کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی
کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی

همین یک ساعت پیش...

سلام...
من و نیلوفر مردیها و علی آقای محیط دو هفته پیش توی فرهنگسرای ارسباران دو تا فیلم کوتاه  شاهکار (همین یک ساعت پیش و متامورفوسیس)
دیدیم که دلمون نیومد بچه های کانون رو از دیدنش  بی نصیب بذاریم ...
از نظر ساخت و فرم و محتوا به نظرمون یه سر و گردن از همه فیلم های کوتاهی که تا به حال دیده بودیم سر تر بود(البته با احترام به سینمای شهرام مکری).
رو همین حساب با کارگردانش که سینا آذین باشه وارد مذاکره شدیم تا یه نمایش جمع و جور (یه چیزی تو مایه های غروب حلزون ) از این دو تا فیلم داشته باشیم.
از دبیر مراحل رو جویا شدیم...گفتن بعد از اطلاع رسانی در ویلاگ و هماهنگی اجرایی مانعی برای این اکران وجود نداره...
توضیحات تکمیلی هم  متعاقبا اعلام خواهد شد.
اگر کسی ایده یا پیشنهاد و یا سوالی در این خصوص داره با من (وفایی) می تونه در تماس باشه.
مردیها-وفایی

السوسولیون و الچرکا

در نمط دوم از جلد چهارم «مدینه الفاضله» اثر بی بدیل شیخ فارابی آمده:

«و من الوصوف المدینه الفاضله انما کالسوسولیون و الچرکا حی فی الامن و الامان...»

(و از توصیفات مدینه ی فاضله این می باشد که همانا سوسول ها و چرک ها در کنار هم در امن و امان و آسایش زندگی می کنند...)


آخرین جلسه با دکتر صالحی

من بودم و زین ال و سعید چراغعلی که با هماهنگی دبیر و مسئول کانکس بحث های زیر رو مطرح کردیم:

ادامه مطلب ...

بودجه بندی پیشنهادی کانون برای سال بعد

برنامه ی سال تحصیلی 2-91 کانون  فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی به منظور تخمین بودجه که در آخرین جلسه ی سال تصویب شده بود و بعد از کمی اصلاح توسط من و زین العابدین زاده  به مدیریت امور فرهنگی و فوق برنامه ارائه شد:

ادامه مطلب ...

یه نامه

 

تاریخ ارسال شنبه 24 تیر ماه سال 1391 ساعت 16:11
ارسال کننده فری  <fari_gh@yahoo.com>
عنوان نامه کلاسهای مقدماتی و پیشرفته آموزش عکاسی
متن نامه با سلام

میشه خواهش کنم، اطلاعاتی در مورد کلاسهای مقدماتی و پیشرفته آموزش عکاسی تابستان 91 بدهید.

با سپاس فراوان



کپی پیست - شکور

یک پیشنهاد



   

تاریخ ارسال دوشنبه 26 تیر ماه سال 1391 ساعت 23:31
ارسال کننده بهادر رسولی  <rasouli_bahador@yahoo.com>
عنوان نامه کلاس گرافیک رایانه ای
متن نامه سلام دوستان
بنده بهادر رسولی هستم دانشجوی میهمان شهید بهشتی
بنده در زمینه گرافیک رایانه ای مشغول به تدریسم
به ذهنم رسید حالا که یه همچین کلاس مفیدی در زمینه عکاسی تشکیل میشه من هم در کنارش یک کلاس آموزش نرم افزارهای گرافیکی مثل فوتوشاپ برگزار کنم
بنده سابقه تدریس در دانشگاه صنعتی بیرجند و آموزش خصوصی رو هم دارم
متد تدریس نسبتا جالبی هم دارم که کتملا اینتراکتیوه
درخواست دارم اونایی که تمایل دارن نظر بدن و به دوستان هنردوست اطلاع بدن تا آماری از دوستانی که علاقه دارن دستمون بیاد
با تشکر



کپی-پیست: شکور

یک کانون عجیب...یک کانون قوی...به ویژه در مسائل فنی

دیروز کانون بودم

یه کانون چقد میتونه معرکه باشه

فلاح تازه اومده بود تهران و سریع کانون بودم

عطار از یزد اومده بود

من از لاهیجان برگشته بودم

دلیاری و سینا و صفایی و محیط هم که تهرونی ان

و در آخر

زینلی آمد و آتش به همه عالم زد

...

