدهد یا خیر ؟رویا سنت را فراموش می کند و با نریمان وارد ارتباط می شود .اینجا منتقدان دو اشکال به فیلم وارد می کنند که اولا شخصیت با فرهنگی چون رویا نمی بایست این انتخاب را می داشت که من کاملا مخالف این حرفم.رویا یک بانوی ایرانی عادی است که یکباره ضربه ای فراتر از ظرفیتش خورده است و دچار خلاء عاطفی شدید شده است.حکایت رویا و نریمان شاید مصداق این جمله از خلیل جبران باشد که صدای زندگی در من نمی تواند به گوش زندگی در تو برسد با این حال بیا گفت و گو کنیم تا احساس تنهایی نکنیم و اتهام دوم که امثال مطهری و کوشکی در همشهری 24 به آن وارد کرده بودند که باعث می شود یک سال و نیم اکران فیلم به تعویق بیفتد.بانوی نجبب فیلم متهم به خیانت به همسری که خود خائن و گناهکار است می شود فقط به دلیل اینکه با نریمان چند بار معاشرت می کند!این دوستان فراموش کرده اند که رویا در این اندک مراودات اول کاملا عادی و بعد جهت دار،مطلقه بوده  و همسرش برگه طلاق را بدون آگاهی او برایش ارسال کرده بود اما فراموشی  آنها و بعد یادآوری پیمان معادی و پافشاری آنها در نامحسوس بودن این طلاق! ،منجر به نسخه جدیدی می شود که در آن چند بار کلمه طلاق به کار برده شده است.نریمان رویا را به کنسرتی دعوت می کند دراین حین متوجه می شود که شوهرش پشیمان باز گشته است .او با نریمان در کنسرت شرکت می کند.بهترین سکانس فیلم از نظرمن سکانس کلوز آپ رویا ست در حالیکه احساسات و شک، فکر و تصمیم همه و همه در این چهره نمایان است و موسیقی سنتی و شعر آن با صدای سالار عقیلی  شنیده می شود و بسیار بر حال و هوای رویا نشسته است.

او با همسرش در خانه روبرو می شود انتقاد من اینجاست که چه لزومی دارد وقتی رویا وارد خانه می شود همسر نادم خود را روی کاناپه ببیند؟ اگر علی تقاضای بخشش دارد و حالا که از او جداشده چرا اینقدر وقیحانه و بدون اجازه وارد خانه اش شده؟ و رویا نیز شکایتی نمی کند،شاید از شخصیت آرام او بر نمی آید .رویا وارد اتاقش می شود و موبایل او که چند بار زنگ می زند. او  مانده است جواب نریمان را بدهد یا به انتخابی که از روی آگاهی در گذشته انجام داده -انتخاب دوباره علی-  تکیه کند. انتخابی از روی خود آگاهی جدید و پخته تر از قبل. رویا موبایل را رها می کند و به اتاق نشیمن باز می گردد و اعتراف می کند که او هم در این مدت به کسی فکر کرده است و نمی خواهد خود را مبری بداند.(من واقعا این دیالوگ و چرایی اش را نمی فهمم ؟ برداشت شما چیه؟)

اشکال دیگری که به فیلم وارده اینکه ای کاش در این فیلم با مضمون درونی رویا یکبار برای خودش پیانو می زد واقعا جای همچین سکانسی خالی است.

برف روی کاج ها نمایانگر رنج آدمی ،سعی از عبور آن به ناچار و خود آگاهی که در طی این مسیر نصیب او می شود و انتخاب های حیاتی انسان است که اگر درست انتخاب شود روح او بزرگ می شود و ...


نظرات 8 + ارسال نظر
سارا حق طلب دوشنبه 17 تیر 1392 ساعت 22:22

به نظرم زندگی رویا و علی هم سرد شده بوده که تو اشاره نکردی البته نمیشه علی رو مبری از گناه دونست.
آره. یکی از تاثیر گزارترین سکانس این فیلم سکانس شک و دودلی رویا تو کنسرته که یه جورایی فیلم تو این سکانش خلاصه میشه.

