اگه کسی تو فامیلش یه پسربچه 7 ساله داره که به بازیگری هم علاقه داره بگه
یکی از بچه های دانشکده ی هنر در به در دنبال بازیگره
شکور
به نظر من به عنوان مدیر اجرایی اکران کوین ، اطلاع رسانی کانونیت کمه...
شکور - عضو کانون
آیا حواستون به مسئولیتتون هست؟ یعنی انتخاب و تربین جایگزین خودتون؟
شکور - مسئول اساسنامه
احوالت چطوره؟
چرا دوتا نامه ای که به وبلاگ کانون فرستاده شده بود، با اینهمه تاخیر پاسخ داده شده؟
سلام- احوال شما
چرا به نظراتی که زیر پست های مربوط به شماست (دو صورت جلسه ای که نوشتید) پاسخی نمیدید؟
شکور
تاریخ ارسال یکشنبه 3 اردیبهشت ماه سال 1391 ساعت 13:59 ارسال کننده sheghy <sheghy_dez@yahoo.com> عنوان نامه درخواست عضویت متن نامه
سلام
میشه بگید برای عضویت در کلوب باید چی کار کنیم؟
ممنونم
پاسخ از شکوری:
عضویت عادی: با حضور در وبلاگ به صورتی که غیبت سه هفته ی مکرر رخ ندهد
عضویت نهاد تصمیم گیری (عضویت فعال و واقعی): فعالیت بین دو جلسه یا حضور در دو جلسه ی متمادی باعث عضویت در نهاد تصمیم گیری برای جلسه ی بعدی می شود...
تاریخ ارسال پنجشنبه 31 فروردین ماه سال 1391 ساعت 01:09 ارسال کننده نیلوفر امینی <niloo_3601175@yahoo.com> عنوان نامه کلاس طراحی صحنه
متن نامه:
من می خواستم در کلاس طراحی صحنه شرکت کنم اگر امکان دارد راهنمایی می خواستم
پاسخ از شکوری:
با مدیر اجرایی پروژه تماس بگیرید:
ماها عسگری: 09364111373
این پست در برابر پست آقای شکوری و پارسا خیلی خنده داره..
اما.......
اگر کسی تمایل داره برای ترم آینده مسئول کانکس بشه لطف کنه فعلا بیاد جزو سه گزینه معاونِ مسئول کانکسِ این ترم بشه تا ببینیم ترم بعد چطور میشه ( تا 17 اردیبهشت اعلام کنید لطفا).
ارادت
مسئول کانکس
راستی**
اصلاحیه:
فردا شنبه هرکی تونست از ساعت 12 به بعد بیاد کانکس کارش دارم....
بازم مسئول کانکس
من پیرمرد دنبال دستیارم
که سال بعد جامو بگیره
پس مث پارسا اینجا میگم که دوستانی که به این دو مسئولیت علاقه دارن، با من حرف بزنن
من موظفم سه نفر رو به نهاد تصمیم گیری پیشنهاد بدم
مهمترین دغدغه ی من برای سال بعد، مسئول اساسنامه اس
به نظر من اهمیت این سمت در حد اهمیت سمت دبیریه...
مسئول ارتباطات اینترنتی هم بهتره که خوره ی اینترنت باشه
شکور
جناب پارسا گفت که هرکسی که مایل هست سمت معاونت مدیر مالی و ایضا در پی اون مدیریت مالی ترم بعد رو به عهده بگیره (طبق پست یک وظیفه کانونی ) .. اعلام کنه تا هرچه سریعتر انتخاب شده و تعاملات شروع بشه... تا اونجایی که من میدونم کار اصلی پارسا تازه داره شروع میشه ....
اکران محدود و با همکاری کانون فیلم در دانشکده ی حقوق...موضوع اصلی بحث: تردید هیات منصفه
زمانش مشخص نیست هنوز
این یه پروژه ی شخصیه...
مطابق با اون سه معیار پروژه ی شخصی برخورد بفرمایید
شکور - مدیر اجرایی این پروژه
کسانی که میخوان برای کلیپ مراسم بزرگداشت روز معلم به من کمک کنن، با من تماس بگیرن.
09369905565
یکی از خاطرات غیرقابل تکرار و تکان دهنده ای که سر فیلمبرداری گره کور داشتیم این بود که با کلی اصرار بالاخره تقوی و زین ال رو برای پلان مشترکشون قانع کردم که صب ساعت 10 لوکیشن باشن
تقوی فکر کنم با تاخیر جزئی رسید و این خودش یکی از مهمترین اتفاقات بود
موضوع اینجاست که مهندس باسمنج مجبور بود معطل بمونه و خون خونش رو بخوره
چون زین ال تازه ساعت یازده و رب از خواب بیدار شده بود و تصمیم گرفته بود که بیاد سر فیلمبرداری
.
.
.
شکور
سر فیلمبرداری سردرد عجیبی گرفته بودم
از همه سراغ قرص سردرد یا ضد درد میگرفتم
هیشکی نداشت
خانم سلیمیان یکی از دستیاران تصویر بودن
دلشون سوخت و گفتن که قرص دارم
رفتن و برام آوردن و منم خوردم
.
