پایان انتخابات دور دوم و درخواستی در پایان...

اول از همه از کاظم جان معذرت می خوام که وقتشو گرفتم و ازش خواستم که بیاد جا من وایسه ولی من اینقدر دوست داشتم موقع شمارش باشم که رفتن به شهرمونو عقب انداختم وموندم خلاصه کاظم جون ببخشید و این که اقا کاظم و خانم حنانی به من کمک کردن تو برگزاری انتخابات (قابل توجه خانم جهانی پور)

اما در این پست می خوام اعلام کنم که۳۷ نفر از اعضای۴۹ نفره کانون دبیرشون رو انتخاب کردن به شرح زیر:

محمد فرامرزی ۳۱
الهام محمدنژاد ۴
ممتنع ۲
 و ۱۲ نفره دیگه که یه عده شون دانشگاه  نبودن یه عده شون دانشگاه بودنو نیومدن رای بدن  یه عده که اومدنو گفتیم رای نمی دیین؟ گفتن نه. و ما کاری نداشتیم بکنیم جز هنگ و یه عده که گفتن ما  بین وجدان و خدای خودمون گیر کردیم که کد.م. انتخاب کنیم پس انتخاب نمی کنیم و چه استدلالی منطقی تر از این(واقعآ)
و به نظرم این انتخابات اولین انتخابات(از کوچیکترین انتخابات تا بزرگترین) در طول تاریخ بود که یکی از کاندیداها نیومد رای بده
و این من رو بسیار داغون کرد(این رو می تونید از اون هایی که موقع شمارش ارا حضور داشتند بپرسید) چون اینطور فکر میکردم که یه کاندیدا جز این که به برگزاری انتخابات معترض باشه  دلیلی نخواهد داشت برای محروم کردنه خودش از رای خود...این تصور حتی با صحبت با اون کاندیدا  و فرمایش ایشون مبنی بر این که این موضوع هیچ ارتباطی به روش برگزاری انتخابات شما  نداشت هم برای من قابل هضم نبود که یک کاندیدا به جز این که اعتراضی داشته باشد به خود رای ندهدو حتی اگر از دستیابی به ان سمت صرف نظر کرده باشد می تواند انصراف خود را اعلام کند نه ان که به خود رای ندهد...
و غرض از این عرائض این بود که هر کسی ایرادی در کار من یعنی برگزاری انتخابات دید از همین جا از او عذر خواهی می کنم و می خواهم انتقادش را چه وبلاگی چه حضوری بشنوم تا کسب تجربه کنم
 جواد سینه چاک برای انتقاد