سارا حنانی سه‌شنبه 18 تیر 1392 ساعت 20:10

هنوز هم داره اکران میشه سبا؟

فک کنم به طور محدود اره سارا جان.
سبا

به خانم حنانی سه‌شنبه 18 تیر 1392 ساعت 22:07 http://kafankhafan.blogfa.com

اینجا لیست سینما ها هستش.
http://cinematicket.org/?p=filmdetail&fid=607&fileid=482&t=%D8%A8%D8%B1%D9%81%20%D8%B1%D9%88%DB%8C%20%DA%A9%D8%A7%D8%AC%E2%80%8C%D9%87%D8%A7

ایزدی

دلنــاز طلاکوب چهارشنبه 19 تیر 1392 ساعت 22:20

این انتقادت رو نمی پذیرم که علی "وقیحانه" تقاضای بخشش می کنه؛ اون خونه، خونه مشترک علی و رویاست و خب تا زمانی که آخرین حرفهاشون رو نزدن حق داره بیاد.
تا اونجایی که من یادمه در حقیقت این صحنه یک شب تا صبح رو روایت می کنه - از زمانی که رویا از کنسرت میاد تا زمانی که از اتاق بیرون میاد و حرفشو میزنه-. وقتی علی تلاش می کنه به زندگی سابقش با رویا برگرده، عکس العمل رویا خیلی منطقیه و به علی می گه توی این مدت وارد یه رابطه جدید شده و احساسی رو تجربه کرده که مدتها با علی تجربه نکرده بوده. برداشت من این بود.
اون اشکالی هم که گفتی به نظر من سلیقه ایه. من فکر می کنم همچین صحنه ای لازم نیست چون توی فیلم نشانه ای نمی بینیم که رویا به دلیل علاقه اش به پیانو به آموزشش روی آورده؛ اون از مهارتی که داره استفاده می کنه تا بتونه مستقل باشه.من این طوری فکر می کنم!

سبا حق طلب جمعه 21 تیر 1392 ساعت 01:36

به دلناز:
مرسی دلناز از نظراتت .من فیلمو جشنواره دیدم شاید یادم رفته باشه بعضی جاهاشو ولی خ درگیرم کرد فیلمش.من اگه جای علی بودم حداقل یه اشاره می کردم که بیایم با هم بحرفیم یعنی اگه جای کارگردان بودمهر چی باشه اونا از هم طلاق گرفته بودن .برداشتتم خ خوبه راه گشا بود برام به نتیجه نمی رسیدم.
یعنی به نظرت به پیانو علاقه ای نداشته ؟

دلنــاز طلاکوب جمعه 21 تیر 1392 ساعت 13:30

نه اینکه به پیانو علاقه نداشته ... منظورم اینه که از سر علاقه و وقت گذرانی و تفریح ، تدریس نمی کرد؛ از این راه سعی می کرد مستقل باشه. البته برداشت من این بود!

شکور جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 02:19

الان دیدمش
ساعت 2 نصف شب
چهارم بهمن 92
موسیقیش بسیار عالی بود
خیلی عالی به ویژه انتهاش
اعصابم از موسیقیش خورده... خیلی خوب بود
بسیار عجیبه که کارگردانیش معقول بود. به ویژه در مورد احترام گذاشتن به مخاطب که دیگه اصلا خیلی خیلی احترام گذاشته بود
اختلاف سنی افشار و پاکدل زیادی زیاد بود
همچنین افشار و صابر ابر
ابر فوق العاده بازی می کرد
افشار بدک نبود
اسم فیلم شاهکار بود. خیلی خیلی خیلی شاهکار
بهترین سکانس سکانسی بود که افشار داشت با صابر ابر تلفنی صحبت میکردن و رفت دم پنجره تا به لباس های ابر نگاهی بندازه
خیلی احساسات برانگیز بود
و بیش از حد اروپایی
دو پلان آخر که اسلو موشن ریزش برف بود خیلی بد بود! عجیب بود که تدوینگر همچین کاری کرده!
شکور

حق طلب جمعه 4 بهمن 1392 ساعت 21:46

به شکوری :خوبه بعد از چند ماه به این پست سر زدین و نظر گذاشتید.مرسی

من هر فیلمی که می بینم میام تو وبلاگ یا یه پست براش میذارم یا اگه پستی درموردش باشه زیرش نظر می ذارم
شکور
___________________
الگو باشید واسه نسل جوان ایشالا
مسوول وبلاگ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد