ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 |
اهدافی که باعث شد برای ساخت این فیلم تلاش بشه این موارد بود:
1- ساخت یه فیلم دیگه برای استمرار بحث فیلمسازی خودم
2- تربیت نیرو با دخیل کردن اعضای تازه کار کانون
3- ساختن یه فیلم کوتاه در راستای مفاهیم پایان نامه ی خودم. به ویژه مقدمه ی پایان نامه برای ارائه هایی که در آینده رخ خواهد داد
4- تلاش برای ساختن یه فیلم کوتاه «ماهوی» چون من معتقدم که تردید، ضامن دار و حتی تازه وارد فیلم های بلندی بودن که در زمان کوتاهی روایت شدن و من هنوز نتونسته بودم که یه فیلم کوتاه ماهوی که قابلیت گسترش به بیش از مثلاً ده دقیقه نداره بسازم
5- تلاش برای ساخت یه فیلم قبل از رفتن از کانون
6- تجربه ی صداگذاری و صداسازی برای فیلم
7- تجربه ی یه سری ابتکار جدید در بحث جلوه های ویژه
8- تجربه ی استفاده از ابزار جدید فیلمبرداری از جمله مت باکس و دوربین فایو دی مارک تری
9- تجربه ی فضای فکری تقوی بزرگ
10- تلاش برای ساخت یه فیلم تو حال و هوای وسترن
11- تلاش برای نوشتن یه فیلمنامه که بشه ازش چند تا مفهوم برداشت کرد
12- تلاش برای استفاده از موسیقی ارژینال و حتی ترکیب موسیقی ارژینال و انتخابی
13- بازهم تلاش برای معرفی و شناساندن استعدادهایی مثل محیط و رسولی
---------
توضیحات:
پیش تولید نزدیک به یک ماه
طراحی و اجرای دکور حدود 4 روز
فیلمبرداری یک روز نیم
تدوین حدود 10 روز فشرده
جلوه های ویژه حدود 14 روز فشرده
ساخت صدا و صداگذاری حدود 5 روز فشرده
در طول فیلمبرداری تمام پلان های نوشته شده در فیلمنامه فیلمبرداری شد و تصویری اضافه گرفته نشد ولی در طول تدوین یکی از ایده های تدوینی فیلمنامه با ایده ی دیگر جایگزین شد.
برای اولین بار کمبود هیچ پلانی در حین تدوین حس نشد
---
تشکرات
اول از همه از کانون و تمام کسایی که برای به وجود آوردنش تلاش کردن(خودم رو میگم) و همه ی کسایی که جون کندن تا به جایی برسه که بتونیم توش فیلم بسازیم(بازم کلیش به خودم بر میگرده) تشکر کنم چون خارج از کانون ساختن فیلم خیلی سخته.
از پایه های این کار، یعنی علی محیط، محمد مهدی رسولی، پریسا جهانی پور و سعید چراغعلی بسیار ممنونم. بدون حضور یکی از این افراد، ساخت فیلم امکان وقوع نداشت
از اعضای فوق فعال کار مثل سعید ایزدی، مسعود زرگر، رضا یوسف دوست و نیلوفر مردیها ممنونم که از هیچ تلاشی دریغ نکردن. افرادی که طوری سر این فیلم بودن که شاید فقط سر اسباب کشی خونه خودشون بودن.
از قدیمی هایی که شرمنده میکنن و باز هم به من کمک میکنن مثل محمد شفیعی، سید وحید نمازی و خانم بشیری ممنونم که باز هم به من اعتماد کردن
از بقیه ی عوامل که امیدوارم از اعتماد به من پشیمون نشده باشن خیلی ممنونم. از فردین که اینقد خورد زمین و مسئولیت صدا و همچنین مدیریت رسوندن موسیقی رو پذیرفت. از امیرعباس که همه ی طول فیلمبرداری بود و بعد از حادثه ی معلوم الحال هم تا جایی که میتونست تو مدیریت بحران کمکم کرد. از علیرضای کوچک که هرچی گفتیم نیا، اومد و کلی تو لوکیشن آفتاب خورد. نوازنده های کار، آقای یاری و رهبری که بدون اینکه من رو بشناسن بهم لطف داشتن. از پرهیزکار و فربد که تا حد توانشون برای موسیقی دل سوزوندن و از خانم توفیقی که علاوه بر وظیفه ی عکاسی، بدون اینکه من بهشون گفته باشم، دوتا کلیپ باحال هم ساختن. از همه ی دوستانی که به نحو دیگه به من کمک کردن به خصوص دوستانی که در تهیه ی آکساسوآر زحمت کشیدن ممنونم.
در آخر باید در مورد عوامل فیلم بگم که امیدوارم هیچ وقت به ناحق حرکت زشتی در حقشون انجام ندم که به حق از کمکی که به من کردن و از اینکه در این کار هرچی که شده، چه به قول اشکان، یک شلم شوربای بی در و پیکر و چه به قول عطار، بهترین شاهکار کانون زحمت کشیدن، پشیمون بشن. عوامل خوب فیلم ها، کسایی هستن که کارگردان های کانون برای تولید فیلمهاشون بهشون مدیونن. تلاش کردم تا اندازه ای از دین عده ای از دوستان خارج بشم ولی مطمئنم که مدیون خیلی از دوستان باقی مونده ام و خواهم ماند.
شکور
حاجی اینقدر حرفای گریه دار نزن توروخدا...ا
چاکراتیم...
من هم در صدا سازی دخیل بودم البته
توضیح اینکه من هم فعالم
مهندس
ارادت مندیم
دمشون گرم
خسته نباشید همگی...فیلم خیلی خوبی بود کشتن مرغ مقلد...بازم از این فیلما بسازید آقای شکوری...
آقا من به شخصه خودم رو به شدت به تو مدیون می دونم چون توی همین مدت کمی که توی کانون بودم اندازه کل 4 سال ازت چیز یاد گرفتم. و خوشحالم که می دونم حداقل سر فیلم سازیت تونستم یکمش رو جبران کنم. ولی کل کارایی که کردم نصف اون تدوینی که یاد دادی به ما نبود.
من کلا سر فیلمای عباس شکوری ی انگیزه ی دیگه ای دارم ک سر کارای دیگه ندارم . . . و این از خوبی شکل کار خود این بشره ک فکر همه چیز رو قبلش می کنه و من آرامش زیادی دارم سر اینطور کارا ک می تونم کارم رو بهبود ببخشم . . .
می خام بگم عباس!دایی!استعداد اصلی خودتی ک من و علی محیط کنار تو و فیلمت خودمون رو نشون می دیم . . . امیدوارم بازم رو مخت بریم بزودی برا فیلم جدید و کارای بازم بهتر. . .
ضمنا دوست دارم از مژده بشیری و محمدکاظم فاضلی گل ی تشکر خاص بکنم ک خیلی کمک خوبی برای من بودند . . .
بنده خدا کاظم.
ایزدیم
:)
از اینکه در این عکس نیستم بسیار ناراحتم.
(در ضمن دست زیر چانه ی خانم ها تادریس و مردیها رو میشه قبول کرد، چون نشسته هستند، ولی دست زیر شانه ی خانم جهان در حالت ایستاده ... )
بالاخره یه چیزی باید مدیرتولید رو توی عکس متمایز از بقیه می کرد دیگه
جهان