ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
یادم هست روزگاری را که تلویزیون ایران، فقط سه کانال داشت: کانال اول، کانال دوم، کانال انگلیسی [که فقط در تهران قابل دریافت بود].
کانال دوم، چند ساعتی، آن هم غروب، برنامه داشت. کانال اول، کمابیش، بیشتر از 12 ساعت برنامه داشت [مخصوصاً اگر قرار بود مسابقات محمدعلی کلی را که به وقت ایران مقارن میشد با اذان صبح، نشان بدهد]؛ کانال انگلیسی، ساعات پخشاش با وقت اداری تنظیم میشد یعنی ادارات که تعطیل میشدند، برنامههایاش شروع میشد و یکشنبهها هم، ساعات پخشاش زیاد میشد [به هرحال، مخاطباناش مشخص بودند اما میزان ممیزی سریالها و فیلمهایاش مثل دو شبکه اول و دوم بود یعنی همان سیاستی که تلویزیونهای انگلیسی زبان دوبی ، حالا دارند].
این سه کانال، مجموعِ فیلمها و سریالهای خارجیشان، برنامه سرگرمکنندهشان، تولیدات داخلی سرگرمکنندهشان [که آن موقع واقعاً کم بودند: خانهبهدوش (مراد برقی)، تلخ و شیرین، دایی جان ناپلئون، اختاپوس، چنگر، سلطان صاحبقران و ... البته شوها که یا دست قریب افشار بود یا دست خیاطباشی یا حتی نزدیکیهای 57، دست نوآمدههایی مثل مجید قناد] حتی به یکدهم کانالهای آنالوگ فعلی تلویزیون ایران و تقریباً به یک پنجاهم کانالهای دیجیتال رسمی این تلویزیون و به یکصدم کانالهای دیجیتال غیررسمیاش نمیرسیدند اما مخاطبان، اینقدر مشتاق گریختن از روند «تلویزیونِداخلبینی» و پیوستن به دیگر تفریحات موجه و غیرموجه نبودند.
حد و حدود و میزان ممیزی در آن کانالها، نمیتواند گزاره خوبی برای حل چنین معمایی باشد چرا که منهای فیلمهایی که از لحاظ مقایسه، در مقیاس «12-» فعلی تلویزیون فرانسه [که دارای محدوده ممیزی وسیعتری نسبت به دیگر تلویزیونهای اروپایی است (یک نمونهاش، پخش فیلم «تلالو» کوبریک که نسبت به پخش شبکه چهار ما از ممیزی بیشتری برخوردار بود و با نشانهی «16-» مشخص شده بود در حالی که در ایران، با «13-» مشخص شده بود آن هم، بار دوم نمایشاش!)] بودند و بعد از ساعت 11 شب پخش میشدند [آن هم، یکی دو سالی پیش از 57] ممیزی در این سه کانال، در بیشتر موارد [از جمله خشونت کلامی، عفت کلامی و پرهیز از نمایش صریح خشونت] از کانالهای فعلی آنالوگ تلویزیون ایران در سال 90، بیشتر بود. در مقایسه، جذابیتهای تفرجی غیرتلویزیونی ـ از جمله سینما ـ در آن روزگار، بیشتر بودند و اگر شما میخواستید هفت روز هفته را روزی یک فیلم با کیفیت ببینید، باز هم به دیدن همه آثار روی پرده نمیرسیدید!
سئوال این است: «پس دلیل ریزش مخاطبان کانالهای آنالوگ و دیجیتال رسمی تلویزیون فعلی ایران، در چیست؟» اگر این قصه، قصه عدم اعتماد است که عدم اعتماد به تلویزیون آن دوره، بیشتر از این دوره بود اگر این قصه، نمایش آثار «به روز» دنیاست که حالا، پیش از این که اثری از اکران دو ماههاش در آمریکا کنار برود، نسخه پردهاش اینجا دوبله میشود و همه میبینند! به نظرم، مشکل اصلی، مشکل «ریتم کلی جذابیت» است. در آن کانالها، هدف، جذابیت بود و جذب مخاطب، در خط مقدم اهداف قرار داشت اما حالا این طور نیست و بنابراین، قطعات این پازل که به تنهایی میتوانند جذاب باشند، در کنار هم، به «ریتمگریزی» میانجامند.
میدانید؟! مشکل، «مهندسی رسانه» است. نه چیز عجیبی است نه امر مشکلی. فقط ... تخصص میخواهد!
یزدان سلحشور-به نقل از خبر انلاین
ویرایش مسئول وبلاگ، 5/27، 11:10
اغماضی در متن وجود داره اینکه در اون زمان مردم خیلی تلویزیون نگاه نمیکردن چون رفت و آمد های فامیلی زیاد بوده و زندگی ها مثل الآن که خانواده ها خیلی برای هم وقت ندارن نبوده . پس خیلی هم آدم ها جلوی تلویزیون نبودن که بخواد بعد یه مدت برن سراغ رسانه های خارجی .
و مثلا در طنز گفته میشه مردم ما یه کم سخت پسند شدن چون انقدر کار خوب دیدن که دیگه خیلی سخت میخندن .
به هر حال با کلیت متن موافقم .
ولی خوب اینکه "تلویزیون ایران جذابیت نداره" هم جمله صد در صد صحیحی نیست میشه گفت تا 70 درصد درسته اما 30 درصد هم درست نیست سریال های خوبی هم گاهی ساخته میشه
اسدی