نکته ای که باعث شد این متن رو بنویسم این بود که در آن واحد این افراد در حال تدوین بودن...یعنی موس تو دستاشون بود:

من، محیط، فلاح، دلیاری..

تو یه روز

برای سه پروژه ی متفاوت

سه گروه در حال انجام مسائل فنی تدوینی(سه گروه با 4 تدوینگر)

اونم تو تابستون

اونم توسط اعضایی نه فقط تهرونی

به نظرم فقط تو کانون فیلم و عکس دانشگاه شهید بهشتی ممکنه وبس...

شکور

وظایف کتاب دار

۱-مسئولیت خرید کتابا با توجه به خواست و اولویت بندی و نیاز اعضا؛

۲-مسئولیت جا دادن شون تو کانکس و تهیه ی لیستی با ذکر نام و نویسنده کتاب؛

۳-مشخص کردن روز و ساعت حضور و متعهد بودن نسبت به این مساله(قبلش باید بدونیم چه قدر طرف دار کتاب داریم...)؛

۴-کنترل سلامت کتابا در لحظه ی تحویل گرفتن از اعضا؛

 

واسه کسایی که تو برگشت دادن قانونو زیر پا می ذارن٬بهتره بندی تو اساس نامه ایجاد شه٬امانت گیرنده ها علاوه بر متعهد بودن نسبت به تاریخ برگشت٬باید تو حفظ کتاب کوشا!باشن و سالم تحویلش بدن-در مورد مسائل مالی هم چون چیزی تصویب نشده مفصل باید در موردش بحث شه.

 

هر کی هر نظری داره اعلام کنه لطفا.

گزارش فعالیت

با هماهنگی دبیر رفتم پیش دکتر صالحی زاده و 3 موضوع درمورد کانون رو مطرح کردم:

ادامه مطلب ...

دیالوگ های ماندگار

ربوده شده | پیر مور


    برایان (لیام نیسون) از پشت تلفن خطاب به مارکو (آربن بایراکتراج):
    - نمی دونم کی هستی. نمی دونم چی می خوای. اگه دنبال پولی که باید بهت بگم ندارم. ولی چند تا توانایی خاص دارم. توانایی هایی که طی سال ها به دست آوردم. توانایی هایی که از من برای آدم هایی مثل تو کابوس می سازه. اگه دخترم رو ول کنی تموم می شه. دنبالت نمی کنم. تعقیبت نمی کنم. ولی اگه این کارو نکنی دنبالت می گردم، پیدات می کنم و می کشمت

دیالوگ های ماندگار

ارباب حلقه ها

گاندالف:یه جادوگر هیچ وقت زود نمیاد , یه جادوگر هیچ وقت دیر هم نمی کنه , یه جادوگر هر وقت دلش بخواد میاد...

تسلیت به تئاتری ها

حمید رضا سمندریان امروز درگذشت...روحش شاد

مقدمه ای بر یک دکترین: نقد بر حرکت شخصی پژمان دلیاری

عرض شود که من پیامکی هم به دلیاری گفتم که حرکتش درست نیس ولی شنیدم که خوب کارش رو انجام داده و تمام شده


ادامه مطلب ...

دو پیشنهاد از طرف نوید اسکویی پور

نمیدونم نوید رو میشناسید یا نه

همون سرباز ریجکت صفایی

ادامه مطلب ...

من کی هستم؟؟

خاطره نویسی هیچ کسی به پای آقای شکوری نمیرسه ولی منم دلم خواست این خاطره رو تو وبلاگ بنویسم شاید جالب باشه!!

چند روز پیش یه ایمیلی به ایمیل فراخوان عکسامون رسید از طرف آقای غلامرضا گزمه که اینجا با موارد قابل ذکر براتون کپی می کنم.