.
.
من خیلی سرم درد میکرد
اونقد که قرصه هیچ افاقه نکرد
اصلا افاقه نکرد
اصلا وضعیتی
.
.
بعد از فیلمبرداری خانم سلیمیان گفتن که اون قرصا صرفا ویتامین بوده و فقط برای بار روانی ای که میتونست داشته باشه برام آوردن!!!!
من کشته ی انگیزه شونم
.
.
.
شکور
خانم جهانی پور قصد کردن که اتاق کوچیک کانکس رو تمیز کنن
حدس بزنید چی شد؟
امور فرهنگی مجبور شد که برای جمع کردن آشغالایی که خانم جهانی پور انتقالشون رو به بیرون کانکس مدیریت کردن، یدونه خاور (کامیون) بفرسته
دوستان! توجه داشته باشید که من خودم با چشای خودم خاور رو در حین جمع کردن آشغالا دیدم
شکور
شنیدم دلیاری تو کلاس فیلمنامه ی مهکام گل کاشته
تو همین زمینه یاد خاطره ای از پشت مشهدی مخوف افتادم
سر کلاس محمد شیروانی بودیم
استاد گفت که یه سکانس بنویسید که اتفاقی رخ بده خارج از قاب، و روایت تو یه کلاس باشه
هر کس طرحش رو نوشت و شروع کردن برای جمع خوندن
نوبت رسید به استاد وحشت و اینطوری سکانسش رو تعریف کرد:
دوربین پست سر استاده و بچه ها جلوی استاد نشستن و دارن به حرفای استاد گوش میدن
یهو از پنجره ی های عقبی کلاس یه صدای وحشتناک میاد و همه ی بچه ها برمیگردن به عقب نگاه میکنن
در همین حین یه نور قرمز میفته پس کله ی استاد
استاد بلند میشه
صندلیش رو بلند میکنه
و
تو سر نزدیکترین شاگرد کلاس خورد میکنه...!
.
.
.
شیروانی هنوز منتظر بود...خوب حق داشت...اون پشت مشهدی رو نمی شناخت
شکور
دوستانی که می بینن نظرشون تایید نشده، برای پیگیری موضوع با من تماس بگیرن
دوستمون که ملقب هستن به نونوم هم برای نظر تایید نشده شون میتونن همین پیگیری رو انجام بدن
شکور - مسئول وبلاگ
09193499839
امروز اتاق دبیر و فینی بودم
فینی یهو قاط زد گفت که من میگم نباید کلیپ معارفه تو اکران های مشهدی پخش بشه...اصلا بریم تو کانون براش رای بگیریم...
گفتم حاجی تو جزئیات برنامه، اختیار با مدیر اجراییه، این کلیاته که باید توسط نهاد تصمیم گیری، تعیین بشه
فینی گفت: درسته ولی به نظر من کلیپی که باید تو اکران نمایش داده بشه، جزء جزئیات برنامه نیست بلکه از کلی ترین کلیات کاره!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
من:
فرامرزی:
حتی هم اتاقی فینی که اصلا نمیدونست چی داریم میگیم:
یه گربه داشت رد میشد:
کلا زمین و زمان به هم ریخت....
فکرش رو بکن مثلا تقوی بخواد کانکس رو جارو بزنه...در این حد...
شکور - مسئول اساسنامه
همه میدونیم که کسی حریف خانم سلیمیان نیست....
سر فیلمبرداری سکانسی که خانم باباگلی نقش یه پرستار تیمارستان روانی رو داشت، خانم سلیمیان میخواست از گروه خداحافظی کنه و بره
بهشون گفتم که بابا عجله کنید تو کادرید
برگشتن به خانم باباگلی گفتن: خانم پرستار! این بنده خدا رو هم بستری کنید...فک میکنه کارگردانه!
شکور
به شخصه خوشحالم که فیلم های جالبی داره ساخته میشه که دیگه دختر ها توش، فرشته های کوچولویی که با لبخند و مهربونی، همه ی بار مثبت فیلم رو بر دوش میکشن، نیستن
ادامه مطلب ...
مرهم یه لژ خانوادگیه که اگه منم ساخته بودمش، خوشحال می شدم
خیلی تعریف های بدی ازش شنیده بودم تا وقتی که برای کلاس تحلیل روانشناسی فیلم، مجبور به دیدنش شدم و به این نتیجه رسیدم که مرهم، فیلم خوبی نیست، ولی بسیار تاثیر گذاره
ادامه مطلب ...وقتی قانونی تصویب میشه، از وقتی به اطلاع سایرین رسید به بعد میتونه اجرا بشه
ادامه مطلب ...محض اطلاع عرض کنم که تا جایی که من میدونم طراحان پوستر کانون این افرادن:
تقوی
محیط
مردیها
ناصری
و اینک(با کلی تعجب و ذوق زدگی و این حرفا):
شاهتوری