به ادامه ی مطلب توجه کنید.



ادامه مطلب ...

امید صفایی هستم...

آقای صفایی با من تماس گرفتن گفتن که از طرف ایشون اعلام کنم که شنبه برای تدوین به کامپیوتر کانون احتیاج دارن.


مخالفتی دارید بفرمایید!!


با تشکر


ــــــــــــــــــــــــــــــ

شکوری ام...

الان پیامکی متوجه شدم که این حرکت، یه کار شخصیه نه یه پروژه ی شخصی، و کارش هم معلوم نیست کمتر از 5 ساعت تموم بشه...پس این پست یه رای گیریه که مخالف و موافق رای میدن...هر کدوم بیشتر شد متناسب با اون عمل میشه...اختلاف یه رای هم کافیه...

مسئول اساسنامه

کلاس عکاسی در تابستان 3

قابل توجه کانونی ها

قابل توجه دوستان علاقه مند به عکس و عکاسی

کانون برگزار میکند:


..:: کلاس عکاسی ::..

دوره های مقدماتی و پیشرفته

در تابســتان



هزینه: 30 هزار تومان (برای دانشجویان شهید بهشتی)

مهلت ثبت نام: 18 تـــــــا 30 تیــــر ماه

شرکت برای عموم آزاد است

جزئیات در ادامه مطلب ...
ادامه مطلب ...

خانواده‌ی آقای عبدی!

عکس روی جلد این هفته‌ی «همشهری جوان»:


پس گردن علی شادمان

با پستی که خانم حنانی گذاشن، یاد خاطره ای افتادم که اینجا مینویسم

ادامه مطلب ...

درخواست همکاری کانونی:)

تاریخ ارسالدوشنبه 19 تیر ماه سال 1391 ساعت 15:00
ارسال کنندهمحمدمهدی رسولی
عنوان نامهدرخواست همکاری...
متن نامهسلام به دوستا و همکارای خوبم تو کانون...امیدوارم مثل همیشه شاداب و سرزنده باشید...
من مدتی هست که شروع به ساخت یه مستند راجع به یه استاد زیان انگلیسی کردم...مقداری از کار ضبط تو قم انجام شده و هفته آینده با چند نفر قرار ملاقات و مصاحبه و ضبط تو تهران(احتمالا دانشگاه آزاد سمت جنت آباد)دارم...
خواستم ببینم کسایی هستن که بتونن که تو ضبط این کار که حدودا یه نصف روز طول می کشه به من کمک کنن؟
دختر و پسرش هم تفاوتی نداره...(همونطور که خانم سلیمیان استعدادش رو تو زمینه ی دستیار تصویری به نحو احسن در کار"گره کور"نشون دادن)..روزش رو هم چند روز زودتر خبر می دم.بهرحال اگه وقت داشتید و دوست داشتید ممنون میشم کمکم کنید...جبران می کنم...سوالی بود در قسمت کامنت ها جواب می دم...


کپی پیست: حنَانی(در نقش معاون وبلاگ!)

زمانی برای دوست داشتن

بهتون توصیه می‌کنم اگه وقتشو دارید فیلم "زمانی برای دوست داشتن" _که تازه دی وی دی اش عرضه شده _ رو ببینید



داستان فیلم و بازیگری بعضی از بازیگرا زیاد جای ایراد گرفتن داره امــــــــــا به هیچ وجه نباید لذت تماشای بازی فوق‌العاده‌ی "علی شادمان" رو از دست داد...همون پسر بچه‌ی فیلم "میم مثل مادر"!

توی فیلم"زمانی برای دوست داشتن" نقش یه پسر بچه‌ی معلول رو بازی می‌کنه و عالی بازیش کرده. تو نیمه‌ی اول فیلم که نشناخته بودمش هـــــــــیــــــــچ شکی نداشتم که این پسر، هر کی هست، 100% معلوله...
فکرم شدیداً مشغول بازی عالیشه و متعجبم که چرا اصلاً سر و صدای زیادی راجع به بازیش تو این نقش پخش نشد؟!!!